به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    آنیتا ی عزیز

    من که دیگه خودت میدونی کارشناس نیستم ازدواجم نکردم، ولی خودم چون خیلی دوست دارم با همسرم دوست باشم و راحت باشم و مطمعنا قبل ازدواج خطوط قرمزم و که از جمله این مسایل هم هست براش مشخص خواهم کرد ، بنابراین اگر بعد ازدواج همچین مسله ای پیش بیاد حتما باهاش صحبت میکنم و ازشون میخوام طبق صحبت های دوران شناخت عمل کنند همونطور که شخصیتشون اونجا توضیح دادن باشند نه کمتر!

    بهرحال بخشی از پاسخ مثبت من به خاطر توصیفات ایشون از شخصیتشون بوده. و براشون همونطور که در دوران شناخت روشن کردم، دوباره توضیح میدم که این دست کارها و روابط من و اذیت میکنه و تاب تحملش و نخواهم داشت.

    ولی خب در حال حاضر من نمیدونم شما دو نفر در خصوص این مسایل قبل ازدواج صحبت کرده بودین یا نه ، ولی خب اگه بنظرت درست نیست که بهشون بگین و خانم های متاهل هم گوشزد کردن نگین و از طرفی هم از نظر روحی تحت فشار هستین و دارین اذیت میشین، بهتره از یک مشاور و کارشناس در خصوص نحوه درست برخورد کردن و سوال کنین .

    بهرحال همسرتون هم میخواین شما شاد باشین و ناراحتی شما رو دوست ندارند دوست ندارند خودتون و اذیت کنین
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 02 تیر 94 در ساعت 05:44

  2. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوستان

    ممنون ملیح عزیز

    الان چند روزه من خودم رو کنترل کردم و آنلاین بودنش رو چک نکردم.خیلی دارم سعی می کنم مثبت فکر کنم.

    دختر بیخیال عزیز.در کل من هم زیاد اهل سیاست و این چیزها نیستم.دوست دارم بتونم همه چیز رو رک و راست بهش بگم.وقت مشاوره هم گرفتم ببینم چی میشه.

    من بدبین بودن خودم رو کامل قبول دارم.اینکه همیشه بدترین احتمالهای ممکن رو میدم.

    چند روز پیش یواشکی واتس آپش رو چک کردم.کاری که هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز انجامش بدم.

    اسم هیچ زنی توش نبود.

    اون روزی هم که خیلی آنلاین بود،فهمیدم کار اداری داشته.در کل اینجوری که من دیدم از برنامه خارج نمیشه و گوشیش هم جوری تنظیم شده که دیر میره رو حالت

    استراحت.پس زیاد آنلاین نشون میده.

    همسرم مرد ساده ایه.

    فقط فکر میکنم تو اون یکی برنامه ای که داره اسم خانوم هست.اونم که شاید طبق حرفهای آقای تنهایی است همه کسایی که تو گروه هستند رو نشون میده.

    به دوستای متاهلم که شکهام رو گفتم خیلی راحت گفتن دیوونه بازی در نیار و اون بیچاره رو هم

    اذیتش نکن.
    ویرایش توسط آنیتا123 : سه شنبه 02 تیر 94 در ساعت 06:54

  4. 3 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94), دختر بیخیال (سه شنبه 02 تیر 94), شیدا. (سه شنبه 02 تیر 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 اردیبهشت 97 [ 07:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,321
    سطح
    35
    Points: 3,321, Level: 35
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    194

    تشکرشده 70 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آنیتا جان دوستات درست میگن سعی کن زیاد کنکاش نکنی زندگیت متزلزل میشه.این گفته که قبل از ازدواج چشماتون رو باز کنید و بعد از ازدواج ببندید رو شنیدی؟حس ششم خانوما متاسفانه یا خوشبختانه در اکثر مواقع درست عمل میکنه.

  6. کاربر روبرو از پست مفید andrya تشکرکرده است .

