| دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا
|
|
|
| کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک |
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه |
تشکرشده 2,481 در 570 پست
راستی من یه چیزی یادم رفت بچه های که دانشجوی حاشیه خلیج فارس و فیلیپین و اوکراین و مجارستان و دوبی و هند و حتی گاهی اروپا هستن.....از دخترهای ایرانی اونجا کسی انتخاب نمیکنند یا به ندرک انتخاب میکنند. انگار یه جور عقدست بیان دختر دانشگاه های سراسری این ور بگیرن.من خواستگار که اونجا درس خوندن فراوووووون داشتم که خوب رد کردم.شما هم اصلا تحویلشون نگیر!والا.فکرتم درگیر نکن
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود
جمع دیگه زیادی زنونه شده
جواب شما بصورت اصولی و صحیح نوشته بالاست که برای شما قرار دادم40 موضوع موثر در پيدا كردن شوهر ؟!
مقدمه:
يكم :
هر پسري بر اساس سليقه، طرز نگرش،اعتقادات،وضعيت اقتصادي، احساسات، و تفكر خود به دنبال همسر مي گردد.
دوم :
در بين پسرها هم مثل دختران پراكندگي و تفاوت گسترده اي وجود دارد، يعني هر پسري بر اساس مواردي كه در بند يك برشمرديم ، ديدگاههاي مختلفي براي انتخاب همسر دارد.
سوم:
البته دخترها هم متفاوتند و ايده آلهايشان در زندگي و توقعاتشان از همسرشان متفاوت هست.
چهارم :
با توجه به موارد بالا هر دختري نمي تواند براي هر پسري ايده آل باشد و به عكس
مثلا: براي يك پسر مذهبي ، دختري كه آرايش مي كند و بيرون از منزل مي آيد مطلوب نيست. و براي دختر مذهبي نيز پسري كه با دختران بگو و بخند دارد مطلوب نيست.
حالا بر اساس اين مقدمه من در ذيل با طرح سئوالاتي، مشخصات دختراني كه به راحتي مي توانند خواستگار پيدا كنند را قيد مي كنم. البته اين مشخصات متفاوت و گاه متضاد هم هستند، ليكن چون آقايون هم متفاوت و گاه متضاد يكديگر فكر مي كنند. هر كسي بنا به نگرش و معيارهاي خودش همسر انتخاب مي كند.
نكته مهم و بديهي اينست : آقايوني هم كه مي خواهند مورد توجه خانم ها باشند نياز هست مشخصات مورد نظر خانمها را داشته باشند كه در بعضي موارد مشابه همين فهرست ذيل است.
قبلا گفته بودم كه دختر خانم ها نبايد در قضيه ازدواج منفعل باشند، بلكه بايد فعال و اكتيو باشند، و به جاي اينكه آنها دنبال مرد ايده آل بگردند، اين آقايون باشند كه آرزومند ازدواج با آنها باشند.
دختر خانم ها بر اساس پاسخي كه به سئوالات ذيل مي دهند، مورد توجه گروه هاي خاصي از آقايون جهت ازدواج قرار گيرند. (من براي سهولت، در اينجا پارامتر تاثير گذار زيبايي را ثابت فرض مي گيرم)
1 – آيا دختر خانم تحصيلات دانشگاهي دارد؟
2 – آيا دختر خانم علاوه بر تحصيلات دانشگاهي تخصص و مهارت كاربردي هم در زمينه رشته تحصيلي خود دارد؟
3 - آيا دختر خانم شوخ طبع ، طناز و پرتحرك و پرانرژي است؟
4 – آيا دختر خانم از نظر اقتصادي، شغلي يا در آمدي يا هنري دارد، تا بتواند به اقتصاد خانواده كمك كند؟
5 – آيا خانواده دختر التزام هاي لازم جهت حمايت هاي اقتصادي در موارد خاص به داماد مي دهند؟
6 – آيا دختر خانم تقيدات مذهبي بالايي دارد، و آنچه كه يك پسر مذهبي در نظر دارد رعايت مي كند؟
7 – آيا دختر خانم افكار روشنفكري ، بيانها و استدلالهاي جالب دارد؟
8 – آيا دختر خانم اجتماعي هست؟ به ميهماني ها مي رود؟ به اجتماعات خاص فرهنگي ، فرهنگسراها تشريف مي برند؟
9 – آيا دختر مذهبي در محيط هاي مذهبي ، مجالس سخنراني، ادعيه ، زيارتگاهها، عزاها ، عروسي ها تشريف مي برند؟
10 - آيا دختران در ارتباط با آقا پسرها مهارتهاي متناسب را دارند؟ ( نه تسليم ، نه طرد، نه بي تفاوتي، نه احساسي و ....، بلكه رويكرد عقلاني مناسب نسبت به درخواست ارتباط آقايان= توضيحش مقاله ديگري مي طلبد)
