به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 45
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    اسمان آبي عزيزم ممنونم
    من سعي مي کنم نوشته هاي شما رو اجرا کنم . همسر من کلا آدم خنثي ايه پسرم هم تقريبا مثل باباشه. اصلا به خاطر چيزي ذوق نمي کنن
    قبلا از اين درخواستها ازش کردم و خيلي وقتها مي گه نه نه اصلا وقت ندارم. بعضي وقتهاهم مي گه نمي رم بعد که مي رم دنبالش مي بينم همسرم هم رفته . بدون اينکه به من بگه رفته
    در موردشوخي و خنده شما راست مي گي اصلا خونه نيست که بخوايم بگيم بخنديم از زنگ زدن ما هم که زياد خوشش نمياد
    آها!!! يک ايراد ديگري که الان يادم اومد در موردش صحبت کنم اينه که همسرم زياد دوست نداره با من مشورت کنه
    مثلا همين عيد اواخرش رفته بوديم مسافرت ، رفته بوديم خونه خواهر شوهرم . خانواده شوهرم هم بودن. خانواده مادر من هم اونجا بودند.
    اولا اينکه برنامه مسافرت را يک مرتبه گذاشت و من قبول کردم . بعد هم اونجا اصلا به من نمي گفت الان مي خواهيم چي کار کنيم. کجا بريم کجا نريم. مثلا پدرشوهرم برامون برنامه مي ريخت الان بريم خونه فلاني شوهرم اصلا نه به من و نه به خانوادش مي گفتم ميايم يا نه .من حتي جراتمندانه ازش خواستم که لطفا من رو در جريان بزار خيلي زشته که پدرت تا بعد از ظهر فکر کنه ما باهاشون مي ريم يکهو بعد از ظهر بگيم نه نميايم. يا از من مي پرسن مياين من بگم نمي دونم.
    اين تاپيک فقط مشکل گوشي نشد تمام مشکلات من شد.
    من هم از همين ناراحت بودم که وقت داشت با اون آدمهاي .... شوخي کنه اما تا مي ياد خونه قيافه خسته و خنثي به خودش مي گيره هر جي من حرف مي زنم اصلا نمي خنده
    ویرایش توسط عاشق خانواده : سه شنبه 18 فروردین 94 در ساعت 15:38

  2. 2 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 18 فروردین 94), آبی آسمان (سه شنبه 18 فروردین 94)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    از مدیران سایت هم کمک بگیر ببین چه نظری دارند در مورد نحوه ی برخورد با گوشی ...
    خوشبختی عطری است

    که وقتی آن را بر دیگران می پاشی ،

    چند قطره از آن بر تو نیز خواهد پاشید ...

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    صبح دل انگيز بهاريتون بخير و شادي
    براي مشاوره با مديران بايد چه کنم . بايد اشتراک آزاد بگيرم؟؟
    به نظر شما اين موضوع اهميت اين رو داره که از مديران کمک بگيرم؟ آخه اينقدر موضوعهاي مهم تر مي بينم که مي گم شايد اصلا اهميت ندن.
    ولي واقعا دوست دارم که اين مشکل که حل شه. واقعا اعتياد به اينترنت و تلفنهاي همراه فاجعه است.

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام
    حتما مشاوره بگیرید مهم است چون فاصله بین شما بیشتر می شود
    نگفتید همسرتان چند وقت است درگیر این شبکه های اجتماعی است ؟
    لیستی از علائق همسرتان تهیه کنید با مرور گذشته و سعی کنید به آنها توجه کنید
    طبیعتا زندگی مشترک بعد از 13 سال روزمره و عادتی خواهد شد و ممکن است که به علائق هم کمتر توجه کنید!!!
    از اینکه دائما به شما توصیه می کنم پوزش می خواهم ( ما که به همسرتان دسترسی نداریم تا سهم اشتباهاتش را گوشزد کنیم)
    ریشه را پیدا کنید که چه چیزی در این شبکه ها ایشان را جذب کرده ؟؟؟ (این یک معلول است ، علت را بیابید)
    هرچند این شبکه ها برای همه جذاب است
    توصیه می کنم فشار کاریتان را کم کنید تا بتوانید روابطتان را با همسرتان با ذهن آزادتری مدیریت کنید
    سفر سفر سفر
    البته به شرطی که با برنامه کاری همسرتان در تضاد نباشد تا بهانه گیرد
    با آرزوی موفقیت
    ویرایش توسط آونگ : چهارشنبه 19 فروردین 94 در ساعت 10:08

  6. کاربر روبرو از پست مفید آونگ تشکرکرده است .

