موضوع: با کار اشتباهی که کردم چه کنم ؟ (دادن کادوی تولد به همکار خانم و عواقب آن)

کار بسیار اشتباهی انجام دادی، دادن هدیه گرون به همکارتون باعث چند تا مشکل شده:

1) باعث ایجاد حرف و حدیث توی محل کار شدی (محل کار مخصوصاً ادارات دولتی خوراک این حرف و حدیثهاست و انگار همه منتظر همچین چیزی هستند. همین همکار کنار دست من که من بهش میگم "چندش" از 8 ساعت کار 7:30 دنبال حرف و حدیث پشت سر این و اونه.)
2) خودتو و اون بنده خدا رو انگشت نما کردی
3) مهمتر از اینا اینه که قبل از انجام هر کاری برای ازدواج ، روابط رو وارد فاز احساسی کرد
4) در صورت به نتیجه نرسیدن خاستگاری شما، ضربه روحی و اجتماعی خیلی بدی ب ایشون و خودتون وارد می شه.

راهکارش چیه؟ الان دیگه کار از چه کنم چه کنم گذشته و بعد این دیگه خواهشن دسته گل به آب ندید، به صورت کاملاً رسمی ازشون خاستگاری کنید (رسمی منظورم با خانواده هست) و در مورد معیارهاتون با هم صحبت کنید و جون هر کی رو دوست داری دیگه از این عشقولانه بازی ها در نیار تا حداقل احساس بر معیار های ازدواجتون سایه نندازه و بتونید انتخاب درست رو انجام بدید.

میتونم بپرسم الان فازتون چیه؟

خب اگه دوسش داری برو خاستگاری اگه نداری کادو دادنت چیه

اگه داری چرا کادو میدی ولی خاستگاری نمیکنی

اگه کادو دادی میخوای بفهمی اون نسبت بهت چه حسی داره حالا که فهمیدی داره چرا میگی اشتباه کردم

تام و جری دوس داری فکر کنم؟

خب شما که دوسش داری اونم که ظاهرا ذوق مرگ شده که کادو شمارو به همه نشون داده چون اگه براش مهم نبودین اینکارو نمیکرد یا حتی شاید اصلا ازتون کادو قبول نمیکرد

پس بهتره رسمیش کنین

شما منو یاد همسرم انداختین

اولین کادویی که بهم دادن ادکلن کوکو چنل بود با کتیبه عشق یادش بخیر یه روز بعد خاستگاریش هنوز اصلا بهش جواب نداده بودم رفته بود گرفته بود و گیر سه پیچ باید بیای ازم بگیریش بعد

کادوش کرده بود و اخر سرم گذاشته بود توی یه کارتون

کارتون انتی ویروس کاسپرسکای !!!!!!

بعد یه همکار خانوم خیلی فضولم داشت همین که کادو رو داد بهم تمام دانشگاه فهمیدن حتی رفته بود گفته بود فلانی برا رد گم کنی گذاشته تو کارتن نمیدونم چی بهش داد
گفته بود من باید سر از کار این در ارم!!!!!

محیط کار همینه خودتون خواستین اینطور شه الانم به نظرم زودتر تصمیمتونو یه وری کنین

سلام.یه اتفاقات بدی افتاد. من از چند تا از همکاران شنیدم این خانم با یه همکار دوست بوده و بعد از یک مدت با یک همکار دیگه ارتباط بدی رو داشته .حتی در این حد که به خونه اون اقا برای ناهار میرفته در حالی که کس دیگه ای تو خونه نبوده. یه عکسای بدی هم از مراسم تولدش دیدم که در کنار همون پسر با وضع نامناسبی انداخته بود.اصلا نمیدونم چیکار کنم ؟ حالم بده. هم دوسش دارم هم متنفر شدم ازش.

از چن تا همکار شنیدم این قضیه از چهار سال پیش شروع شده. من یکساله اونجا وارد شدم. ایشون خیلی تو زمینه مذهبی ادعا داره .نماز و روزه میگیره . ولی واسم ثابت شده صحت حرفای همکاران.