به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    منم میگم بهترین راهنمایی کلیدمرد گوش کن نه یک بار چند بار وفعالانه گوش کن به خدا که معجزه است ودلیل ومشکل 99 درصد زنان مشکل دار هستش

  2. 2 کاربر از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 17 دی 93), واحد (چهارشنبه 17 دی 93)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    عزیزم سلام به همدردی خوش امدید . توضیحات شما خیلی کم و ناقصه برای همین چیز زیادی نمیشه گفت .ولی میشه حدس زد که هم شما و هم همسرتون هنوز ناپخته اید . وباید روی خودتون بیشتر کار کنید . شما اعتقاد دارید که زوج جوان پس از ازدواج باید مستقل باشند و خودشون برای زندگیشون تصمیم بگیرند . این کاملا درسته ولی در عمل انتظار دارید پدر شوهرتون براتون خونه بگیره .اون هم خونه ای که نه تنها شما بلکه خانواده تون هم باید بپسنده . تازه ایشون رو خسیس هم خطاب میکنید . کسی میتونه انتظار استقلال کامل داشته باشه که از همه لحاظ مخصوصا از لحاظ مالی به خانواده ها وابسته نباشه . تازه در اون صورت هم نمیشه خانواده ها رو به طور کامل کنار گذاشت و احترامشون از واجباته . عروس های جوان از این موضوع غافلند که هر چقدر سعی کنند همسرشون رو از خانواده اش جدا کنند این خودشون هستند که از همسرشون دورتر میشن . ضمنا زیاد نگران نباشید طلاق به این راحتی و سرعت اتفاق نمی افته ولی اگر نتونید زندگیتون رو خوب مدیریت کنید از لحاظ عاطفی از همسرتون دور میشید که از طلاق هم بدتره . فایلی که علی اقا معرفی کردند رو گوش کردید ؟

  4. 10 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 17 دی 93), Aramesh!!!! (چهارشنبه 17 دی 93), inventor (جمعه 19 دی 93), khaleghezey (پنجشنبه 18 دی 93), nikon (جمعه 19 دی 93), pbsm (چهارشنبه 17 دی 93), reihane_b (چهارشنبه 17 دی 93), SHahr-Zad (چهارشنبه 17 دی 93), امیر مسعود (چهارشنبه 17 دی 93), بارن (چهارشنبه 17 دی 93)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 93 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-10-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دو روز شد ولی هیچ خبری نه از همسرمه نه از خانوادش,از لحاظ اقتصادی مثل هم هستیم,فقط موندم چرا منو ول کرد .دارم دیوونه می شم .به خدا مشکلی بینه من و همسرم نبود.خانواده ها سبب شدن ولی اون خانوادشو به من ترجیح داد

    - - - Updated - - -

    اخه همیشه به حرفم گوش می کرد پشتم بود نمی دونم چرا رفت.می گه یه ماه از زندگی خستست.می گه وقتی شهرستان بود دیر امد که آن جا تنها باشه این جا هم که بود بیش تر می رفت بیرون ولی با من خیلی خوب بود دوسم داشت.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Marian تشکرکرده است .

    pbsm (چهارشنبه 17 دی 93)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 93 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-10-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از همتون ممنونم که جواب منو می دین ,از خدا می خواهم که همسرمو بهم برگردونه ,مرسی

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 93 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-10-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من دیگه تحمل دوری از همسرم را ندارم به خانوادم می گم بهشون زنگ بزنین بیان این جا صحبت کنیم ,قبول نمی کنن می گن پدرومادرش زنگ زدن می گن بهتره بچه ها جدا شن بعد ما زنگ بزنیم بگیم چی.من نزدیک عروسیم هست تمام کارام مانده می ترسم جدی جدی طلاق بگیرم.

