موضوع: مشکل مجدد بعد از گذشت پنج ماه از سازش....راهنماایی

ممنون‌سپاس فراواااان شادمانه..

ببخشیدا لابد شما با عرض معذرت یه غلطی میکنی اونم خبر میبره دیگه!!! وگرنه خبر چی رو میبره؟خبر کارای شما رو میبره مطمئنا مگه نه؟؟؟؟؟؟؟ ناراحتی؟ باشه درست رفتار کن.

غلام حلقه بگوش نمیخوان داماد آدم میخوان. همون طور که شما از زنت توقع داری.

همسر شما کم سن و ساله.

آقای محترم لطفا شما هم بچه نباش. خودت که بچه باشی و زنت هم بچه باشه توقع داری نون نزنی تو خون!!! دو تا بچه چیکار میکنن؟ یا دعوا میکنن یا حسودی یا قلدر بازی!!!!

بالا بیای پایین بری باید چند سال صبر کنی تا زنت بفهمه تو دنیا چه خبره وگرنه همین آشه و همین کاسه. خودت هم باید بزرگ بشی این واجب تره که خودتم یکم قدر زندگیتو بدونی.

مگه یه آدم چند سال عمر داره که زن بگیره طلاق بده و دوباره زن بگیره و دوباره طلاق بده!!!! فک کردی زنای دیگه فرشتن؟ هر جا بری غلام حلقه به گوشی :)

صبر داشته باش بذار یکم از خامی دربیاد. شما یه تعهد امضا کردین به اسم ازدواج. یعنی باید با هم بسازین وظیفه شما اینه که تا جای ممکن پاش وایسی اگه واقعا نشد عاقلانه از هم جدا

شید. شما که عاقل نیستی!!!

حالا که زن گرفتی مثل بچه کوچولو ها فرار نکن مثلا مردی حداقل یه ذره غیرت داشته باش این خاله زنکی بازی ها رم در نیار. بدون اون خانم احتیاج داره که تو رو اصل زندگی خودش بدونه تا

باهات راه بیاد. زمان لازم داره که بفهمه دیگه بزرگ شده و به تو تعلق داره. فرصت بده بهش بذار بفهمه. میبینی که کنترلش دست خودش نیست. حداقل اجازه بده که اونقدر بزرگ بشه که

بفهمه واسه زندگیش باید خودش تصمیم بگیره.

آقای روزبه شما هم یکم غلام حلقه به گوش باشی بد نیست. زنت اگه بچه نبود نمیذاشت غلام خانواده اش باشی!!! فرصت بده بهش بفهمه شوهر یعنی چی بفهمه زندگیش با توئه نه با

خانواده اش. قفل قلب یه خانوم با محبت باز میشه. چی میشه حالا شما یکم به خاطر زندگیت کوتاه بیای؟ خروس جنگی که نیستی که تا طرفتو زمین نزنی وایسی سر دعوا. خروس که

دیدی تا حالا؟ اونقدر وای میسه و دعوا میکنه تا اون یکی بشکنه و جرات نکنه سرشو بیاره بالا. شما یه آدمی . آدمم باید یه جاهایی کوتاه بیاد چون به نفعشه.

برادر حواست باشه هرماه يه مبلغي رو حداقل الان 100 تومن به يكي از حسابهاي همسرت به عنوان نفقه بريز و رسيدش رو نگه دار.

اگه دوباره دادخواست مهريه مطرح كنه ديگه اين وضع زندگي نميشه. زني كه هزبار بخواد درخواست مهريه نفقه كنه و ادم رو به دادگاه بكشونه فايده نداره برادر من.

لاقل كمش شرط بازگشتت بايد بخشش كامل مهريه و نفقه باشه در غير اينصورت يك پات تو دادگاه هست هميشه!

نوشته اصلی توسط tanhaei

پسر خوب این چه کاری تو کردی ؟؟؟

تو که میدونستی باهاش مشکل داری و تا پای دادگاه و مهریه و طلاق و تمکین و ... رفتی

نباید از باکره گی درش میاوردی ....

میدونی تفاوت الان تو با قبل چیه ؟؟؟؟

اینه که :

به صراحت ماده 1082 قانون مدنی ، زن پس از عقد مالک تمام مهریه خواهد بود و هر گونه تصرفی که

بخواهد می تواند در آن بکند ، منتهی بر اساس ماده 1092 همان قانون

اگر شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهریه خواهد بود .

و اگر شوهر با زن خود نزدیکی کرده باشد و بکارت زن از بین رفته باشد ، زن مستحق تمام مهریه می باشد .

================================================== ======

خلاصه که خیلی اشتباه کردی ....

اتفاقا بايد اينكار رو ميكرد...
مگرنه نميتونست از حق تمكين خودش استفاده كنه.

