ببینین اشتباهتون از اونجایی شروع شده که گفتین با هم باشیم و بعد به خانواده هامون بگیم
من خودم مرد هستم و برای مردها کنترل احساس مثل آب خوردن میمونه ولی برای خانوم ها نه! اصولا اسلام به خاطر همین اذن پدر رو برای دختر گذاشته که عاقلانه تصمیم بگیرن شما هم جز به جز کارات رو با خانواده ات درمیون بذار چون بعد از خدا پدر و مادر هستن که دلشون برات میسوزه. اما صحبت بعدیم با اون آقا هست. ببین دوست عزیز شما هم اشتباه کردی که نفرین کردی! اصلا چرا نفرین کردی ؟! شما خودت هم مثل اون خانم اشتباه کردی که قبل از خواسگاری رسمی کاری کردی که به هم وابسطه بشین در حالی که اینا مال بعد از حداقل نامزدیه! و تا قبلش دورادور هم شما هم اون خانم و از طریق خانواده ها باید همدیگر رو کنترل کرده و می سنجیدین! هر دو تو اون رابطه های قبل خواستگاری به هم دلبسته شدین ولی حتی نمیتونین برای همدیگه و برای علاقه تون تلاش کنید البته باز اون آقا حداقل گفته من دوباره میام خواستگاری ولی شما خواهر عزیز دوباره خودت سعی کردی تجزیه تحلیل کنی ! شرایط ایشون رو کامل به خوانوادت بگو و ایشون هم که میخواد دوباره خواستگاری رسمی کنه تا مشکلتون حل بشه و بهم برسین
واقعا آدم از کارای شما شاخ در بیاره عجیب نیست!
یاعلی موفق باشین جفتتون
علاقه مندی ها (Bookmarks)