تشکرشده 305 در 123 پست
تشکرشده 136 در 40 پست
سلام ar@sh,
شما روزی عاشق خصوصیاتی در همسرتون شدید که هنوز پابرجاست ولی نه تا همیشه و امروز متوجه خصلتهای زجرآوری در ایشان شدید که ریشه داراست (مادر ایشان تایید کرده) و تغییر تا آنجا که به شما و خواست ایشان بر میگردد امریست نشدنی. حال از شما میپرسم با جمع اینها چه می کنید؟
Ar@sh (جمعه 17 بهمن 93), lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), tanin-91 (جمعه 17 بهمن 93), گیسو کمند (شنبه 18 بهمن 93), اثر راشومون (پنجشنبه 16 بهمن 93)
تشکرشده 90 در 21 پست
من به هيچ قيمتى حاضر نيستم ازش دست بكشم و صحبتهاى تند بعضى از عزيزان باعث دلخورى من شد. مسلمه كه همسر من فعلا مايه آرامش و رشد و تعالى من نيست و داره اذيت مى كنه اما مايه نابودى و بدبختى منم نيست چون خوشبختى و بدبختى زن و شوهر وابسته به همديگه هست. من از شما كمك و راهنمايى خواستم اما.....
اى كاش به جاى خوندن اين همه قضاوت يك چيزى مى خوندم كه حرفى و نكته اى درش بود
ناگفته نمونه كه از تجربه هاى بعضى عزيزان تو تاپيك هاى ديگه دارم استفاده مى كنم
تشکرشده 107 در 30 پست
خانمها آقایون چرا یک طرفه به قاضی میرید. شما در مقابل حرفی که میزنید مسولیت دارید. اگر باعث بشید آرش یک لحظه دلش بلرزه و توی دلش احساس پشیمونی کنه و تصمیم احساسی بگیره به خاطر حرفهای شما شما مسئول هستید
اقای آرش میگه از اخلاق خانومشون در زمان دوستی خبر داشته.بنابراین چیزی نیست که از ایشون مخفی نگه داشته شده باشه
در مورد باکره بودن هم تصمیم اصلی با ایشون هست حالا اگه کسی از این موضوع خوشش نمیاد دلیلی نداره به ایشون یا خانومش برچسب بزنه
در هر حال الان آرش داره زوابای دیگه ای رو هم روشن میکنه که خانواده اش با این خانوم گاهی دچار مشکل میشن و حرفهایی میزنند که ایشون ناراحت میشه که البته این مساله از نظر دوستان خیلی مهم نیومده چون لابد به نظرشون زنه دیگه و یک زن باید حرفهای خانواده شوهرش رو تحمل کنه و چیزی نگه وگرنه هنوز آماده ازدواج نیست
آقای آرش به نظر من وقتی خانومتون به خاطر شما دست از کاری که دوست داره میکشه یعنی دوستتون داره. بهتره تو رفتارهای خودتون یا خانواده اتون کمی دقیق شید شاید واقعا چیزی ایشون رو آزار میده
تشکرشده 42 در 18 پست
الان چی بگیم تحملش کن...امیدواریم خوشبخت شی
(آسمانی آبی) (جمعه 17 بهمن 93), فرهنگ 27 (شنبه 18 بهمن 93)
تشکرشده 744 در 192 پست
_________________________________
این حرفه شما میدونی شبیه چیه؟
اینکه به یکی بگی بهت فرصت میدم در مورد حرفم فکر کنی و جواب بدی. ولی جوابت نه نباشه ها !!
به قول vareshi چی بگیم پس تحملش کن.منم آرزوی خوشبختی میکنم براتون
فرهنگ 27 (شنبه 18 بهمن 93), گیسو کمند (شنبه 18 بهمن 93), vareshi (شنبه 18 بهمن 93), اثر راشومون (شنبه 18 بهمن 93)
تشکرشده 19 در 5 پست
3 حالت می تونه اتفاق بیفته. :
1. ایشون خودش و رفتارای بدشو عوض کنه . (قریب به محال)
2. شما خودت و توقعاتت رو عوض کنی. (اینم قریب به محال اما فرض اینکه با وجود احساس قوی ات (هوسی که چشماتو بسته) بخوای چنین کاری بکنی مجبوری تا آخر عمر با خفت زندگی می کنی)
3- هیچکدوم تغییری ایجاد نکنید با هم بجنگید. (که یا همین اول طلاق می گیرید یا روزی با بچه و غیره طلاق می گیرید و رسوای عالم میشید و یا کار به خیانت و برخورد فیزیکی و غیره می کشه)
پس رو این 3 گزینه فکر کن و ببین هزینه ی کدوم برات کمتره. همون رو عملی کن عزیز.
I'll face it with a grim
I'm never giving in
On, with the show
The Show Must Go On
تشکرشده 6,568 در 1,505 پست
سلام
نمیدونم چراگاهی اوقات فقط میخوایم ظرفیت تاپیک روپرکنیم بدون اینکه کمکی به مراجع کرده باشیم
بهتره که همگی دقت بیشتری داشته باشیم توی ارسال پست.
جناب آرش پیشنهاد میکنم این کلیپ روگوش کنید البته خودم کامل گوش ندادم اما حتما به دردتون میخوره.
امیدوارم موفق باشید.kelidezan
عمر که بی عشق رفت
هیچ حسابش مگیر...
