به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا علیرضا من فکر میکنم منظور شما اینه که یک خانم زرنگ میخواهی . یعنی منظورت این نیست که مثلا همسرت رو نمیخواهی دکتر ببری . منظورت اینه که ایشون قادر باشه در غیاب شما هم اینکار رو بکنه . هر چند همه خانمها همراهی همسرشون رو دوست دارند . یعنی وقتی خودتون هستید و میتونید نباید از این کار شونه خالی کنید . یعنی شما خانمی میخواهی که بی ذست و پا نباشه .

    اگه اینطوره در مراحل اشنایی میتونی متوجه بشی . خانمهای زرنگ در هر کاری زرنگند و مشخص میشه . ولی وابستگی عاطفی به خانواده در همه خانمها بیشتر از اقایون هست و ربطی به زرنگی نداره . این مورد رو باید کمی کوتاه بیایی . و ایشون رو کمتر با خودت مقایسه کنی .

  2. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (شنبه 22 فروردین 94), parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), sasha (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (شنبه 22 فروردین 94)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    همه خانومها وقتى كسى نباشه بهشون كمك كنه بدترين و سخت ترين كارهارو انجام ميدن، بيخود نيست كه وظيفه ى دردناك ترين و پرمسئوليت ترين كار دنيا كه همون به دنيا آوردن و تربيت فرزنده به عهده ى زن گذاشته شده.
    من سال 85 كه فقط هجده سالم بود زد و دانشگاه شهرستان (شمال) قبول شدم، از اونجايى كه دختر خيلى تميز و مرتب و سختگيرى هستم نميتونستم خوابگاه برم يا با چند نفر همخونه بشم اين شد كه پدرم برام يه سوييت كوچيك اجاره كرد كه بتونم درسمو بخونم، من تك دختر خونواده و به قولى نازنازى ترين دختر فاميل كه در لوسى دست هر چى بچه سه ساله بود از پشت بسته بودم، تو يه شهرستان كه نه دوستى داشتم و نه كسى رو ميشناختم شروع به زندگى كردم، تو اون مدت كارهايى انجام دادم كه خودم بعضى وقتها شاخ در ميارم كه يعنى من بودم؟ من از قيافه مگس هم مى ترسيدم چه برسه به سوسك و جك و جونور هاى شمالى ولى يه بار موش اومد تو خونه م و منم دست تنها موش رو گرفتم كشتم انداختم تو سطل آشغال يه بار نصفه شب خيلى معذرت ميخوام چاه توالت خونه م گرفت و هر چى بود و نبود از چاه زد بالا من خودم دست تنها چاه رو باز كردم، يه بار مسموم شدم و رفتم دكتر مى خواستن بستريم كنند بهم گفتند بگو همراهت بياد، من بهشون گفتم همراه ندارم با اون حالم همه كارهامو خودم كردم و بسترى شدم، همه ى اينها رو بذار در كنار كارهاى اداريم و شخصيم و غذا پختن و جمع و جور كردن و هر چند وقت يه بار هم اون جاده وحشتناك شمال رو رفتن و اومدن اون هم فقط تو سن هجده سالگى
    شما نگران بى مسئوليتى خانومت نباش آقا عليرضا، خانومها خيلى خيلى طفلكى تر از اون هستند كه بهشون بگى چقدر مسئوليت پذيرى يا چقدر ميخواى رو من حساب كنى، هيچ زنى به حرف اين چيزهارو كه شما گفتى قبول نمى كنه، ولى تو عمل خيلى خيلى بيشتر از اون چيزى كه شما فكر كنى ميتونه مستقل باشه

  4. 5 کاربر از پست مفید sasha تشکرکرده اند .

    anisa (شنبه 22 فروردین 94), meysamm (یکشنبه 23 فروردین 94), parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), واحد (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (شنبه 22 فروردین 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    جداي از مسئله اي كه جناب عليرضا بيان كردن، دلم مي خواد كه دوستان خانم خودم رو دعوت كنم به خوندن اين پست جناب خاله قزي كه چه به موقع و هم زمان بوده:
    http://www.hamdardi.net/thread5289-19.html#post378201