11 - آيا دختران فعاليتهايي چون كلاسهاي آموزشي زبان، كامپيوتر و ... دارند؟ آيا دختران به ورزش و باشگاه علاقه مند هستند و فعاليت مي كنند؟
12 – فعاليت هاي فوق برنامه دختران در انجمن ها ، جلسات، گروهها و .... حساب شده است؟
13 – آيا دختران نسبت به كاهش نااميدي،افسردگي، خشم، بدبيني ، احساساتي انفجاري و ... اقدام موثري انجام داده اند؟
14 – آيا دختران فعاليت هاي هنري دارند؟ فعاليت گلدوزي ، خياطي، نقاشي، موسيقي، آرايشگري و ...؟
15 – آيا دختران وبلاگ فعال و معتدلي دارند؟ آيا به وبلاگ ديگران به طور متعادل سر مي زنند و نظرات منطقي و غير احساسي مي دهند؟
16 – آيا دختران دل و دماغ براي گردش ،سنيما، پارك، تفريح ، موزه و ساير محيطهاي عمومي دارند؟
17 – آيا وجهه دختران در محيط فاميل، همسايگان، محله ، دانشگاه متعادل و قوي هست؟
18 – آيا دختران از طريق دوستانشان ، فاميلشان سعي مي كنند پسران مناسب را بررسي كنند و تمايلات خود را در خصوص موارد مناسب به مرتبطين پسر بگويند؟
19 - آيا دختران وضعيت ظاهري خود را اعم از لباس ،كفش ، كيف و پوشش خود را تميز و مرتب حفظ مي كنند؟ تا چه اندازه سليقه به خرج مي دهند؟ آيا به سادگي بيشتر اهميت مي دهند يا به تجمل؟
20 - ميزان آموخته هاي دختران در زمينه هاي مذهبي ، روانشناسي، سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، جامعه شناسي و تجربه هاي فردي آنها در هر مورد چقدر است؟ و آيا سعي مي كنند در زمينه هاي مختلف به روز باشند؟
21 - آيا دختران توجه دارند هر پسري ، مادر دارد،خواهر دارد و وابستگاني كه مي توانند بالقوه پلي براي همسرگزيني باشند؟
22 – آيا دختران در فعاليت هاي مدرسه و دانشگاه سهم رهبري و ليدري دارند؟ آيا اجتماعي هستند؟ آيا داوطلبانه وظايفي را در كلاسها به عهده مي گيرند؟ كنفرانس مي دهند؟
23 – دختران در محيط منزل تا چه ميزان در فعاليتها خانه كمك مي كنند؟ به هنگام ميهماني ها چقدر پرجنب وجوش هستند؟ آيا براي كمك به ديگران پيشقدم هستند؟ آيا پختگي لازم در انجام وظايف را مي توان در حركات آنها ديد؟
24 – دختران چقدر شعر حفظند؟ چقدر متن ادبي بلد هستند؟ چقدر ارائه نظر مي كنند؟ و چه ميزان اعتماد به نفس خود را به ديگران ديكته مي كنند؟
25 – متانت ، افتادگي ، صبوري و نجابت دختران در ارتباط با ديگران چگونه تبلور مي كند؟
26 – نوع راه رفتن دختران در محيط هاي عمومي چگونه است؟ آيا آرام و متين حركت مي كنند؟ آيا تند و با انرژي حركت مي كنند؟ آيا بي هدف و با تاني حركت مي كنند؟ آيا با حالتي قوز كرده و و گامهاي خسته حركت مي كنند؟ آيا هنگام حركت نگاهشان همه جا در حركت هست؟ آيا عمق و صلابت نگاهشان ثابت و نا مشخص هست؟
27 - رابطه دختران با مادران ، پدران ،برادران و خواهران و دوستانشان چگونه است؟ آيا همواره بستگان دختران از آنها به خاطر خوب بودنشان تعريف مي كنند؟ آيا هر وقت ياد دختر يا خواهرشان مي افتند، براي او آرزوي بهترين ها را مي كنند و در جمع و خلوت خدا را به اين خاطر شكر مي كنند؟
28 – دختران تا چه اندازه ذاتا اصيل هستند و رفتارهايشان خالص هست و در خلوت و خانواده هم همان كارهايي را مي كنند كه در جمع و گروه انجام مي دهند؟
29 – دختران چقدر در كنترل خشم، پرخاشگري ، غم، نگراني، اضطراب و ... موفق بوده اند و شخصيت با ثباتي از خود را به نمايش گذاشته اند؟
30 – دختران تا چه ميزان در كارهاي عام المنفعه شركت مي كنند؟ به عيادت بيماران مي روند؟ به خانه سالمندان سر مي زنند؟ به ايتام كمك مي كنند؟ يا .....
