سلام ساناز جون مرسی که جواب میدی!
به مامانم حق می دم اما راستش از بعدش وحشت دارم که افکار منفیش واقعا عذابم میده چون فقط کافیه رد کنم مامانم پسره رو اینقد می بره بالا که خودمم شک می کنم بابام میگه نظر خودته البته تا حدودی تاییدش می کنه و این رفتاراشو بخاطر مجردی می دونه اما واقعا این آقا رفتاراش که گفتم عذابم میده!
بله تک پسره اما بیش از احترام از مامانش میترسه مثلا قرار میذاریم حرف بزنیم مامانش خودشو می زنه به مریضی که نذاره بیاد(این دقیقا عین جمله ایه که خودش بهم گفت)! منم بارها تو دلم گفتم زن می خواد چیکار مامان جونو بچسبه!
راستش 2 راهیه من بخاطر خود این آقا نیست نمی گم ازش بدم میاد بالاخره تو این 3ماه با اون حد ابراز احساساتش آدم بهش تمایل پیدا می کنه اما ترس من بخاطر بعد از رد کردنه نیاز دارم یکی دور از احساس با منطق راهنماییم کنه دقیقا میخوام به دور از شرایط راهنمایی بشم که راحت ردش کنم چون دروغاش،اعتماد به نفس نداشتنش، شخصیت مستقل نداشتن و ... منو اذیت می کنه و رابطش با اون خانوم هم به شکم اضافه کرده من نمی تونم هر لحظه نگران این باشم واسش عادی بشم و بره سراغ یکی دیگه 1 جورایی اصلا انگار نمی دونه از زندگی چی می خواد.
میخوام نظر بقیه رو بدونم و بفهمم اشتباه برداشت نکردم هرچند رفتاراش واقعا واضح نشون میده که... امکان مشاوره حضوری ندارم چون تو شهر ما مشاور نیست این آقام همشهریم نیست البته تا حالا چند بار غیر مستقیم اشاره کردم بریم پیش مشاور میگه خودت برو نتیجشم به من بگو!
راستش نمی خوام بیش از اینم آشناییو ادامه بدم چون دوست ندارم وابسته بشم و بعدش با احساس تصمیم بگیرم
علاقه مندی ها (Bookmarks)