    منم با صحبت هاي جناب عليرضا موافقم! به نظرم يك زن بايد در عين حال كه توانايي داره از پس مشكلاتش به تنهايي تا حد زيادي بربياد، مي تونه به همسرش هم احساس ابهت و مردانگي براي مديريت زندگي رو بده!
    ولي جناب عليرضا در نظر داشته باشين كه زن هاي جامعه ما توي فرهنگي بزرگ شدن كه وابسته بودن رو بهشون آموزش ميدن. كه من فكر مي كنم ظلم بسيار بزرگيه چون همين زن ها وقتي در مقابل مشكلاتي از جانب همسرشون قرار مي گيرن توانايي دفاع از خودشون رو ندارن ...
    سخته كه زنان ما ياد بگيرن اول از همه بايد رو خودشون حساب كنن و دوم خودشون! همون جمله اي كه جناب خاله قزي بارها در مورد انتظار داشتن از اطرافيان بيان كردن اينجا هم مصداق پيدا مي كنه. من تصور نمي كنم انتظار داشتن از همسر هم از اين قاعده مستثنى باشه!( http://www.hamdardi.net/thread-38091.html#post377593 )
    اينكه ما توي زندگي مشترك يك ليست ذهني براي هر دو طرف ايجاد مي كنيم كه شما بايد حتما اين كار رو تو اين موقعيت انجام بدي، و يه كلمه خلق مي كنيم به اسم "وظيفه"، باعث ميشه تا انجام خيلي از كارها به سختي و زور صورت بگيره اما وقتي كه خيلي از كارها خارج از چهارچوب "انتظار" انجام ميشه اونوقت ديگه ناشي از هم دليه. اون وقت اين از شعور بالاي دو طرف و با ميل و رغبت ايجاد شده كه باعث ميشه توي هر دو نفر تبديل به ايجاد لذت بشه!
    ولي جناب عليرضا اين مسئله دكتر رفتن رو از ليستتون حذف كنين! كسي كه بيمار ميشه نه تنها توانايي براي انجام كاري نداره و طبيعتا ذهنش تعطيل ميشه، كه نياز به همراهي حتمي يك نفر داره! اينجا ديگه زيادي سخت گيري كردين.


    در جواب سوالتون:
    به نظرم چنين دخترايي خيلي خيلي كم هستن و حتي بعضا كه چنين توانايي رو دارن معمولا به قول جناب پارسا زيادي مرد ميشن و نيازي به حضور يك مرد ندارن! منظورم اينه كه حتي ممكنه زير يك سقف به شما هيچ وقت نيازي پيدا نكنن و شما به اين نتيجه برسين كه حضور يا عدم حضورتون توي اين زندگي هيچ تفاوتي نداره! كه اين خودش يك سردي رو به دنبال داره.
    پس بايد به دنبال دختري باشين كه در عين استقلال، توانايي قدرت دادن به شما رو داشته باشه! پس باز هم گزينه هاتون محدودتر شد.
    حالا با اين شرايط واقعا چه طور مي تونين تو خواستگاري سنتي اين فرد رو پيدا كنين، من نمي دونم! ولي در هر صورت بهترين راه براي شناخت اينه كه ببينين اون خانوم تو موقعيت هاي مشابه زندگيش قبلا چه عكس العمل هايي داشته. مثلا خانومي كه خودش كارش رو پيدا كرده و اون هم با سختي يا خانومي كه با سفارش پدرش رفته سر كار و .... اين ها تا حد زيادي مي تونه كمكتون كنه ولي اطمينان هم بهتون نميده! چون همون طور كه آي تك جان گفتن، باز هم به خاطر نوع فرهنگ ما، اكثر دخترها دوست دارن بعد از ازدواج اين حالت وابستگي رو ايجاد كنن. بنابراين بايد با دختر مورد نظرتون سر اين مسئله هم به تفاهم برسين.
    اميدوارم زندگي زيبايي پيش روتون باشه

  6. 3 کاربر از پست مفید setare_000 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), واحد (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (شنبه 22 فروردین 94)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza-mm نمایش پست ها
    @آسمان آبی
    فرض کنید برای همسر من یه مشکلی پیش میاد:
    - میتونه بشینه منتظر من یا کسی دیگه تا بره مشکلشو حل کنه.
    - خودش با اراده قوی و نیرومندش سعی میکنه مشکلشو حل کنه. (و برای حل مشکلش منتظر من نمیمونه و قطعا وقتی من هم اراده او رو میبینم در حل مشکلش کمکش میکنم)
    این مشکل میتونه یه سرماخوردگی ساده باشه یا میتونه مشکلی بزرگی در یه مسئولیت شغلی سنگین باشه!
    من دنبال شخص دوم هستم. حتما هر وقت مشکلی هست منم هستم، ولی دنبال کسی میگردم که بدون حضور من هم بتونه مشکلشو حل کنه! این کوهه هست، ولی اون نباید همیشه منتظره کوهه باشه، شاید خودشم بتونه برای خودش یه کوهی باشه!