    آنیتا123 (چهارشنبه 10 تیر 94)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-12
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,513
    سطح
    30
    Points: 2,513, Level: 30
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 124 در 73 پست

    Rep Power
    30
    Array
    امروز نشستم و کل تایپیک هاتون رو خوندم....چیزی که برام خیلی تعجب اور بود اینه که شما توی ده ماه...فقط 15 تا تایپیک زدین......توی همه این 15 تا تایپیک چیزی که من فهمیدم اینه که زیادی حساسی......دنبال اینی یه چی از طرف در بیاری.....بابا بیخیال.....شیطون رو از زندگیت بیرون کن و انقدر بدبین نباش...شوهرت دوستت داره......خوشبختی رو به بهترین نحو میتونی باهاش تجربه کنی....مطمئن باش

  8. کاربر روبرو از پست مفید خورشید30 تشکرکرده است .

    آنیتا123 (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام دوست عزیز

    من قبلا تاپیکت رو خونده بودم اما چون نظرم با نظر بقیه دوستان موافق بود جوابی ندادم . اما الان می خواستم یکی از تجربه هامو برات بگم من هم مث شما هستم مشاور هم بهم گفته بود ریشه های بدبینی دارم و حساسم . راستش اوایل سر هر چیزی که حساس می شدم با همسرم در میون می ذاشتم اون زمان عقد هم نکرده بودیم فقط دوران آشنایی بود . نتیجه اش همیشه قانع نشدن من و موندن شک تو دلم و سرد شدن من و در آخر هم سرد شدن همسرم بود. تصمیم گرفتم علتشو پیدا کنم و علت حساسیت من فکر و خیالات منفی بود که بعد از دیدن یک حرکت از همسرم تو ذهنم پروبال می گرفت و گاهی منجر به دعوا و بحث و اعصاب خوردی می شد . تصمیم گرفتم به همسرم چیزی نگم ولی باز هم خودم آروم نمی شدم و حال الان شما رو داشتم یعنی نا آروم بودم . یه کار دیگه کردم هروقت فکرهای منفی به ذهنم می اومد مثبتشون میکردم مثلا اگه همسرم به دختری نگاه می کرد و من ناراحت می شدم اوایل ایراد می گرفتم که چرا اینجوری نگاش می کنی و ... اما بعد به خودم گفتم از مدل مانتوش خوشش اومده شاید می خواد واسه من بخره ... می دونمم غیر واقعیه ها اما کمک می کنه آروم بمونم و خیلی خیلی بهتر شدم . همسرمم خیلی آروم شده و دوستم داره . اینم بگم اولش سخته ولی من زود نتیجه گرفتم و موفق شدم :) امیدوارم این موضوع کمکت کنه چون دقیقا من می فهممت چی میکشی :)
    ویرایش توسط maryam.mim : سه شنبه 03 شهریور 94 در ساعت 13:42

  10. کاربر روبرو از پست مفید maryam.mim تشکرکرده است .

    آنیتا123 (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  11. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام

    ممنون ماندگار عزیز که وقت گذاشتی و تاپیک های منو خوندی. تو درست میگی .این تاپیک منم مال دوماه پیشه و من متاسفانه توی این مدت یه چیزی درآوردم در رابطه

    با همین مساله.

    دوران بدی رو گذروندم و در نهایت یه سری تعهدات محضری از همسرم گرفتم و بخشیدمش.

    قبول دارم.من خیلی حساسم. و خیلی پایبند به یه سری اصول که رعایت نشدنش از طرف بقیه مخصوصا همسرم خیلی آزارم میده.

    شاید دلیل اصلیش اینه که خودم این چیزها رو خیلی رعایت می کنم .

    بعضی وقتها فکر می کنم منم یه کم کمتر به خودم سخت بگیرم که حداقل دلم نسوزه.

    ممنون مریم جان من اون قدر تجسس کردم که بالاخره یه سری موضوعات رو متوجه شدم . بعد از اتفاقات بعدش و در نهایت گذاشتن یه سری شرطها و بخشش

    الانم خیلی وقتها دچار شک و تردید میشم.

