به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 118
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-10
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,054
    سطح
    17
    Points: 1,054, Level: 17
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 127 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بنظر من خانومتون هنوز بچه هستش. مشکلش سنشه که لجبازی میکنه... من الان 28 سالمه... فکر میکنم میبینم وقتی 22 سالم بود چیزی نمیفهمیدم و چقدر کودکانه رفتار میکردم. هنوز نمیدونه که یچیزی که بین زن و شوهره نباید به پدر و مادر انتقال داد. باید بهش اینو یاد بدین.. با آرامش با قربون و صدقه... بهش بگید که دوست داری منم حرفام رو به پدر و مادر خودم بگم؟ صد در صد دوست نداره.. بهش بگید که شما هم دوست ندارید.. چون این مشکلات انقدر کوچیکه که با حرف زدنتون میتونید باهم حل کنید اما خانومتون نمیدونه چطور با سیاست باید رفتار کنه. براش توضیح بدید که با گفتن این مسائل طرز نگرش مادر و پدرش به شما هم عوض میشه.. براش بگید که دوست داری من تو نظر مامان و بابات بد جلوه کنم و باهام با بی احترامی رفتار کننی؟ بهش بگید که من دوست دارم همینطور که تو رو جلوی خانوادم بالا میبرم تو هم همین برخورد رو با من داشته باشی.
    میدونید مادر پدر خانومتون باید به دخترشون اینهارو یاد بدن... اما شاید دلشون نمیاد کوچکترین حرفی به دخترشون بزنند بخاطر همین با شما بجاش اینطوری برخورد میکنند که اشتباهه چون به زندگی دخترشون اینطوری لطمه میزنند. فقط باید صبور باشید باهاش بحث نکنید و با سیاست باهاش رفتار درست رو یاد بدین

  2. کاربر روبرو از پست مفید maryy تشکرکرده است .

    mercedes62 (شنبه 12 اردیبهشت 94)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 تیر 95 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    3,642
    سطح
    37
    Points: 3,642, Level: 37
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryy نمایش پست ها
    بنظر من خانومتون هنوز بچه هستش. مشکلش سنشه که لجبازی میکنه... من الان 28 سالمه... فکر میکنم میبینم وقتی 22 سالم بود چیزی نمیفهمیدم و چقدر کودکانه رفتار میکردم. هنوز نمیدونه که یچیزی که بین زن و شوهره نباید به پدر و مادر انتقال داد. باید بهش اینو یاد بدین.. با آرامش با قربون و صدقه... بهش بگید که دوست داری منم حرفام رو به پدر و مادر خودم بگم؟ صد در صد دوست نداره.. بهش بگید که شما هم دوست ندارید.. چون این مشکلات انقدر کوچیکه که با حرف زدنتون میتونید باهم حل کنید اما خانومتون نمیدونه چطور با سیاست باید رفتار کنه. براش توضیح بدید که با گفتن این مسائل طرز نگرش مادر و پدرش به شما هم عوض میشه.. براش بگید که دوست داری من تو نظر مامان و بابات بد جلوه کنم و باهام با بی احترامی رفتار کننی؟ بهش بگید که من دوست دارم همینطور که تو رو جلوی خانوادم بالا میبرم تو هم همین برخورد رو با من داشته باشی.
    میدونید مادر پدر خانومتون باید به دخترشون اینهارو یاد بدن... اما شاید دلشون نمیاد کوچکترین حرفی به دخترشون بزنند بخاطر همین با شما بجاش اینطوری برخورد میکنند که اشتباهه چون به زندگی دخترشون اینطوری لطمه میزنند. فقط باید صبور باشید باهاش بحث نکنید و با سیاست باهاش رفتار درست رو یاد بدین
    خانومهرماری متشکرم ازتون.راستش اینای ک فرمودینو هزار بار بهشون گفتم .گفتم ک دوس داری من برم از تو به خونوادم بگم ک اینجوری میکنی.گفته نه .گفتم پس چرا تو میری هر نکته ریزو دروشتو میگی .میگه ک تو بزرگی من کوچیک منم برم خونم دیگه نمیگم.یعنی مامان باباشم بهم گفتن به خاطر راهنمای از ما میاد میگه .نمیاد ک تورو بد جلوه بده .مثلا میاد رفتارتو میگه ک ت فلان جا این رفتارو با من کرد یا این حرفو بهم زد.منم به خانومم گفتم ک من همش تورو پیش خونوادم تعریف میکنم تمجید میکنم.تو چرا میری چوگولی منو میکنی.میگه چوگولی نمیکنم راهنمای میخوام ازشونازشون.منم به باباش گفتم. اگه این منو دو داشته باشه میاد حرفاشو دلگیریهاشو به من میگه نه به شما.
    اره خونواده خودمم همین حرفی شما میگین ر میزنن.میگن بچس.والاردوست خودم تازه ازدواج کرده خانومش از خانوم من کوچیکتره ولی به حرفش گوش میده میگفت اصلا هیچی به خونوادش نمیگفت.نمیدونم مال ما چرا اینجوریه.خیل نازک نارنجی هستش.همش میخواد ارایش کنه لباسجور واجور بپوشه پیش همه.ای اینا درس میشه بعدنا .
    من با این که 11سال ا بزرگترم ولی نمیگه ک کارش اشتباهه بعد این دعوا دیدم سرد میر میاد خونمون یه شب ک اومده بود بهشرگفتم تو بزرگواری کن و تموم کن کینه ی نباش.همه گناهارو تقصیر من بزار ببخش تموم کن بعد اون چن روزه یکم خوب شده .ولی من خودمو میخورم میگم اشتباهو اون کرده من رفتم ازش معذرت خواه کردم به خودم میگم بعدا دیگه عادت میکنه باز هر اشتباهی کرد وای میسه من عذر خواهی کنم.

