به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 خرداد 94 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1394-2-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    174
    سطح
    3
    Points: 174, Level: 3
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعضی وقتا با خودم فکر میکنم میگم نمیشه یه طرفه قضاوت کرد چون اونم منو دوس داشت بهم اعتماد داشت جوری بود که مامانشم منو میشناخت حتی بعضی وقتا باهم راجع به خواستگاری و اینکه چجوری باشه که بابام جوابه مثبت بهش بده باهم حرف میزدیم از این نظر بهم اعتماد داشتیم که همو میخوایم واسه همین میگم نباید همه تقصیرا رو بندازم گردنه اون چون کسی که دو سه سال یکی رو میشناسه و به قول خودش مثه چشماش بهش اعتماد داره یهو ببینه رفته با یکی دیگه حرف زده و درد و دل کرده نمیشه انتظار داشت که فکره بد نکنه راجع بهش و بی تفاوت باشه ولی خب اون فقط اینو دید یه خورده با خودش فک نکرد که اگه یه خورده رفتارش با من بهتر بود و بیشتر بهم اهمیت میداد و کاری میکرد که من مطمعن شم دوسم داره هیچوقت احساسه تنهایی و دلگیری نمیکردم که برم با کسی دیگه حرف بزنم ..میدونم اینجا من مقصرم همش میگم اگه اون کارو نمیکردم الان باهم بودیم بعضی وقتا واقعا دلم میگیره..اون اوایل زیاد ازش خواستم برگرده و میگفتم من خیانت نکردم ولی اصلا گوشش بدهکار نبود بدبین بود بدبینترم شد ..خودشم زیاد از این کارا میکرد اوایل دوستیمون فهمیدم حشیش مصرف میکنه وقتی بهش گفتم گفت واسه دوره نوجونیش بوده و الان ترک کرده برام اهمیت نداشت چون میخواستمش دوسش داشتم بعد فهمیدم با دوس دختر سابقش حرف زده و دختره هم ردش کرده و محلش نداده بازم بخشیدمش و ندید گرفتم از این کارا منم میدیدم ازش ولی همیشه میبخشیدمش ولی اون واسه کاره من که قصدم بخدا خیانت نبود منو نبخشید..نمیدونم شاید توقعم زیاده.. دیگه این حرفا فایده ای نداره ولی حس مقصر بودن و اینکه الان فکر میکنه من دختره بیشعوریم و فکر میکنه به همه پا میدم اذیتم میکنه نه خونوادم نه داداشم هیچ کدوم اهله هیچی نیستیم ولی اینکه اون فکره دیگه ای کنه راجع بهمون اذیتم میکنه.. الان نسبت به قبل برام بی اهمیت تر شده ولی گاهی اوقات دلم از این فکرا میگیره و میگم کاش..کاش خیلی کارا رو نمیکردم..
    ای کاش زودتر نسبت به همه چی به خصوص این موضوع بی تفاوت شم و بتونم زندگیمو کنم بدونه هیچ فکر و ناراحتی..کاش اونم منو به خاطره کارم ببخشه و خدا بهش نشون بده و بفهمونه که هیچوقت قصده خیانت بهش نداشتم و دوسش داشتم کاش میفهمید..

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    578
    سطح
    11
    Points: 578, Level: 11
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سیسیلی عزیزم ادم گاهی اشتباهاتی میکنه که فکرشم نمیکنه یه روزی چنینن کاری کنه
    اینقد سرزنش نکن خودتو
    به این فکر کن که خدا تو رو با توبه ات بخشیده
    پس تو هم خودت رو ببخش
    کمتر بهش فکر کن
    تو خیلی هم خوبی کی گفته بدی
    خودتو ببخش
    کارایی کن که باعث ارامشت میشه عزیزم
    توی گروه هایی با هم سنو سالای خودت باش
    باا بودن توی جمع خوب کمتر بهش فکر میکنی
    مهم نیس فراموشش کن