  9. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام.
    من اصلا متوجه نشدم مشکل شما چی بوده!
    قشنگ هم توضیح نمیدید چه مشکلی دارید،اصلا به چه بهانه ای میخواهند طلاق بگیرند؟

    اگه واقعا در اتفاقی که افتاده مقصر هستید خب شما باید عذرخواهی کنید و پا پیش بذارید.
    ولی اگه مقصر نیستید و ایشون یهو همچین تصمیمی گرفتند بنظرم بهتره شما عذرخواهی نکنید چون اینطوری الان اگه پشیمون نشید فردا روز حتما پشیمون میشید.
    چه تضمینی وجود داره که فردا هم خودشون هم خانوادشون بهتون سرکوفت نزنند که شما اومدید دنبال ما، ما که خواستیم جدا شیم.

    اصلا صحبت یک عمر زندگیست، اینطوری همسرتون هر وقت خواست قهر میکنه و شمارو به طلاق تهدید میکنه چون میدونه شما زود میترسید و عذرخواهی میکنید.

    اگه مقصر نیستید عذرخواهی نکنید.
    اگه دلیل کارشون و نمیدونید به خانواده اتون بگید به خانواده اشون زنگ بزنند و ازشون بخواهند شمارو از بلاتکلیفی در بیارند. حتما جلسه ای گذاشته میشه و صحبتی انجام میشه، اگه دیدید شما مقصرید که خب پس شما باید عذرخواهی کنید.ولی اگه بیهوده است و بهانه بهتره بذارید بزرگترهاتون تصمیم بگیرند چون شما احساساتی تصمیم میگیرید بهتره بذارید بزرگتر ها عاقلانه تصمیم بگیرنو که یوقت خدایی نکرده از چاله نیوفتید تو چاه.
    اگه هنوز روی حرف خودشون موندن حتی جلسه ای نگذاشتند، باز هم خواستن طلاق بگیرند، شما هیچ اقدامی نکنید بذارید خودشون اقدامی اگه میخواهند انجام دهند، احتمالا اگه بروند دادگاه و شما به قاضی بگید من اصلا دلیل قانع کننده ایشون و جهت طلاق نمیدونم و سردرگمم، پیشنهاد میدهند پیش مشاور برید.

    اگه نخواهید طلاق بگیرید، به این راحتی نمیتونند طلاقتون بدهند.ولی خب اگه تصمیمشون و گرفته باشند ، خودشون راه طلاق و انتخاب کرده باشند پس دیر یا زود اینکارو میکنند.


    ولی بنظرم یکم عجیبه!
    مگه میشه یک شبه، یهو همسرتون تصمیم بگیرند ازتون جدا بشند.؟

    واقعا اگه اینقدر سست نفس و بی مسولیت باشند که یهو هوس کنند برگردند به دوران مجردیشون که بنظرم اصلا مرد زندگی نیستند.
    شاید ازدواج میکردید با یک بچه یهو هوس میکردند ازتون جدا بشند اون موقع میخواستید چکار کنید؟

    پسری که اصلا نمیدونه مسولیت یعنی چی؟
    نمیدونه وقتی اسم دختری اومده تو شناسنامه اش یعنی چی؟
    شناسنامه است، دفترچه خاطرات که نیست بگیم پاره اش میکنه میندازش دور! یا مثلا پاک کنشو ورمیداره راحت پاکش میکنه!
    حالا ایشون و میگیم کم سن و سالند و ناپخته، خانوادشون چطور؟ اونها نمیدونند با آینده دختر مردم نباید بازی کنند؟

    بنظرم اگه واقعا دلیل قانع کننده ای ندارند، بهتره شما بیشتر روی ادامه زندگیتون فکر کنید.( البته در صورتی که دلیل قانع کننده ای موجود نباشه چون توضیحات واقعا مبهم بود )
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 18 دی 93 در ساعت 10:33

  10. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 19 دی 93), khaleghezey (پنجشنبه 18 دی 93), واحد (جمعه 19 دی 93)

  11. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    خواهر خوبم صبور باشید و صبوری رو تمرین کنید . چون لازمه زندگی مشترک هست . گویا شما عادت کردید همه به حرفتون زود گوش کنند . همسرتون هم شاید تا حالا مجبور شده همین کار رو بکنه ولی ناراضی بوده . اینکه ایشون میگفته دیر به دیر میام تا تنها باشم نشونه اینه که از رفتار شما راضی نبوده . یکشبه انسان به مرز طلاق نمیرسه . شما با بی مهارتی ایشون رو از خودتون فراری دادید . الان هم به جای اینکه کمی به اعمال و رفتار گذشته تون فکر کنید و سعی کنید ایرادات خودتون رو رفع کنید فقط به فکر این هستید که اون برگرده .

