سلام به همه اعضای همدردی و تشکر مجدد بابت وقتی که برای من اختصاص میدین.
آقای فدایی یار بزرگوار ممنونم از نظر مفیدتون.من به هیچ وجه از سوال و نظرات شما یا بقیه دوستان ناراحت نمیشم چون اینجا اومدم تا از نظرات همه استفاده کنم.اگه قرار بود که همه با من همفکر باشن که اصلا نیازی به زدن تاپیک نداشتم.
ممنونم که منو درک میکنید و به من حق میدین که معیارای مادی از قبیل تحصیلات و قدو....جز آیتم های مهمم برای ازدواج باشه.راستش منم با شما حتی در مورد نوع دانشگاه موافقم.البته امیدوارم سوتفاهم پیش نیاد و دوستایی که در دانشگاههای غیردولتی تحصیل کردن از حرفم ناراحت نشن بله منم قبول دارم که چه بسا افراد خیلی باهوش و باسواد در دانشگاه هایی غیردولتی و افراد کم هوش و بیسواد در دانشگاههای دولتی داریم.ولی من یکی دو مورد از خواستگارهام فارغ التحصیل از دانشگاه ازاد بودن و با دو سه جلسه صحبت باهاشون کاملا متوجه سطح هوششون میشدم.یا زمانیکه با هم از طریق اس ام اس یا چت گفتگو میکردیم متوجه غلط های املایی فاحش میشدم.یا حین صحبت با هم گاهی معنی بعضی کلمات رو نمیدونست و مجبور میشدم توضیح بدم.میدونم داشتن غلط املایی تاثیری تو زندگی مشترک نداره فقط خواستم نظرم رو نسبت به جمله ای که شما در مورد نوع دانشگاه و مدرک تحصیلی فرمودین بگم.
در مورد بالارفتن سن ازدواج هم بله من کاملا گفته شمارو قبول دارم و میدونم در شرایط کاملا مشابه بین من و یه خانم کم سن تر ،خیلی از آقایون اون خانم کم سن تر رو انتخاب خواهند کرد و اصلا بحثی توش نیست ولی همونطور که گفتم من به هر قیمتی حاضر به ازدواج نیستم و فقط برای اینکه در بازار رقابتی ممکنه دخترای کم سن تر گوی سبقت رو از من بربایند حاضر نیستم با کسی پایین تر از خودم ازدواج کنم.(عجب جمله قصاری گفتم )
در مورد سن مناسب برای بارداری هم بازم با شما موافقم و پزشکا بهترین سن برای بارداری رو برای یه خانم 24 سال در نظر میگیرن و من همین الآنشم دو سال از این سن تجاوز کردم.ولی هدف من به شخصه از ازدواج کردن صرفا بچه دار شدن نیست.هدف اصلی من اول احساس آرامش و امنیتی هست که با حضور یه نفر تو زندگیم به عنوان همسر بهش دست پیدا میکنم.و بچه دار شدن شاید جز اخرین اهدافم از ازدواج کردن باشه.
با اینکه علاقه زیادی به بچه ها دارم ولی حتی اگه تو سی سالگی هم ازدواج کنم بلافاصله بچه دار نخواهم شد چون اولا به نظرم زن و مرد اول باید به شناخت زیاد از هم طی سالهای اول ازدواج برسند و زندگیشون ا ز نظر عاطفی و اقتصادی به یه ثبات نسبی برسه و بعد از اینکه هر دوشون امادگی برای پدر و مادر شدن رو کسب کردند با برنامه ریزی قبلی اقدام به بچه دار شدن بکنند.
دوما اینکه تو شرایط امروره کمتر کسی پیدا میشه که تمایل به داشتن تعداد زیادی فرزند داشته باشه و خود من به شخصه داشتن یک فرزند رو کافی میدونم و میتونم این یه فرزند رو حتی تو 35-34 سالگی هم بدنیا بیارم البته کاملا تحت نظر پزشک و با کنترلهای لازم تا احیانا مشکلاتی که ممکنه برای بارداری تو سنین بالا اتفاق بیفته برام رخ نده. تو بستگانمون هم داریم که تو 35-36 سالگی تحت نظر پزشک باردار بودن و بچه های سالمی هم بدنیا اوردن.
شاید بگین اون وقت تفاوت سنی ما با بچمون زیاد میشه.به نظرم این تفاوت سنی و شکاف نسلی برای نسل های قبل از ما بود که پدر مادرامون زیاد به روز و تحصیلکرده نبودن ولی جوونهای امروزی فکر میکنم حتی با اختلاف سنی زیاد با بچه هاشون میتونن درکشون کنند.لازمه که بگم تو خونواده ما، من و برادرام اختلاف سنی کمی با پدر مادرامون داریم و پدر و مادرم تو سن خیلی کمی ازدواج کردن ولی وقتی خودمو با دوستانم که اختلاف سنی زیادی با والدینشون دارم مقایسه میکنم می بینم شاید اگه منم اختلاف سنیم با پدر مادرم زیاد بود باز زیاد به مشکل برنمی خوردیم.
