به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 50
  1. #41
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم دوست عزیز
    میگم چون قبلا که اون راجع به طلاق توافقی گفته بود و من گفتم طلاق نمی دم!!الان بهش بگم موضع نمیگیره و بگه که من گفتم تو قبول نکردی حالا تو میگی!!چون خانمم خیلی لجبازو قده!!بعدش که نوشتین اگر ایشون واااااااااقعا قصدش جدایی باشه و به هیچ عنوان نخواد ادامه بده؟؟؟یعنی با این کارا چه معنی دیگه میتونه داشته باشه؟؟

  2. #42
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    سامان عزیز

    طلاق برای یک زن در ایران چیز آسونی نیست، تازه اگر مرد هم راضی باشه و با توافق جداشن، چه برسه به اینکه مرد رضایت نداشته باشه.

    ایشون هنوز نمیدونن اگر شما نخواید جدا بشین ،چه پروسه زمانبر و هزینه بری رو باید طی کنه، بخاطر همین ممکنه لج کنه برای طلاق تفاهمی.ولی اگر یکم جلو بره و ببینه از این خبرام نیست که راحت بشه جدا شد، خودش میاد برای تفاهمی

    فعلا شما نمیخواد کاری بکنی
    بذارید ببینید تا کجا پیش میرن و اقدام بعدیشون چیه

    حالا با شکایت و درخواست مهریه و نفقه که شما رو زندان نمیندازن

    از یک وکیل مشورت بگیرید و مشاوره حقوقی حتما حتما بگیرید هر چه زودتر

    ضمن اینکه ممکنه وقتی ببینه پروسه طلاق خیلی عذاب آوره برگرده به زندگی و عطای طلاق رو به لقاش ببخشه

    یاحق
    زندگی زیباست

  3. #43
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم
    از راهنماییاتون خوشبختانه مادرم با مادرشون تماس گرفتم اما به مادرم گفتن که دخترم تصمیمش رو گرفته و حرفاش رو زده و اومدن شما فایده نداره !!!ام دوباره زنگ زده و گفته فردا بیان و تاکید کرده حتما من و پدرم هم باشیم.به نظر شما چی مخوان بگن ؟؟؟من چه جوری برخورد کنم؟؟امیدی واسه برگشت هست یا نه دیگه تمومه؟؟من چی بگم بهتره؟؟
    متشکرم

  4. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    من فکر میکنم با وکیل مجرب صحبت کردن و ایشون بهشون گفته که اگر پسر راضی نباشه چه پروسه ای رو باید طی کنن...بخاطر همین میخوان ببینن مزه دهن شما چیه و تا میتونن این اقدام رو با تفاهم و بدون بگیر و ببند طی کنند.

    البته با توجه به صحبت مادرشون که گفتن :"دخترم تصمیمش رو گرفته و حرفاش رو زده و اومدن شما فایده نداره"

    ما الان نمیدونیم توی این جلسه قراره چه حرفایی زده بشه
    ولی همونطور که گفتم
    همین الان با وکیل حرفه ای صحبت کنید و درباره مراحل بعد از مطرح کردن مهریه و نفقه و تصمیم قاطع ایشون برای جدایی، مشورت لازم رو بگیرید

    اگر که پشیمون شده بودند و خواستند به شما فرصت دوباره بدن و برگردن که فبها
    اگرم خواستند درباره طلاق و دادگاه و مراحل قانونی صحبت کنند،لااقل شما میدونی چجوریه مراحل و با صحبت کردن با وکیل میدونی چجوری باید پاسخ بدی