  3. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    اتفاقا بازم سخت در اشتباهی
    قرار مدار خواستگاری و آشنایی با مادر و اینا هیجیو ثابت نمیکنه
    یکی از پسرای محلمون فقط واسه اینکه جلو بقیه پز بده که دوس دخترشو برده خونه و فقط بخاطر رو کم کنی مادرشو فرستاد با مادر دختره راجع به خواستگهری حرف بزنه وقتی خیال دختر راحت شد یا به عبارت بهتر گول خورد زهر خودشو برای چند مدت بهش میزد...
    اصلا منظورم این نیست که دوستتون همچین رفتاری با شما داشته نه چون تهمت زدن هم کار خوبی نیست اما مطمءن باش کارایی که کرده و حرفایی که زده هیچی رو ثابت نمیکنه مبنی بر اینکه عاشقت بوده و ...
    اگه عاشقت بود و دوستت داشت مطمءن باش درک میکرد اشتباهتو چون خودشم دقیقا همچین کاری کرده که تو کردی
    ضمن اینکه کسایی که حشیش مصرف میکنن تعادل روانی ندارن و نمیشه زیاد رو حرفشون حساب کرد حتی خواننده های بزرگ رپ که همه دنیا میشناسنشون گفتن که اون شعرایی که تو حالت نعشگی میگن (اکثر رپرا علف بازن) اصلا حرف دل و اعتقادشون نیست پس نمیشه روی حرف یه حشیشی حساب کرد که چی گفت و نگفت و ... باور کن اصلا آدمای مزخرفین اینا که اینطور چیزا مصرف میکنن اصلا من رفیق خودم از وقتی مصرفشو شروع کرد 180 درجه عوض شد نمیدونم با چه عقلی با این آدم ادامه دادین
    البته ناراحت نشین قصدم سرزنش نیست چون خودتون به اشتباهتون واقفین و نیازی به تلنگر و سرزنش ندارین

  4. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 خرداد 95 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1394-2-05
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,320
    سطح
    20
    Points: 1,320, Level: 20
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    58

    تشکرشده 39 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش میکنم از دوستان لطفا دوباره بحث راه ندازید ... کم ندیدم توی این سایت یکی یه چیزی میگه یکی دیگه سریعا بهش واکنش نشون میده ... ما اگه دوست هم هستیم راههای بهتری هم هست که به هم تذکر بدیم و اشکالات همو برطرف کنیم پس زبونی که میتونه با خوبی بچرخه چرا با اتیش میچرخونیمش ... بشین و بتمرگ و بفرما هر 3تاش یه معنی میده اما لفظ گفتنشون یکی نیست ... خواهش میکنم بیاید این شیوه بد رو از همین تالار شروع کنیم و ترکش کنیم... این دوست عزیزمون به اندازه کافی پریشون هست و ما اینطوری بیشتر پریشونش میکنیم ... کاش در کنار هر پست یه unlike یا عدم موافقت هم وجود داشت که دوستانی که با یک نظر و عقیده مخالفت کنند بجای اعلام شدید مخالفتون توی پست ها اون دکمه رو فشار می دادن اینطوری پس از آمارگیری نهایی طرف مقابل هم میفهمید تا چه اندازه تفکرش از نظر بقیه مناسب یا نامناسب بوده
    ویرایش توسط راویس : یکشنبه 10 خرداد 94 در ساعت 16:52

  5. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 16:22]
    تاریخ عضویت
    1392-7-10
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    2,061
    سطح
    27
    Points: 2,061, Level: 27
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 31 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از خدا نامید نشو و فقط بهش توکل کن بعد ببین برات چیکار میکنه