31 – دختران تا چه اندازه خود را از دسترسي غير مجاز پسران حفظ كرده اند؟ و نگران فاش شدن ارتباطات قبلي خود نيستند؟ و تا چه اندازه مي توانند پاك بودن خود را به عنوان يك قدرت و اعتماد به نفس با خود همراه داشته باشند؟
32 – دختران تا چه اندازه در كسب مهارتهاي ارتباطي، مهارتهاي زندگي و شناخت ابعاد خانواده تلاش كرده اند؟
33 – دختران تا چه اندازه صبور و اميدوار بوده و جهت انتخاب همسر خويشتندار بوده اند و عجله نكرده اند؟
34 – دختران تا چه اندازه براي يافتن همسر مناسب با متخصصين روانشناس و مشاوران خانواه صبحت كرده اند و برنامه ريخته اند؟
35 – دختران تا چه ميزان در جلسات خواستگاري به اين موضوع اشاره كرده اند كه از نظر اقتصادي كم توقع اند، و از نظر مالي مي توانند كمك كنند؟ يا نگراني هاي احتمالي همسر آينده اشان را در زمينه هاي مختلف كم كنند(بر اساس توانمندي هاي فردي كه دارند)؟
36 – دختران چقدر مهارت دارند تا ازدواج را به سنين بالا حواله نكنند؟ آيا دختران تحصيلات، شغل و ... را بر انتخاب همسر ترجيح مي دهند؟
37 – آيا دختران توقعاتشان از همسر آينده واقعي هست و به راحتي مي توانند دست به انتخاب بزنند؟ آيا دختران با كمال گرايي ، پسران را به هر بهانه اي رد نمي كنند؟
38 – آيا دختران تحت تاثير محيط و مقايسه هايي كه با ساير دختران دارند، براي شوهر احتمالي خود هر روز يك خصوصيت جديد در نظر نمي گيرند؟
39 – آيا دختران خود را « حتي بدون داشتن همسر» مي توانند به عنوان يك انسان كامل بپذيرند و از زندگي لذت ببرند، يا همه زندگي خود را خلاصه كرده اند در شخص ديگري به نام همسر؟
40 - آيا دختران در انتخاب همسر به مبدا آفرينش اعتقاد دارند و با توكل به او به راحتي اقدام مي كنند، يا بار اضطراب همه انتخاب را به صورت مضاعف بر دوش خود حس مي كنند؟
دقت كنيد بعضي خصلتها مي توانند ساير خصوصيات آدمي را وتو كنند.
بعضي اين خصلتها بايد با هم هارموني داشته باشد.
مثلا اگر شما فردي در قواره مذهبي باشيد، اهل دعا و نماز باشيد، مسلما خواستگاراني از اين طيف جذب خواهيد كرد. حالا اگر در مورد حجاب متفاوت باشيد. يا در مورد حقوق زنان پيرو فيمنيست ها باشيد آنگاه همه آن خواستگاران مي پرند و از طرفي خواستگاران روشنفكر و غير ديني هم به خاطر اعتقادات شما مثلا نماز جماعت و دعا و ذكر و ... جذب نمي شوند.
لذا هارموني و هماهنگي خصوصيات شخصيتي اتون بايد دو سازگاري داشته باشه.
سازگاري دروني
سازگراري بيروني.
سازگاري دروني:
يعني نبايد دو انگار ه متفاوت داشته باشيد كه با هم ناسازگار باشند. مثلا بخشي مذهبي باشي، بخشي غير مذهبي فكر كنيد.
سازگاري بيروني:
يعني نبايد آنچه به دل و فكر داريد را در عمل متفاوت بروز دهيد.
نمي توانيد هم معتقد به مذهب و حجاب باشيد و هم مثلا در پارتي هاي مختلط هم حضور پيدا كنيد.
ولی نظر خودم
1.این معضل فقط مختص به ایران نیست جهانیه
2.کمبود شغل و گرانی مسکن و تفریحات جدید و بی مسئولیت تر شدن آقایون و خرج های اضافی و سنت های غلط و مهریه بالا و درصد بالای طلاق و خواسته های زیاد دختران و.......
دلایل زیاده ولی پسر خوب توی این مملکت زیاده همینطور دختر خوب فقط میشه دعا کرد یعنی من یکی که فقط همین کار از دستم برمیاد صبح ها دعا میکنم ایشالله بهتر بشه و صلوات میفرستم واقعا جوانهای مملکت ما مظلوم هستند و گناه دارن
قانون راز اونجور یهم که میگن تاثیری نداره یعنی در اون حدش نیست اگر اینجوری وبد 90% مردهای ایرانی با آنجلینا جولی و نیکول کیدم و کامرون دیاز ازدواج میکردنخدایی مردهای ایرونی خیلی اعتماد بنفس بالایی دارن
هرچی خدا بخواد همان میشه شما هم از مقاله همدردی استفاده کن دعا هم فراموش نشه ولی برنامه ریزی درست کن برای زندگیت بخدا ازدواج و شوهر همچینم که فکر میکنین خوب و عالی نیست هرچیزی بوقتش هرچی قسمت بشه که ایشالله خوبش قسمت شما و همه دختر پسرها بشه الهی آمین
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
ویرایش توسط khaleghezey : جمعه 08 اسفند 93 در ساعت 14:43
anisa (چهارشنبه 20 اسفند 93), بانوی آفتاب (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 832 در 244 پست
به نظر منم قانون جذب تو ازدواج جواب نمی ده..اخه توی این زمیته فقط خودت نیستی 100 تا علل دیگه هم نقش دارن..
