به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 آذر 94 [ 22:17]
    تاریخ عضویت
    1394-2-29
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    535
    سطح
    10
    Points: 535, Level: 10
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باز هم ممنون از دوستانی که همدردی و همفکری میکنند راستش ازدواج مهمه برای من نمیخوام 40 ساله بشم اخرشم یه ازدواجی کنم که فقط تنها نباشم دلم میخواد بچه دار بشم و خیلی دلایل دیگه! و اینکه از کجا معلوم مردی حرفی رو بزنه و بعدش زیرش نزنه خصوصا که بیشتر ارادش دست مادرش بود و من حتی فکر میکنم جای دیگه رفته خواستگاری مثل جنسی که میخواد بخره ببینه کجا ارزونتر میدن چون به من گفت یه جا رفتم دختره گفته 314 تا خوب شما هم با این شرط ها همین حدود در میاد! سحر جان خیلی با حوصله جواب دادی ممنونم خدا کنه طرف آدم حسابی باشه واقعا وگرنه منم موافقم نه مهریه نه خواسته های زیاد ضامن خوشبختی نیست بلکه اون حس مشترک و درک متقابل آدم رو به زندگی امیدوار میکنه حتما رفتارم با کیس های دیگه متفاوت خواهد بود و با سیاست برخورد میکنم

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    من کاملا درکتون میکنم و امیدوارم که کسی که دوس دارین سر راهتون قراربگیره

    بله متاسفانه شما درست میگین واقعا الان ازدواج حکم خرید کردنو برای بعضی ادما داره من قبلا تو پست یکی از دوستان که خاستگارش بعد دو سال دوباره اومده بود همین حرف شمارو زدم


    اما خود دخترها هم مقصرن که اجازه میدن به این چشم بهشون نگاه بشه


    اکثرا به راحتی هرکس زنگ میزنه واسه امر خیر بلافاصله اجازه میدن طرف بیاد بدون هیچی


    خب طرف فکر میکنه رفته دور دور کردن حالا میگردم نبود دوباره میام


    یا به قول شما که خاستگارتون گفته شرایط شمام که همون در میاد انگاردور از جون شما اومده سیب بخره!!!!! فرقی هم بین سیب ها نیست ببخشید البته


    اجازه ندین هرکسی به خاستگاری بیاد


    و با هیچ کس قبل از اطمینان از همه چیز صمیمی نشین و تریپ ازدواجی نگیرین


    من که خودم خیلی به ازدواجهایی که مادره زنگ میزدو بیایم ببینیمو و نمیدونم فلانو بهمان علاقه نداشتم اصلا هم اجازه نمیدادم بیان نمیگم کارم درست بوده یا این مدلی بده مدل من

    اینطور بود متنفر بودم اینجوری ازدواج کنم من به شدت به ازدواج با شناخت قبلی و یه جورایی دوست داشتن قبلی تا یه حد کم معتقد بودم چون نمیخواستم مثل جنس باهام برخورد

    بشه بیان ببینن خوششون اومد که خوش بحالمه اگرنه با کلی ناز و ادا بگن وای نه به درد ما نمیخورد


    دیگه هرکسی یه مدلی داره من حاضر بودم تا اخر عمرم مجرد بمونم ولی مامانه نیاد منو واسه پسرش بپسنده چون تو این ازدواج ها هست که این اتفاقاتم میفته


    من هرکسی که راه دادم خود پسر ازم خاستگاری کرده بود ویه چندبار تلفنی با اطلاع خونوادم صحبت میکردم شرایطمو خواسته هامو میگفتم ویه مقدارم طرفو میذاشتم لای منگنه که

    ببینم چطوریه چطور رفتار میکنه فکرش چطوریه بعد اگه همه چی اکی بود میذاشتم تازه رسما بیاد و تازه خونواده ها همو ببیننو شناخت ایجاد شه اگرم حس میکردم نه به دلم نمیشینه

    فورا کاتش میکردم اینطوری من کلا 3 نفرو اجازه دادم بیان خونه (البته منظورم این نیست دوستی باشه صدسال قبلش نه یه چیزی بین ازدواج سنتی ومدرن)


    چون خیلیا تا از شرایط طرف و مهریه اش یا قصد ادامه تحصیلش و یا حتی از طرز تفکر طرف اطلاع پیدا میکنن دمشونو میذارن رو کولشون میرن


    یا شما تا طرف دهنشو باز میکنه از خودش حرف میزنه حس میکنی عمرا بتونی این ادمو یه ثانیه تحمل کنی خب چه لزومی هست اینا اصلا بیان خاستگاری


    باور کنید من دیدم بعضی خونواده ها هفته ای سه بار مراسم خاستگاری دارن بعد تصور کنید سه تا دخترم داشته باشن اونوقت نصف عمرشون در حال اجرای مراسم هستن


    همین میشه که خونواده ها راحت دم به دقیقه میرن خونه مردم واسه خاستگاری


    چون خاستگاری رفتن شده سرگرمی و خونواده ها راحت خاستگار میپذیرن


    بخدا قسم
    دیدم بعضیا همزمان دو یا سه تا خونواده روهمزمان جلو میبرن ببینن کدوم بهتره!!!


