به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    دوست خوبمون خانم مصباح الهدی به نکات خوبی اشاره کردند.

    دوست عزیز برای دوست داشته شدن باید دوست داشتنی بشی.

    اول از همه باید اونقدر از درون قوی و غنی بشی که خودت از خودت احساس رضایت داشته باشی .احساس کفایت بهت دست بده.

    این در صورتی امکان پذیره که اول از همه خودت رو بشناسی ، نیازهات رو بشناسی . برای شناخت وی خودت لازمه روی عملکردهات و بازخوردهاش چه از طرف دیگران چه بازخوردهای احساسی خودت متمرکز بشی.

    مدام باید درحال تحلیل خودت باشی

    کجا رو چگونه عمل کردی ؟

    آیا درست عمل کردی؟

    بهتر می شد عمل کرد؟

    کجاشو اشتباه رفتی ؟

    روش درستش چی بود ؟

    من چه احساسی داشتم ؟

    در چه صورت احساس بهتری دارم ؟

    کدوم حس رو در اون زمان باید تعدیل کنم ؟

    .
    .
    .
    .
    وسوالاتی از این دست.

    برای سنجش احتیاح به یک میزان و معیار دارید که اون وابسته به هدف زندگی تونه . و هدف باید به گونه ای باشه که کمترین وابستگی رو به پارمترهای متغیر داشته باشه.

    شناخت خودتون ، نیازهاتون ولایه های احساسی و درست عمل کردن به شما یک لذت درونی می ده این لذت درونی باعث می شه شما از درون غنی و قوی بشید.

    در کنار این لازمه یک سری مهارت های زنانه رو یاد بگیرید زنی برای همسرش جذابه که از درون قوی و غنی باشه در عین حال زنانگی داشته باشه.

    زنانگی به صورت خلاصه اینکه در رفتار ظریف و لطیف باشه ،پر از ناز و عشوه باشه برای همسرش ، شیرین زبان باشه ، شاد و خوش رو باشه ، تمیز و مرتب باشه ، به زیباییش و سلامتیش اهمیت بده ، یادته قدیمیها به زن می گفتند ضعیفه ؟!!!»

    شاید حس بدی به ما زن ها دست بده با این لغت اما اصلش همینه باید به گونه ای رفتار کرد که مرد خودش رو قوی ببینه و زن رو موجودی ضعیف که احتیاح به حمایت داره این زن فوق العاده برایمرد جذابه .

    در عین حال که از درون قوی هستی برای مردت ضعیف باش و بهش این امکان را به وفور بده که تامینت و حمایتت کنه.

    به روابط جنسی اهمیت بده و برای همسرت لوند و عشوه گر باش.

    ما خانم ها توانایی هاوپتانسیل هایی در حد اترژی هسته ای داریم که بی خبر از اون هاییم و بی کار می شینیم و دایم در حال غصه خوردنیم که چرا همسرمون دوستمون نداره چرا جذاب نیستین چرا ......

    اولین وتنها راه حلی که برای جذاب شدن به ذهنمون می رسه اینه که پاشیم بریم آرایشگاه موهامونو بلوند کنیم بعدش بریم باشگاه شکممون رو آب کنیم.

    اینا لازمه اما کافی نیست جذابیت اصلی در کردار ، رفتار و گفتاره.

    تمام این موارد زمانی عملیه که منتظر بازخورد از همسرمون نباشیم فقط و فقط به خاطر رضایت درونی خودمون باشه اما مطمین باشید با درست عملکردن متعاقبا بازخوردهای مثبتی دریافت خواهید کرد.

    یک نکته رو یادم رفت بگم برای همسرتان مادری نکنید.
    ویرایش توسط بی نهایت : سه شنبه 13 مرداد 94 در ساعت 08:21

  2. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 14 مرداد 94), baitollah-abbaspour (سه شنبه 20 مرداد 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 دی 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1394-5-10
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    715
    سطح
    14
    Points: 715, Level: 14
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    علت اینکه اینقدر توی پست هام زیاد نوشتم این بوده که بیشتر از سه پست نمی شه در طول یک روز ارسال کرد

    - - - Updated - - -

    سعی کردم روی وابستگی هام کار کنم شما به نکته ی خوبی اشاره کردید علت بیشتر ناراحتیهاهمین وابستگی عاطفی خیلی زیادم بود

  4. #13
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگه باز کامنت منو حرف نکنن ,
    برات 2 تا پیشنهاد دارم. اول این که روی یه استعدادی مثل نویسندگی کار کن. خود من سه ساله برای دلم مینویسم و اخیرا خیلی اتفاقی یه نفر از نوشته هام خوشش اومد و الان 2 تا از داستانهام در مرحله مجوز برای چاپ هست.
    حتی اگه کسی هم نخونه میتونی یه وبلاگ بسازی یا توی فیسبوک یه پیج بسازی و داستان هاتو مثل سریال بزاری. مثلا هفته ای یه قسمت. انقد قشنگ به نوشتن وابسته میشی که نصف مشکلاتت فراموش میشه.