به نظر منم به درست برس و روی این زمینه زوم نکن چون تاثیرش برعکسه..
راستش منم تا 2 سال اول دانشگاه اصن هیچ موقعیتی برام پیش نیومده بود با اینکه قصد ازدواجم نداشتم ولی خیلی اعتماد به نفسم پایین اومده بود که چرا با اینکه موقعیتم از دوستام بهتره حتی 1 موردم پیش نیومده..
ولی همین فکرها باعث شد حتی یک ترم تا نزدیک مشروطی هم رفتم ..بعدش دیگه بی خیال شدم و اصن یادم رفت.باورت میشه از ترم بعد همین طوری موقعیت پیش می یومد که اصن
فکرشم نمی کردم(اینقد حرص خوردم از خودم که چقد الکی فکرمو مشغول کرده بودم
اینو می خوام بگم که کلا باید ذهنتو اروم کنی تا هر وقت صلاحت بشه خودش اتفاق می افته
anisa (چهارشنبه 20 اسفند 93), khaleghezey (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 552 در 189 پست
مساله اینه که شرایط تاپ تعریفش برای خیلی از آقایون 180 درجه فرق داره با تعریف خانمها.نوشته اصلی توسط abi.bikaran
اگه راهی پیدا کردی به ما هم بگو ؟ برای منم سوال شده بعضی دخترا اینقدر خواستگار دارن که تو انتخاب میمونن با وجوود اینکه شرایط تاپی ندارن خیلیاشون اصلا عرضه اداره خودشون هم ندارن چه برسه زندگی مشترک ولی کلی طرفدار دارن واز اقبال بلندشون به یه مورد خوب هم ازدواج میکنن.بعضیا هم با اینکه هیچی کم ندارن هیچکی بهشون نگاه نمیکنه چه برسه پیشنها ازدواج بده
همون خانمهایی که شما اشاره کردین که خواستگارای خیلی زیادی داشتن و دستشون برای انتخاب باز بوده (که البته معمولا بعد از ازدواج هم زندگی های بسیار موفق و شیرینی رو تجربه میکنن و شوهرهاشون حاضرن برای خوشحال کردنشون از همه چیزشون بگذرن)، بزرگترین داشته هاشون، همون نداشته هاشون از نظر همجنسهای مجردشونه. به همین علته که این موفقیت اونها در انتخاب شدن و البته در زندگی مشترکشون از نظر بقیه خانمها عجیبه ولی از نظر خیلی از آقایون بدیهیه.
این نداشته ها هر چیزی غیر از زیبایی رو میتونه شامل بشه مثل تحصیلات بالا، شغل خوب، درآمد خوب، خانواده پولدار و حتی همون به قول شما نداشتن عرضه اداره خود. توضیحش هم زیاد سخت نیست ولی شاید توجیهش برای بعضی از خانمها سخت باشه که اتفاقا همسران تحصیل کرده و پولدار همین خانمها هستن که حاضرن برای کسب رضایت خانمشون از جان مایه بگذارن نه همسران اون خانمهای از نظر اجتماعی با کمالات و موفق.
در آخر اینکه همونطور که دیدین در جمله اول همه آقایون رو جمع نبستم، چون به هر حال مواردی متفاوت هم پیدا میشن ولی درصد آماریشون رو میشه از مقایسه وضعیت تاهل و تجرد خانمهای از نظر همجنسهاشون موفق و با کمالات، با خانمهای از نظر همجنسهاشون ناموفق و بی عرضه، پیدا کرد.
راه حل "عملی" هم برای این قضیه به ذهنم نمیرسه ولی توصیه ای که به نظرم مفیده اینه که این خانمها به توجیه هایی که معمولا مشاورها میکنن و در فضاهای مجازی هم از طرف دیگر خانمها بهشون میشه، دل بدن و از این توجیه ها به عنوان مخدر هایی برای فراموشی این مشکل بهره ببرن. توجیه هایی مثل اینکه شما باید اول خودت رو دوست داشته باشی و عاشق خودت و موفقیت های تحصیلی و شغلی خودت باشی تا یک نفر دیگه هم بتونه عاشقت بشه، یا اینکه با این موفقیتهای شما اگر مردی شما رو نخواست یعنی اصلا مرد لایقی نبوده و مردهای لایق و آدم حسابی فقط دنبال دخترهای از نظر تحصیلی و شغلی موفق میگردن و ... جملاتی از این قبیل که اگر زیاد تکرار کنید بعد از مدتی اعتقادتان خواهد شد و اثر مثبتی پیدا خواهند کرد.
تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.
"بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"
ویرایش توسط اثر راشومون : جمعه 08 اسفند 93 در ساعت 18:59
تشکرشده 109 در 32 پست
سلام
دخترها از نبودن خواستگار گله می کنن ولی وقتی هم کسی میاد سخت می گیرند.
اگه یه پسر تو سن پایین بیاد میگن از نظر مالی ضعیف هستی و نمی تونی زندگی رو بچرخونی.
برای اینکه پسری دستش به دهنش برسه زمان لازمه تازه اگه زرنگ باشه بتونه شغل ثابتی گیر بیاره.
اون موقع هم سنش بالا میره و موهاش میریزه و اون موقع هم دخترها نمی پسندنش.
میگن اختلاف سن داریم!
واقعا خانم هایی که میگن کسی نمیاد آیا این افراد رو میپذیرند؟!!
khaleghezey (شنبه 09 اسفند 93), milad.mehr (شنبه 09 اسفند 93), فدایی یار (جمعه 08 اسفند 93), نادیا-7777 (شنبه 09 اسفند 93), بانوی آفتاب (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
خوب یه چیزایی هست درست درنمیاد با خواسته ات
مثلا
موانع ذهنی- ببین چی هست مانع تو و ازدواج
مثلا من فکر می کردم باید بتونم خودمو تنهایی کاملا اداره کنم اونم با اطمینان. یعنی یه جور شغلی داشته باشم که مطمن باشم همیشه هست و درامد معقولی که بتونم تنهایی به طور کامل خودم رو ساپورت کنم. بعد می تونم ازدواج کنم. خوب این یه مانع بزرگه. موانع و ترس های زیادی داشتم و دارم. اینها هر کدومشون مانع بین من و ازدواج هستند و بودند.
یا مثلا ممکنه کاری که می کنی با چیزی که می خوای جور نیست. شبیه اینکه به زور می خوای یه پیچ و مهره ای به هم چفت کنی که نمیشه. مثلا شما خیلی مذهبی هستی. رفتی خارج درس می خونی. شوهر هم فقط ایرانی می خوای اونم حتما مذهبی. و می خوای هم خود پسر بیاد سمتت.. ببین تعداد پسرایرانی های مذهبی در خارج خوب کمتر از ایرانه. بعدش هم یه مذهبی اونم کم سن و سال فکر می کنم بیشتر ترجیح بده مامانش براش انتخاب کنه همسر. یعنی شما علاوه بر رعایت مواردی برای جذب پسرها باید رفتارات خوب باشه که خانم ها و دختر ها رو هم جذب کنی تا اونا برات معرف بشن.
مورد دیگه اینکه قانون جذب نمی دونم هست یا نیست اما شما بهش اطمینان نداری. و تا وقتی که با همه ی قلبت به قانون جذب اطمینان نداشته باشی واست کار نمی کنه. ... حداقل نتیجه ی اعتقاد به قانون جذب این می شه که ارامش داری و شادی
در مورد رفتارت. احتمالا این کلافگی و عجله ات برای ازدواج در رفتارت هم مشهود هست. بی اینکه خودت بدونی. خوب انقدر کلافه نباش. تو کار درست رو بکن. به خودت برس اما ارامش درونت هم درست کن.
یه چیز دیگه. ازدواج یه جور تعهد دایمیه. من که دخترم می ترسم از این تعهد و مسوولیت چه برسه به یک پسر. پایه ی این تعهد اعتماد باید باشه به نظر من. یعنی باید قابل اعتماد بود. این دخترایی هم که زیاد خواستگار دارن احتمالا خانواده هاشون طوری هستن که برای پسر و خانواده ی پسر قابل اعتمادن.
اینابه نظرم میاد. ممکنه مفید هم نباشه برات چون خودم مجردم. اما موفق باشی
ida bahrami (شنبه 09 اسفند 93), khaleghezey (شنبه 09 اسفند 93), کیت کت (جمعه 08 اسفند 93), بانوی آفتاب (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 1,784 در 580 پست
سلام. من با حجم زیادی از حرفهای اقای راشومون عزیز موافقم.
