به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25
  1. #21
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گلاب نمایش پست ها


    از همه دوستان هم ممنونم.تو این تاپیک نکات خیلی خوبی مطرح کردن.و به جمع بندی کلی ای رسیدم.
    1-به تغذیه خودمبیشتر برسم و کمبود وزنی رو که دارم جبران کنم
    2-رو اعتماد به نفس و عزت نفسم بیشتر کار کنم تا از برخورد نامحترمانه عده ای از خاستگارا ناراحت نشم.
    3-قدرت بیان خودم و مادرم رو تقویت کنم و مسائلی رو باهاش قبل از خاستگاری مطرح کنم که هماهنگ شیم
    4-دکوراسیون خونه رو با هنر خودم زیباتر کنم
    5-از دعا و توکل کردن غافل نشم
    و نکات دیگه ای که در باره جلسه خاستگاری مصباح جان مطرح کردن.


    این تاپیک عملاً با این جمع بندی با توجه به سئوال گلاب عزیز درپست اول به نتیجه رسیده

    بهتره مقالات مربوط به تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس را بخوانی و روی خود باوریت بیشتر کار کنی ....


    توضیحات لازم :

    اگر خود باوری و عزت نفس قوی باشه هیچ کدام از اشکال خواستگاری مسئله نمیشه ... نه اومدن مادر و خواهر یک پسر میشه توهین ، نه فقط پسری خودش انتخاب کنه میشه افتخار ... بلکه یک روند طبیعی در مسیر انتخاب برای ازدواج هست ....
    این نگاه های یک بعدی حکایت از خطای شناختی مطلق نگری هست که در کلام بعضی از دوستان متأسفانه می بینم .... نتیجه خوبی حاصل تجربیات مصباح هست .... اینکه خدا محور باشی حالت عوض میشه و نگاهت آسون تر و بی دغدغه تر ... برای اینه که در خدا محوری خود باوری وعزت نفس خیلی قوی تر میشه و خود ارزشمداری میاره و در نتیجه اصلاً حساسیت در مورد اینکه شکل خواستگاری چطور باشه پیش نخواهد آمد و احساس بی ارزش شدن پیدا نمی کنیم ... فردی که از دورن قوی شده و احساس ارزشمندی مبتنی بر روحیات و رفتار ارزشی و با ثبات پیدا کرده نوع رفتارش و نگاهش و حالتش طوری هست که حتی اگر کسی بهش توهین کنه هرگز احساس اینکه ارزشش زیر پا گذاشته شده و ترور شخصیت شده پیدا نمی کند بلکه متأسف به حال اون فرد میشه و خویشتندار خواهد بود و جایی که با رفتار درست اجازه نمیده کسی با بی احترامی رفتار کنه نه از این خواهد بود که مبادا ارزشش پایین بیاد یا واکنش دفاعی باشه بلکه برای این خواهد بود که به سهم خودش مانع به خطا رفتن یکی شود و این هم نشونه قوت فرد هست حال اگر کسی با این وجود به خطا رفت و رفتار مناسب نداشت اثر احساسی منفی روی او نخواهد داشت یا اگر داشته باشه موقت و زود گذر خواهد بود .....

    در یک کلام حساسیت زیاد روی اشکال خواستگاری ، ناراحتی از رفتن خواستگار و نیامدنش ، ناراحتی از انتخاب نشدن ، توهین دیدن اینکه مادر و خواهری ابتدا دیدار داشته باشند ..... همه و همه نشونه عدم همه جانبه نگری ، عدم انعطاف و ترس ، و ضعف خودباوری و عزت نفس هست ....