    مورد بعدی این که طبق گفته اون یکی دوستامون, سعی کن دوس داشتنی باشی. ولی به شوهرت نچسب. برای خودت آرایش کن و لذت ببر. کتاب بخون و کتاب بنویس و برای خودت خوش باش. شوهرت کم کم ببینه داری مستقلا توی دنیای خودت زندگی میکنی بهت نزدیک میشه.

    مورد آخر این که پیشنهاد میکنم اگه میتونی برو سرکار. تا با آدمهای جدید و همکارهای خانوم و محیط جدید آشنا بشی. با توجه به این که دغدغه مادی نداری, مهم نیس شغلی که انتخاب میکنی حقوقش چقده, مهم اینه که محیطش روحیه تو اروم کنه. مثلا میتونی تو شرکتهای خصوصی که کارشناس فروش و بازاریاب تلفنی استخدام میکنن مشغول به کار شی. حقوقش مطمئنا پورسانتی و کم هست ولی محیط کارمندی و خوبی خواهی داشت. خیلی راحت تودنیازمندیهای همشهری بخش استخدام کارمند فروش میتونی دنبال این شغلهایی که گفتم باشی.

    و یه چیز دیگه.
    شوهرت رو زیاد دست بالا نکیر. توی تاپیک قبلیت هم گفتم. انقد تو ذهنت شوهرتو خاص و بزرگ و گنده ساختی که این گندگی کاذب داره خودتو له میکنه.

    پس شد خلاصه حرفامون:
    1- یه وبلاگ یا پیج بساز و داستان کوتاه یا داستانهای. سریالی بنویس تا فکرت پر و بال بگیره. برای خودت برنامه ریزی داشته باش مثلا هر هفته شنبه بآید یه قسمت جدید رو آماده کرده باشی.

    2- برای خودت لذت ببر و توی خونه لباسهای شاد برای خودت بپوش و موزیکهای شاد گوش بده و برای خودت دوس داشتنی باش

    3- سعی کن یه شغل با تایم کم اما توی محیطی کارمندی و دلچسب بدون توجه به مبلغ حقوق پیدا کنی. میگم بدون توجه بهدجقوق که بتونی راحت تر مشغول شی. کارهای با حقوق کم راحت تر پیدا میشه.


    موفق باشی

  5. 2 کاربر از پست مفید سوشیانت تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (سه شنبه 20 مرداد 94), سرشار (جمعه 30 مرداد 94)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 دی 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1394-5-10
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    715
    سطح
    14
    Points: 715, Level: 14
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می بخشید چه اصراریه ؟! دو تا از دوستان اینجوری نوشتن ولی من اصلا از داستان نوشتن و غیره خوشم نمیاد و آدمای اینجوری هم حوصله امو سر می برن وبلاگ هم دارم ولی به ندرت چیزی می نویسم بیشتر عکس اونجا می زنم یا یه جمله ی قشنگ و یا گاهی درد ودل ..... تعریف از خودم نباشه استعداد زیادی در زمینه ی خیاطی دارم دقیقا از بچگی خیاطی کردن رو شروع کردم و ادامه دادم مشتری دارم و درآمدی ولی اینا کافی نیست اینا جای محبت همسر رو نمی گیرند ....

    - - - Updated - - -

    به یه جاهایی رسیدم که دیگه همسرم رو دوست ندارم انگاراین همه عمر به دیوار علاقه مند بودم : دیوار به من محبت کن! ای سنگ به من توجه کن! دریغ از دست نوازشی دریغ از یک جمله ی محبت آمیز کمبود محبت و ظاهری که توجه خیلی ها رو به خودش جلب می کرد همیشه منو در معرض خطر قرار می داد ولی هرگز پا روی وجدانم نگذاشتم ترس از خدا تنها عاملش بود در این جامعه ی پراز گرگ دلم خوشه حداقل زن شریفی بودم حداقل حتی توی دلم تو ذهنم .... چه دنیای واقعی چه مجازی....



    کاش از خدا می خواستم مرد مهربانی رو نصیبم می کرد شاید تاوانه....