    من خیلی شک هام رو مستقیم نمیگم به همسرم . ولی بالاخره روی رفتارم اثر میذاره و اونم نگران اینه که من مسایل قبلی و اشتباهاتشو بخوام تا همیشه بزنم

    تو سرش.

    فعلا تصمیم گرفتم منم بیخیال بشم و گمان های خوب بکنم.

    راجع نگاه به دخترها هم یه سری چیزها غیر مستقیم گفتم به همسرم . موقتا جواب داده .

    هر چند هنوز تردید ها گاهی وقتها آزارم میده.

  12. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    در مورد نگاه کردن آقایون به خانوما.
    من یه سوال دارم از خانوما.اینکه 77 قلم آرایش و ساپورت پوشیدنو پروتز کردن و ..... اینارو انجام میدن (سوای اون درصد کمی از خانوما که خب اینطوری نیستن یا کمتر اینطوری هستن)
    بعد انتظار دارن با آقاشون که از خونه میان بیرون بنده خدا آسفالتو با نگاههای معصومانش بشکافه.
    به نظرم بعضی از این دست معضلات تقصیر خود خانوماس.دیدم طرف تو خونش جلو آقاشون درب و داغون میپوشه ولی بدون آرایش نمیره نون بگیره.یه چیزییی توی خانومای ما اپیدمی شده . چون همه دماغ عمل میکنن یا چون همه اینجوری ابرو پهن میکنن یه چون همه این مارک و میخرن یا چون همه مانتو میپوشن که جلوش بازه ....ولی از طرف دیگه تنبلی و راحتی هم اپیدمی شده مثلن خونه از هر طرف چرک و کثیفی و نامرتبیه به محض اینکه یکی میخواد بیاد به خونشون مهمونی خونرو میگیرن زیر شلنگ آب.و و و ....خیلی از این دست مسایل هست که میشه گفت.
    جالبه یه چیزی از این مانتوهای جلو باز بگم که هر وقت میبینم خندم میگیره.خانومه از این مانتوها پوشیده بعد تو مسیر با زحمت دو طرفو با زور میچسبونه به هم که کسی نگاه نکنه به جاهایی که نباید نگاه کنه.واقعا حکمتشو نفهمیدم و این فقط از یه خانوم بر میاد(آخه من حکمت بعضی کارای خانومارو اصلن درک نمیکنم).
    دیگه بعضی چیزا از دست خودمون هم در رفته.دیشب داشتم یه فیلمی میدیدم که هنرپیشه اولش یه خانومه بود که با یه آرایش ساده خیلی زیبا شده بود.بنابر اتفاقات این فیلم این خانم مسیرش به دو تا خانوم... میخوره.یه نگاهی به اون خانوما کردم اولین چیزی که تو مغزم تداعی شد چیزایی بود که تو کوچه خیابونای خودمون میدیدم.یعنی آرایشها و تیپهای کشور خودمون با یه سری آدمای خاص اونوری تشابه زیادی داره پیدا میکنه.(البته بازم میگم استثنا هم هست.حالا همه خانوما حمله نکنن به من و از شدت گفته های من خیلی کم کنن)
    این چیزیه که از خودمون به خودمونه.
    بازم معذرت میخوام قصدم یه کم درد و دل بود.
    خانوم باز کننده تاپیک به نظرم شیر حساسیت رو یه ذره کم کنید.همه مثل شما نیستن و مثل شما بزرگ نشدن و دقدقه ها و خط قرمزهای شمارو ندارن و به کل چندین سال یه جور دیگه بزرگ شدن.اینجوری خودتون اذیت میشید.ساده تر بگیرید

  14. 2 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94), آنیتا123 (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  15. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام آنیتای عزیز
    امیدوار بودم فقط شک و تردید باشه و واقعی نباشه ولی گویا در حدی بوده که به تعهد محضری گرفتن رسیده، حتما خیلیم از نظر روحی آسیب دیدی:(

    فکر کنم هنوز تو عقد هستید، اگر اینطوره نمیدونم حالا اشتباه همسرتون چقدر بزرگ بوده ولی سعی کن با شک و تردید نری زیر یک سقف چون اینطوری خودت و اذیت میکنی.
    حتی بعد یک مدتی همسرت هم ممکنه از این همه شک خسته بشوند.