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 95 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,977
    سطح
    33
    Points: 2,977, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 220 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقای رضا
    ببینید اینکه میفرمایید همسر دوستتون سنش کمتره ولی رفتارش خوبه خوب به شخصیت فردی هرکسی برمیگرده. تربیت همسر شما مدلی هست که
    یه مقدار بچه گونه رفتار میکنه حالا ممکنه چند سال که بزرگتر بشه این حالتهای لجبازیش و اینا کمتر بشه شایدم اگه شما رفتار مناسب نداشته باشید به ابن حالتها دامن بزنید پس بهتره خیلی با احتیاط پیش برید که مشکلتون حادتر نشه.
    شما اصلن نگفتید که معیار حجاب براتون تا چه حدی مهم بوده؟ خوب درسته
    تو جلسه خواستگاری کسی نمیپرسه شما با حوله جلوی نامحرم میای یانه چون معمولن تو جامعه ما کسی اینکار رو نمیکنه ولی طرز لباس پوشیدن همسرتون رو که دیده بودین اگه خوشتون نمیومد باید همون موقع مطرح میکردین الان دیگه خیلی نمیتونید انتظار تغییر داشته باشید. ینی اون دختر 22 سال اینطوری بزرگ شده بعد ببینید اصلا براش مهم نبوده این چیزا حالا
    یکی اومده و هی بهش گیر میده اونم سر موضوعی که از اول مشخص بوده
    من فکر میکنم شما خیلی یکطرفه به قاضی اومدید و الان هم زباد یهتون حق نمیدم چون شما روی حجاب حساس بودید ولی حساسیت خودتون رو پنهان کردین حالا هم چون اون اشتیاق بدست اوردن تموم شده تحمل اوضاع براتون سخته..... شما ارایش کردن و ابنکه روسری اون خانم یه وجب جلو و عقبه براتون مهمه بعد ایشون با حوله ....
    تو مجلس خواستگاری هم قطعا محجبه نیومدن جلوی شما که... پس به نظر من قدری منصفانه تر به قضیه نگاه کنید

  5. کاربر روبرو از پست مفید شمیم بهار تشکرکرده است .