    برعکس آن اینکه
    وقتی عزت نفس قوی باشه و خود باوری خود به خود در رفتار هویدا میشه و دختر نه اینکه طوری حاضر بشه در جلسه که میخوان انتخابش کنند بلکه طوری حاضر میشه که میخواد انتخاب کنه لذا نوع برخورد و رفتارش پرسشگر خواهد بود و با خانواده هماهنگ کرده باشه ابتدا خانواده او ابتکار عمل را به دست گرفته و پرسش و کنجکاوی می کنند تا معیارهای اولیه را بسنجند و چه بسا خواستگار از در بیرون رفته چند ساعت بعدش این مادر دختر باشه که تماس بگیره بگه شرمنده مثل اینکه زیاد به هم نمیخورند و ..... و مهمتر اینکه با عزت نفس قوی و خودباوری .... رفتار یک دختر جذابیت خواهد داشت ... وقتی از این نظر ضعف وجود داشته باشد یعنی یک دختر ابتدا برای خودش جذاب نیست چطور می تواند در دید دیگری جذاب باشد!! رفتارش و نحوه نشستنش و در یک کلام زبان بدنش میشه دختری منتظر تا نگاه مادر و خواهر پسری آیا می پسنددش یا نه و نوعی اضطراب پنهان که نکنه پسندیده نشه .... در حالی که معلوم نیست این پسر اصلاً مناسب باشه که ما در انتظار پسندیده شدنش باشیم . حالت ناراحتی بعضی دوستان از این نظر مثل کسی هست که اون خواستگار ایده آل هست و متأسف از اینه که او را نپسندیده در حالی که هیچ اطلاعات وشناخت دقیقی وقتی نیست جای هیچ گونه موضع و انتظاری هم نباید باشد . این روند و حالت یک سیکل معیوب است که بایدنوع نگاه را تغییر داد تا از بین برود

    اطاله کلام شد اما چون می بینم در تاپیکهایی چند ، باب شده تقبیح خواستگاری سنتی و بولد کردن غیر سنتی و آشنایی دختر و پسر بطور مستقل و مطلق درست دانستن آن و ..... نیاز دیدم این توضیحات داده شود





  2. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    Aram_577 (جمعه 19 تیر 94), meysamm (جمعه 19 تیر 94), فدایی یار (جمعه 19 تیر 94), گلاب (جمعه 19 تیر 94), یه دختر سرگردان (جمعه 19 تیر 94), من می دونم (جمعه 19 تیر 94), مصباح الهدی (شنبه 20 تیر 94), بی نهایت (جمعه 19 تیر 94)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    خانم گلاب خوشحال شدم که به جمع بندی های خوبی رسیدید.بابت دعاهای خوبتون تشکر میکنم.مطمئن هستم خود شما توی خواستگاری های بعدی با اجرا کردن شده حتی یکی از این تجربه هایی که الان کسب کردید اگه عملی کنید به وضوح تاثیرش رو خواهید دید به امید خدا.با ارزوی موفقیت.

  4. 5 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 19 تیر 94), گلاب (جمعه 19 تیر 94), مصباح الهدی (شنبه 20 تیر 94), بی نهایت (جمعه 19 تیر 94), رنگین (جمعه 19 تیر 94)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام


    یه مدل ترکیبی بسازید برای ازدواج. ترکیب از سنتی و مدرن. هر کدوم از این دوتا سبک یه سری مزیت دارند یه سری معایب.
    معایب هر دو روش رو که بذاریم کنار یه مدل ترکیبی میاد ازش بیرون. طبق اون مدل عمل کنید.

    خلاصه کلام :

    *مدل ترکیبی ازدواج رو در نظر بگیرید نه فقط سنتی و نه فقط مدرن.
    *وقتی یه نفر میخاد برای امر خیر بیاد خونتون ذوق مرگ نشید! خواستگاری هست. طرف یه سری معیار داره ممکنه شما اونا رو داشته باشید یا نداشته باشید! دلیل نمیشه که شما عیب بذارید روی خودتون. اصلا شاید به جلسه سوم یا دوم یا ... رسید خود شما پسر رو نپسندید! اونوقت پسره باید بره خودکشی کنه؟!!
    * دعا رو هم بکنید.
    * با خانواده تون گفتمان و مذاکره کنید. شرایطتون رو ، معیارهاتون رو بگید. بگید که وقتی کسی خواست بیاد مثلا اگه معیار قد براتون مهمه بگید. یا اگه تحصیلات و ... .



