به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    ممنون از همه.محمد اقا دقیقا همینطوره درست تشخیص دادین ایشون فردی مذهبیه.پیشنهادتون خیلی خوبه ولی همینطور که گفتین سختی خودش رو داره.از فایل هاتونم ممنون.از بقبه هم ممنون

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 مهر 98 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1394-5-22
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,050
    سطح
    33
    Points: 3,050, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من سال 91 عقد کردم
    همسرم همین مشکل رو داره، به همین شدت شاید هم بیشتر
    دوران نامزدی نفهمیدم، چرا نفهمیدم بماند
    سال 92 ازدواج کردم
    هر راهی میتونستم رفتم، به هزار و یک دلیل نشد
    و روز به روز رابطمون بدتر شده
    نمی دونم تا کی میتونم طاقت بیارم
    خواستم بگم کاربر «رها» خیلی خوش اقباله که تو نامزدی مشکل همسرش رو فهمیده
    من درباره درمان همسرش چیز بیشتری ندارم بگم
    فقط اگه میخوای باهاش ادامه بدی، خوب خودت رو بسنج ببین میتونی این راه سخت رو تحمل کنی یا نه
    چون اگه نتونی تا آخرش بری هم خودتون صدمه میبینید هم نامزدتون
    موفق باشید

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام عزیزم.خواستم بگم به لطف و کمک خدای مهربون همسرم رفت طب سنتی و با یه سری داروی گیاهی خیلی بهتر شده.خیلی.چون اکثرش عرقیات ارامبخشه و اسم قرص روش نیست قبول کرد بخوره و واقعا ارامش گرفته.چون ریشه وسواس استرسه.همسر منم چون ادم تقریبا معروفیه برا شغلش استرسش خیلی زیاد بود.اللن حس میکنم خیلی روند بهبودش خوبه.نمیگم کامل خوب شده و خبلی به مراتب بهتر شده.به شماهم پیشنهاد میدم حتما همسرتونو ببرین طب سنتی یا خودتون عرقیات ارامبخشو مرتب هرشب بدبن بخوره.اگرم معتقدبن حدیث کسا زیاد بخونین.من که واقعا دارم نتیجشو له لطف خدا میگیرم.انشالله همسر شما هم خوب بشن

  4. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 مهر 98 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1394-5-22
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,050
    سطح
    33
    Points: 3,050, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    الحمدا... که همسرتون رو به بهبودی رفت و مشکلتون داره حل میشه
    ما یکسال پیش دکتر طب سنتی رفتیم، اون هم داروهایی برای کاهش استرس و آرامش داد
    ولی همسرم یک بار هم استفاده نکرد
    کلی بهانه جور واجور آورد و میاره
    کلا از تغییر میترسه(یا بهتر بگم تغییر باعث افزایش استرسش میشه)، بنابراین به هر دستاویزی شده سعی میکنه وضع موجود رو حفظ کنه
    وقتی هم باهاش حرف میزنم، قبول میکنه وضع موجود مناسب نیست، ولی میخواد با حفظ وضع موجود همه چی درست بشه، که خوب معلومه نمیشه
    سرتون رو درد نیارم
    ممنون و موفق باشید

  5. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام عزیزم.کاملا درکت میکنم.منم شرایط شمارو داشتم.پیش روانپزشک که رفتیم اونم قرص داد و همسر من قبول نکرد.دقیقا اینجورین که دوس دارن شرایط موجود حفظ بشه و بقیه خودشون رو تطبیق بدن.هرچیم حرف بزنی بدتر میشن.من یه مدت بیخیال شدم و بهش گیر ندادم.ولی تو یه نامه براش نوشتم اگر دنبال درمان بری میفهمم دوسم داری.و سر معده دردش که رفته بود بعدس گف برای وسواسش هم دارو گرفته.شما شربت درست کن بیار خودتم بخور که ایشونم بخور.با گل گاو زبون دم کن به جای چایی.وقتی همراهی باشه شاید راحتتر قبول کنن.انشالله که برای شماهم خوب شن چون خیلی تحملشون سخته برا ادم
    ویرایش توسط raha_ashegh : جمعه 23 مرداد 94 در ساعت 14:10 دلیل: غلط املایی

  6. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 مهر 98 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1394-5-22
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,050
    سطح
    33
    Points: 3,050, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فکر کنم اول از همه باید بگم من آقا هستم و درباره خانومم صحبت میکنم
    از اینکه به اشتباه افتادید عذر میخوام

    خوردن جوشانده و عرقیات رو خودش شروع کرده و گاهی انجام میده، گاهی هم ول میکنه. گزینه انجام دادن کارها توسط من هم کلا منتفیه. چون باعث استرس بیشتر و در نتیجه اختلاف و دعوا میشه
    من هم سعی کردم یک مدت بی تفاوت باشم و تحمل کنم، ولی این فقط به درد موارد پیشبینی شده میخوره
    به راحتی اتفاقاتی میفته که تازگی داره و طرف مقابل عکس العملی نشون میده که تا حالا ندیدی، که باعث میشه هم من عکس العمل نشون بدم ، هم اون بیشتر لج کنه
    مشکل دیگه اینه که کلا از حرف زدن دوری میکنه و من، خیلی از وسواسهاش رو ذره ذره و بعد از اتفاق افتادن فهمیدم، باعث میشه هم احساس غریبه بودن کنم، هم در مواجه ناگهانی ندونم چه عکس العملی باید نشون بدم
    باید اضافه کنم به جز چند نفر از فامیل، اصلا کسی نمیدونه همسرم وسواس داره، و اون اصرار داره که کسی ندونه، که این هم خودش یک جور «فرا فکنی» محسوب میشه

    متاسفانه درگیر بیماریه مزمن دیگه هم هست که هم باعث میشه استرسش افزایش پیدا کنه و رویه کلی زندگی عوض بشه چه برسه به رویه درمان وسواس
    اون چند باری هم که پیش دکتر یا روانشناس رفتیم هم به خاطر اصرارهای من و شاید بگو مگوهایی بود که کردیم
    برای همین فقط چند جلسه رفت و بهانه های جورواجور آورد که دیگه نره یا دارو ها و عرقیات رو مصرف نکنه

    من مشکلم اینه که نتونستم انگیزه درمان رو درون همسرم ایجاد کنم، نوشتن نامه و پیامکهای طولانی رو هم بارها امتحان کردم
    اما فقط در قالب حرف باقی موند و جامه عمل نپوشید
    خیلی خوبه که شما از این مرحله عبور کردید
    موفق باشید



 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اختاپوس وسواس فکری- عملی (اختلال وسواس اجباری)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 فروردین 95, 08:31
  2. وسواس من به قد و ظاهر همسرم (2)
    توسط جوادیان در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 64
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 آذر 94, 02:31
  3. وسواس ظاهری دارم ، زندگیم داره تباه میشه
    توسط omidsss در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 دی 93, 21:36
  4. وسواس فکری دارم
    توسط Milad1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 مرداد 92, 11:08
  5. وسواس روانیم کرده
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 خرداد 92, 17:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.