    من نمیگم منتظر شما یا کسی دیگه بشینه ، بله کاملا درسته باید خودش هم بتونه روی پای خودش بایسته . ولی با وجوده شما ، این وظیفه ی شماست که همراهیشون کنید

    همون مثاله شما سرماخوردگی :
    هر نوع بیماری یا سرماخوردگی در آنه واحد در یک لحظه بوجود نمیاد که در یک لحظه هم دنباله درمانش بود !! میشه چند ساعتی صبر کرد !! مثلا اگه خوده من باشم منتظر نامزدم میمونم تا از سرکار بیاد بعد باهم بریم دکتر . چون در اون چند ساعت هیچ اتفاق خاصی نمی افته
    یعنی ممکنه شما در عرض 24 ساعت به خونه نیایید که همراه خانومتون امکان مراجعه به پزشک نداشته باشید ؟

    ولی بعضی چیزها استثنا هست و همون لحظه باید پیگیری کردش و حتی اگه شما هم نظرتون اینطوری نباشه ، باز هم خانمتون اون هارو رعایت میکنن
    مثلا خیابون خانم پاش سرخورد و افتاد ، بعدا شمارو در جریان میزارن ولی همون لحظه زنگ نمیزنه که بگه بیا کمکم کن بلند شم ، چون میدونه باید خودش کارشو انجام بده


    ببینید اکثرا خانم ها براتون نظر گذاشتند ، نمیگم خواسته هاتون خیلی غیر طبیعی هستش ولی از روی جواب خانم هایی که اینجا نوشتند باید حدس بزنید که پیدا کردنه خانومی با مشخصاته مورد درخواستی شما چقدر سخته ...

    اگر هم همچین خانومی پیدا کردید مطمئن باشید اون خانم هم همین انتظار رو از شما دارن
    چون اگه زنی ببینه همسرش در این مورد ها یک قدم به سمتش نمیاد ، مطمئنا اونم مثل همسرش رفتار میکنه
    شخصا در اینصورت کلمه ی کانون گرم خانواده برای من مفهومی نداره ...

    خوده من اگه نامزدم روز خواستگاری این حرفا رو میزد ، منم در جوابش میگفتم پس من برای چی ازدواج میکنم ؟ فقط برای تامینه خورد و خوراکم ؟ ازدواج میکنم مسئولیت هام دو چندان میشه ، خانه داری همسرداری بعدش بچه داری ، اونوقت این وسط هم هرکی دنباله کار خودشه ! پس همون بهتر مجرد بمونم ، دوران مجردی باز فقط کارهای خودمو میکنم
    مودبانه راه خروجی رو نشونشون میدادم !!!


    در واقع شما کسی رو میخوایید که آرامش رو به زندگیتون بیاره ، غذاتون و خونتون رو مهیا بکنه براتون ، از فرزندتون مراقبت کنه
    و الـــبته کارهاشم خودش انجام بده

    شما دیگه خیلی از منافعتون میگذرید ! فکر نمیکنید یه مقدار کم توقع هستید ؟؟!
    خوشبختی عطری است

    که وقتی آن را بر دیگران می پاشی ،

    چند قطره از آن بر تو نیز خواهد پاشید ...