    کمال (جمعه 11 اردیبهشت 94)

  6. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 اردیبهشت 95 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1394-2-01
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    2,990
    سطح
    33
    Points: 2,990, Level: 33
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    308

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    32
    Array
    وای چه کاری کرده این خانمت ها
    یه وجب حوله پیچیده دورش و جلو شوهر خواهرش ردشده ؟
    مگه مرده کور بوده؟خب میبینه دیگه تعارف نداره یه دره سرش بیاد بالا میبینه
    تاره مگه مرده یوسف بوده ؟
    این چه حرفیه بهش اعتماد داریم؟
    منم به دوستم اعتماد دارم ولی رمز عابر بانکم را بهش نمیدم
    و هیچوقت نیام جیک و پوک زدگیم را براش بگم
    هیچوقت نمیبرمش سر کشویی که پول و طلاهام را تو خونه میذارم
    حتی سر کمد لباسای مهمونی ام دوستم را نمیبرم
    با اینکه به دوستم اعتماد دارم و میدونم اصلا دست کج نیس و اگه یه 2 هراز تومنی رو زمین ببینه بر نمیداره

    این خانم به نظر میرسه که تمایل به جلب توجه داره
    دوست داره که همه بهش نگاه کنن
    مثلا چه دلیلی داره تو یه مجلس مختلط لباسی بپوشه که تا این حد بدن نما هس

    ولی خب تو همه این قضایا خود شما هم بی تقصیر نیستید
    حتما باید با یه حوله می امد جلو شوهر خواهرش تا بهش تذکر بدید ؟
    قطعا قبل این کارش یه صمیمیت خاص داشتن که اینقدر راحت این کار را کرده

  7. کاربر روبرو از پست مفید کمال تشکرکرده است .

    بارن (جمعه 11 اردیبهشت 94)

  8. #25
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوران نامزدی واسه شناخته دیگه.
    الان شناختیش
    1- خانومت که با این وضع جلو نامحرم اومده بیرون پس فردا تو کوچه خیابون چطور میشه? میشه مخل اعصابت
    2- طرف هرچه قدر هم چشم پاک باشه اما وقتی یه زن رو با اون حالت (حوله) میبینه تو مخیله و افکارش یه چیزایی ناخواسته میچرخه (جفتمون پسریم میدونم که فهمیدی چی میگم)
    3- باباش در مورد این بیغیرتی بجااین که دخترشو باز خواست کنه تورو کوچیک کرده
    4- اعتماد داشتن با بی حیایی متفاوته

    نتیجه:
    بدون شک این نوع رفتار که از نظر اونا به هنجار
    از نظر تو نابهنجار هستش جفتتونو از انتخابی که کردین منزجر میکنه.

    برادرانه بهت میگم جدا شو که این زندگی برات زندگی نمیشه .
    فکر کن تو خودت خواهرزنتو با اون حالت (حوله) ببینی چی یهو میاد تو سرت? همون تو سر باجناقاتم چرخیده!

  9. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آبان 94 [ 20:31]
    تاریخ عضویت
    1394-1-03
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    1,035
    سطح
    17
    Points: 1,035, Level: 17
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر میرسه همسرتون بسیار مهرطلب هستن .این شخصیتها همش دوست دارن ازهمه تایید بگیرن و بسیار ضعیف و شکننده اند و در مقابل کوچکترین انتقادات و چالش و تغییر عکس العمل های هیجانی و نادرست و احساسی نشون میدن.مشکلاتتون عمیقه.قطعا مشاور میتونه بهتون کمک زیادی بکنه.من فکر میکنم این تفاوت فرهنگی و اعتقادی اونقدری هست که بین انتخاب بد و بدتر .بد رو انتخاب کنید و باتوجه به نظر روانشناس اگه دو تیپ متضاد شخصیتی هستید و خانواده ها اینقدر متفاوتن و شما نوع رفتار خواهرتون و خانمهای دیگه رو میپسندی جداشی. من تصورم اینه که تجربه قبلی خانمتون که ظرف یک هفته بعد عقد جدا شدن نشوندهنده خیلی واقعیتهاست و چراغ هشدار برای شما روشن شده.متاسفانه
    نمیدونم همسرتون چرا بعد از عقد ناموفق قبلی اینقدر زود دوباره ازدواج کردن. چه مدت بعد طلاق با شما عقد کردند؟
    ویرایش توسط مهدی سبز95 : شنبه 12 اردیبهشت 94 در ساعت 09:56

