با سلام
من خیلی وقته توی خانواده همدردی هستم. زیاد مطلب نمیذارم چراکه هرگز دوست ندارم کسی رو به جای اشتباه بکشونم.
اما شما آقای محترم. در راهنمایی باید بگم که به همین سادگی نیست که یه خانم بیخود و بی جهت الکی بهانه بگیره، یا شما اشتباهاتی داشتین و قبول نمیکنی؟ یا از اول به زور با شما ازدواج کرده و معنی زندگی و ازدواج رو هم نمیدونسته و از روی دلخوشی ازدواج کرده. اما با گفته های شما که می فرمایید خیلی بهش احترام میذارم یا میخام اذیت نشه. من بنای بحثم رو به گفته های شما میذارم.
اما چیزی که به ذهن من میرسه اینکه شما از یه طرف کار خیلی خوبی میکنید و این حس شما قابل تحسینه. کمتر کسی پیدا میشه اینطور با شخصیت رفتار کنه.چراکه قرار نیست وقتی دو طرف ازهم
طلاق میگرن عین دشمن خونی برای هم باشن اینو هم دین ما میگه هم به قول بعضی روشن فکرا! حقوق بشر هم میگه. قرار نیست شما هم مثل اون باشین در جواب دوستایی میگم که فرمودن باید مثل خودش بشقاب بکوبی سرش. نه شما کاملا مار درست و شرافت مندانه ای میکنید. با این وضع و اگر که همه حقیقت ها اونی باشه که خودتون میگین شما فردای قیامت پیش خداهم سرتون بالاست و میتونین حقتونو از خدا بگیرین. و این دنیا هم عذاب وجدان ندارین.
اما از طرفی احترام و فرصت دادن های شما به همسرتون درسته اما تا یه حد. شما باید بپذیرین که نمیتونین بیش از این یه کسی رو با خودتون نگه دارین. و به همسرتون بفهمونین که اگه مصر به طلاق هست شما هم نمیخایید بیشتر از این نگهش دارین. چون اون یه انسانه. بذارید بره طلاق بگیره. و حق قاونونی اش را هم بدید اما نباید ضربه بخورید و تمام دارایی تان را از دست بدهید. شما به همسرتون بدهکارید نه به خانوادش. جایی که دیدین که محبت شما خانوادشو منتفع میکنه. و جیب اونا رو پر میکنه حق ندارین به خودتون ظلم کنید و خدا هم از شما قبول نمیکنه. اما بهرحال هرچی حق قانونی خود همسرتون هست باید بهش بدون ازار بدین. چراکه روز عقد قبول کردین که مهریه اش را بپردازین.
بذارید بره با طلاق خوش باشه که هرگز و هرگز خوش نمیشه. به خودشم بگید که مطمئنا بعد طلاق خوشبخت نمیشه چون دلایلش احمقانه است.
براتون دعا میکنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)