  8. 5 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 22 فروردین 94), parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), sasha (شنبه 22 فروردین 94), واحد (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (شنبه 22 فروردین 94)

  9. #15
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    زن یا عاشقه ی مرده یا وابسته ب اون. وگرنه دلیلی نداره با یک مرد زندگی کنه.زنی
    ک شما وصفش رو میکنین نیاز ب یک مرد نداره. تنها چیزی ک از مردا براش میمونه رازطه جنسی و بچه است. رابطه جنسی هم مگه عقلش کمه بیاد خودشو محدود ب.یک مرد کنه؟؟؟ هیجانش براش مهم میشه ک از مردای متفاوت با دیدگاه های متفاوت ب دست میاره. بچه هم فکر نکنم.بخواد. چون هیچکدوم.از مردا براش از اون یکی مهم تر نیستن. ی زن کاملا مستقل و ماجراجو ک نمیاد ازدواج کنه اونم سنتی. شما مگه چی دارین واسش ؟؟ واسه همچین زنی یک مرد بتید خیای خاص و پخته باشه تا بشه مرد زندگیش

    تاپیک شما رو در دسته تاپیک های با موضوع غیرواقعی میذارم. درش هم شرکت میکنم. موفق
    باش

  10. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    sahar67 (شنبه 22 فروردین 94)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام دوست گرامی
    کار چندان سختی نیست میشه متوجه شد.. البته شما باید خیلی دقت کنید چون اکثر خانوما واقعا نیاز دارن که تو بیشتر مراحل زندگی همسرشون هم باشه .. متاسفانه ما ها اکثرمون جوری بزرگ شدیم که انتظار داریم حتی همه کمبود های احساسی که تو خانواده هم نداشتیم از همسرمون بدست بیاریم.. من چون خودم اینطور فکر میکنم بنا براین میدونم شما چه جور فکر میکنین و چه انتظاری دارین... الان خیلی از دخترا بواسطه زندگی دانشجویی تو یه شهر جدا از خانواده و یا به واسطه کار بیرون از خونه مستقل هستن.. اما اون چیزی که شما بیشتر مد نظرتونه و من برداشت کردم حتی استقلال تو زمینه تصمیم گیری هست.. شما در دوره آشنایی میتونین وقتی بیرون میرین اینو متوجه بشین .. این که طرفتون برای خودش قدرت تفکر مستقل و تصمیم گیری داشته باشه ..اما شاید مثلا خانومی که اینطور باشه یکمی کمتر خصلتهای زنانه که معمولا برای مردا جذاب هست داشته باشه.. اگر منظورتون اینه سخته به نظرم اصلا اینطور نیست خیلی از دخترا الان از پس همه کارای خودشون بر میان...
    من متاسفانه با نظر برخی دوستان مخالفم البته فقط نظر شخصی خودمو میگم.. ازدواج نباید یه نفرو وابسته به اون طرف کنه.. ازدواج برای هر ادم تعریفش میتونه متفاوت باشه.. من به عنوان کسی که خودم همه کارایی که نیاز به حضور یه مرد باید باشه انجام میدم معتقدم هر انسانی نیاز داره یه نفر باشه تا در کنارش آرامش بیشتری داشته باشه.. کسی که درک کنه همیشه یه نفر هست که بهش اعتماد داره و دوست داره با اون شخص خانواده داشته و باشه.. در عین اینکه خودش باشه و یه بخشی از وجودش که خودشه همیشه برای خودش باشه..البته نظر من کارشناسی نیست اما فقط خواستم بگم طرز فکر آدما با هم متفاوته ..

  12. 3 کاربر از پست مفید ida bahrami تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 22 فروردین 94), setare_000 (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (دوشنبه 24 فروردین 94)

  13. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    تو پست قبلیم با موبایل تایپ کردم ناقص تایپ کردم ببخشید
    رابطه- باید خیلی خاص و پخته باشه - موفق باشید.

    ---

    ی چیز دیگه هم می تونم بنویسم یادم رفت ی خانم یا ی اقا هر ادمی وقتی حالش بده خودشو تنهایی هم می کشونه دکتر یا اینکه می مونه خونه تا خوب شه. اما یادش می مونه وقتی که نیاز داشت یکی شوهرش زنش خانوادش دوستش همراهیش کنه وقتی حالش بد بود کسی نبود. این هم روی رفتارش با مثلا شوهرش اثر می ذاره و به مرور از این اتفاق ها که بیفته ی روز می رسه که می بینه که خیلی از هم دورن

  14. 5 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (یکشنبه 23 فروردین 94), parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), sahar67 (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (دوشنبه 24 فروردین 94), شیدا. (شنبه 22 فروردین 94)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    من خودم هیچ وقت ازون دخترهایی نبودم که منتظر بقیه باشم کارامو بکنن همیشه خودم اولین نفری بودم که تو انجام کارها و حتی حل کردن مشکلات پیشقدم شدم نه تنها کارای خودم بلکه کارای همسرم روهم خیلی وقتا پیگیری میکردم