فقط از دید خودم فکر میکنم چند خطای شناختی هم دارند که بنظر من بهتر هست برطرف بشه ( با توجه به تاپیک قبلیشون و من حس میکنم تا حدی ریشه در عدم شناخت خانمها هم داره. همون قدر که شناخت خانمها از اقایون موثر هست قطعا شناخت اقایون از خانمها هم بی تاثیر نیست. پاسخی را اماده کردم اما چون دیدم شاید جای بحث اینجا نباشه از ارسالش امتناع کردم . ولی خب من حرفم رو نزنم نمیشه
فقط این رو بگم
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی (= اثر راشومون)( البته این شعر خ غلو داره همون طور که گفتم تا بیشتر حرفهای شما موافقم )
اما استارتر عزیز. باید ببینی وزن ازدواج و تحصیلت در خارج از کشور چقدر برایت مهم هست. باید خودت را بیشتر بشناسی . بله امکان تجرد شما بالا می رود. چند وقت پیش دقیقا یکی از دوستان من به همین دلیل انصراف دادند و امدن ایران و سریع ازدواج کردن :)
مجرد ماندن تبعات بسیار زیادی دارد.( هر چند من فکر میکنم که شما دیگه خ بیش از حد نگرانی 23 سنی نیست) و اولویت غالب خانمها خانواده شان هست. خانمی خودش را موفق میداند که ازدواج خوبی داشته باشد ( یوقتایی از این خلقتمون گله مند میشم
اما نکته بعد سعی کنین نگاهتان به ازدواج را تعدیل کنین. چون بارها و بارها دیده ام که خ ا زخانمها بعد از ازدواج انقدرها که فکر میکردن خبری نبوده
اگر اقای اثر راشومون به خانمها توصیه میشه خودشون را بیشتر دوست بدارند بخاطر اینکه دیگه خ غرق می شوند در همسرشون. متاسفانه برخی از همسران گرامی هم که خوب بلدند چطور اذیت کنند. در ضمن دوست نداشتن خود تبعات سنگینی داره و ممکنه از شدت فشار طعمه ای بشوند در دام کسانی که مهربانی فقط تا نوک زبانشون نفوذ کرده !
اگر این خانم همین قدر فوکوس داشته باشند روی ازدواج نکردنشان در اینده اگر ازدواج نکنند خ اذیت می شوند و اعتماد بنفسشون خ اسیب میبینه حتی اگر ازدواج کنند و باز ان شخصی که می خواهند نباشد باز اسیب میبینند خدایی این همه اسیب به خاطر مردها
البته من دیگه چشم تجرد رو دراوردم (33 ام) و فکر نمیکنم خ مناسب برای پاسخگویی به شما باشم
ان شالله به زودی زود ازدواج کنی و خوشبخت باشی .
یاد خانم بی دل بخیر
میگفتن کاربرای این سایت دو دسته اند
یعده از نداشتن نیمه گمشده سر به کوچه و خیابون گداشتند
یعده هم دقیقا از دست همون نیمه سر به کوچه و بیابون و .. گداشتن :)))))
نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
"کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".فریدریش هایلر، نیایش، ص 331
ویرایش توسط مهرااد : جمعه 08 اسفند 93 در ساعت 21:28
(آسمانی آبی) (جمعه 08 اسفند 93), khaleghezey (شنبه 09 اسفند 93), من راضیه هستم (سه شنبه 26 اسفند 93), اقای نجار (شنبه 09 اسفند 93), اثر راشومون (جمعه 08 اسفند 93), بانوی آفتاب (شنبه 09 اسفند 93), شکوه (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 10,023 در 2,339 پست
دوست عزیز سلام
چقدر جالب صحبتهای دوستان مجرد....
و چقدر دنیا عجیبه
وقتی مجردیم خودمونو به در و دیوار میزنیم تا ازدواج کنیم..همه کار میکنیم....وقتی با عجله وشتاب ازدواج میکنیم خودمون به در و یوار میزنیم که جدا شیم...!!!
البته این دوست ما اشاره نکرد چند سالشه....
اما ازدواج هرکسی در یک سنی صورت میگیره.به قول یک روانپزشک میگفت اون کسی که بخواد بیاد میاد.اگر تا الان نیامده یعنی وقتش نرسیده.
چند شب پیش فال حافظ گرفتم توش نوشته بود حریصانه دنبال چیزی بودن به منزله فراری دادنشه ....دقیقا برعکس این قانون جذب !!
یکی از اقوام ما در 18 سالگی ازدواج کرد و انچنان عروسی و نامزدی و بریز و بپاشی راه انداخت که نصف تهران از ترافیک کاروانش و ....بسته شد !
همین ده روز پیش هم بچه دار شد ( الان 20 سالشه).دختر خاصی هم نبود.همه از دور فکر میکردن این دختر دیگه چی میخواد و چقدر خوشبخته و ....اما اخیرا خودش چیزهایی از زندگیش میگه که ادم مو به تنش سیخ میشه.
دخترای مجرد فکر میکنن همه چیز ازدواجه....اما فکر نمیکنن وقتی مجردن یک مشکل دارن و اونم اینه که شوهر ندارن اما وقتی ازدواج میکنن هزاران مسئله جدید براشون ایجاد میشه.
من به شخصه هرکسی رو که دیدم در امر ازدواج پافشاری کرده ، بدبختیش رو هم دیدم.
برای هرکسی تو این دنیا یک چیزی در زمان مقرری رخ میده.حالا ما مذهبیا میگیم خواست و اراده خدا و کسانی ک قبول ندارن میگن شانس.
