نوشته اصلی توسط
farnaz35
ممنون دوستان. در جواب اون دوستمون: مسلما وقتی بی توقع باشم و شوهرم وظیفه خودش انجام بده غافل گیر میشم و بهتره.
واقعا نمیدونم چی بگم چند روزه احساس ناراحتی میکنم دوستام میبینم از زندگیاشون تعریف می کنن سرخورده میشم. حقیقتا من دوست دارم شوهرم یک کاری بکنه من خوشحال بشم احساس میکنم زندگیم خیلی عادی شده. دوست دارم یک توجهی بهم نشون بده مثلا دوست دارم وقتی میریم بیرون بگی خانم چی لازم داری یا بهم پولی بده یا اینکه غافلگیرم کنه یک هدیه بدون که متوجه شم برام بخره. مهم ارزش معنوی هدیه است نه ارزش مادی. اما شوهرم از این جور کارا نمیکنه و زندگیمون عادی شده ما نهایتا دو روز در هفته بیشتر با هم نیستیم. هر کاری که میکنه هر چیز بخاد بخره باید خانوادش در جریان باشن . بیرون هم که بریم فقط چی بشه که خوراکی برام بخره.مگر نه به جز عیدهای خاص مثل نوروز،شب چله و تولد ، در حالت عادی چیزی برام نمیخره. واقعا از این شرایط ناراحتم. اوایل بهش میگفتم اینو میخام برام بخر میگفت ندارم خانوادت بخرن از این برخورداش ناراحت میشدم چندین بار با هم دعوا کردیم سر اینجو مسایل مادی. جدیدا دیگه به روش نمیارم که اینو بگیر. دیگه براش عادی شده و من هم دیگه روم نمیشه خودم کوچیک کنم. دیگه غرورم اجازه نمیده خودم کوچیک کنم
اما چیکار کنم تو دلم میمونه وقتی بقیه میان از زندگیشون میگن با شوهرم رفتیم بازار اینا برام خریده خوب منم ادمم دیگه. غصه میخورم. یکبار غیر مستقیم گفتم تو اگه چیز کوچیک هم برام بگیری خوشحال میشم بهم میگه باید دو طرفه باشه. میگه احترام دو طرفه است.
بله درسته عنوان پست را گذاشتم راهنمایی فوری دلم خیلی پر بود . نتونستم خودم خالی کنم
گاهی اوقات میشه که لحنش خیلی بهم برمیخوره. لحن برخوردش بده و من همون جا ناراحت میشم و متوجه ناراحتی من میشه و ازم معذرت خاهی میکنه اما وقتی یاد حرفاش میفتم بیشتر اعصابم خورد میشه چرا گاهی اوقات هرچی میخاد میگه بعدش میگه کارم قبول دارم اشتباهه.من وقتی چیزی بگ که دلم بشکنه من تلافی نمیکنم و در پاسخش یک جواب دندون شکن نمیدم نهایتا میزنم زیر گریه. از این زندگی عادی خسته شدم. از طرفی شوهرم فوق العاده دهن بینه همه چی رو واسه خانوادش تعریف میکنه خانوادش بهش یاد میدن. یکبار فقط یادمه یک چیز برام خرید و گفت به خانوادم چیزی نگو . بگو خودت خریدی.
واقعا نمیدونم چطور شوهرم به خودم جذب کنم؟؟؟؟؟؟
دوست عزیز فکر میکنم شما ظواهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودت مقایسه میکنی ، و این کار مناسبی نیست .
وقتی متوجه ناراحتی شما میشه و معذرت خواهی میکنه شماهم بهتره دیگه قضیه را ادامه ندید و فراموش کنید.
در مقابل این جمله که گفتید : "من هم دیگه روم نمیشه خودم کوچیک کنم. دیگه غرورم اجازه نمیده خودم کوچیک کنم " فکر میکنم بهتر باشه درخواست هاتون را بگید ولی از راهش . نگفتن و نخواستن مشکلی را حل نمیکنه .به قول دکتر حبشی مرد به شکوه نمیرسه.
قرار نیست جواب دندون شکن بدید شما ، زندگی میدان جنگ که نیست همه همدیگه رو بشکنند. فکر میکنم گریه کردن از جواب دندان شکن هم بدتر باشه
در یکی دیگر از فایل های دکتر حبشی در این مورد میگفت که سه چیز موقع بحث مرد شکن هستش :
1.جدل
2. قهر
3. بدتر از همه گریه
پس فکر میکنم به دور از همه این ها در زمانی مناسب و با شیوه درست ناراحتی خود را ابراز کنید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)