    سه ساله ازدواج کردم و تو این مدت خیلی کم پیش اومده همسرم وقتی من مریض بودم باهام بیاد حالا به دلیلش کاری ندارمو و اینکه چقدر حق داره فقط خواستم یه مثالهایی براتون زده باشم متاسفانه من یه مشکلی که دارم اینه حرفامو همیشه توقالب مثال باید بزنم


    تو زندگیمون من برا خودم تقریبا خودمختارم اصولا همسرم خیلی کم مخالفت میکنه خیلی کم خودشو درگیر کارای من میکنه


    منم تقریبا خودم همه کاری رو به تنهایی میتونم انجام بدم مشکلی هم پیش نمیاد به ظاهر اما.......


    اما همیشه یه جای خالی گوشه ی قلبم هست


    یه جای خالی کنارم


    و یه حس تنهاییه همیشگی


    یه شک و تردید کشنده راجع به درست بودن
    شیوه ی زندگیم


    و اینکه هیچوقت حس اینو نداشتم که کسی رو دارم که مواقع سختی کمکم کنه کسی که پشت و پناهم باشه


    همسر من مرد خوبیه اینو باتمام وجودم میگم اما این حس ها همیشه بامنه و یه خلا همیشگی تو قلبم


    همسرم فکر میکنه البته شاید که اینطوری بهتره اما نمیدونه داره سر عشق عمیق و پاکی که بهش دارم چی میاره


    پس بدونید داشتن استقلال و مسئولیت پذیری سخت نیست ادمایی هم که اینطورین کم نیستن اما من اگه جای همسرم بودم راهی که همسرم انتخاب کرده رو انتخاب نمیکردمو به شمام پیشنهاد نمیکنم


    تنهایی دکتر رفتن کار سختی نیست نهایت یه اژانسو یه اورژانسو یه داروخانه

    اما حسی که بعدش سراغ اون زن میاد با هیچی از بین نمیره

    بارها از تنهایی عمیقی که داشتم با همسرم حرف زدم اما اون خیلی درک نمیکنه و دلایل خودشو داره


    منم تقریبا دیگه نمیگم گله نمیکنم به ظاهر هردومون راضی و زندگی درجریان اما.....


    امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم
    ویرایش توسط sahar67 : شنبه 22 فروردین 94 در ساعت 18:41

  16. 3 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 22 فروردین 94), parsa1400 (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (دوشنبه 24 فروردین 94)

  17. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 94 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1394-1-21
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    124
    سطح
    2
    Points: 124, Level: 2
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    @واحد
    من احساس میکنم اونایی که به تعبیرشما زرنگ محسوب میشن در زیرمجموعه استقلال و مسئولیت پذیری قرار میگرن. مجموعه ای بزرگ تر که تعریف بزرگتر و جهان شمول تری رو شامل میشه. البته تعریف شما رو می پذیرم ولی این تعریف کامل نیست.

    @ساشا
    همونطور که خودتون هم میگید، وقتی کسی نیست بهشون کمک کنه! نوع انسان برای زنده موندن حتی حاضره همنوع خودشون رو هم بکشه! این یک رفتار غریزی هست (فارغ از اینکه آیا باید این غریزه رو به افسار کشید یا خیر!)
    تجربه شما، تجربه بسیار سودمندی هست ولی من فکر میکنم بیشترین سودمندی وقتی حاصل میشه که بشه از نتایج ماحصل این نوع تجربه (ها) حتی زمانی که تنها هم نیستن (یک خانم مشابه منظورمه) بهره مند بشن.
    متاسفانه حجم زیادی از مشاهدات من در جامعه، موید پاراگراف آخر پست شما نیست و این برای من ایجاد نگرانی میکنه.