  10. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 تیر 95 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    3,642
    سطح
    37
    Points: 3,642, Level: 37
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم بهار نمایش پست ها
    سلام اقای رضا
    ببینید اینکه میفرمایید همسر دوستتون سنش کمتره ولی رفتارش خوبه خوب به شخصیت فردی هرکسی برمیگرده. تربیت همسر شما مدلی هست که
    یه مقدار بچه گونه رفتار میکنه حالا ممکنه چند سال که بزرگتر بشه این حالتهای لجبازیش و اینا کمتر بشه شایدم اگه شما رفتار مناسب نداشته باشید به ابن حالتها دامن بزنید پس بهتره خیلی با احتیاط پیش برید که مشکلتون حادتر نشه.
    شما اصلن نگفتید که معیار حجاب براتون تا چه حدی مهم بوده؟ خوب درسته
    تو جلسه خواستگاری کسی نمیپرسه شما با حوله جلوی نامحرم میای یانه چون معمولن تو جامعه ما کسی اینکار رو نمیکنه ولی طرز لباس پوشیدن همسرتون رو که دیده بودین اگه خوشتون نمیومد باید همون موقع مطرح میکردین الان دیگه خیلی نمیتونید انتظار تغییر داشته باشید. ینی اون دختر 22 سال اینطوری بزرگ شده بعد ببینید اصلا براش مهم نبوده این چیزا حالا
    یکی اومده و هی بهش گیر میده اونم سر موضوعی که از اول مشخص بوده
    من فکر میکنم شما خیلی یکطرفه به قاضی اومدید و الان هم زباد یهتون حق نمیدم چون شما روی حجاب حساس بودید ولی حساسیت خودتون رو پنهان کردین حالا هم چون اون اشتیاق بدست اوردن تموم شده تحمل اوضاع براتون سخته..... شما ارایش کردن و ابنکه روسری اون خانم یه وجب جلو و عقبه براتون مهمه بعد ایشون با حوله ....
    تو مجلس خواستگاری هم قطعا محجبه نیومدن جلوی شما که... پس به نظر من قدری منصفانه تر به قضیه نگاه کنید
    قبول دارم ک بزرگ شدن فرق میکنه.من حجاب و نه خیلی میگم راحت راحت بشه ک بیاد سینه و ببخشید دامن بپوشه همه جاش بیرون بریزه نه.ولی با ارایش مشکلی ندارم راستش یکم با این کاراش منم لج انداخته با خودش.این ک ببینم حرفمو گوش میده زیاد بهش نمیخوام گیر بدم.ولی دیگه طوری میکنه ک ادمو حرص میده.م نه گفتم چادر سرت کن نه چیزی.نه تو جلسه خواستگاری با روسرس اومده بود.هسرم بعد 3 سال از اون عقد 1 هفته ای با من ازدواج کرده.خواهرش میگفت خانومتون ت عرش بوده حالا اومده تو فرش.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط lumix نمایش پست ها
    به نظر میرسه همسرتون بسیار مهرطلب هستن .این شخصیتها همش دوست دارن ازهمه تایید بگیرن و بسیار ضعیف و شکننده اند و در مقابل کوچکترین انتقادات و چالش و تغییر عکس العمل های هیجانی و نادرست و احساسی نشون میدن.مشکلاتتون عمیقه.قطعا مشاور میتونه بهتون کمک زیادی بکنه.من فکر میکنم این تفاوت فرهنگی و اعتقادی اونقدری هست که بین انتخاب بد و بدتر .بد رو انتخاب کنید و باتوجه به نظر روانشناس اگه دو تیپ متضاد شخصیتی هستید و خانواده ها اینقدر متفاوتن و شما نوع رفتار خواهرتون و خانمهای دیگه رو میپسندی جداشی. من تصورم اینه که تجربه قبلی خانمتون که ظرف یک هفته بعد عقد جدا شدن نشوندهنده خیلی واقعیتهاست و چراغ هشدار برای شما روشن شده.متاسفانه
    نمیدونم همسرتون چرا بعد از عقد ناموفق قبلی اینقدر زود دوباره ازدواج کردن. چه مدت بعد طلاق با شما عقد کردند؟