    صبح ها که چشمم باز می شه با ادامه ی فکرهای شب گذشته بیدار می شم و این سوال که در نهایت دلتنگی از خودم می پرسم : تا کی تنهایی؟؟! گاهی قطره ی اشکی می ریزم روزها رو تند و تند خانه داری می کنم خانه ای آراسته و مرتب بچه های تر گل ورگل و تمیز ....


    دوستش ندارم سر درگریبان خودم دارم می گن زندگی از ده تا یکی ش علاقه است نه تاش گذشت سعی می کنم با گذشت و فداکردن خودم و خواسته هام چهار دستی خونه رو بچسبم خیلی اوقات کنج دلم آرزو می کنم برم یه جای خیلی دور و تنهای تنها باشم فقط سقفی و سکوت اما باز مثه کسی که در مقابل گردباد قرار گرفته باشه به شدت دیوارهای این خونه رو می چسبم باقی عمر که هیچی .... حتی 5 دقیقه حاضر نیستم این آشیونه رو ترک کنم


  7. کاربر روبرو از پست مفید نیلوفرغمگین* تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (سه شنبه 20 مرداد 94)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 مهر 98 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    6,968
    سطح
    55
    Points: 6,968, Level: 55
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 182
    Overall activity: 39.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 145 در 78 پست

    Rep Power
    27
    Array
    خانوم نیلوفر غمگین میشه خیلی خلاصه بفرمایید از دوستان چه انتظاری دارید؟طرزنوشتنتون مشخصه که قصد ندارید قدمی برای خودتون بردارید .

  9. کاربر روبرو از پست مفید danger تشکرکرده است .

    kimia fall (شنبه 17 مرداد 94)

  10. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    908
    سطح
    16
    Points: 908, Level: 16
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوبم

    من ازدواج نکردم ولی راستشو بخوای میدونم که منم خیلی عطش محبت دارم و در عین حال تنهام. من تنهایی خودمو با خوندن کتاب پر میکنم. کتاب های با محتوا و ارزش که در قالب رمان نوشته شده. البته کتابهایی رو میخونم که بهم معرفی بشه نه هر کتابی که توی ذوقم نخوره و رهاش کنم. از کسی میپرسم که سلیقه اش و طرز فکرش بهم نزدیکه. وقتی کتاب میخونم حسسسابی شاداب میشم و نیاز به هیچ همصحبتی ندارم. اونقد غرقشون میشم که به چیز دیگه ای فک نمیکنم. این خاصیت رمانه که آدمو درون خودش میکشه. تازه میدونم آدم دوس نداره تنها بیرون بره اما اگه یه کتاب همراه خودت ببری توی پارک بشینی بخونی از تنهایی هم در میای. اگه مرتب بری اونجا میتونی دوست جدید هم پیدا کنی.

    تازه جلوی دیگران هم کلی واست وجهه و اعتبار میاره که با فرهنگی و اهل کتابخوندنی . از قدیم گفتن کتاب بهترین دوسته و من اینو تازگی به معنای واقعی درک کردم. اگه دوس داشتی اسم کتابامو برات میذارم.

  11. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    هر انسانی برا خودش یه سری چیزارو داره که باهاش زندگی میکنه.زندگی بدون اون سخت میشه.
    یکی نوشتن.یکی فیلم.یکی ماشین.یکی عکاسی.یکی مجسمه سازی.یکی نقاشی.یکی کفتر.یکی کارهای هنری.یکی ورزش و .......
    اینجوری زندگی کردن آدمو میکشه.

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 دی 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1394-5-10
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    715
    سطح
    14
    Points: 715, Level: 14
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شوهرم اصلا نگاهم نمی کنه یه کلی آرایش می کنم به خودم می رسم بهترین سفره رو می چینم غذا می خوره بی تشکر می ره بعد صورت من وقتی که به چشمای افتاده ی او دوخته می شه دیدنیه ! باورم نمی شه یه نگاه توی صورتم نمی اندازه بچه ام هی بالا پایین می پره و هی می گه مامان چقدر قشنگ شدی!

    یه گوشی دستشه و بعداز کلی صدا زدنش و آخر دست ناراحت شدنم به زور کنارش می گذاره هیچ تلاشی نه می کنه که این وضعیت بهبود پیدا کنه نه هیچ اهمیتی براش داره ظاهرا راحته مشکلی با این شکل زندگی نداره

    مشکل منم که دارم جنون می گیرم


    همیشه در حال دست و پا زدنم بدون اینکه نجات پیدا کنم


    دلم یه ذره محبت می خواد یه ذره نوازش با چیزای خیلی ساده و پیش و پا افتاده هر چه تلاش می کنم بی فایده است



    من نمی دونم چیه این مرد سنگی رو آخه دوست دارم مثه یه تیکه سنگه !