    من نمیدونم نقش دوست داشتنو به دل نشستن این وسط چیه


    منظورم مورد شما یا شخص شما نیست


    اینکه فرمودین ازین قضیه ناراحتین اینارو گفتم که اجازه ندین خودتون اجازه ندین باهاتون اینطور رفتار شه


    من خودم داداشم وقتی ازدواج کرد دقیقا این مدلی بود اگرچه خودشم دوس نداشت اما به طور متوسط هر دو هفته ازیکی خاستگاری میشد واسش توسط مادرم


    که به شدتم من مخالف مدلشون بودمو خودمو کشیدم کنار


    چون معتقدم اصلا نمیشه اینطوری کسی رو پیدا کنی که به معنای واقعی خوشبخت بشی باهاش

    بابا مگه میری فرش یا مبل بخری بری صدجا
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : شنبه 02 خرداد 94 در ساعت 15:40

  3. کاربر روبرو از پست مفید sahar67 تشکرکرده است .

    جویا (یکشنبه 03 خرداد 94)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 آذر 94 [ 22:17]
    تاریخ عضویت
    1394-2-29
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    535
    سطح
    10
    Points: 535, Level: 10
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من قبل از خواستگاری و آشنایی خانواده ها دیدمش این مورد رو معرف قابل اعتمادی هم داشتیم تا قبل تر ها هم مثل شما فکر میکردم کاملا !اما وقتی با آقایی آشنا میشی تا زمانی که خانواده ها کنار هم قرار نگیرن هیچ چیز معلوم نیست بعضا حتی جدیت آقا در اصل تصمیم به ازدواج در حالت خوش بینانه جدیت آقا در ازدواج و آشنایی و شناخت نسبی، درب دیگری مثل خانواده و فرهنگ خانوادگی وجود داره که در کشورهای اروپایی اصلا اهمیتی نداره و ما فقط مشکلات این چنینی رو در آسیا میبینیم! و در حالت خوش بینانه تر بعد از نیت جدی آقا و همراهان بودن فرهنگ خانواده ها خدایی نکرده اگر نشونی از دوستی توی رابطه وجود داشته باشه هزاران مشکل و معضل بعد از ازدواج به قول دکتر هولاکویی خلاف جهت رفتن و پنهان کاری اصلا کار درستی نیست و لزوما شناخت باید علنی باشه که در ایران بعد از جلسه معارفه خانواده ها امکان پذیره ممکنه مثل مورد من باشه یا حتی ازدواج کنی طلاق بگیری اما مگه کم هستن دوستی هایی که کسی هم خبر نداره و حتی ماهها طول میکشه و بی سرانجامه و باز یکی دیگه و یکی دیگه ! اون طبعا ضربه روحی بدتری داره! اینجوری حداقل فقط یه خواستگاری به هم خورده

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array

    عزیزم کی به شما گفت پنهان کاری کن یا برو دوست شو و دل ببند من این حرف و زدم؟ کجا؟


    من عرض کردم بنده نظرم این بود وقتی پسری میومد ازم خاستگاری میکرد یاواسطه میفرستاد بنده
    سن شغل ومدرک و تا حدی شرایط خونواده مثلا پدر مادرچکارن تحصیلاتشون

    چیه وساکن کدوم شهرن و... اینارو تو چند دقیقه میپرسیدم اگه حداقل هارو داشت میگفتم اجازه بدین با خونوادم حرف بزنم به مادرم میگفتم امروزهمچین موردی بود بعد با اطلاع

    ایشون با اون خاستگار یه مدت حرف میزدم و بهشونم میگفتم شمام اگه تمایل دارین به خونوادتون بگین اما خاستگاری رسمی بمونه واسه دوماه دیگه


    تو اون دوماه بحث همه چی رو باهاش داشتم بعضیا به دوروزم نمیکشید تنهاکسی که به دوماه رسید همسرم بودن ( دو موردم به جز ایشون بعد از یک ماه )وقتی مطمئن شدم تا حدی ایشون 60 تا 70 درصدمعیارهامو داره و

    به دلم نشسته و اونم واقعا منو میخوادو حتی تا حدی بحث مهریه وجهیزیه و ادامه تحصیلو .....معین میشد تو اون مدت
    بعد میگفتم خوب من تا اینجا مشکلی ندیدم باخونوادتون تشریف بیارید


    کسی نگفت هرکس اومد پیشنهاد داد شما برو یه مدت باهاش دوست شو بعد تازه بفهمی قصدش جدی نیست


    من حتی پدرم خودشون بارها به من و خواهرام میگفتن خواهشا هر کی از راه میرسه رو راه ندین اول با مادرتون حسابی فکراتونو بکنین یه مدت با طرف حرف بزنین بعد بگین بیان خونه