  6. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 خرداد 94 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1394-2-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    174
    سطح
    3
    Points: 174, Level: 3
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بچه ها.. یه مدت نبودم مریض بودم حالم خوب نبود تازه بهتر شدم..
    ..چند وقت پیش با یه اقایی اشنا شدم تو دانشگاه عضو تاتر و سینما بود از منم خواست برم تو گروهشون اول قبول نکردم ولی بعد گفتم اوکی و به عنوان طراح صحنه رفتم تو گروهشون بعد از یه مدت این اقا به من اس ام اس میزد و زنگ میزد و ابرازه علاقه میکرد منم چون قبلا یه رابطه بی سر انجام و تلخ داشتم و تو همین تاپیک مطرحش کردم دوس نداشتم خودمو درگیر کنم دوباره .. ولی وقتی میدیدم یه نفر انقد دوسم داره حسه خوبی بهم دست میداد ولی دو دل بودم اون اقا پسر 26 سالشه و اول به من میگفت تنها هدفم تاتر و سینماس که بتونم به جای خوب برسم ولی بعد گفت به تو هم علاقه دارم وقتی دیدم خیلی داره به من نزدیک میشه حس کردم دارم راه رو اشتباه میرم و حس میکردم اگه باهاش ازدواج کنم نتونم دوام بیارم و نتونم رابطه گذشتم رو فراموش کنم و گفتم هرچه زودتر تمومش کنم بهتره واسه همین به شکله خیلی بدی بهش گفتم من به تو هیچ علاقه ای ندارم و واسه این که ازم متنفر شه گفتم خواستگار دارم و تورو نمیخوام وقتی اینو گفتم خیلی ناراحت شد و رفت بعد خودم خیلی ناراحت شدم و کلی گریه کردم و مریض شدم تا الان که رو به بهبودم خدا رو شکر.. چند وقت پیش یه پیام داد تو واتساپ بعد گفت ببخشید اشتباه شد حس کردم دلم براش تنگ شده واسه همین یه خورده باهاش نرم صحبت کردم اونم خیلی خوب برخورد کرد همینجور رابطه ادامه پیدا کرد تا اینکه فهمید من پشیمونم منم براش توضیح دادم که نمیدونستم وااقعا دوست دارم یا نه واسه همین مجبور شدم اونجوری برخورد کنم که ازم متنفر شی و بری ولی خیلی ازم شاکی بود .. میگه هنوزم دوست دارم ولی میترسم دوباره اون بلا رو سرم بیاری.. در صورتی که من الان فهمیدم دوسش دارم.. ولی خب با اینکه میگه منو دوس داره ولی دیگه اخلاق و رفتارش مثله سابق نیست ..اون روز بهش گفتم اگه بهم اعتماد نداری برو که واسه همیشه فراموشت کنم ولی قبول نکرد و گفت یکم زمان بده بهم.. به نظرتون زمان میتونه این ادم رو مثله سابق کنه؟ یا تمومش کنم؟ اینم بگم که نمیزاره تمومش کنم اگه بهش محل نزارم میاد میگه کجایی بعد که جواب میدم سرد برخورد میکنه !! الانم میگه تنها هدفم اینه که به تاترم برسم هیچ هدفه دیگه ندارم !
    منم دوس ندارم تو یه رابطه الکی باشم از اینم خجالت میکشم بگم اگه منو دوس داری و میخوای بیا خواستگاری بعد فکر میکنه خیلی ادمه گنده ایه !!! دوس ندارم کوچیک شمم
    به نظرتون چیکار کنم

  7. #27
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    چرا شما عبرت نمیگیری .... چرا توی روابط آسیب زا قرار میدی خودت را با اینکه یک بار تجربه کردی و ضربه خوردی .... رک و پوست کنده بگید نه اهل دوستی هستید نه رابطه بی سرانجام ... فقط به قصد ازدواج اجازه می دید کسی با شما وارد گفتگو شود اونم با خواستگاری رسمی و بعدش هم مسیر شناخت که به کمک یک مشاور کوتاهش می کنی تا وابستگی پیش نیاد ...

    در ضمن میدونید که همدردی برای توضیح و تفسیر رفتار دوستان پسر و دختر ف یا ایجاد این نوع رابطه ای یا تداوم آن و تقویت آن راهنمایی نمی دهد چون با این دوستیها مخالف جدی هست ...

