موضوع: نظرسنجی!!!

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

سلام fnh63
اگر هنگام ایجاد نظر سنجی دقت كنید، در ذیل آن گزینه ای دارد كه در مورد عمومی بودن نظرسنجی یا خصوصی بودن آن باید علامت بزنید، در نظر سنجی اخیر شما تیك عمومی را نزده بودید. اگر تمایل داشتید می توان تیك زد.

من تمایل دارم تیک زده بشه (تیک عمومی)
ممنون

اگر 118 لطف كنه و يكم بيشتر در مورد مشكلش با مديريت شفاف سازي كنه و بگه به چه دليل خواستار حذف نام كاربريشه كنجكاوي ما هم برطرف ميشه و بهتر ميتونيم تالار رو درك كنيم...

نوشته اصلی توسط winter

اگر 118 لطف كنه و يكم بيشتر در مورد مشكلش با مديريت شفاف سازي كنه و بگه به چه دليل خواستار حذف نام كاربريشه كنجكاوي ما هم برطرف ميشه و بهتر ميتونيم تالار رو درك كنيم...

اتفاقا ً سعی کنید زیاد تالار رو درک نکنید و کلا ً بدون حاشیه دنبال آموزش های خودتون باشید ، تالار مزایایی داره که می تونید ازش استفاده کنید . چون بررسی برخی موارد باید با ریشه یابی های جامعه شناختی همراه بشه که خیلی انرژی سوزی داره و آخر سر هم معلوم نیست مخاطب تا چه حدی آزادگی قضاوت و تجزیه و تحلیل رو داشته باشه .
راستی هفته ی بعد میام شهرتون از ما دلخور نباشی ها ! ما که حلالیت خواستیم حالا خود دانی !

fnh63 از مدیرهمدردی در این تاریخ تشکر کرده

نوشته اصلی توسط 118

چون بررسی برخی موارد باید با ریشه یابی های جامعه شناختی همراه بشه که خیلی انرژی سوزی داره و آخر سر هم معلوم نیست مخاطب تا چه حدی آزادگی قضاوت و تجزیه و تحلیل رو داشته باشه .

؟

سلام به 118 عزیز

در این نوشته صرفا و صرفا مخاطبم تو هستی . چند روزی ست که تصمیم گرفته ام نه از طریق پیام خصوصی بلکه از روشی که معمولا خودت برای محاوره برمی گزینی با تو وارد گفتگو شوم . هر چند اصلا دلم نمی خواست به این سادگی موجبات تشویش خاطر و یا سرگرمی کسانی را فراهم آورم که این تالار را به عنوان محلی برای کسب آرامش انتخاب کرده اند .....

حداقل در این نوشتار می توانم امیدوار باشم که همچون سایر دوستان خوبم از سوی تو متهم به تازه وارد بودن و یا بی اطلاعی از جریانات تالار نخواهم شد هر چند همیشه مارکها و برچسبهایی وجود دارند که با دلیل و بی دلیل آماده ی چسبیدن به هر کسی با هر شخصیتی هستند ...
دوست خوبم با آشنایی کم و بیش محدودی که ما از یکدیگر داریم می توانی حدس بزنی که نه به دنبال پاسخ و جوابهای دو آتشه و دوسویه هستم و نه در پی اثبات حقانیت خودم وچون خودت باکی هم ندارم که مورد قضاوت قرار گیرم هرچند پنهان نمی کنم که اصولا تمایلی نداشته و ندارم که خود را در حاشیه و جنجالهای بی پایه و اساس که صرفا بر شالوده ی ذهنیات غیرواقعی و تمایلات شخصی که با زیپ خیرخواهی کیپ تن کلامت گردیده اند داخل کنم اما ...