    عاشق خانواده (چهارشنبه 19 فروردین 94)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    آونگ مهربانم ممنون . من از ارشادات همه دوستان تشکر مي کنم اصلا براي همين عضو شدم که بتونم خودم رو نقد کنم . من حاضرم به تنهايي بار همه تلاشها رو به دوش بکشم تا زندگيم درست بشه.
    همسر من حدود هشت ماه شايد کمتر . اوايل فقط کارهاي شخصيش رو با اينترنت انجام مي داد. اما بعدا که اين برنامه ها رو نصب کرد در گيرش شد. البته من قبلا هم عرض کردم اوايل من خيلي ناپخته عمل کردم مثلا تو تانگو که مي ديدم کسي لايکش کرده مي گفتم چرا ؟ يا کسي رو لايک ميکرد مي گفتم چرا من که زنتم لايک نمي کني.اون هم تانگو رو پاک کرد و برنامه هاي ديگه نصب کرد.
    همسر من هر وقت يه بار به يه چي گير مي ده يادمه چند سال پيش دوست داشت پرنده توخونه نگه داره اما اصلا تميزشون نمي کرد من هم خوشم نمي اومد خونم هميشه پر از ارزن و اين طور چيزها بود. البته ما آپارتمان نشين هستيم و حياط هم نداريم. همين عيدي که خونه خواهر شوهرم بوديم به شوهر خواهرش با شوخي گفت من هم پرنده دوست داشتم ولي خانم نزاشت. اين برام تلنگر بودم گفتم شايد اين علايقو ازش گرفتم و حالا داره خودش رو با اينها سرگرم مي کنه . واقعا پرنده ها که آزاري ندارن اين بعضي از آدمهاي توي اون شبکه هاهستند که من ازشون مي ترسم.
    من هم سفر رو دوست دارم اما شرايطش براي همسرم نيست. نمي دونم با شوخي يا جدي به من مي گه خودت با دوستات برو سفر خارج از کشور . من بهش مي گم من دوست دارم با خانوادم برم مي گه سفر خارجي روکه با زنشون نمي رن؟!!! من اصلا دوست نداشتم تنهايي برم جايي از همون بچگي . پدرم شغلش آزاد بود و هيچ وقت نمي تونست با ما به مسافرت بياد ما خودمون مي رفتيم و من از همون بچي مي گفتم اگر روزي ازدواج کنم با يک کارمند ازدواج مي کنم که برنامه داشته باشه و هيچ وقت بدون همسرم مسافرت نمي رم. چون مي ديدم که مادرم واقعا اذيت مي شد.
    وقتي حضور همسرم تو خونه کمه چه طور مي تونم برنامه هايي که براي زندگيم دارم پياده کنم. ديشب که ده و نيم اومد خونه بهش گفتم از ساعت نه به اين ور ديگه همش کلافم چون نيستي و واقعا هم همينه با يک سر و صداي بچه ها عصبي مي شم همش مي گم حتما کارش تمام شده و داره لايک بازيهايش رو انجام مي ده سرش که خلوت شد مياد خونه . آخه خودش هم مي گه الان کارمون کمه ولي ما بايد اونجا باشيم.

    خدا رو شکر الان اوضاع خوبه داره به محبتهاي من عادت ميکنه ديشب که اينقدر عصبي شدم زنگ زدم تا با عصبانيت بگم چرا اينقدر دير مياي خونه . تا زنگ زدم گوشي رو برداشت گفت سلاااااام عزيز دل . بعد از چند وقت اين عجيب بود احساس کردم زحمتهام داره نتيجه مي ده هيچ چي نگفتم .حرفمو خوردم با مهربوني گفتم عزيزم زودتر بيا
    دوست دارم اين محبتها واقعي باشه از روي نقشه و فيلم و برنامه نباشه


    خيلي مي ترسم ديشب اتفاقي اس ام اس هاي اون موقع که حالم بد بود و تازه متوجه شده بودم ديدم چه توهين آميز با هم صحبت کرده بوديم.
    يه جا من بهش گفته بودم بميرم که راحت شي
    گفته بود انشاءا...
    من گفته بودم يعني دوست داريذ بميرم (مي دونم اينجا اشتباهه حرف تو دهنش گذاشته بودم)
    اونم گفته بود زندان بان آدم بميره آدم خوشحال نمي شه؟
    خيلي حرف بدي بود . من همش فکر ميکردم من زنداني هستم از خودم بدم اومد که همچين حسي رو به همسرم داده بودم.
    ببخشيد که چشمهاي قشنگتونو اذيت مي کنم نمي خوام به گذشته برگردم. مي خوام مهربون باشم. دوست داشتني باشم. قوي باشم. مادر و همسر خوب باشم.
    اگه مقاله اي هست لطفا معرفي کنيد تا بخونم.