    پ.ن :اینا رو قبل از ارسال فرشته مهربان تایپیدم. توضیحات ایشون خیلی خیلی کامله. اصلا تاپیک بسته بشه. سه ارسال در یک روز شده یک ارسال در دو روز!

    انشاالله که خوشبخت بشید.
    پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
    تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را

    خویش خویش من هم اکنون از در صلح آمدست
    جمله گوش از غیر بستم تا شنیدم خویش را
    خویش خویش من مرا و هرچه من ها بود سوخت
    کشتم او را و زخاکش پروریدم خویش را
    معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
    خویش بینی را گزیدم تا گزیدم خویش را
    ویرایش توسط من می دونم : جمعه 19 تیر 94 در ساعت 21:46

  6. 2 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    meysamm (جمعه 19 تیر 94), گلاب (جمعه 19 تیر 94)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام گلاب خانم


    گلاب تو روی جمع ، منم بعنوان کسی که خودم چندبار با چشمای خودم قاتل بروسلی رو از نزدیک دیدم ، خواستم چند تا مطلب بگم.


    نکته اول اینکه :
    یک زمانی مثلا ما سرفه میکنیم و دکتر میریم ، و دکتر برای ما یک شربت تلخ مزه تجویز میکنه ... اما یک زمانی توی یخچال ، یک پارچ شربت زعفرونی داریم که با شکر و گلاب خوش طعم و خوش عطر شده و هر زمانی که تشنه میشیم ، برای رفع عطش یک لیوان از اون شربت رو میخوریم.... معمولا ما وقتی شربت تلخ مزه سرفه رو میخوریم ، بخاطر تلخیش ، خیلی کم نق و نوق میکنیم و غر میزنیم چون انتظارش رو داریم ، اما اگر یک لیوان شربت زعفرونی بخوریم و مثلا برخلاف انتظار ما تلخ باشه و یا حتی بی مزه باشه ، شاکی و ناراحت میشیم....



    واقعیت اینه که این مثال در مورد زندگی ما هم هست ، در مورد طعم زندگی به خیلی از ماها دروغ گفتن... زندگی رو برای ما جایی برای تلذذ جویی و خوشی و خوشگذرونی و رفاه و... تعریف کردن... در حالیکه واقعیت چیز دیگه ای هست ... زندگی و مراحل مختلف اون با رنج و سختی و درد همراه هست «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ» حالا اگه ما نگاهی خوشگذرانه و لذت جویی نسبت به دنیا و زندگی داشته باشیم ، دقیقا تصور ما از زندگی یک شربت زعفرانی هست که تا کمی سختی و درد توی اون بکشیم ، تحملش برای ما سخت میشه چون برخلاف تصور ما از زندگی هست ، اما اگر نگاه ما به زندگی یک شربت تلخ باشه و به انسان به موجودی نگاه بشه که در رنج افریده شده ، در سختی ها و دردها و جاهایی که به ما فشار میاد ، کمتر دچار سختی و درد و شکوه و گلایه میشیم... چون انتظار ما هم همین بوده... یعنی با یک تغییر نگرش به زندگی ، و داشتن یک نگاه واقع بینانه به زندگی ، خیلی از احساس دردهای ما کاسته میشه ... و اگر این نوع نگاه رو به زندگی داشته باشیم ، اصلا دیگه نگاه ما حتی به سختی ها و رنج ها هم تغییر میکنه و دیگه رنج رو رنج نمیبینیم و فقط طبیعت زندگی میدونیم و حتی اگه فلسفه این رنجها رو بدونیم و ایمان به این دردها و سختی ها هم داشته باشیم ، به جایی میرسیم که حتی سختی ها رو زیبایی میبینیم(ما رأیت الا جمیلا)