    اگر واقعا اونقدرا بزرگ نبوده و قابل بخشش بوده و ایشون هم عمیقا و واقعا پشیمون شدن یک فرصت بدون شک و تردید بهشون بده ولی اگر نمیتونی ببخشی و خودت و داری اذیت میکنی بهتره یک تصمیم جدی تر بگیری.

    راستی یک مشاور خوب هم پیدا کن هم خودت و هم همسرت باهم برید پیش مشاور ذکر کن در دوران عقد هستی و میخوای مطمعن بشی که همسرت عمیقا پیشمون هستن و به اشتباهشون پی بردن.چون وقتی بفهمیم طرف مقابل واقعا پشیمونه و از صمیم قلبش به اشتباهش پی برده راحتتر میتونیم دوباره اعتماد کنیم و ببخشیم.

    چون ما ازدواج میکنیم که به آرامش برسیم نه اینکه آرامش و از خودمون بگیریم.:)
    امیدوارم همیشه زندگیت پر از آرامش و صمیمیت باشه:)
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 04 شهریور 94 در ساعت 08:42

  16. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94), آنیتا123 (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  17. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوستان

    سلام mr dani . خود من آرایش و به خود رسیدنم فقط برای شوهرمه . وقتی بیروم میرم و اون باهام نیست اصلا آرایش نمیکنم و خیلی ساده میرم.

    ولی حرف شما رو هم قبول ندارم . مرد هم به عنوان یک انسان باید خود کنترلی داشته باشه . همونطور که من به عنوان یک زن تمایلاتی مثل جلوه گری و تمایل به خواسته

    شدن که توی وجود همه زنها هست رو کنترل می کنم و اون رو فقط برای شوهرم قرار میدم.

    سلام دختر بیخیال عزیز

    ما تمام این مراحل رو گذروندیم. اون عمیقا پشیمونه و من هم تمام حرفهام رو زدم. کسایی که در جریان جزییات مساله ما هستن میگن به اندازه کافی و حتی

    بیشتر بهش سخت گرفتی.

    تاریخ عروسی ما مشخص شده و کارها هم انجام شده.

    من خودم چون میدونم یه مقداری بدبینی و حساسیت زیاد تو وجودم هست باید رو خودم کار کنم.

  18. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    واحد (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    جای این بحث اینجا نیست و من از آنیتا عذر می خوام که اینجا موضوعی بی ارتباط با موضوع می نویسم اما در جواب دوست عزیزمون باید بگم سوال من اینه چرا یک مرد باید نگاه کنه ؟ تو اکثر کشورهای اروپایی نگاه خیره به زن جرم محسوب می شه و مردی خق نداره نگاه هوسبازانه به یک زن کنه در صورتی که متاسفانه مردای ما اینو حق خودشون می دونن و در جواب اعتراض خانوم ها می گن شما خودتو بپوشون ما نگاه نکنیم یا مث شما می گن آرایش نکنن که نگاه نکنیم . من روی صحبتم به مردایی هست که زن زیبا دارن و ادعا می کنن دوستش دارن ولی با چشماشون دنبال زنای دیگه هم هستند این درسته که من تو خیابان با همسرم راه برم و نگاهم اطراف بچرخه که چند پسر جوان و قد بلند و خوشتیپ دیدم ؟ هر چیزی که واسه خانوما خوب نیست واسه آقایونم نیست . بیاید فرهنگمونو بالا ببریم و دست از این تبعیض ها برداریم . همونطوری که یه مرد ناراحت می شه زنش با بقیه بگه و بخنده و نگاه کنه زن هم می شه اسم اون غیرت نیست و اسم این حسادت . هر دو حس شبیه به همه .

    بازم عذر می خوام

  20. 3 کاربر از پست مفید maryam.mim تشکرکرده اند .

    واحد (پنجشنبه 05 شهریور 94), آنیتا123 (چهارشنبه 04 شهریور 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 04 شهریور 94)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.