در مورد اشتغال هم باید بگم درسته من خودم شاغلم ولی اصراری به شاغل بودن ندارم.اتفاقا چند هفته پیش یکی از دوستام که میخواست تازه بره سرکار این جمله رو از من پرسید و منم بهش گفتم اگه واقعا همسرت دوس نداره نرو سر کار.یه خانم حتی اگه عاشق کارش باشه بازم باید قبول کنیم که این اشتغال ممکنه باعث فرسودگی و شکستگی زودرسش بشه.منم اگه با کسی آشنا بشم که از هر نظر مطابق معیارام باشه و بتونه هزینه زندگی مشترک و خواسته های مادی منو برآورده کنه از خدامم هست که نرم سرکار. من چون استقلال مادی دارم خیلی برای خودم خرید میکنم اگه بتونه نیازهای منو برآورده کنه من مشکلی با این قضیه ندارم. اتفاقا این طوری بیشتر میتونم وقتمو برای همسرم و آرامش هر دومون اختصاص بدم.
آقای alneman ممنونم از پیگیری تاپیکم.بله منم قبول دارم کسی پیدا نمیشه که همه معیارارو در حد اعلا با هم داشته باشه.منم مثلا یه آقایی با مدرک دکترا و با درآمد بالای چند ملیون و با اخلاق معصومین (ع) و با قیافه خارق العاده نمی خوام.یه آقایی با تحصیلات ارشد و با کار ثابت و درامدی نزدیک به خودم یا یکم بالاتر و با قیافه معمولی ولی خوش تیپ و خوش صحبت و مودب واسم کافیه البته با در نظر گرفتن اینکه ایشونم مثل من و مثل بقیه آدمها هم خصوصیات شخصیتی خوب دارن هم بد.
ولی من برای خودم یه سری خط قرمزها دارم و کسی این خصلتای منفی رو داشته باشه من صد در صد ردش میکنم مثل خسیس بودن،کاری نبودن،عدم کنترل نگاه،شکاک بودن.به نظرم اگه مردی یکی از این چهار خصلت منفی رو داشته باشه به درد زندگی نمیخوره.از نظر روانشناسی هم ثابت شده این چهار خصلت تقریبا درمان ناپذیر یا به سختی قابل درمان شدن هست.
در مورد ظاهر هم یه چیزی بگم چون تو این سایت خیلی خوندم که بعضی از آقایون میگن ما خوش قیافه نیستیم و میترسن مورد پسند طرف مقابل نباشن.باید بگم چهره یه آقا،صرفا برای خانم ها اهمیت نداره.مثلا برای خود من یه چهره معمولی ولی خوش لباس و مرتب و مردونه قابل قبولتره تا یه آقای خیلی خوش قیافه ولی نامرتب و شلخته.
آقای اثر راشومون بزرگوار از اینکه تو تاپیک من نظر خودتون رو فرمودین تشکر میکنم.همچنین از ابراز لطفتون ممنونم.
من هم امیدوارم بتونم کیس مورد نظرم رو پیدا کنم ولی اگه نشد هم همون تجرد همیشگی رو انتخاب خواهم کرد به دلایلی که قبلا گفتم.
شکوه عزیزم از نظر ارزشمند شما هم ممنونم.
بله منم قبول دارم که چه بسا افرادی با سن بالا که خیلی به بلوغ فکری نرسیدن و افرادی که با داشتن سن کم کاملا پخته و سنجیده عمل میکنند.ولی اینا جز استثناها هستن و اغلب این طوری هستش که افراد با سنین بالاتر معمولا از نظر شخصیتی و فکری بالغ تر از افراد کوچیکتر از خودشون هستن.
این اختلاف همین طور که شما هم فرمودین در مورد دختر و پسر کاملا مشهوده.شما رفتار یه دختر 18 ساله و یه پسر 18 ساله رو در نظر بگیرین.در بیشتر موارد تاکید میکنم در بیشتر موارد،رفتار دختر خیلی سنجیده تر از پسر همسن خودش هست.
من خواستگارای همسن یا یکی دو سال بزرگتر هم داشتم و شاید تو یکی دو جلسه اول، ادم خیلی متوجه ناپختگیشون نشه چون این جلسات معمولا با آمادگی زیاد تشکیل میشه و اون آقا حرفاشو از قبل آماده کرده ولی وقتی یکم از اشنایی گذشته کاملا متوجه ناپختگی ایشون شدم البته اصلا این عیب برای اون اقا محسوب نمیشه بالاخره این تفاوتی هست که بین دختر و پسر از نظر بلوغ فکری وجود داره.شاید همین اقا اگه با یه دختر 20 ساله اشنا میشد اصلا دچار مشکل نمیشدن ولی با من چرا.
در جواب سوالتون:من فرزند آخر خونواده هستم و دو تا برادر بزرگتر از خودم دارم.من تو جمع دوستام یه دختر خیلی شوخ و شیطونم که رفتارام تو این جور جمع ها همون در حد سن خودم هست.ولی در مورد ازدواج، با تجربه های مختلفی که از خواستگاری و آشنایی ها داشتم دیدگاه،افکار،علایق و سلایق خودم رو با آقایون 30-35 ساله بیشتر همسو می بینم تا با آقایونی کمتر از 30 سال.
- - - Updated - - -
علاقه مندی ها (Bookmarks)