مثلا اینطور مقرر شده که خانوم ایکس در سن 32 سالگی ازدواج کنه.حالا این خانوم اگر خودش رو هم بکشه نمیتونه زودتر از این ازدواج کنه.اگر همه چیز رو به خدا بسپرید و بهش از ته دل بگید:
من چیز بدی نمیخوام.همسر حلال و شرعی میخوام.همدم میخوام.از تو کمک میخوام که دستمو بگیری.نمیدونم خیر و صلاحم چیه ولی از تو میخوام که زودتر خونه دل منو با فرستادن یک همسر واقعی روشن کنی و اگر هم فعلا وقتش نیست به من ارامش بده تا عدم حضورش رو تحمل کنم.چرا که من راضی ام به رضای تو.
باورکنید در این زمینه توسل به ائمه خیلی کمک میکنه.اما نه اینکه مدام خواسته مون رو بگیم.به اونا باید اعتماد کنید.
نگران نباش دوست خوبم.باور کن اشنالله بعد از پیدا کردن یک همسر خوب به این روزهات میخندی.
به امید اینکه همه مجردا چه دختر و چه پسر خوشبخت و عاقبت به خیر بشن و نیمه های گمشدشون رو پیدا کنن.الهی امین
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
bkaf38 (شنبه 16 اسفند 93), khaleghezey (شنبه 09 اسفند 93), کیت کت (شنبه 09 اسفند 93), واحد (شنبه 09 اسفند 93), نادیا-7777 (شنبه 09 اسفند 93), من راضیه هستم (سه شنبه 26 اسفند 93), بانوی آفتاب (شنبه 09 اسفند 93)
تشکرشده 404 در 152 پست
سلام.
چقدر دوست دارم تو این بحث شرکت کنم قول دادم اما یه پست که اشکال نداره.
در واقع عجله ی این جوری برای ازدواج نشان دهنده ی چیزیه تو عمق وجود شما.
فقط اینو میگم که امکان داره حتی اگه کسی هم سمتت اومد و تو رو خواست ممکنه فراریش بدی. سعی کن آروم باشی و کارهای منطقی انجام بدی . شد شد نشدم نشد.
خانمم با توکل بیجا به خدا فقط خودتو از وجودش محروم میکنی. توکل به خدا یه چیز دیگه است و اصرار کودک درون و داد و هوارش و یه لنگه پا وایسادن که من اینو میخوام که میخوام یه چیز
دیگه. سعی کن مسیر توکلت رو منطقی کنی. میدونم گفتی دارم تمام تلاشمو میکنم اما مطمئنی تلاشت درسته؟ مطمئنی کاری رو اشتباه انجام نمیدی؟
این دنیا یه سیستم مشخص داره. اجتماع داره و هر اجتماع یه فرهنگ.
هر وقت تونستی طبق فرهنگ خودت زندگی کنی حتی اگه مزخرف باشه و قبولش بسیار سخت اونچه که به نظر عاقلانه میاد در ظاهر پیروی از اونه. سعی کن زیاد گله گذاری نکنی و به گله
ها زیاد توجه نکن. فقط در صورتی که احساس میکنی تنها تویی که این مشکل رو داری گوش دادن به گله های هم نوعانت تو رو به سمت آرامش اولیه برای امید هدایت میکنه وگرنه آتیش زیر
خاکستره.
ما پدران و مادران 30 سال بعد هستیم که میخوایم برای دخترمون یا پسرمون همسر انتخاب کنیم الان حق نداریم تغییری ایجاد کنیم چون نمیشه. اونچه که مسلمه اینه خانواده ی همسر ما
الان تو دو سه دهه قبل تر از ما زندگی میکنن و تفکرشون مال اون موقع اس. اگه ازدواج سنتی مد نظره باید مطابق با نظر بزرگترهات باشی. پس اعتراض بیخود ممنوع.
موقع انتخاب برای ازدواج اصولا به خاطر اینکه سطح استرس بالا میره ضمیر ناخودآگاه هر فردی که ریشه در تفکرات عمیق پدر و مادرش داره نقش فراونی تو انتخاب بازی میکنه. بنابراین تعجب
نداره که پسری مطابق معیارهای مادرش و عمه اش و خاله اش و هر آنکه رو این ضمیر ناخودآگاه اثر گذاشته تصمیم میگیره.
دوستی ها باد هواست. اونجا هر فرد تو حالت طبیعی خودشه اما ازدواج یه تغییر مهمه بنابراین اینجا جاییه برای حضور واقعی نقاط تاریک ذهن هر آدم.
اونچه که تو ذهن من و تو نقش بسته فرهنگ ایرانیه که اکثرا تو زمان ازدواج رو معیارامون بسیار تاثیرگذاره. البته رو همه نه. خیلی ها خودشون از این حصار رها میکنن و میشن روشن فکر که
اون هم جای بحث داره که انتخابش به کدام سمت میره و معیارش کی رو برای همسر بودن مورد انتخاب قرار میده.
این چیزا که نوشتم یه تحلیل غیر خطی بود برای اینکه من و تو متوجه باشیم که معیارهای واقعی انتخاب شدن برای همسری تو کجا قرار میگیره. چه پسر چه دختر.
پس در کل نتیجه میگیریم که اونچه درسته از نظر فرهنگ عمومی رو انجام بدیم و خیالمون رو راحت کنیم چون این تلاش درسته.
