اولین تاپیکی بود که دیدم مریم 123 نوشته چی را می خوای حفظ کنی؟
کاش پدرها و مهم تر از اون مادرهامون، به دخترهاشون اعتماد به نفس، عزت نفس و جرات بدن.
چقدر یک خانواده می تونند در تربیت دخترشون غقلت کرده باشند که تا این حد فشار را تحمل کنه و کاری نکنه.
نادیا جان،
ایشون دنیای بعد از طلاق را تجربه کرده و امروز این فشارها را تحمل میکنه اما حاضر نیست به اون زمان برگرده.
بین موندن پیش خانواده و خواهش از خواستگار که با من ازدواج کن، دومی را انتخاب کرده.
نمی گم اون مرد مقصر نیست
ولی واقعا زندگی با زنی که خودش را هیچ حساب نمی کنه و التماس می کنه با من ازدواج کن
و خانواده مطمئن و گرمی نداره و ... مرد را (و هر آدمی را) دلزده می کنه.
دوست عزیز،
به نظر من فعلا به جدایی فکر نکن.
یه کم بیشتر از شرایطت اینجا بنویس، شاید بشه راهی پیدا کرد.
همسرت از نظر مالی تامینت می کنه؟ کار می کنی؟ استقلال اقتصادی داری؟
وضعیت ظاهریت به نظر خودت چطور هست؟ چاقی یا لاغری بیش از حد و زننده داری؟ شلخته ای؟ معمولی ای؟
به نظرم بهتره شروع کنی روی خودت کار کردن.
بدون توجه به همسرت و حرفهاش.
اگر یه کم آزادی داشته باشی و همسرت زیاد محدودت نکرده باشه، خیلی کارها می تونی بکنی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)