    من حتی مادرم پیامکهای همسرموکه در جواب سوالات مهم میدادن تا قبل ازجلسه خاستگاری رسمی میدیدن و میگفتن اینم بپرس اونم بپرس اینجوری بگو ببین چی میگه


    یا حتی مادرم به من گفت قبل ازینکه همسرم بیاد خاستگاری یه روزی باارایش کاملو مانتو کوتاه و .....برم یه بار مطبش ده دقیقه به یه بهانه ای که تیپ بیرونتو ببینه و ببین عکس العملش چیه؟


    وقتی دیدیم نه واقعا ایشون از هر لحاظ انسان معقولی بودن و به ایده الهای من نزدیک بعد گفتم نظرم تا اینجا مثبته از حالا به بعد با حضور خونواده هاباشه


    اینطوری مجبور نیستی هر قل مرادی از راه رسید واسش جلوس بگیری اینم بگم لازم نیست با همه هم دوماه حرف بزنی


    باور کنید من قبول کردم با یک نفر حرف بزنم بعد از تماس دومش بهشون گفتم جوابم منفیه
    در حالیکه اول به نظرخوب بود خب حالا چه لزومی داره ایشون میومد اول با خونوادم

    حرف میزد و رسما خاستگاری میکرد و کلی دوتا خونواده دردسرمیکشیدن بعد همین که راجع به مسائل مذهبی حرف میزد من میفهمیدم ما دو قطب مثبت و منفی هستیم خب از اول این

    موردا که محاله بتونی باهاشون کنار بیای حذف میشه دیگه

    یا مثلا کسی که براش مهم بود مهریه خیلی پایین باشه وقتی میپرسید مهریه چطوره و من میگفتم مهریه خواهرم 800 بوده مال منم تو همون حول و حوشه خودش همون اول میرفت دیگه نیازی نبود کلی گلو شیرینیو مراسمو و وقت وبیا وبرو .....این وسط تلف بشه که چی اقا شرایطش نمیخوره


    فکر کنم شما بد برداشت کردی من اصلا منظورم دوستی نبود به هیچ وجه منظورم دقیقا اشنایی با اطلاع خونواده قبل از خاستگاری رسمی

    اینطوری شما زمانی به مرحله اصلی میرسی که تقریبا مسائل اولیه حل شده نه اینکه تازه بعد دوماه طرف بگه من نمیدونستم شما مهریه ات اینقدره


    بعدشم همه ی اینا بستگی به دید خونواده ی شما و خودتون داره و همچنین اقا پسر

    من که خودم این مدلو بیشتر میپسندیدم
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : یکشنبه 03 خرداد 94 در ساعت 14:00

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 آذر 94 [ 22:17]
    تاریخ عضویت
    1394-2-29
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    535
    سطح
    10
    Points: 535, Level: 10
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از توضیحت و در اختیار گذاشتن تجربت ما هم دقیقا همینطوریم حتی من مهریه عروساشونم پرسیدم که یکی 114 تا بود خوب ما هم همینو گفتیم دیگه نمیدونستم مادرش میگه آخه اونا خونه 4 خوابه دو طبقه دارن شما ندارین پس مهر دخترتون کمتره!اول آشنایی که خودمون همو دیدیم خوب بود حرفامونم زدیم بعد خانواده ها تو آشنایی و خواستگار ی خیلی با هم اکی شدن درخواست عقد زود داشتن خانواده فرهنگی خوب در ظاهر یک دفعه قضیه برعکس شد! منم از 23 سالگی پدرم اجازه خواستگار دادن حتی همزمان این آقا یه نفر دیگه پیدا شد شرایطش بد نبود تلفنی صحبت کردم خوشم نیامد! ما هم روالمون مثل شماست

    - - - Updated - - -

    ما هم همینطوریم همین روال رو داریم حتی من مهریه عروس ها رو پرسیدم گفتن 114 تا! نمیدونستم خانواده فرهنگیشون میگن آخه پدر اون عروس خونه چهار خوابه داره شما ندارین که البته 7 سال حدودا هم از پسرشون بزرگتر بود

  7. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    جوابشون خنده دار بوده

    احتمالا اون شرط نصف اموال براشون خوشایند نبوده این حرفارو زدن
    مهریه 114 سکه کاملا به نظرم خیل معقول هست تو هر شرایطی که فکرشو بکنید
    بعضی ها کلا این مدلین اصلا بهش فکر نکنید
    من پدرشوهرم به همسرم گفته بود مهریه!! مهریه یعنی چی!! میری دختر مردمو میگیری مهریم بدی؟(یعنی ایشون خیلی لطف میکنه که یه نون خور از یه خونواده کم میکنه)
    ایشون گفته بودن زن نباید مهریه داشته باشه که هروقت نخواستی از خونه بیرونش کنی

    پس خیلی خودتونو درگیر تفکرات دل انگیز ملت نکنین
    این جمله معروف پدر همسرم رو گفتم که بدونید تفکرات بدتری هم وجود داره و واسه خونه ی چهارخوابه ای که به شما گفتن ناراحت نشی فقط بخند باید خندید انصافا به این استدلال های قشنگ
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.