118 عزیز ،
علیرغم همه ی محبتی که نسبت به تو احساس می کنم واقعا هر چه فکر می کنم دلیل منطقی برای رفتارهای بعضا دور از ادب تو به اغلب افرادی که مورد خطابت قرار می گیرند پیدا نمی کنم . گاهی حتی تو در برابر ساده ترین پرسشها یا اظهار نظرهای دوستان موضع جنگ و ستیز در پیش می گیری و جالب تر اینکه گاهی واکنشهای غالبا پرخاشگرانه ات زمانی به اوج می رسد که کسی نظر مخالف با تو بدهد... هرجند همیشه داعیه حق طلبی و انتقادپذیری را با خود به عرش می بری...
اگر می بینی تا این حد صریح صحبت می کنم به این دلیل است که دقیقا از روش خودت پیروی می کنم . می بینی که روش چندان دلچسبی نیست و حتی شاید ناراحت کننده و حتی غیر منصفانه به نظر برسد ... دقیقا و عینا کاری که بعضا خودت می کنی ...
من قبول ندارم که فقط داشتن نیت خیر در هر امری کافیست ... چه اینکه اگر فقط نیت ما خیر باشد اما اعمال ما رو به سمت شر داشته باشد شاید پیروی از یکی از مهمترین پروتکلهای صهیون باشد که " هدف وسیله را توجیه می کند" ..
از این مثال من برنیاشوب که دقیقا وقتی بی هوا و فقط براساس ذهنیت خودت دیگران را تحلیل می کنی همین طعم را دارد ...

دوست خوب من
می خواهم از رفتار تخریب گرایانه ات هم انتقاد کنم . برای اینکار از تو اجازه نمی گیرم (مثل خودت) و از اصول نقد سازنده هم استفاده نمی کنم (بازهم شبیه خودت). می خواهم امتحان کنم ببینم کوبیدن و تخریب دیگران چه طعمی دارد ؟ :
آیا تا حالا با تمام وجود به معنی تخریب فکر کرده ای ؟ می دانی که سازندگی کاملا متضاد تخریب است ؟ و حال آنکه تو ادعای سازندگی داری و مدعی هستی آنقدر می گویی تا دیگران آگاه شوند و چه...و چه ... و چه ...
آیا واقعا برای ساختن ، پیدا کردن راهی بجز کوبیدن و تخریب شخصیت دیگران اینقدر سخت است ؟ درک می کنم که پیروی از شیوه های مردم داری حضرت علی (ع) که تک تک ما خود را به نام او می چسبانیم تا بلکه بزرگ انگاشته شویم دشوار است اما آیا درک ساده ترین اعمال ایشان که همان احترام به حقوق حتی ظاهری افراد حتی اگر دشمن بوده باشد هم اینقدر نادیدنی و دور از ذهن است ؟ تا حالا به معنای ذاتی واژه ی حق فکر کرده ای ؟
امیدوارم باز هم مرا و سایرین را به وظیفه ارشاد گری و حق گویی خود ارجاع ندهی که خواهم گفتم گاهی ما بواسطه ی انسان بودن و جایز الخطا بودن در درک وظایف ، راه به بیراهه می بریم (احیانا معصوم که نیستی . نه ؟)...
آیا تا حالا از خودت پرسیده ای که ممکن است اشتباه از تو باشد نه از دیگران ؟ آیا هر بار که گفتار و نوشتار خود را مرور می کنی حتی ذره ای در درستی و نادرستی انها شک نمی کنی ؟ راستی چقدر به درستی رفتار و قضاوت خود مطمئنی ؟ آیا این واقعیت ندارد که ائمه ی بزرگوار ما علیرغم معصومیت ، از قضاوت نادرست و ناروا همیشه به درگاه خدا پناه برده اند ؟
می دانی !!! گاهی رفتارت در قبال مدیر همدردی شبیه مصادره گرانی می شود که با اجازه ی صاحب خانه وارد شده اند اما حالا خود را ذیحق تر از صاحب خانه می دانند و به راحتی در مورد جان و مال و اموال منقول و غیر منقول او اظهار نظر کرده و ادعای مالکیت هم می کنند !!! این رفتار خیلی برایم عجیب است!!! ... چطور است که گاهی ما اینقدر در دیدن مرزهای ظریف حقوق خود و دیگران دچار کم بینایی مفرط می شویم ؟؟؟!!!
آیا واقعا چه تصوری می توانیم از خودمان داشته باشیم که به خود اجازه می دهیم با این هیبت با دیگران روبرو شویم ؟ آیا جز این است که اسلام دین اخلاق است ؟ ...
.....
به خوبی می توانم واکنش تو نسبت به این نوشته ها را حدس بزنم و صفاتی که احیانا به من نسبت خواهی داد اما واقعا اهمیتی به قضاوت تو در این مورد نمی دهم . تو مختاری که به آزادی هر نوع برداشتی از نوشته های من داشته باشی ...
فقط می خواهم بدانی با تمام وجود و با همه ی محبت و احترامی که برایت قائلم سعی کردم در مقام یک دوست (که می تواند آیینه ی دوستش باشد) تو را به خودت بنمایانم . و با وجودی که علیرغم میل باطنیم یک جانبه ، مطلق نگر ، حق به جانب و با بی ادبی باتو سخن گفتم از این موضوع خودم آزرده ام و هنوز هم متعجبم از آسودگی خیالت در لفاظی ، مغلطه و توهین به حریم و حقوق سایر افراد !!!

