نوشته اصلی توسط
مسافر زمان
با سلام،
- مسیجهای "صبح به خیر"، "شب به خیر" و …، هیچ تأثیری در افزایش شناخت طرفین از هم ندارند*(گاهی اوقات ضررهایی هم دارند). لذا جایی در پروسهٔ شناخت ندارند.
- در دوران شناخت، بهتر است که ابتدا دادههایی که دریافت میکنید را پردازش کنید، سپس به دنبال گرفتن دادههای دیگر باشید. ممکن است که بین دو دیدار یا مکالمهٔ متوالی، چند روز فاصله بیوفتد. این نه تنها ایرادی ندارد، بلکه در بسیاری از اوقات لازم هم هست.
لذا پذیرش اینکه هر روز تلفنی صحبت کنید، چندان با هدف رابطه سازگاری ندارد. بهتر است هر زمانی که به دادههای بیشتری نیاز داشتید، اقدام به ارتباط کنید.
- ملاقات حضوری، نسبت به ارتباط تلفنی، شناخت بیشتر و بهتری به شما میدهد. جلسات اولیهٔ خواستگاری که باید حضوری باشند. در ادامه، بسته به میزان اهمیت بحثهایتان، میتوانید ارتباط تلفنی نیز داشته باشید.
واضح است که محتوای ارتباطهای تلفنی نیز باید در راستای شناخت بیشتر باشد.
* آن مسیجها تأثیری در افزایش شناخت ندارند. اما اینکه آقای خواستگار خواهان فرستادنشان در دوران شناخت هست، نکتهای است که میتواند باعث افزایش شناخت شما نسبت به ایشان شود.
موفق باشید.
من حرفهای قلبمه سلمبه مثل بقیه دوستان بلد نیستم بزنم ولی در همین حدود میدانم که مسافر زمان کاملا درست نظر دادن.منظور بنده هم از نوشتن نظر قبلی همین بودش چون واقعا دیلی نمیبینم این رابطه خواستگاری اینجوری بخواد جلو بره.
شاید بشه گفت اولین دفعه هستش که طرز فکر و رفتار یه دختر را توی سایت همدردی به هیچ عنوان نمیتوانم درک بکنم!!!
هر فردی شخصیتی داره که مخصوص بخودشه شما هم مستثنا نیستی البته ایارداتی هم داری که مهمترینش بنظرم اینه یکم باید توی ارتباط با دیگران گرچه باب میلت هم نباشه با توجه به سطح فکری و شخصیتی طرف مقابل انعطاف پذیر باشی فکر میکنم یکم سطحت بالا هستش.مثلا خود من توس مسائل سیاس یو اقتصادی کلا توی دنیای خودمم و چون اطلاعاتم رد این موارد بالا هستش به نسبت به خیلی ها برای همین خیلی کم پیش میاد افرادی باشن از دوستان و اطرافیان که مطلب جدیدی داشته باشه که بخواد منو بطرف خودش جذب کنه ولی یاد گرفتم انعطاف پذیر باشم و سعی کنم با هر فردی رابطه ای در سطح های مختلف برقرار بکنم(گرچه کسی که مثل خودم باشه تا حالا پیدا نکردم)
در هر صورت ادامه دادن این مسیر بنظرم درست نیست یکجای کار داره میلنگه خلاصه بگم این بیشتر شبیه ارتباط های بین دوتا پسر و دختر نوجوان تازه به دوران بلوغ رسیده با شخصیت و رفتارهای های خاص آن زمان هستش.خودتو بیش از اندازه درگیر این مسائل سطحی نکن داری اذیت میشی بزار مسیر درست طی بشه.
بازم میگم ایاردی نداری سطحت بالاست ولی بهتره یکم بعضی اوقات مثل دیگران باشی هرچند خوشایند نباشه بقول مشاور خانوم روانشناس دوران عقد رفتیم پیشش اون بنده خدا هم میگفت من وقتی میرم خونه مادرشوهرم دیگه قالب شخصیتی مشاوره ای ندارم بلکه در مورد مسائل روزمره ای که اکثر خانومها صحبت میکنن با مادرشوهر و اطرافیانم حرف میزنم.
در مورد شخصی هم که میخوای انتخابش کنه سعی کن اینجوری نگاه کنی وگرنه شانست برای داشتن یه شریک زندگی خوب کم میشه.بقول خودم گفتنی شخصیت هایی مثل شما بانو شیدا بانو مصباح الهدی یا افرادی مثل شما یکم برای خواستگارنتان دست نیافتنی میشید البته در ظاهر و احتمال اینکه هم سطح خودتان را بیابید خیلی بالا نیست.
امیدوارم منظورم را خوب بیان کرده باشم.ولی اینو خوب می دانم این روالی که در پیش گرفتی درست نیست.خود من دید خوبی نسبت به اینجور رابطه ها توی مراسمات خواستگاری ندارم اینجور رفتار کردن بنظرم بهتره بعد این باشه که یک شناخت کلی و تا حدودی نظر دوطرف نسبت به همدیگه مثبت باشه برقرار بشه بهتره(مطلب قبلی منم در همین مورد بود که سوال کردم جوابت مثبته یا خیر)منظورم اینه مورد قبول واقع شده باشه برای رفتن به مراحل بالاتر شناخت از همدیگه.
پ.ن:با این قسمت نوشته های بانو آنیتا 100% موافقم
همیشه این تو نیستی که ساختار روابط رو تعیین میکنی.تو قرار نیست همیشه همه چیز رو کنترل کنی.
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
ویرایش توسط khaleghezey : پنجشنبه 23 بهمن 93 در ساعت 12:13
علاقه مندی ها (Bookmarks)