    @ستاره-000
    آفرین!! چه پست خوبی بود و تعاریف بسیار خوبی مخصوصا از "وظیفه" و "انتظار" دادید. لذت بردم. :)
    یه سرماخوردگی ساده بود هااا، سرطان که نبود (باشه حالا اونو حذف میکنم :D)
    من فکر میکنم چیزی که باعث گرمی و پایداری زندگی مشترک میشه جفت شدگی (bonding) عاطفی و روانی و البته تعهد هست نه نیازهای کاری روزمره. البته باید اعتراف کنم کمک رسانی (به صورت خودجوش البته! یا به قول شما دور از چهارچوب انتظار) به همدیگه باعث افزایش این جفت شدگی میشه.
    ماها هم که زیادی مردیم نیاز به یه زن داریم. چه برسه به یه زن حتی اگه زیادی مرد بشه! :)

    @آسمان آبی
    خوب حتما منم تو خونه داری و بچه داری و شست و شو و بپز و بساب و رفت و روب و ... سهم خودم رو انجام میدم و پا به پاش کار میکنم. ایرادش چیه؟؟
    من فکر میکنم ما قراره آرامشو به زندگی همدیگه بیاریم! نه یکی برای دیگری.

    @مینوش
    متاسفانه و از قضای روزگار من از محیطی که خانم توش باشه دور هستم وگرنه سنتی که ناشی از تحمیل فرهنگ این جامعه هست ازدواج نمیکردم! اون زمونا هم که تو یه همچین محیطی بودم آمادگی ازدواجو نداشتم.
    دسته تاپیک هایی با موضوع غیر واقعی چیه؟ اگه منظور شما اینه که من یه بیکارم و اومدم شماها رو سرکار بذارم باید بگم که سخت در اشتباهید. ضمنا بسیار علاقه مندم بپرسم چی باعث شده فکر کنید موضوع غیرواقعیه؟

    @ایدا بهرامی
    درست فهمیدید. علاوه بر موارد دیگه، استقلال در تصمیم گیری هم برام مهمه. دقیقا جمله آخر شما خیلی خوب بود با این مضمون که یه بخشی از وجودش تنها و تنها برای خودش باشه. شدیدا نیاز به این حریم شخصی دارم.

    @سحر67
    بله، بدون تردید کمک کننده بود. مرسی.

    اصلا بذارید سوالو اینطوری مطرح کنم:
    من علاقه مندم برای همسرم فضای کامل استقلال در تمام جنبه های زندگیشو فراهم کنم. و متعاقبا خودم هم این انتظارو دارم. حالا چطوری بفهمم طرف شخصیتی داره که میتونه ازاین استقلال بیشترین استفاده رو داشته باشه و برای رشد خودش و خانوادش بکوشه و نه خوشی زیاد بزنه زیر دلش و تعهد رو به چالش بکشونه و نه همیشه به من بچسبه؟ اصلا این کار ممکنه؟ یا تعبیر من از ازدواج اشتباهه؟

    یه روشنگری راجع به مثال دکتر بگم:
    من نمی گم نمیرم دکتر یا نمیبرمش یا به من مربوط نیست. من میگم وقتی یه سرماخوردگی ساده داره (به عنوان مثال) منتظر من نشینه تا من ببرمش دکتر! خودش اقدام کنه وسط راه منم بهش ملحق میشم! :D (آخه مگه میشه کسیو دوست داشته باشی و نسبت به اوضاع جسمانیش بی تفاوت باشی؟)

  18. 3 کاربر از پست مفید alireza-mm تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (یکشنبه 23 فروردین 94), meinoush (شنبه 22 فروردین 94), نادیا-7777 (دوشنبه 24 فروردین 94)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array

    Post شیر دختر باید از یه شیر زن تحویل گرفت .........از یه مادر

    در قانون:ماده 1108 ق. م

    1. خدمت به شوهر و کار در منزل وظیفه غیر الزامی بانو است (.مثل غذا درست کردن چای آوردن لباس شتن ظرف شستن بچه داری کردن . اتو کردن ...به طور کل پست طنز گونه ساشای گرامی یه حقیقت حقیقیه ..) ولی پاداشی فراوان دارد و صبوری زن بر اخلاق شوهر جهاد فی سبیل الله است.

    2 . شوهر وظیفه دارد خوراک .... پوشاک ... مسکن ..... امور بهداشتی و پزشکی و در کل سلامتی زن . هزینه های جاری زندگی را فراهم کند .........

    خوشبینانه بنگریم همه دختر های امروز جامعه ما از پس امور فعلی خودشون برمیان چه امور شخصی و در بعضی موارد امور مالی و مسئولیتی .........

    بهتره تاپیکت به انجمن آزاد کشیده نشه و حد متعادل و احترام متقابل در زندگی قبول کنی . و از افراط و تفریط دوری کنی .....در زندگی تمام امور مشترک است حتی امور شخصی و هر جا که هریک نیاز به حمایت داشتن طرف دیگر باید در کمک به او بشتابد .....