    همیشه تصور می کنم توی رویاهام ....که من مرده ام و این بالاخره خوشبخت شده ......


    فکر می کنم باید منو ول کنه بره تا خوشبخت بشه و اصلا این چیزیه که شوهرم می خواد


    و زندگی همچنان ادامه داره ..... مثل یخ ................مثل برج زهرمار



  13. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم درکت میکنم سخته ولی خودت میدونی که جدایی سختتره شدیدا اونم با دو بچه پس برای زندگی بهتر پیشنهاد میکنم همه ارزوهات و انتظار ات از شوهرت رو رو یه کاغذ براش بنویس و بهش بده بخونه باید ریشه مشکلت رو حل کنی ایا شوهرت از اول اینطور بوده؟؟؟؟ اکثرا مردا نشون دادن محبت رو بلد نیستن یا خجالت میکشن چون غرور دارن پس اول نامه بهش بده ولی تقریبا خلاصه و مفید چون مردا خیلی حوصله خوندن ندارن بعد اینکه از نوشتهاتون متوجه شدم چون ازشوهرت دلخوری بیشتر غرغر میکنی خیلی شاد نیستی کسل کننده میشی فرض که شوهرت با گوشیش ور میره دلیش اینه که اون براش جذاب تره شادش میکنه خلاهاشو پر میکنه پس اونطور باش وقتی نامتو خوند بگو تو هم برام یه نامه بنویساز خاستهات اونوقت از ناگفتهاش وکمبوداش اگاه میشی و بهتر میتونیدرکش کنی ولی سادهترین راهکار شاد بودنهمثل یه دختر شیطون توکل بخدا درست میشه
    درضمن حتما تو نامت و بعدا کلامی ازش بخاه چیکار کنه چرا فکر میکنی مردا خودشون میدونن ولی انجام نمیدن مثلا غذا تمومشد باشیطنت بگو خانومقشنگم دست گلت درد نکنه شوهرت میفهمه باید بعد غذا اینجوری بگه ارایش کردی جلوش وایسا بگو عزیزم چه خشگل شدی بگودوست دارم اینارو بهم بگی کم کم عادت میکنه اول باید مثل بچه دبستانیا بهش یاد بدب تکرار کنی تا عادت سن
    ویرایش توسط ستاره زیبا : جمعه 30 مرداد 94 در ساعت 12:14

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 دی 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1394-5-10
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    715
    سطح
    14
    Points: 715, Level: 14
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اوضاع خونه آرومتره ............احساس می کنم زوری نیست محبت طلبیدن ...........مثه طلبکارا محبت می خواستم فکر نمی کنم هیچ مردی حاضر بشه اینجوری به همسرش محبت کنه ......

    آرامش خودم بیشتر شد وقتی به اینجا رسیدم

    شوهرم اونقدرها هم بد نیست از خیلی از مردهای فامیل هم بهتره بدتر از اینو می بینم دارن زندگی می کنند

    یه چیز دیگه هم هست دلم نمی خواد دیگه هیچ وقت هیچ وقت فکر ترک این خونه رو به ذهنم بیارم با خودم عهد کردم برای همیشه حتی به زبون نیارم

    دیگه هیچ وقت شوهرم رو به رفتن تهدید نمی کنم
    فکر می کنم تهدید به مرد جماعت اثر نداره

    مردای ایرانی که هیچ این شوهری که من دارم یه مرد خیلی مغرور

    غرور از سر و روش می باره هر کی ببینتش اینو فورا متوجه می شه حالا حساب کن همچین مردی رو من هی تهدید کردم !

    فکر کنم با روش های زنانه و احترام بیشتر رام بشه

    حتی اگه نشه هم

    باز خیلی از رنج های خودمو تحمل می کنم و صبر مقابل این مشکلات رو مثه همیشه به امام همون روز هدیه می کنم خیلی این نیت آرومم می کنه و احساس می کنم یه برکتی هم توی زندگی م میاد ...... اینو واقعا می بینم

    از دوستانی که راهنمایی کردند و وقت گذاشتن ممنونم
    ویرایش توسط نیلوفرغمگین* : یکشنبه 01 شهریور 94 در ساعت 23:03

  15. 2 کاربر از پست مفید نیلوفرغمگین* تشکرکرده اند .

    alireza198 (دوشنبه 02 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 01 شهریور 94)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.