  8. 2 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 19 فروردین 94), آونگ (چهارشنبه 19 فروردین 94)

  9. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    84
    Array
    سلام خانوم عاشق خوانواده عزیز
    اینکه پرسید ماشین جدا دارین میخواستم ببینم مسئولیت اون ماشین واسه شماست یا نه .. البته این دلیل نمیشه که بازم شما کارای مردونشو انجام بدین .

    با توجه به تعریفایی که کردی خودتم گفتی که اوایل اشتباه کردی مردا از اسیر شدن متنفرن تو این حسو به همسرت دادی . مثلا نامزدم منم علاقه ی شدیدی داره به شطرنج و دائما با گوشیش شطرنج انلاین بازی میکنه ادم گاهی وقتا واقعا کلافه میشه ولی من از اول سعی کردم این موضوع رو هضم کنم واسه خودم که شوهرم به شطرنج علاقه داره گاهی وقتا خودمو مشتاق نشون میدم اونم با شور و شوق میاد واسم تعریف میکنه . این باعث میشه بعضی وقتا که حس میکنه من خسته شدم حوصلم سر رفته میذاره کنار .
    بنظر من فعلا راهش اینه باهاش همراه باشی اصلا هم این حسو ندی که میخوای چکش کنی یا جلوشو بگیری بهش بیشتر نزدیک بشی تا کم کم از سرش بیافته ببین به چه چیزایی علاقه داره بهشون احترام بذار .. معمولا بعد از مدتی که زیاد ازین برنامه های ارتباطی ادم استفاده میکنه خسته میشه ... با مشاورم صحبت کن اما عکس العمل بدی فعلا به خرج نده که اوضاع بدشه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  10. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    عاشق خانواده (چهارشنبه 19 فروردین 94)

  11. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    هر وقت فرصت کردید اینارو بخونید


    http://www.hamdardi.net/thread-6377.html

    http://www.hamdardi.net/thread-30665.html

    http://www.hamdardi.net/thread-23876.html


    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها
    براي مشاوره با مديران بايد چه کنم . بايد اشتراک آزاد بگيرم؟؟
    به نظر شما اين موضوع اهميت اين رو داره که از مديران کمک بگيرم؟ آخه اينقدر موضوعهاي مهم تر مي بينم که مي گم شايد اصلا اهميت ندن.
    شما چون اشتراک دارید میتونید پیام خصوصی بدید و از یکی از بچه ها بپرسید
    منم چون تا حالا مشاوره ی آزاد نگرفتم بلد نیستم
    ولی اگه بپرسید حتما خوب راهنماییتون میکنند


    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها

    ديشب که ده و نيم اومد خونه بهش گفتم از ساعت نه به اين ور ديگه همش کلافم چون نيستي و واقعا هم همينه با يک سر و صداي بچه ها عصبي مي شم
    عاشق خانواده عزیز میتونید این جمله رو طوری بگید که فکر کنه برای خودشون دلتنگ شدید
    نه برای آرام کردن محیط منزل و راحت شدنه شما از صدای بچه ها


    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها

    اونم گفته بود زندان بان آدم بميره آدم خوشحال نمي شه؟


    این یکی از نوشته های اعضای خوب تالاره : اكثر مردهايي كه مي خواهند زن بگيرند رئيس نمي خواهند بلكه طالب زناني هستند كه اماده اند به خودخواهي انان پروبال داده و احساس مهم بودن آنها را برانگيزند
    يكي از علل مهم انكه مردان خانه هاي خود را ترك مي كنند بخاطر ان است كه زنانشان نق مي زنند
    هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضا نمي كند چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند
    مردان ترجيح مي دهند همسرانشان كمتر كار كنند اما از خدمات شوهرشان بيشتر قدراني كنند
    با يك مرد راجع به خودش صحبت كنيد در اين صورت او ساعت ها به حرفهاي شما گوش خواهد داد
    به هر اندازه كه زن مطيع و با عصمت و حرف گوش كن باشد به همان اندازه قدرت فرمانروايي او شديد تر و استوار تر است
    دنياي زنان و مردان
    خوشبختی عطری است

    که وقتی آن را بر دیگران می پاشی ،

    چند قطره از آن بر تو نیز خواهد پاشید ...