    حالا این سختی ها توی دوران کودکی ما هست ، توی جوانی ، تحصیل ، اشتغال ، ازدواج ووووووو وجود داره ، و توی خواستگاری هم وجود داره ... همینکه فردی توی خواستگاری جواب نه بشنوه و رد بشه ، این یک درد هست که اگه نگاهمون رو اصلاح کنیم ، دیگه برای ما رنج و سختی _ این طرد شدن_ نداره .... جالب اینجاست که افرادی که نگاه واقع بینانه به زندگی دارن و زندگی رو محلی برای لذت جویی و خوشی نمیبینن ، کمتر دچار نوسانات خلقی و روحی در زندگی میشن.... یادمه خواستگاری دختر خانمی رفته بودم ، وقتی ازش پرسیدم چرا میخوای ازدواج کنی و هدفت از ازدواج چیه اصلا؟ گفت چون میدونم وقتی ازدواج کنم ، با چالشهای جدیدی توی زندگیم مواجه میشم و این چالش رو من دوست دارم و میدونم برای رشدم لازمه.... قطعا زندگی با این دختر به احتمال زیاد ثبات و حتی لذت بیشتری داره تا با دختری که وقتی ازش هدف از ازدواج رو میپرسی میگه برای اینکه یکسره همدیگه رو ماچ و موچ کنیم و یکسره اس ام اس عاشقانه بفرستیم و مسافرت بریم و کلا خوش بگذرونیم و حالش رو ببریم.....



    نکته دوم اینکه ، در مورد گرایش به ازدواج غیر سنتی نوشته بودید که در تکمیل مطلب خانم فرشته مهربان من یک نکته رو بگم که ، بنا به امارهای موجود ، ریسک ازدواجهایی که در خارج از محیط خانواده ، اشنایی شکل میگیره زیاد هست ... حالا اصلا از این موضوع که بگذریم ، واقعیت اینه که خیلی از این اشنایی ها اصلا منجر به ازدواج نمیشه... یعنی یک اشنایی غیر سنتی نافرجام هست.... حالا واقعا شما فکر میکنید ، بفرض شما خواستگارهای سنتی دارید که به ازدواج ختم نمیشه ، و یک سختی میکشید و بعد یک دوهفته تموم میشه و میره پی کارش همه چیز.... حالا توی همین سایت ببینید چقدر اشنایی های غیر سنتی هست که چندین برابر سختی و گرفتاری برای طرفین ایجاد شده و اخرش هم هیچی... گرفتاری اینکه واقعا دختر پسر بهم تعلق ندارن و تکلیف کارشون معلوم نیست و یک اینده مبهم دارن ... چقدر جنگ اعصاب دارن بخاطر اینکه واقعا نمیتونن نیازهای همدیگه رو کامل رفع کنند ، اینکه چقدر فرصتها و زمانشون هدر میشه بابت هیچ و........... و از همه بدتر اینکه ظرف عاطفه و احساساتشون خالی میشه و اخر سر وقتی بهم نرسیدند ، یک احساس پوچی و انزجار از تمام جنس مخالف دارند ، چون دیگه احساسی برای خرج کردن ندارند و... مطمئن باشید درد و سختی اشنایی نافرجام غیرسنتی ، چند ده برابر اشنایی سنتی نافرجام هست.



    نکته سوم اینکه اگه ما ادمها ، اینقدر داشته توی زندگی داشته باشیم و بانک داشته هامون پُرِ پُر باشه ، دیگه اصلا طرد شدن و نه شنیدن از بقیه و پسند نشدن از سوی دیگران ذره ای روی ما اثر نداره ... من خودم جوونتر که بودم ، همیشه یک شعاری داشتم ، میگفتم خوش به حال کسی که من برم بگیرمش (با همین لفظ و از ته دل میگفتم ) ، البته اون زمان از روی غرور این حرف رو میزدم و این روزها از روی عزت نفس و خود دوست داشتن ..... چهره رو خدا به ما داده ، اما اینکه من چند تا هنر داشته باشم ، توی حرفه خاصی تخصص داشته باشم ، بتونم یک دو زبون خارجی حرف بزنم ، توی یک علم غیر درسی چند ده کتاب مطالعه کرده باشم و تخصص داشته باشم ، حجب و حیا داشته باشم ، اخلاق جذاب و شور زندگی داشته باشم و.... اینها اکتسابی هست وهمه چیزهایی هست که بانک معنوی زندگی ما رو پر میکنه و هر چقدر پرتر باشه ، نظر و رفتار نامناسب دیگران روی ما کمتر و کمتر اثر داره .... و این نوع داشته ها مثل ضربه گیر عمل میکنه....