شاید لازم باشه برگردی ایران. بستگی به معیارهای خودت داره. ولی اونچه که مسلمه اینه که تو فرهنگ ایرانی به عنوان یه دختر حق نداری برای ازدواج التماس کنی. سرتو بالا بگیر و فکر کن
که چی درسته و چی رو اضطراب بهت تحمیل میکنه. با عزت بودن و حفظ احترام خودت مهمه. با هر کسی گرم نگیر و با هر کسی دردودل نکن و به هر کسی نگو که منتظر ازدواجی. همه
میدونن که همه میخوان ازدواج کنن. سعی کن تو کلامت کمی سیاست هم داشته باشی و یکم محافظه کارانه تر برخورد کن تا از اون ور بوم نیوفتی. پسرا تو فرهنگ ایرانی متاسفانه از
دخترایی که دنبال ازدواجن خوششون نمیاد. دنبال دختری ان که خودشون دلشو به دست بیارن. در واقع میخواستم مودبانه بگم آویزون نباش
موفق باشی.
تشکرشده 183 در 65 پست
از همه ی دوستان گلم برای نظرهای خوب و آموزنده شان ممنونم.
میدونین ؟ شاید شما درست میگین این موضوع برعکس همه چیز, موضوعیه که کمتر باید براش تلاش کرد تا بیش تر به دستش آورد! درست میگین و من هم آگاهم که ازدواج قرار نیست که حتما عامل خوشبختی باشه. اما من چون بعد اتمام درسم برمیگردم (خانوادم ایرانن اصن) ایران و متاسفانه این حقیقت داره که زندگی برای دختران مجرد سن بالا سختر هست و نگاه جامعه خوب نیست به این قضیه, میخواستم نهایت تلاشم رو کنم برای پیشگیری این موضوع, البته با یک ازدواج خوب.
فدایی یار عزیز منظورم از ایرانی های اینجا, ایرانی های این کشوری هست که برای خوندن ارشد اومدم توش
ای بابا کیت کت عزیز, خب منم دختر ایرانی مقیم اینجا نیستم که, تازه اومدم. کارشناسیم رو تو دانشگاه دولتی بودم, اون موقع هم خبری نبود! با کلی دوندگی و زحمت بورسیه گرفتم برای ارشد. والا به خدا! اصن نباید تحویل گرفت این آدم هایی که بهانه ی بیخود دارند.
آقا امیر, به نظرم نباید اینطور گفت که دخترها سخت میگیرن. چون واقعا همه این طور نیستن. من 23 سالمه اما راستش اینقدر از این موضوع کم بود خواستگار و پسر خوب که همه جا مطرح هست و حتی دربارش جک هم میسازن ( البته خیلی کار اشتباهی هست این موضوع و اصن یه جور دارن جا میندازن که دخترها موندن و باید برخورد شه) , چشمم ترسیده که به خودم قول دادم اولین خواستگار هم فرهنگم که خودش و خانوادش سالم باشند بدون سخت گیری های دیگه تو زمینه های دیگه قبول کنم. راستش خودم رو این طور راضی کردم که اگر اخلاقش خوب باشه, چون تجربه ی قبلی در ارتباط نزدیک و صمیمی با جنس مخالف ندارم سریع میتونم بهش دلبسته هم بشم و با هم زندگی رو بسازیم. درسته به نظرتون؟
مهراد عزیز, شما درست میگیم. راستش من هم یک مدت به این فکر میکردم که قید این موقعیت رو بزنم و برگردم اما بعد دیدم که با کلی زحمت به دستش آوردم و خانوادم هم از این موضوع خوشحال بودند و بعلاوه پشتوانه ای برای به دست آوردن شغل و درآمد بهتر و دکترام میشه, برای همین ترجیح دادم که حفظش کنم و نهایت استفاده رو ازش ببرم و به محض اتمام ارشد برگردم و اگر هنوز مجرد بودم جدی تر برای ازدواج تلاش کنم.
مریم عزیز, واقعا قسمت وجود داره؟ یعنی وقت و طرف ازدواج هر کس از قبل مشخص شده؟
جایی خوندم که قسمت وجود داره اما ممکنه که دختر با سخت گیری های بی مورد از دستش داده باشه. میدونی چی فکر میکنم؟ فکر میکنم که اگر این طوره, این برای پسرها هم صدق میکنه. این اقایونی که با وجود هم کفو بودن و مناسب بودن دختری به بهونه های الکی نادیده اش میگیرن هم درواقع قسمت خوشبخت شدنشون رو از دست میدن. شاید چون پسرن و دستشون بازه برای خواستگاری رفتن, در آخر موفق به ازدواج بشن, اما به اندازه ای که میتونستن خوشبخت باشن, نمیشن. درسته ؟ قسمت این طوریه؟
شکوه عزیز, چشم. اصرار نمیکنم دیگه اصن. شد شد, نشد هم که نشد.
بازم ممنون از همه.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)