    دقیقا درسته منم محبت میکنم بهش ولی اصلا انگار نه انگار خیلی کند عکس العمل نشون میده یا اصلا نمیخواد جوابشو بده انگار ک من باید همش بهش محبت کنم اون نه خودشو موظف نمیدونه .میگه وظیفته .خب در مقابل این حرفش منم میشکنم فک میکنه ک فقط خودش دل داره مال من سنگ دل نیست.مشاوره گفتم وقت بگیره بریم ولی هنوز جوابی نیومده ازش.خانومم 3 سال بعد اون قضیه با من ازدواج کرده.ما با هم میریم یه مسافرت 2 روزه بدون شک با دعوا بر میگردیم.مثلا همین چند روز پیش رفته بودیم بیرون.خانوم رفته با خانوما نشسته پسر دایشم اونجا میگه اینا میخندن منم اینور اتیش روشن کرده بودن پیش اتیش بودم.دیدم مامانش اومده به همسرم میگه بیا برو پیش شوهرت.اونم بهش میگفت اون بیاد اینجا...خلاصه اومد پیش من.ول موقع برگشتن ادادو بیدا را انداخته بود ک تو بیا بشین پیش ما.منم گفتم تو ک رفتی پیش اونا میگی میخندی مگه جا بود من بیام بشینم اونجا.تو باید منو بیاری من ک اون جمع و نمیشناسم تو رفتی اونجا انگار نه انگار.وقتیم صدات میکنم بیا میگی داریم حرف میزنیم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوشیانت نمایش پست ها
    دوران نامزدی واسه شناخته دیگه.
    الان شناختیش
    1- خانومت که با این وضع جلو نامحرم اومده بیرون پس فردا تو کوچه خیابون چطور میشه? میشه مخل اعصابت
    2- طرف هرچه قدر هم چشم پاک باشه اما وقتی یه زن رو با اون حالت (حوله) میبینه تو مخیله و افکارش یه چیزایی ناخواسته میچرخه (جفتمون پسریم میدونم که فهمیدی چی میگم)
    3- باباش در مورد این بیغیرتی بجااین که دخترشو باز خواست کنه تورو کوچیک کرده
    4- اعتماد داشتن با بی حیایی متفاوته

    نتیجه:
    بدون شک این نوع رفتار که از نظر اونا به هنجار
    از نظر تو نابهنجار هستش جفتتونو از انتخابی که کردین منزجر میکنه.

    برادرانه بهت میگم جدا شو که این زندگی برات زندگی نمیشه .
    فکر کن تو خودت خواهرزنتو با اون حالت (حوله) ببینی چی یهو میاد تو سرت? همون تو سر باجناقاتم چرخیده!
    انگار یکم فرق کرده تو اخلاقش اونجوری غلیظ ارایش نمیکنه.وقتیم میره حموم داخل میپوشه میاد بیرون.میگه ک من خودم میدونم چی خوبه چی بده.خود مراعات میکنم تو نگران نباش بهم اعتماد داشته باش

  11. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 دی 94 [ 23:21]
    تاریخ عضویت
    1394-1-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,149
    سطح
    18
    Points: 1,149, Level: 18
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 48 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بقیه دوستان هم گفتن که مگه همه چی فقط بحث اعتماده؟اون برفرض خوبه و تشخیص میده که چی خوبه و چی بد ولی در نظر خودش و از دید خودش به همه چی نگاه میکنه .ممکنه اون چیزی که اون کار خوب و درستی میدونه واسه شما خیلی بد باشه.مثلا اگه بد میدونست هیچوقت جلوی اونا اینطوری از حموم بیرون نمیومد.کلا قبح این عمل واسش ریخته.آدم به برادر و پدرش هم محرمه ولی جلوی اونا پس باید بگه لخت میشم؟.حالا چه برسه به دوماد.بالخره شیطونه ممکنه تو جلد هر کی بره ،
    این اخلاقاایی که از خانمت میگی مثلا توی جمع اینطوریه و کنار تو نمیاد واقعا ناراحت کنندست.
    نباید تو این قضیه کوتاه بیای.و ازش بگذری و نادیده بگیری که خودش خوب میشه میفهمه.بعدا مطمین باش حادتر میشه.
    چون جالب اینجاست که اونا خودشونو اصلا بد نمیبینن . و اینطور جلو رفتن فقط مشکل ساز میشه

  12. 2 کاربر از پست مفید دختر آریایی تشکرکرده اند .

