سحر جان باید بتونی اینو درک کنی تا نتونی خودت رو جای اونها بگذاری نمیتونی شرایط رو درک کنی . شما از رفتار زشت اونها ناراحت میشی چون فکر میکنی رفتارشون به خاطر شماست در صورتی که برادرشون با هر کس دیگری هم ازدواج میکرد رفتار اونها همین بود . اونها با شما مشکل ندارند بلکه با طرز فکر خودشون مشکل دارند . زمانی که یکی از اعضای خانواده از لحاظ تحصیلی یا اقتصادی فرد موفقی از اب در میاد توقع دیگر اعضای خانواده بالا میره و فکر میکنند چون داره باید به ما هم بده . درسته که خانواده در موفقیت و پیشرفت فرد موثرند و سهم دارند ولی این دلیل نمیشه که کل زندگیش رو وقف اونها بکنه و به خودش اصلا فکر نکنه . ولی این دیدگاه غلط در خانواده باعث میشه که اونها بیشتر از حد معمول خودشون رو صاحب حق بدونند تا اونجا که ممکنه حق ازدواج کردن هم به ایشون ندهند . حرفی که خواهر شوهرتون زده بود رو در نظر بگیرید . این از خباثت ایشون نیست این فقط از طرز فکر غلط ایشونه که فکر میکنه چون برادرش درامد خوبی داره باید ایشون رو هم از این درامد بهره مند میکرد . و فکر میکنه اگر ایشون ازدواج نمیکرد حتما این اتفاق می افتاد . وقتی پسر خانواده ازدواج کرد زندگی خودش هم هزینه هایی داره که براش در اولویت اوله . قبول این شرایط در مراحل اولیه براشون سخته و عروس رو مسبب این کار میدونند . و نمیتونند درک کنند که چیزی که ازارشون میده طرز فکر غلطشونه نه عروس . این عروس هم نمیشد یه عروس دیگه . تا ابد قرار نبود پسرشون دستگاه خودپردازشون باشه .
شما نمیتونید این طرز فکر رو از ذهن اونها خارج کنید ولی میتونید با درک اونها ذهنتون رو از درگیری خارج کنید . در این بین همسر شما تقصیری نداره . قبول کنید که اون بیشتر از شما رنج میکشه . اگر خودتون رو جای ایشون بگذارید متوجه میشید که وقتی فرد از خانواده ای که انتظار محبت داره به جای محبت بی محبتی ببینه چقدر زجر میکشه . حتی از اینکه دیگه نمیتونه احتیاجات خانواده اش رو تامین کنه ممکنه عذاب وجدان داشته باشه . اگر بی محبتی شما هم به اون اضافه بشه دیگه این بنده خدا چکار کنه ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)