    یاحق
    زندگی زیباست

  5. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام خدمت دوستان
    طبق قراری که گذاشتیم با پدر و مادرم خونه خانومم رفتیم پذیراییشون خیلی گرم بود.برادرشون هم بودن.و پدرم اول صحبت کردن و گفتد مشکل چیه ؟؟و خوب خانومم همون حرفهای قدیمی رو تکرار کردن یه مقدار با رنگ و لعاب بیشتر!!.و گفتن من تصمیمم رو گرفتم و می خوام جدا شم !!و این ک دیگه که منو قبول نداره؟؟و خونه و ماشین کار الا فایده نداره و یه تعهد اخلاقی می خواد!! خوب پدرم هم در کمال تعجب چون دیگه دید اصرار فایده نداره گفت (خطاب به خانمم و خانواده خانمم ) اگه شما موافق باشین چون که اگه بخواین از طریق قانونی اقدام بشه زمان بره و پسره من هم مالی چیزی نداره توافقی تمومش کنیم!!و من منم که داشتم از تعجب شاخ در میوردم شروع کردم به صحبت کردن و گفتم من خانمومم رو دوست دارم و نمی خوام ازش جدا بشم و تو این جمع قول میدم که دیگه هیچ اتفاق بدی بینمون نیوفته .و مادر خانموم رو کردن به خانمم و گفتن حالا یه فرصت دوباره بهش بده.داره بهتر میشه.همینطور برادر خانومم گفتن تصمیم خواهرم مهمه و خوب اگه بخاد چند ماه وقت بده!!و این درخواستشون رو چند بار تکرار کردن اما خوب خانموم باز پافشاری می کردن.و پدرم که دیدم اینطوری گفتن خوب تو همین هفته یه قرار بزارین واسه طلاق توافقی!!!برخلاف چیزی که من میخواست و اصبا کسی به حرف من گوش نداد!!و حتی موقع اومدن بیرون من بازم به مادر خوانمم گفتم با خانومم صحبت کنین و راضیش کنین من دوستش دارم و....این قضیه مال 2 3 روز پیش و من تو این 2 روز اس ام اسی با خانومم در تماسم جوابمو میده اما همش شاکیه و همون حرفهای قدیمی!!اما قرار بده با پدرم تماس بگیره واسه وقت طلاق توافقی که هنوز نگرفته.به نظر دوستان من همینطور به همین راحتی برم و توافقی جدا شم.واقعا دوستش دارم و نمی خوام جدا شم.الان باید چه کار کنم؟؟؟یکی از دوستا راهنمایی کنه لطفا؟؟

  6. #46
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:22]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    44,908
    سطح
    100
    Points: 44,908, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,987

    تشکرشده 6,466 در 1,463 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    سلام
    شماتا میتونید این اتفاق روعقب بندازید
    اگه دوستش داری پس تلاشت روبکن
    ضعفهای خودت روبررسی کن...روی خودت کارکن
    فرصت بخواه ازهمسرت
    باهاش صحبت کن
    تاپیکهای دوستانی که مشکل شمارودارن حتما بخون...مثل جناب مرتضی وآقای تنهای93
    پ.ن:چقدراین روزها تا پیک آقایون بااین موضوع زیاد شده!!!

    - - - Updated - - -

    سلام
    شماتا میتونید این اتفاق روعقب بندازید
    اگه دوستش داری پس تلاشت روبکن
    ضعفهای خودت روبررسی کن...روی خودت کارکن
    فرصت بخواه ازهمسرت
    باهاش صحبت کن
    تاپیکهای دوستانی که مشکل شمارودارن حتما بخون...مثل جناب مرتضی وآقای تنهای93
    پ.ن:چقدراین روزها تا پیک آقایون بااین موضوع زیاد شده!!!
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  7. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    parsa1400 (پنجشنبه 10 اردیبهشت 94)

  8. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 96 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-03
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    3,765
    سطح
    38
    Points: 3,765, Level: 38
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 64 در 43 پست