تشکرشده 136 در 40 پست
خیلی خوشحالم که تکلیف زندگیت با خودت روشن است و میخواهم بگویم حتی خلاف تصور خودتان رشد و تعالی هم در شما روی داده است ، چرا که وقتی می خواستید برای شروع این زندگی تصمیم بگیرید به نطر دیگران علی الخصوص خانواده هایتان توجه نداشتید ولی امروز برای صلاح و ارتقاء آن حاضرید از هیچ تلاشی فرو گذار نکنید و این رویکرد شما شایسته قدر دانی است . شاید اگر هنوز در مرحله دوستی بودید و نه اکنون که همسرید میشد از راهنماییهای دوستان تعبیر کنید که می بایست از این رابطه حذر کرد ولی در این وحله بعید میدانم کسی با هر لحنی که به شما نظر دهد مسبقیماً چنین منظوری داشته باشد، تنها به لحاظ اینکه اینجا یک تالار گفتگوست و به هیچ وجه شرایط یک جلسه استاندارد مشاوره را نمیتوان از آن انتظار داشت طبیعی است که هر مراجع با موجی ازبازخوردها در سطوح مختلف روبرو شود که اتفاقاً این نقطه قوت و حسن چنین محافلی است که مانند آینه ای تمام نما ما را از جهات مختلف به خودمان می نمایاند تا خودمان را بهتر ببینیم و من از شما خواهش میکنم نظر خود را بیشتر به این جنبه از قضیه معطوف کنید. کسی مسقیما نمیتواند به شما بگوید چه باید بکنید ، خوب است که به موضوعات دیگران نظر می کنید اینهم باز در همان راستا به دیده شدن خودتان به شما کمک می کند و نهایت اینکه همواره از خود بپرسید من چقدر همانم که میخواهم باشم؟
- - - Updated - - -
خیلی خوشحالم که تکلیف زندگیت با خودت روشن است و میخواهم بگویم حتی خلاف تصور خودتان رشد و تعالی هم در شما روی داده است ، چرا که وقتی می خواستید برای شروع این زندگی تصمیم بگیرید به نطر دیگران علی الخصوص خانواده هایتان توجه نداشتید ولی امروز برای صلاح و ارتقاء آن حاضرید از هیچ تلاشی فرو گذار نکنید و این رویکرد شما شایسته قدر دانی است . شاید اگر هنوز در مرحله دوستی بودید و نه اکنون که همسرید میشد از راهنماییهای دوستان تعبیر کنید که می بایست از این رابطه حذر کرد ولی در این وحله بعید میدانم کسی با هر لحنی که به شما نظر دهد مسبقیماً چنین منظوری داشته باشد، تنها به لحاظ اینکه اینجا یک تالار گفتگوست و به هیچ وجه شرایط یک جلسه استاندارد مشاوره را نمیتوان از آن انتظار داشت طبیعی است که هر مراجع با موجی ازبازخوردها در سطوح مختلف روبرو شود که اتفاقاً این نقطه قوت و حسن چنین محافلی است که مانند آینه ای تمام نما ما را از جهات مختلف به خودمان می نمایاند تا خودمان را بهتر ببینیم و من از شما خواهش میکنم نظر خود را بیشتر به این جنبه از قضیه معطوف کنید. کسی مسقیما نمیتواند به شما بگوید چه باید بکنید ، خوب است که به موضوعات دیگران نظر می کنید اینهم باز در همان راستا به دیده شدن خودتان به شما کمک می کند و نهایت اینکه همواره از خود بپرسید من چقدر همانم که میخواهم باشم؟
تشکرشده 4,314 در 675 پست
دوست گرامی، با سلام
کم و بیش نوشته های شما رو خوندم و اندکی هم از نوشته های دوستان و متاسف شدم که بدون دغدغه از تلاشی زندگی دو نفر به راحتی می نویسند و حکم جدایی می دهند....
دلایلی که برای انتخاب همسرتان نوشته اید، دقیقا همانهاست که اکنون همسرتان را با آن تنها گذاشته اید! از ابتدا سبک زندگی مدرن او را پذیرفته اید و او روشن با شما حرف زده، اما شما بی توجه به بافت فرهنگی خانواده تان در انتخابتان اصرار کرده اید و بعد هم هر جا پدر و مادرتان نصیحت ( دخالتی) کرده اند، او را تنها گذاشته اید. مجبور شده شغل مورد علاقه ( و مورد تحسین شما) را کنار بگذارد برای اینکه مشکلاتش را کمتر کند و می توانم حدس بزنم احتمالا بخاطر گرایشات سنتی مشاور است که روند مشاوره را هم کنار گذاشته.
به هر حال شما از خود ضعف نشان داده اید و درست در لحظاتی که از شما انتظار پشتیبانی داشته، پشتش را خالی کرده اید و اکنون انتظار دارید جیغ و فریاد نکند و کوچکتر بودن شما را پتک نکند. بهتر بود در برابر خانوده تان دست کم از "انتخاب خود" دفاع می کردید ...
.
به نظرم بنشینید و از خودتان بپرسید آیا شما انتظار او از "حامی بودن" را برآورده کرده اید یا نه. گذشته را مرور کنید و به خاطر بیاورید که به چه دلایلی با ایشان ازدواج کرده اید. اگر آن دلایل هنوز باقی اند، شاید لازم است شما در رفتارتان با همسرتان تجدید نظر کنید و او را بیش از پیش درک کنید.
همسرتان هم مشکلاتی دارد و به هر حال لازم است پیش از رفتن زیر یک سقف، سنگ هایتان را وا بکنید و باز هم مشاوره بگیرید. اما مشاوری که بتواند سبک غیرسنتی زندگی همسرتان را بفهمد. آقای دکتر شیری بسیار در این زمنیه، می توانند کمکتان کنند. وب سایت ایشان را در نت خواهید یافت.
شاد باشید.
هر چیز که در جُستن آنی، آنی
مولانا
ویرایش توسط آویژه : شنبه 18 بهمن 93 در ساعت 11:29
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)