    من خودم چهره بانمک و باحالی دارم، فقط متاسفانه همین ابروهام چون پیوند داره ، باعث شده خیلی خوشگلیم ، انجلینا جولیایی نشه رفته بودم خواستگاری دختر خانمی ، این دختر خانم خیلی خیلی خوشگل بود... یعنی یک چیزی من میگم یک چیزی شما میشنوید... تا حالا من خواستگاری دختری نرفته بودم که اینقدر خوشگل باشه و اصلا تا حالا دختر به این خوشگلی از این فاصله نزدیک با این کیفیت ندیده بودم.... اصلا اینجور فایده نداره صبر کنید ببینم میتونم عکسش رو از توی فیس بوکش پیدا کنم....
    .
    .
    .
    .
    اهان پیدا شد...






    جان؟؟ واقعا الان انتظار دارین عکس ناموس مردم کامل لود بشه ؟ فقط این عکس مال سال پیش دانشگاهی اون دختره هست یکم سیبیل داره وگرنه واقعا بعد دانشگاه که من رفته بودم خواستگاری، جیگری بود.... خلاصه اینها توی خواستگاری یکسره از خوشگلی فک و فاملیشون تعریف میکردن و خیلی این موضوع خوشگلی براشون مهم بود و اخر سر هم ، به ما جواب نه دادن و از واسطه خبر رسید گفتن چون این پسرتون ابروهاش پیونده ، و اون بسیار خوشگلی مدنظر دختر ما رو نداره جواب ما منفی هست.... بعد واقعا فکر میکنید من پیگیر اون دختر خانم شدم یا اینکه ذره ای غصه خوردم؟؟ نــه ، اصلا ، چون اون دختر خانم بود که یک تیکه باحالی رو از دست داده بود ، من که چیز خاصی رو از دست ندادم... البته اینها که یک مقداریش شوخی هست .. منظورم اینه که اگه ما بتونیم روی رشد شخصیتی خودمون کار کنیم و تواناییهای خودمون رو افزایش بدیم واقعا نظر مردم روی ما اثر نداره حتی با وجود تعدد خواستگار، و دیگه خسته نمیشیم از تعدد خواستگارهایی که فکر میکنیم حضور بعضی از اونها توهین به ما شخصیت ما هست....




    نکته چهارم اینکه
    ، همون خدایی که این چهره و فیزیک رو به مخلوقاتش داده ، برای هر کدوم هم یک زن و شوهری افریده که عاشق تیپ و چهره طرف مقابلشون بشه ، گاهی تو خیابون میشه دختر پسرهایی دید که واقعا در ظاهر هیچ سنخیتی ندارن ولی خدا مهرشون رو در دل هم قرار داده...

    نکته زیاده ولی دیگه همکارانم از اتاق فرمان اشاره میکنن ظاهرا وقت امشبمون تموم شده


    هدی جان سوالی داشتم ازت:
    اگر تو جلسه خاستگاری مادر و خواهر در مورد توانایی ها و کارهات سوالی نپرسن شما چطور بحث رو هدایت میکنی که اونهارو بیشتر با خودت و تواناییات آشنا کنی؟ که هم اونها بیشتر با خوده واقعیت آشنا بشن و هم حالت خودنمایی پیدا نکنه؟
    من هدی نیستم ، هادیشون هستم به نظر من توی هر جلسه یک خانم خوش صحبت اگه باشه ، مثلا مادربزرگی ، خاله ای ، زن داداشی ، کسی ، خیلی اثر داره که ایشون از شما و توانایی شما تعریف صادقانه بکنه...