    Rep Power
    27
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saman63 نمایش پست ها
    با سلام خدمت دوستان
    طبق قراری که گذاشتیم با پدر و مادرم خونه خانومم رفتیم پذیراییشون خیلی گرم بود.برادرشون هم بودن.و پدرم اول صحبت کردن و گفتد مشکل چیه ؟؟و خوب خانومم همون حرفهای قدیمی رو تکرار کردن یه مقدار با رنگ و لعاب بیشتر!!.و گفتن من تصمیمم رو گرفتم و می خوام جدا شم !!و این ک دیگه که منو قبول نداره؟؟و خونه و ماشین کار الا فایده نداره و یه تعهد اخلاقی می خواد!! خوب پدرم هم در کمال تعجب چون دیگه دید اصرار فایده نداره گفت (خطاب به خانمم و خانواده خانمم ) اگه شما موافق باشین چون که اگه بخواین از طریق قانونی اقدام بشه زمان بره و پسره من هم مالی چیزی نداره توافقی تمومش کنیم!!و من منم که داشتم از تعجب شاخ در میوردم شروع کردم به صحبت کردن و گفتم من خانمومم رو دوست دارم و نمی خوام ازش جدا بشم و تو این جمع قول میدم که دیگه هیچ اتفاق بدی بینمون نیوفته .و مادر خانموم رو کردن به خانمم و گفتن حالا یه فرصت دوباره بهش بده.داره بهتر میشه.همینطور برادر خانومم گفتن تصمیم خواهرم مهمه و خوب اگه بخاد چند ماه وقت بده!!و این درخواستشون رو چند بار تکرار کردن اما خوب خانموم باز پافشاری می کردن.و پدرم که دیدم اینطوری گفتن خوب تو همین هفته یه قرار بزارین واسه طلاق توافقی!!!برخلاف چیزی که من میخواست و اصبا کسی به حرف من گوش نداد!!و حتی موقع اومدن بیرون من بازم به مادر خوانمم گفتم با خانومم صحبت کنین و راضیش کنین من دوستش دارم و....این قضیه مال 2 3 روز پیش و من تو این 2 روز اس ام اسی با خانومم در تماسم جوابمو میده اما همش شاکیه و همون حرفهای قدیمی!!اما قرار بده با پدرم تماس بگیره واسه وقت طلاق توافقی که هنوز نگرفته.به نظر دوستان من همینطور به همین راحتی برم و توافقی جدا شم.واقعا دوستش دارم و نمی خوام جدا شم.الان باید چه کار کنم؟؟؟یکی از دوستا راهنمایی کنه لطفا؟؟
    فکر میکنم دیگه دیر شده ، نمیخوام نا امیدتون کنم ولی از زمانی که پیوند زناشویی میبندیم باید به فکر درست رفتار کردن و آگاهانه رفتار کردن باشیم و هرجا حس کردیم رفتارمون مشکل داره اصلاحش کنیم تا بعدها گریبان گیر مهر طلاق نشیم ، من خودم خیلی تلاش میکنم که سنجیده رفتار کنم با همسرم ودنبال مطلب خیلی هستم اما همسرم انگار نه انگار و همیشه اشتباهات گذشته شو تکرار میکنه و هربار اقرار میکنه اشتباه کرده . میترسم روزی ازش خسته بشم ...
    انشاالله مشکلتون حل بشه .

  9. #48
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 96 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-03
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    3,765
    سطح
    38
    Points: 3,765, Level: 38
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 64 در 43 پست

    Rep Power
    27
    Array
    دوست عزیز کجایی ؟ مشکلت به کجا رسید ؟ مشتاقیم بدونیم حل شد ؟
    انشاالله که حل شده باشه و خوشحال باشید .