  12. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 19 دی 93), بارن (شنبه 20 دی 93)

  13. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    پست قبلم براساس پست اولتون بود الان باقی پست هاتون و خوندم. باز هم ناقص بود.ولی مشکل بهتر شناسایی شد.چند سوال میپرسم اینها و جواب دهید تا بهتر بشه بهتون کمک کرد.

    ******


    مثلا اینکه پولی که قراره باهاش خونه بخرید، پول همسر هست یا پدرشون؟
    شما از پدرشون میخواهید از مقدار هزینه ای که در نظر گرفتند ، هزینه بیشتری برای پسرشون بکنند؟
    بعد ازشون انتظار دارید دخالت هم نکنند؟ یعنی آقا پسر از پدرشون پول بگیرد بعدا قید خانواده رو بزنند؟

    یا همسرتون خودشون پول خانه رو میدن، اما پدرشون هم دخالت میکنند؟
    این دو مسله باهم خیلی فرق داره! چون استقلال و عدم استقلال زیر سوال میره!
    خونه ای که گرفته بودند چه مشکلی داشت که نپسندید؟ آیا با همان پول میشد خونه ای که شما میپسندید و تهییه کنند؟ یا خیر شما انتظار داشتید پول بیشتری هزینه شود؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  14. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 19 دی 93), khaleghezey (پنجشنبه 18 دی 93), واحد (جمعه 19 دی 93), بارن (شنبه 20 دی 93)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 93 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-10-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    كمكم كنيد همسرم مي خواهد طلا قم دهد ٢

    سلام ,من بيشتر توضيح مي دهم من و همسرم هر دو ٢٥ سأله داراي مدرك ارشد تو دانشگاه عاشق هم شديم ٣ سال دوست بوديم و ٢.٥ سال هم عقد عيد هم قرار بر عروسي بود،كه الان نمي دونم چي مي شود.همسره من چون دانشجو بود از وقتي امدن خواستگاري گفتن فرزندشان را تامين مي كنند و خانه و مغازه و...مي دهند.همه چي خوب بود ما رفتيم خانه بخريم ولي خانوادم گفتن جاش خوب نيست رفتيم جاي ديگه بخريم پدر همسرم گفت من با پدرم كه اشنا با صاحب خانه هست صحبت كنم بعد ان خانه را بخريم پدر من از اين كه رو انداخت به اشنا و معامله به هم خود ناراحت شدند از طرفي همسرم رفت با پدرش بنگاه خانه اي ١٧٠ متري رهن كردن به من زنگ زدن خانه را ببين اگه خوبه رهنش كنيم من اول قبول كردم ولي شب ناراحت بودم چون شوهرم گفت اگه اينو نخواي خودت برو دنبال خانه اين بهترينه.بعد شب من خيلي جيغ و دادكردم بابام و ماما نم هم گفتن جهاز تو اين خانه نمي برن و از خانواده ي همسرم انتقاد كردند.همسرم گفت ديگه اين زندگي فايده نداره ديگه دوستم نداره،بعد طلاق مي خواد،فردا مامانش اينا زنگ زدن گفتن بچشون خسته شده طلاق مي خواهد خانواده ي منم هيچي نگفتن همسرم هم ديگه جواب تلفن من را هم نمي ده٣روز هم هست رفته

  16. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    شما یه تایپک دیگه زدی ؟ وای توی زندگیت هم اینقدر عجولی ؟

  17. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 19 دی 93), khaleghezey (پنجشنبه 18 دی 93), nikon (جمعه 19 دی 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 18 دی 93), شمیم الزهرا (پنجشنبه 18 دی 93)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.