سلام گارفیلد جان
من نظر شخصی خودم را می گم.
به نظر من
*** زندگی کانون صفا و صمیمیت هست این قوانین برای محیط دادگاهه نه برای محیط زندگی
***
البته شاید از نظر بررسی حقوقی خوب باشه اما این که بیای بر این مبنا همسرت را انتخاب کنی با نفس زندگی مشترک و عاشقانه مطابقت نداره.
گاهی آدم می رسه به داشتن یک زندگی اجباری این جا باید با قانون زندگی کرد! این جا حق و حقوق مهمه! اینجا باید یه خط قرمز هایی گذاشت که طرف از اون خط قرمز نگذره.
من معتقدم نباید با کسی زندگی کرد که با قانون زندگی می کنه!
حتی شاید تعجب کنید من بااینکه خیلی مذهبیم ولی معتقدم نباید با یه کسی زندگی کرد که در احکام غرق شده باشه و مثلا بگه حقوق زن فلانه و بیساره و...
این احکام هم برای خط قرمز های خاصی ایجاد شده.
زن و شوهر نباید از این حرفها با هم داشته باشند اگر می خواهند زندگی عاشقانه ای داشته باشند.
تصور کنید:
زن بگه این حقوق منه و من طبق قانون برای خودم بر می دارم.
مرد بگه من طبق قانون نمی ذارم بری سر کار.
زن بگه پس من هم طبق قانون و شرع وظیفه ندارم تو خونه دست به سیاه و سفید بزنم. کارگر می خوام
مرد بگه تو هروقت من نیاز ج داشتم طبق قانون موظفی تمکین کنی.(یعنی این قدر نگاه سطح پایین به روابط!!! فقط هم از نگاه قانون همین بر زن واجبه! نه چیزای دیگه!)
زن بگه پس من هم طبق قانون به بچه شیر نمی دم. بچه را هم خودت بزرگ کن.
مرد بگه پس من زن دوم می گیرم.
یا زن بگه پس من هم همین الان مهریه ام را می خوام.
این قوانین برای کسانی هستند که به درک مشترک نرسیدن. عقلشون نرسیده که خودشون مشکلاتشون را با هم فکری حل کنند! حتما باید قانونی برای آنها وضع بشه تا دچار هرج و مرج نباشند و یه جوری زندگیشون جمع بشه. یعنی مثل یه واسطه ای که بگه دعوا نکنید! نه حرف خانم نه حرف آقا! فقط حرف من قانون!
اگر زندگی قانونی می خوای حرفت درسته و باید مو به مو دنبالش باشی و خودم هم بعضی جاها قبول دارم به زن ها ظلم میشه.
اما اگر زندگی عاشقانه می خوای و کسی را انتخاب می کنی که درک مشترک با تو داره؛ زندگیت را با قانون بازی خراب نکن! روح زندگیت آسیب می بینه.
تو زندگی عاشقانه خودخواهی نیست و مطابق با شرایط زن و شوهر خودشون راه درست را تشخیص می دن. نمی خواد یکی دیگه (قانون) بیاد بهشون بگه!
این نظر من بود. حالا خودت هم بیشتر فکر کن.
موفق باشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)