به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    همه ما خونواده و فرهنگ متفاوتي داريم كه بر اساس اون رفتار مي كنيم. درسته كه ايشون هنوز رسما به خونه شما نيومده ولي همين كه بحث بينتون توي محيط خونواده ها مطرح شده، نمي تونه اين معني رو بده كه ايشون به دنبال سواستفاده باشه!

    مهرناز جان مي خواستم يه نكته اي رو بهت بگم.
    ظرفيت فروم اينجا يه محدوديتي داره. اينجا بر اساس گفته هاي خودت قضاوت ميشه. در صورتي كه شايد بهتر باشه حرف هاي طرف مقابل هم شنيده بشه. شايد ايشون هم دلايل و ذهنيت هايي داشته باشه كه نياز به كار كردن داره (كه مسلما همين طوره). شايد اگه ايشون بياد اينجا تاپيك بزنه همين ماهايي كه مي گيم بايد تكليف روشن شه، بگيم فعلا تا با مشكلاتت كنار نيومدي هيچ اقدامي نكن!!
    به هر حال الان شما بايد بتوني اون مشكلات رو بكشي بيرون. اگه از توانايي خودت خارج مي دوني، حتما و حتما ايشون رو دعوت به مشاوره حضوري كن.

    من فكر مي كنم ايشون حتما پتانسيل هايي داره كه باعث شده مورد تاييد خونواده ت باشن. ولي مهرناز جان الان اين شما نيستي كه بايد قدم برداري. همين كه يكم عقب تر باشي و سعي كني اون رو با مشكلاتش روبه رو كني، بهترين كاره. خواهشا منفعلانه رفتار نكن و دستت رو نذار زير چونه ت تا ببيني مي خواد بالاخره چه حركتي كنه ...

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 20:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-19
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare_000 نمایش پست ها
    همه ما خونواده و فرهنگ متفاوتي داريم كه بر اساس اون رفتار مي كنيم. درسته كه ايشون هنوز رسما به خونه شما نيومده ولي همين كه بحث بينتون توي محيط خونواده ها مطرح شده، نمي تونه اين معني رو بده كه ايشون به دنبال سواستفاده باشه!

    مهرناز جان مي خواستم يه نكته اي رو بهت بگم.
    ظرفيت فروم اينجا يه محدوديتي داره. اينجا بر اساس گفته هاي خودت قضاوت ميشه. در صورتي كه شايد بهتر باشه حرف هاي طرف مقابل هم شنيده بشه. شايد ايشون هم دلايل و ذهنيت هايي داشته باشه كه نياز به كار كردن داره (كه مسلما همين طوره). شايد اگه ايشون بياد اينجا تاپيك بزنه همين ماهايي كه مي گيم بايد تكليف روشن شه، بگيم فعلا تا با مشكلاتت كنار نيومدي هيچ اقدامي نكن!!
    به هر حال الان شما بايد بتوني اون مشكلات رو بكشي بيرون. اگه از توانايي خودت خارج مي دوني، حتما و حتما ايشون رو دعوت به مشاوره حضوري كن.

    من فكر مي كنم ايشون حتما پتانسيل هايي داره كه باعث شده مورد تاييد خونواده ت باشن. ولي مهرناز جان الان اين شما نيستي كه بايد قدم برداري. همين كه يكم عقب تر باشي و سعي كني اون رو با مشكلاتش روبه رو كني، بهترين كاره. خواهشا منفعلانه رفتار نكن و دستت رو نذار زير چونه ت تا ببيني مي خواد بالاخره چه حركتي كنه ...
    سلام ستاره جون
    واقعيتش من جديدا يه خواستگار خيلي خوب داشتم و تصميم گرفته بودم كه كم كم بهش جواب بدم
    از قضا همون حين نامزدم يه برنامه نهار با خانوادش ترتيب داد منم گفتم كه نميام زشته و...
    اونم ناراحت كه يعني چي زشته و...
    من بهش گفتم كه اگر ميخواد منو به عنوان دوستش دعوت كنه اكي هست ولي من مشخص نيست كه بخوام باهاش ازدواج كنم يا نه
    اونم نهارو بهم زد و گفت تو برا من فقط كيس ازدواج بودي و اگر بخواد الان دوستي باشه ادامه رابطه معنايي نداره
    بعدم گفت كه اگر ميخواي باهم باشيم بايد كه يه سال ديگه دوست باشيم و با شخصيت هم اشنا بشيم
    منم گفتم كه نه نميخوام اگر قرار بود همو بشناسيم تو يه سال قبل شناخته بوديم و...
    اونم گفت پس همه چيز تموم و منم گفتم قبول
    بعد گفت تو پشت منو خالي كردي و...
    در اخرم ٢ماه وقت خواست كه فكر كنه
    بعد از ٢روز. زنگ زد كه من فكرامو كردم و ما ميخوايم ازدواج كنيم فقط اينكه فكر كنيم كه چجور شروع كنيم و ادامه بديم كه هول بازي نباشه و...
    اينم اخرين اتفاقاتي كه افتاد
    حالا من خودمم نميدونم ميخوام چيكار كنم
    واقعيتش يكم شك دارم

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    مرسي مهرناز عزيزم. اميدوارم خواستگارت رو به خاطر ايشون رد نكرده باشي و خودت به اين نتيجه برسي كه خواستگارت خوبه يا نه.
    من يه مسئله اي رو چند بار تاكيد كردم ولي جدي نگرفتي انگار؛ مشاوره حضورى. ازشون بخواه كه برن پيش مشاور.
    الان احساس مي كنم كمي از اون فاز احساسى فاصله گرفتي و مي توني ببيني كه همين رفتارش بعدا مي تونه مشكل ساز بشه. براي همين هم بد نيست خود شما هم پيش مشاور بري (ترجيحا مشاور مشترك) كه با ديد بازتر بتوني تصميم بگيري.

    خب حالا گوشت رو بيار جلو اين رو هم در گوشي بهت بگم؛ همه مردهاي ايران بر اساس انتخاب مادرشون، ازدواج مي كنن. چه اون ها كه به صورت سنتي همسر انتخاب مي كنن چه اون ها كه با دوستي پيش ميرن. بنابراين كليد شما الان به دست مادر ايشونه. ممكنه مادرش شما رو دوست داشته باشه ولي مهم اينه كه براي ازدواج اكي نهايي رو هم داده باشن ...


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.