سلام دوستان
دختری هستم 27 ساله، حدود1سال و نیمه با پسری دوست شدم که 3 سال از من کوچکتره.
اولش یه رابطه معمولی و خیلی عادی در حد آشنایی داشتیم و ایشون خودشو هم سن من معرفی کرد و بعداز 2 ماه از من خواست رابطمون صمیمی تر بشه و چون ایشون به لحاظ شرایط خوب بود با هم صمیمی تر شدیم و رفته رفته دوستیمون بعد از 3ماه آشنایی به جایی رسید که خیلی با هم صمیمی شدیم تو همین موقع ها بود که گفت از من کوچیکتر هستش و دروغ گفته بوده چون فکر نمی کرده رابطمون اینجوری بشه و انقدر به من علاقمند بشه. من همون لحظه گوشیو قطع کردم و حالم خیلی بد شدو تصمیم گرفتم و گفتم که کلا رابطه رو قطع کرم چون تو شرایط دوستی گفته بودم 3 تا چیز برام مهمه که دروغ نباشه و خیانت و اگه نخواستیم همو راحت بگیم.اما عین این 4 روزو به من زنگ میزدو تا دم خونمون اومده بود و گریه وزاری و...بماند
خلاصه با التماس و اینکه بخاطر علاقه خواسته رو راست باشه و اشتباه کرده و فلان خواست ترکش نکنم و با کلی برو بیا قبول کردم باهاش دوستیمو ادامه بدم اما ته فکرم اون موقع این بود که بعد یه هفته با یه بهونه میگم بره ...
اما گذشت و محبت هاش بیشتر شد و دیگه هیچ چیزی که باعث دلخوری بشه پیش نیومد و منم بهش علاقم زیاد شد و طوری تا الان شده که هر روز با هم دوستیم و از چند ماه پیش شدیدا علاقمند به ازدواج شده و با خانوادش مطرح کرده و شدیدا مشتاق ازدواجه طوری که شاید تاحالا بیش از 100 بار درموردش حرف زدیم میگه خانوادش مشکلی با سن ندارن و خودش و تو فامیلاشون ازدواج اینجوری زیاده. ما هم داریم تو فامیل اما واقعا نمی دونم چیکار کنم
تمام شرایطش مناسبه و از هر لحاظ به هم میایم اما مشکل سن رو دارم بنظرتون چه کنم؟