    آونگ (شنبه 12 اردیبهشت 94), بارن (شنبه 12 اردیبهشت 94)

  13. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 تیر 95 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    3,642
    سطح
    37
    Points: 3,642, Level: 37
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر آریایی نمایش پست ها
    بقیه دوستان هم گفتن که مگه همه چی فقط بحث اعتماده؟اون برفرض خوبه و تشخیص میده که چی خوبه و چی بد ولی در نظر خودش و از دید خودش به همه چی نگاه میکنه .ممکنه اون چیزی که اون کار خوب و درستی میدونه واسه شما خیلی بد باشه.مثلا اگه بد میدونست هیچوقت جلوی اونا اینطوری از حموم بیرون نمیومد.کلا قبح این عمل واسش ریخته.آدم به برادر و پدرش هم محرمه ولی جلوی اونا پس باید بگه لخت میشم؟.حالا چه برسه به دوماد.بالخره شیطونه ممکنه تو جلد هر کی بره ،
    این اخلاقاایی که از خانمت میگی مثلا توی جمع اینطوریه و کنار تو نمیاد واقعا ناراحت کنندست.
    نباید تو این قضیه کوتاه بیای.و ازش بگذری و نادیده بگیری که خودش خوب میشه میفهمه.بعدا مطمین باش حادتر میشه.
    چون جالب اینجاست که اونا خودشونو اصلا بد نمیبینن . و اینطور جلو رفتن فقط مشکل ساز میشه
    درسته حرفای شما این وسط من میخوام خوب بشه دیگه نه اونو ناراحت کنم نه خودم ناراحت بشم.چیکار باید بکنم شماها ک خانومید میتونین راهکار بدین

  14. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 دی 94 [ 23:21]
    تاریخ عضویت
    1394-1-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,149
    سطح
    18
    Points: 1,149, Level: 18
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 48 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی کن بهش بیشتر نزدیک بشی و اگه اون کم محلی میکنه ولی تو به دل نگیر .شاید از غرور زیادشه و چون دختر آخر هم هست شاید زیادی لوس شده .و دوست داره همیشه تو پیش قدم باشی واسه هر چی .تو هم اگه از بعضی کاراش ناراحت میشی همون موقع فوری جبهه گیری نکن .بذار هروقت با هم تنها شدین و خیلی با محبت بهش بگو.بگو من دوست دارم مثلا فلان کارو نکنی .از این کارت خیلی ناراحت میشم.از احساسی که اون کار اشتباهش توی وجودت بهت دست میده بگو.و خوب مسیله رو واسش از همه نظر باز کن.
    اگه اون توی جمع کنارت نمیاد خودت برو جلو.
    اون هم وقتی بدونه رفتارش چقدر تو روحیه شما و از اون مهمتر زندگیتون تاثیر داره سعی میکنه خودشو اصلاح کنه البته اگه زندگیشو دوست داشته باشه.
    البته شما هم اگه دوست داری اون خوب باشه شما هم در کنارش رفتارایی که اون دوست نداره انجام نده.اگه نقطه ضعفی داری اونو برطرف کن.
    اینکه همه کارای اون به چشت منفی بیاد خیلی تو روحیه اش تاثیر میذاره .وقتی ازش یه انتقاد میکنی سعی کن عوض اون یه انتقاد دو تا از نقاط مثبتشو هم بهش بگی.یعنی هم تو تنهایی و هم جلوی جمع ازش تعریف کن.
    فعلا همینقدر به ذهنم رسید حالا نمیدونم مفید و درست هست یا نه.


 
صفحه 3 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عمو پورنگ وحشتناک !!!!
    توسط بابا. در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 18 دی 95, 15:08
  2. گرایش همسرم به پورنوگرافی
    توسط میم.الف در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 تیر 93, 00:40
  3. من از ایده آل هایم چشم پوشیدم
    توسط mansor در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 07 اسفند 92, 23:36
  4. مادرم برادرمو هنگام تماشای فیلم پورنو دیده.
    توسط رایحه عشق در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 18 شهریور 91, 12:41
  5. علاقه به پوشک (عشق دوران کودکی)
    توسط sasan در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 87, 13:03

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.