  12. 2 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 19 فروردین 94), عاشق خانواده (چهارشنبه 19 فروردین 94)

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام

    امیدوارم که همانطور که بانو سوده شد یک نمونه موفق و مثال زدنی تو سایت ، شما هم بتونید همین کار رو بکنید
    دوباره تکرار می کنم اول لازم است که همانطور که گفتید هیچ انتظاری از همسرتان نداشته باشید
    سپس همسری را که به خوبی می شناسید و به او عادت کردید دوباره بازشناسی کنید
    یعنی شناختتان از نکات مثبت و منفی و علائق و ضد علائقش را با خودتان مرور کنید
    سپس ذهن خودتان و وقت خودتان را برای مدیریت یک طرفه رابطه آزاد کنید
    سپس انرژی خوبی را ذخیره کنید و آماده نوسانات در ارتباطتان باشید
    گاهی پیشرفت گاهی توقف گاهی پسرفت
    سپس با راههای نفوذی که از علائق همسرتان بدست آوردید در او مجددا نفوذ کنید
    (مشکل اصلی که کاربران در اینجا دارند آن است که فقط از مشکلات ارتباطی با همسرشان می نویسند و جنبه های منفی را می گویند و در مورد جنبه های مثبت و علائق و راههای نفوذ سکوت می کنند و این راهنمایی را مشکل می کند)
    سپس پله پله و آرام با او حرکت کنید
    مثالی را قبلا برای بانو سوده زدم :
    مانند بچه ای که تازه راه رفتن یاد می گیرد
    از او فقط یک قدم و نه بیشتر جلو باشید و همراهش
    البته شدت مشکلات شما آنقدر نیست
    از خداوند برایتان آرزوی موفقیت دارم
    ویرایش توسط آونگ : چهارشنبه 19 فروردین 94 در ساعت 15:11

  14. 2 کاربر از پست مفید آونگ تشکرکرده اند .

    الهام 5566 (جمعه 25 دی 94), عاشق خانواده (شنبه 22 فروردین 94)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    دوستان عزیزم از همتون ممنونم که با من همراهی میکنید
    Anisa جان من هم فعلا همراهش هستم دیشب که مهمان داشتیم البته خواهران من بودن و خودمانی من اصلا بهش اعتراض نکردم فقط خواهرم به شوخی گفت خدا رو شکر که همسر من اینجوری نیس. یا گفت بابا مثلا ما مهمونیم خواهرم از دستت چی میکشه و...
    من فقط خندیدم
    آسمان آبی نازنین ممنون از مطآلبتون من همشو خوندم آموزنده هستند باز هم مشتاق یاد گیری هستم.
    دارم سعی میکنم همراهش باشم نه رییسش

    آونگ گلم من خودم رو از بی سیاست ترین زنها میبینم و همسرم رو هم از بی نقطه ضعف ترین مردها. مثلا مردی خیلی شکمو هست خانم از تنوع غذایی میتونه گاهی در مشکلاتش استفاده کنه. اما راه نفوذ برام خیلی جالبه و تعجب آور. راه نفوذ چی میتونه باشه میشه برام مثال بزنید . منظورتان همون نقطه ضعفهاس؟؟

  16. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها
    فقط خواهرم به شوخی گفت خدا رو شکر که همسر من اینجوری نیس. یا گفت بابا مثلا ما مهمونیم خواهرم از دستت چی میکشه و...
    من فقط خندیدم

    عاشق خانواده عزیز

    اینجا خندیدن شما معنیش این بود که حرف خواهرتون رو تایید میکنید
    بهتر بود در این لحظه شما هم با کمی لحن شوخی به خواهرتون میگفتید واااااااا لطفا دیگه نبینم به همسر من اینطوری بگیااااا

    همسر من خیلی هم خوبه ...



    درسته حرفه خواهر شما شوخی بوده ولی باید شما هم به شوخی شده جانبه همسرت رو میگرفتی...

    http://www.hamdardi.net/thread-9534.html

    http://www.hamdardi.net/thread-2289.html
    خوشبختی عطری است

    که وقتی آن را بر دیگران می پاشی ،

    چند قطره از آن بر تو نیز خواهد پاشید ...

  17. 2 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    anisa (شنبه 22 فروردین 94), عاشق خانواده (شنبه 22 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بد بختي(نگراني از دست دادن بكارت)
    توسط changali در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 شهریور 99, 13:04
  2. وقتي درآمد خانم بيشتر از درآمد آقاست!!!
    توسط لاله2012 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 شهریور 91, 11:26
  3. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. سيماي خوشبختي در پرتو آرامش
    توسط lord.hamed در انجمن انجمن افراد خوشبخت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 05 تیر 88, 18:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.