درود

سلام و ارادت

تشکر از همگی بابت پاسخ های مفیدشون چه دوستی ک یک پهلو صحبت کرد و مشخص بود اعصاب خردشو اینجا خالی کرد... مهم نیس بازم حرفاشو بجون خریدم نکات مثبتی باز داشت ممنونم


-----------
بنده رفتارا اشتباهی داشتم منتها نمیدونم این سری چرا خانمم نه یک خبر صدتا خبر از همه چی برد کل 6 ماهی که خوب بودیمو کف دستشون گذاشته حتی شوخیامو

بارها صحبت کردم شاید بضیا فک کنن من چی کار کردم ک مثلا خانمم بش فشار میاد میره میگه مثلا...نه اصلا دقیقا همون بالا چشت ابروست

بالای چشم ت ابرو میخواد بدو پیش مامان ش و شکایت بکنه که فلانی به من این حرف زد ....

اگه اینطور باید بشینی و باهاش قاطع حرف بزنی و سنگاتا باهاش وابکنی

فردا هزار جور مشکل در زندگی ت بوجود میاد اگه بخواد همه چیز به مامان ش گزارش بده که سنگ رو سنگ

و اما بنظر بنده خبر بردن ایشون برای خانواده ش دو حالت داره


1- یا واقعه بچه س و از روی اینکه فکر میکنه بره برا خانواده ش تعریف کنه حمایت میشه

و یجور احساس امنیت خانوادگی و دلگرمی پیدا میکنه

نظر من همینه شک ندارم این حالته چون دوساله اداش همینه و خانوادشم عجیییییب پشتشن

منم دردم همینه و خانواده ای نداره ک بیاد منو بکشه کنار بگه توم اینجا کارت درست نبود بعدم بره به اون بگه توم اشتباه کردی ک روزبه فلان کاری کرد

فقط همیشه تو دوسال باباش سینشو سپر میکنه منو میکوبونه ک مقصری جلو زنم خردم میکنه

بهشونم این اخری گفتم دیگه بسمه....

پس دخترت باشه مال خودت اینجور ک شما رو میدی فردا بش بگم تووواز خونم میزنه بیرون

کلا مخام بگم ی دل خوشی هم از سمتشون ندیدم از منطق باشه که دلم ب بردن خانمم و

عروسی خوش باشه خیلی میترسم

شما برای درمان رابطه نیومدید اینجا
فقط برای آروم کردن دلشوره خودتون که مبادا بره مهریه رو بذاره اجرا و شما متوجه نشید تاپیک باز کردید

بله اگر دوباره بذاره اجرا براتون ابلاغ میاد نگران نباشید

والا اره اصلا بنده میلی ب برگشت خانمم با واسطه ندارم ..نهایتش تمکین میزنم ک فردا برا خودم مشکل نشه نهایتش با قانون میاد نیادم توافقی میگه جداشیم

با مهریه نصفش و کاملش مشکل ندارم الانم ک 15 روزه ک خبری نشده از سمت اونا و داگاه فک نکنم رفته باشن

چون ب اندازه کافی دفعه قبل راهاشونو رفتن و خصوصا الان ک خانمم با کره نیس خیلی چیزا عوض شده

انوش عزیز منم حرفاتو میدونم و از کارمم راضیم فردا میتونم از حقم تمکینم دفاع

چون بنده هیچ میلی باسازش با خانواداش و واسطه ندارم تو این دوسال زیاد رفتم امدم

صحیت کردیم

پارساااا عزیز ک خیلی دلم براش تنگه خدا کنه بیاد تاپیکم سر بزنه حرفاشو کنایه هاش ک عجیب ب دلم میشینه رو تکرار کنه

هنوز حرفاش توگوشمه هچ وقت یادم نمیره اونو موقعی شکایت کردن ازم

گفت پسر همین اول راهی ک انقد با مادر خانم و پدر خانمت بحث داری

وای ب حالا فردات و بعد سازشت من که اینده ای خوبی نمیبینم ..ب

بعد از سازشمم گفت نزار این دفعه بجون هم بیفتید

چون زخما سر باز میکنه و کارد ب استخون میرسه

الانم همینطوریه

ببخشید سرتونو درد اوردم

بدروود

درود

گفتم‌ مهریه مختومه نشده ..الان نامه از همون شبعه امده

ک دارایی مو برم ارایه بدم تا ظرف ده روز

چ‌کنم؟

واخواهی اعسار بدم؟؟؟

ولی نفقه باز ازشعبه جدید امده و از ماه شش پارسال تا الان رو‌گذاشته اجرا؟

نوشته اصلی توسط roozbeh220

درود

گفتم‌ مهریه مختومه نشده ..الان نامه از همون شبعه امده

ک دارایی مو برم ارایه بدم تا ظرف ده روز

چ‌کنم؟

واخواهی اعسار بدم؟؟؟

ولی نفقه باز ازشعبه جدید امده و از ماه شش پارسال تا الان رو‌گذاشته اجرا؟

سلام راهنمایی کنید لدفن.....