    شما می خواهید رابطه دوستی داشته باشید یا هدفتون ازدواج هست ؟ اگر هدفتون ازدواج هست این راهش نیست و مطمین باش این آقا شما را فقط برای پر کردن اوقاتش می خواهد و اون علاقه ای هم که دم میزند از نوع جنسی هست یعنی میل جنسی هست نه شناخت شخصیت که اگر این باشد قطعاً تمایل به ازدواج را در پی دارد .... پسری که از شخصیت ، منش ، طرز فکر و رفتار یک دختر خوشش آمده باشد علاقمند به این خواهد شد که او را همیشه و پایدار در کنار خود داشته باشد و می داند این هم جز با تعهد ازدواج ممکن نیست .... پس کسی که شما را برای ازدواج نخواهد علاقه اش علاقه جنسی و از روی هوس است . تکلیف خود را روشن کنید و ببینید هدفش چیست دوستی یا ازدواج اگر گفت ازدواج راهی که گفتم را بگویید یعنی خواستگاری و بعد زیر نظر خانواده ها و به کمک مشاور و بدور از احساسات اقدام به شناخت

    موفق باشی و عبرت آموز





  8. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 خرداد 94 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1394-2-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    174
    سطح
    3
    Points: 174, Level: 3
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به خدا من نمیخوام دوباره حماقت کنم خدایی کاریم نکردم بعد از اون جریان که حالا شما میگید چرا عبرت نمیگیری ....
    منم که گفتم که از رابطه بی سر انجام بدم میاد و نمیخوام دوباره حماقت کنم و بلایی سرم بیاد
    این اقا پسر قبل از این که بهش بگم بهش علاقه ندارم قصدش ازدواج بود ولی بعد که گفتم نمیخوامش با کلی ناراحتی رفت ولی وقتی برگشت مثله سابق نبود منم وقتی اینجوری دیدم بهش گفتم برو نمی خوام این رابطه رو ادامه بدم ولی ازم فرصت خواست !!! من اگه با این اقا در رابطم قصدم ازدواجه ولی اونو نمیدونم ولی خب نمیتونم بگم پاشو بیا خواستگاری که!!!! دخترم غرور دارم !!!! ولی خب با حرفتون فرشته مهربون یکم نظرم عوض شد... دوباره اومد بهش میگم از رابطه بی سرانجام خوشم نمیاد و اگه منو میخواد بیاد خواستگاری..... ولی خب حس میکنم کوچیک میشم ولی از اونور دیگه خودمو درگیر رابطه دوستی مزخرف نمیکنم...

  9. #29
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوس دختر طرف باشی و بدون تعهد باهات باشه کوچیک نمیشی, اما این که طبق حق مسلم انسان بودنت بخوای اگه علاقه به زندگی کردن باهات داره, رسما بیاد خواستگاریت کوچیک میشی?

  10. کاربر روبرو از پست مفید سوشیانت تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (جمعه 29 خرداد 94)

  11. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    خیلی محکم بگو اهل دوستی نیستی، اگه طرف از سطح شعور بالایی برخوردار باشه میفهمه منظور تو همون خواستگاری کردنه! و اگه هدفش باشه که میاد جلو و اگه جز دسته پسرهایی باشه که بخاطر وقت پر کردن و داشتن دوست دختر باشه، مطمئن باش میکشه کنار و میره... درحال حاضر متأسفانه توی جامعه ما پر شده از پسرهایی که عملا قصد ازدواج ندارن و فقط دنبال گزینه های دوستی هستی و این و بدون اینجور دوستی ها در کل مخرب و آسیب زا هست برای دختران مخصوصا دختری با روحیه حساس و آسیب دیده شما!! پس حواست و خوب جمع کن، چون الان تنهایی و شکست داشتی مستعد این هستی که راحت تحت تاثیر این آدما قرار بگیری!!! باهوش و زرنگ باش و گول این آدما رو نخور که هدفشون عذر میخوام چیزی جز مخ زنی و سواستفاده از شما نیست...
    موفق باشی


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.