  10. #49
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان
    بالا خره اخرین پیشنهاد هم به همسرم کردم و گفتم جفتمون با هم بریم پیش مشاوره و اون تصمیم بگیره بینمون.رفتیم مشاوره و اون هم تست میلیون از جفتمون گرفت و گفت میتونین با هم زندگی کنین و مشکلی ندارین .حتی همسرم گفت من جهیزیه نمی آرم !!شام و نهار درست نمیکنم!!با کسی نمیخوام رفت و آمد کنم.و خلاصه بعد کلی اصرار مشاور حرفی راضی شد که یه مدت رفت و آمدمون رو بیشتر کنیم.و بعدش دنبال خونه باشیم و با یه سری وسایل جزئی زندگی تشکیل بدیم.زمانی که داشتیم از مشاوره بر می گشتیم همسرم یه مقدار نرم شده بود راجع به کارم می پرسید و..من تو چند روز شروع کردم به اس ام اس زدن و به اصطلاح love تر کوندن اما همسرم مثل قبل یکی در میون جواب میداد و اونم خیلی مختصر.حتی قرار شد مشاور یه قرار با مادرامون بزاره و باهشون صحبت کنه که تو زندگیمون دخالت نکنن!!اما این خوشحالی من 1 روز بیشتر طول نکشید همسرم بهم زنگ زد و گفت من نمیتونم !!و تو این دو سه روز تلاشمو کردم که بتونم بهت نزدیک بشم اما نمیشه ! و مشاور هم حال منو درک نکرده و از این حرفا.خلاصه بر گشتیم سر خونه اول و دوباره بهم گفت تو چه کار میکنی و منم باز کلی اصرار گفتم بزار حداقل مادرا برن .و گفت وفتی ما نمی خوام واسه جی اونا برن و من دوباره یه پیشنهاد کردم بهش گفتم اگه دوست داشتی میریم خارج زندگی میکنیم واست پذیرش میگیرم میری دانشگا اونجا و من هم کار میکنم اونجا و گفتم به این پیشنهاد هم فکر کن (چون قبل این که ما برگردیم ایمجا قرار شد بیام اگه شرایط اینجا جور نبود دوباره برگردیم ).خلاصه همسرم یه مقدار فکری شد و گفت باشه روش فکر میکنم اما قول نمیدمم بهت ولی تو دنبال کار ای طلاق باش ...که دیروز تماس گرفت و گفت من فکرام رو کردم و نمی تونم با تو زیر یه سقف زندگی کنم !!و خارج رفتن هم هزینه الکی میشه از این حرفا.و همش میگه من نمیتونم خاطرات بد گذشته رو از ذهنم پاک کنم.وقتی با هم میریم بیرون خاطرات یادم میاد.و..من هم دیدم این طوریه گفتم امروز بریم توافقی جدا شیم .اما واسش کلی متن زدم که اون ور طلاق هیچی نیست و.....کلی حرافای دیگه.به همسرم گفتن حتی یه پانسیون هست و میتونیم بریم اونجا به طور موقت زندگی کنیم.اما قبول نکرد .فقط ازش خواستم چون چند روز دیگه تولدمه دست نگه داریو و بعدش بریم واسه طلاق.و بهش گفتم تو این چند روزبازم فکر کنه میتونینو رابطمون رو از کم شروع کنیم و....دوستان به نظرتون میشه کار کرد ؟؟!!!مشکل فقط کارای گذشته است چه جوری اونا رو از ذهنش پاک کنم ؟؟من که هر راهکاری بود رو دادم.کسی از دوستان راهکارها یا فکرای تاز های به ذهنش میرسه راهنماییم کنه.شاید تو این زمان کم بتونم زندیگمو نجات بدم
    ممنونم

  11. #50
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array
    آقا سامان متاسفام واسه مشکلی که براتون پیش اومده و منم تقریبا مشکلی شبیه به شما دارم.
    دادگاه مهریه و نفقتون چه زمانی هست؟ تاریخش معلوم شده؟ درخواست اعسار و قسط بندی ندادین؟
    از طریق نفقه نمی تونه درخواست طلاق بکنه و مدعی بشه چندماهه که نفقه ندادین؟
    شما باید شرایط بعد از طلاق رو براش سخت کنی. ازش فرصت بگیری تا بلکه راهی پیدا بشه.


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا پسرا جواب منفی و میپذیرن؟؟؟چرابلد نیستن خانواده دختروراضی کنن!!!!!!
    توسط من او در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 30 شهریور 94, 09:18
  2. چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کرد؟؟؟نظرتون چیه؟
    توسط parvaaz در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 62
    آخرين نوشته: شنبه 03 مرداد 94, 13:35
  3. واقعا من پر توقعم؟؟منو از بزرخ فکری در بیارید لطفا
    توسط unknown144 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: شنبه 08 آذر 93, 17:42
  4. واقعا منو واسه ازدواج میخواد ؟؟؟لطفا راهنمایی فوری میخوام
    توسط ستیلا در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 175
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 آبان 92, 12:20
  5. خبرخوب یا بد؟؟مهریه 110سکه شد
    توسط پاییزان در انجمن حقوق ما...
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 اردیبهشت 91, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.