در نهایت امیدوارم صداقت مرا به صداقت خود ، صراحت مرا به صراحت خود ، جسارت مرا به جسارت خود ، قاطعیت مرا به قاطعیت خود و تندی کلام مرا به تندی کلام خود ببخشی و این نوشته را بی احترامی به خودت تلقی نکنی .

موفق باشی.

چون قافیه تنگ آید ... شاعر به جفنگ آید
سلام طاهره !
اینجا تالار "اخبار و آموزش استفاده از تالار همدردی " یعنی جایی که من ار ابتدای تاسیس سایت همدردی ( بجز پستی که توی این تاپیک ارسال کردم و اونهم به در خواست دوستان عزیزم بود ) هیچوقت توی این تالار نمی اومدم اومدی و این پست رو نوشتی که چی رو ثابت کنی !!!! بازم اگه لطف دوستانم نبود من این پست تو رو هرگز نمیدیم تا بیش از پیش به بزدلی و انفعالت یقین پیدا کنم ! اگر حرفی داشتی میومدی در تالار مربوطه و می گفتی و جوابت رو هم می شنیدی ! منکه بارها مولا و مدیر سایتتون رو به مناظره دعوت کرده بودم پس دلیل این خفاکاری چی بوده !!!!؟

واقعا ً برات متاسفم ! نه بخاطر اینکه من رو مورد نقد قرار میدی چون من بعد اینهمه سال فعالیت توی نت به اندازه ی کافی تجربه دارم و آدمها و انگیزه هاشون رو توی نت خوب می شناسم !
نمی خوام جوابت رو بدم فقط خیلی برام جالبه که امثال تو و خط دهنده ی فکریت ( البته به طور غیر مستقیم ) هرگز اشتباهاتتون رو قبول نمی کنید و خود من هم تا الان موردی رو از تو یادم نمیاد که انتقادات دیگران رو قبول کرده باشی ولی از ما ایراد می گیرید !!! من دهها پست رو می تونم استخراج کنم که در اون از مخاطبم حتی کسی که مغایرت فکری باهاش داشتم به خاطر اشتباهم عذرخواهی کردم و اشتباهم رو قبول کردم !!!یادت رفته پیام خصوصی بهم دادی و گفتی چرا اینقدر از دیگران عذر خواهی می کنی !!!!؟ اگه یادت رفته پیم خصوصیت رو برات بفرستم تا یادآوری بشه برات !!!!

طاهره خانم،حیف شماست تا با چنین جوانان بی ادبی که مشکلات جدی شخصیتی دارد،هم کلام شوید.این باورمن است که آنان دچار خودشیفتگی آمیخته به تعصب ذهنی است و چون در دنیای واقعی توان حل مشکلات بنیادین خودشان را ندارد و از بسیاری ضربه خورده و توان پاسخ مناسب را نداشته یا تفکر و تصمصم گیری بجا،در اینجا که دست همه از آنها کوتاه و البته ناشناس هستند،می کوشد تا با جنجال آفرینی و متشنج کردن اوضواع و توهین به بزرگتر خود آتش درونش را تسلی دهد.
از این شگفتم که اگر به گفته خودشان متدینهستند،با ذره ای استمداد از دستورات دینی و صبر می توانستند آرام تر و آسان تر زندگی نمایند نه این چنین چون زنگی مست شمشیر در کف . . .
آنها را باید به خود وانهاد تا فراموش شود،بایکوت آنها از سوی همه -هرچند که با هوچیگری سعی در ناتوان نمایاندن ما دارند-بهترین رفتار است.