    راستی یک موضوع دیگه هم اینکه ، اصلا توی جلسه خواستگاری کنار سینی چایی گل نزارید ....
    من خودم یکجا رفته بودم خواستگاری ، بعد این دختر خانم کنار سینی چاییشون یک گل چسبونده بود ، وقتی برای من چایی اورد ، من فکر کردم این گله ، اشانتیونی چیزی هست اقا حالا هر چی من این گله رو میکشم ، مگه کنده میشه ، از اینطرف من گله رو میکشم ، از اونطرف هم دختر خانم دسته سینی رو محکم گرفته و داره میکشه حالا مگه من ادمیم که از مال مفتی بگذرم ، خلاصه هر چی کشیدم دیدم فایده نداره دیگه بیخیالش شدم.... بعدش رفتیم توی اتاق با دختر خانم صحبت کنیم ، بعد دختر خانم شروع کرد به حرف زدن گفت ببخشید شما چه معیارهایی انتظار دارید که همسرتون داشته باشه ، منم گفتم:
    به نام خدا ، با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و خانواده زحمتکشتون من در درجه اول میخوام همسرم یک فرد مذهبی باشه ، در درجه دوم میخوام همسرم جینگوله مستون باشه ، در درجه سوم ... هم میخواستم درجه سوم رو بگم ، دخترخانم ازم پرسید ، ببخشید شما همون اقای نود و سه سایت همدردی نیستید ، منم ذوق کردم و گفتم لابد میخواد عکس سلفی ، چیزی با من بندازه ، برای همین با نیش تا بناگوش باز شده گفتم ، چرا ، خود نامردشم .... دیگه از اینجا به بعد دیگه نفهمیدم چی شد که یهو به خودم اومدم دیدم با دسته گلم روی جدول کنار خیابون نشستم و خانوادم دارن بادم میزنن.... که شروع تمام حوادث از اون گل کنار سینی چایی بود


    أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ
    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

    ( زمر / 36 )


  8. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    parinazbanoo (پنجشنبه 15 مرداد 94), گلاب (جمعه 19 تیر 94)

  9. #25
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    این تاپیک با جمعبندی استارتر به نتیجه رسیده اعلام می گردد :

    نقل قول نوشته اصلی توسط گلاب نمایش پست ها


    از همه دوستان هم ممنونم.تو این تاپیک نکات خیلی خوبی مطرح کردن.و به جمع بندی کلی ای رسیدم.
    1-به تغذیه خودمبیشتر برسم و کمبود وزنی رو که دارم جبران کنم
    2-رو اعتماد به نفس و عزت نفسم بیشتر کار کنم تا از برخورد نامحترمانه عده ای از خاستگارا ناراحت نشم.
    3-قدرت بیان خودم و مادرم رو تقویت کنم و مسائلی رو باهاش قبل از خاستگاری مطرح کنم که هماهنگ شیم
    4-دکوراسیون خونه رو با هنر خودم زیباتر کنم
    5-از دعا و توکل کردن غافل نشم
    و نکات دیگه ای که در باره جلسه خاستگاری مصباح جان مطرح کردن.







  10. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    گلاب (شنبه 20 تیر 94)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور یک زن مستقل، با عزت نفس و دوست‌داشتنی بشم
    توسط عاشق خانواده در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: پنجشنبه 08 مرداد 94, 17:09
  2. وقتی عزت نفس از بین رفته چطوری میشه درستش کرد؟
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 شهریور 93, 07:36
  3. **::**::** عزت نفس ..... اجزاء و علائم **::**::**
    توسط فرشته مهربان در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 13:11
  4. ملکه باش! قدرت و عزت خود را حفظ کن
    توسط single در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 20:17
  5. زخم‌هاي عاطفی عامل اصلی ضعف عزت نفس هستند
    توسط hamdam 96 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 مرداد 90, 14:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.