    حالتی که تو روش سوزن گذاشتی بیشتر به حالت قهر شبیه تا یه زندگی مشترک ... باید در زندگی تامل بیشتری از خودت نشون بدی .

    مثال یک فرض کن شیشه خیار شور از دست خانمت افتاد و شکست ... چه اتفاقی میافته فکر میکنی خانم قادر به تمیز کردن آشپز خونه نیست البته که هست ولی به لحاظ همدردی و روحی هم که شده باید به کمکش بری . مریضی و غیره هم بماند ......

    مثال دیگه ... یه آموزگار بود در چند پایه درس میداد وقتی می اومد خونه نگران شام همسرش بود ظرفهای آخر شب میشست خوابش میبرد .... وظایف همسری جای خودش ولی هروز صبح که از خواب پا میشد ... تازه یادش میافتاد که امتحان دیروز بچه هارو تصحیح نکرده .. ولی وقتی تو کلاس برگه هارو در می اورد که تصحیح کنه میدید همش نمره داده شده ....بله درسته اونکه خوابش میبرد همسرش تا پاسی ازشب در حدود 150 برگه رو تصحیح میکرد ....

    و اون دلگرم تر از دیروز به خونه میاومد تا برای شام نون پنیر درست کنه ......ولباس فردای همسرشو اتو کنه ......

    آیا اون زن عرضه نداشت مسئولیتیکه به عهده گرفته انجام بده .............. بی اراده بود ؟

    دو مثال فوق دونکته رو برای ما تداعی میکنه یکی اینکه زنها روحیه حساسی دارند و نیاز به حمایت دارن حتی در اموریکه وظیفه خودشونه ....

    نکته دوم اینکه توان زنها در مقابل مردها در حدود یک سوم مردهاست و در طول مسیر زندگی بسته به شرایط خاص کم میارن و نیاز دارن بهشون کمک بشه پس اولین نگاهشون به همسرشون خواهد بود و اگر همسرشون رقبت و میلی نشونده نگاهشون به چه سمتی خواهد رفت ........ ؟؟؟؟؟؟
    شک نکن با یه لیوان قهوه خسته نباشید از سوی یه ..........................................
    زندگیت از دست خواهد رفت ............

    جواب سوالت در عنوان این پست دادم ولی تحقیق و دوره آشنای و یا چند جلسه رفت و آمد خانوادگی میتونه به شناخت طرف بهت کمک کنه و البته زندگی گذشته همسرت .......


    اما یه طنز دیگه
    نکته قشنگ و زیبای جمله برادرم خاله قزی میدونی در چیه ؟

    خوبه که همسرت شنا یاد بگیره خودشو نجات بده و یا اگه بچه تو آب افتاد نجاتش بده

    وولی اگه خانمی شنا بلد باشه و با مادر شوهرش بفتند تو آب چه اتفاقی می افته ؟
    1. اون خانم خودشو نجات میده ؟؟؟؟؟چند درصد
    2. اون خانم مادر شوهرشو نجات میده ؟؟؟؟؟؟؟؟ چند درصد
    3. اون خانم مادر شوهرش را در حین نجات غرق خواهد کرد ؟؟؟؟ 100% عمدیو غیر عمدش پای خودش

    نکته حتی اگه خانمت هم شنا بلد بود و افتاد تو آب (حتی تنها)(تو مشکلات ) بازم باید به کمکش بری ....
    موفق باشی......... این پستها امروز به کارت نمیاد بعدا میفهمی ...




    ساشا جان قسم نخوری بهتره ........

  20. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (یکشنبه 23 فروردین 94), meinoush (دوشنبه 24 فروردین 94), sasha (دوشنبه 24 فروردین 94), نادیا-7777 (دوشنبه 24 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 29 مهر 96, 17:07
  2. چطور می توانم بفهمم که خواستگار من مسئولیت پذیر هست یا نه؟
    توسط کارا در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 مرداد 95, 10:21
  3. چگونه به اذیت کردنش بی توجهی کنم؟
    توسط N1991 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 16:24
  4. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 10:36
  5. من مرد زنی را حمایت می کنم که:(قابل توجه خانم ها)
    توسط حسین پور در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 خرداد 89, 03:14

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.