نوشته اصلی توسط گرد آفرید

طاهره خانم،حیف شماست تا با چنین جوانان بی ادبی که مشکلات جدی شخصیتی دارد،هم کلام شوید.این باورمن است که آنان دچار خودشیفتگی آمیخته به تعصب ذهنی است و چون در دنیای واقعی توان حل مشکلات بنیادین خودشان را ندارد و از بسیاری ضربه خورده و توان پاسخ مناسب را نداشته یا تفکر و تصمصم گیری بجا،در اینجا که دست همه از آنها کوتاه و البته ناشناس هستند،می کوشد تا با جنجال آفرینی و متشنج کردن اوضواع و توهین به بزرگتر خود آتش درونش را تسلی دهد.
از این شگفتم که اگر به گفته خودشان متدینهستند،با ذره ای استمداد از دستورات دینی و صبر می توانستند آرام تر و آسان تر زندگی نمایند نه این چنین چون زنگی مست شمشیر در کف . . .
آنها را باید به خود وانهاد تا فراموش شود،بایکوت آنها از سوی همه -هرچند که با هوچیگری سعی در ناتوان نمایاندن ما دارند-بهترین رفتار است.

یکی از حسن های تو اینه که همواره باعث خندیدن و شادی ما میشی !
به قسمتی که در نقل قولت رنگی کردن توجه کن !!! من ناشناسم یا تو !؟ همگان نام و نام خانوادگی و آیدی مسنجر و حتی وبلاگ شخصی مرا دارند و در داخل همین سایت تعدادی از اعضا در محل ما زندگی می کنند و شرایط اجتماعی مرا هم می دانند این از دنیای حقیقی اما دنیای مجازی ( در اینجا منظورم فارومهاست ) دیگر نیازی به تعریف ندارد و اگر کمبود ظرفیت تو نبود نام کاربریم و جایگاهم در 4-5 فاروم مشهور را به تو مشخص می کردم تا بدانی که جایی که تو را حتی راه هم نمی دهند جایگاه من کجاست ! حقیقتا ً فکر نمی کنم در این سایت کسی به اندازه ی تو کمبود داشته باشد ( حال از هر نظر ) به همین خاطر همواره سعی می کنم کمکت کنم تا از این نادانی جان سالم به در ببری البته اگر خودت هم عاقل شوی !
اما در مورد بایکوت کردن باید عرض کنم تو توان این کار را نداری ولی من دارم اگر یادت باشد چند ماه پیش گریه ات درآمده بود و التماس می کردی چرا دیگر کسی جوابت را نمی دهد ! چون واقعا ً به این سایت نیازمندی و الان می فهمم منظور ابوالفضل چه بوده ولی من همینک هم بیش از 7 ماه است که از تالار خداحافظی کرده ام و صرفا ً وقتی مبحثی باز می شود که امثال تو دروغهایی تحویل مردم می دهند برای براندازی اش به درخواست دوستانم می آیم .
من خودم را متدین اعلام نکرده ام و صرفا ً هرجا دیدم کسی ناجوانمردانه دروغ تحویل مردم می دهد آمده و دفاع کرده ام و ادعایی هم ندارم ولی خوب می دانم چه کاری درست و چه کاری غلط است در مورد طاهره و چند تن دیگر خودشان هم بهتر می دانند که من دوستشان دارم اما نباید انتظار داشته باشند که در موردی که به آنها مربوط نمی شود دخالت کنند و من سکوت کنم !آن هم دخالتی ناآگاهانه و ناجوانمردانه . بارها گفته ام باز هم می گویم خاک زیر پای تمام کاربران همدردی هستم ولی خواهش می کنم وارد بحث من و ابوالفضل نشوند چون هرگز سکوت نخواهم کرد ولی در بقیه ی موارد در مورد هرچیزی حتی ریزترین نکات شخصیتی بنده هم انتقادشان را با جان و دل می پذیرم .