به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    4,365
    سطح
    42
    Points: 4,365, Level: 42
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,700

    تشکرشده 116 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از پرنیان یاسیعزیزم واقعا ممنونم. خیلی لطف میکنی و با دقت راهنمایی هایی که بمن شده رو میخونی و با دقت بررسی میکنی...

    باید بگم که نه من خداروشکر با اینکه دختری احساسی هستم ولی دارای یک شخصیت کامل مستقل هستم و خیلی راحت میتونم احساساتمو کنترل کنم.... و هیچ وقت نمیذارم احساساتم جلوی دید منطقی و عقلانیمو بگیره و نذاره توی مواقع حساس درست تصمیم بگیرم....!!!

    من با خیلی از آقایون در ارتباطم بخاطر رشتم که مهندسی برق هستش ( یک رشته ی کاملاً مردونه) و از روابط اجتماعی بالایی برخوردارم و همین طور خیلی راحت از کسی خوشم نمیاد...

    و گفتم این آقا در قبالی کاری که برای من انجام دادن حق الزحمتشونو گرفتن...!! پس حتی این احساس از روی دین و حق بگردن بودنو وابستگی شخصیتی و .... نیست.

    نه اشتباه برداشت نکنید.....!!! من اتفاقا با پدرم توی امر ازدواج خیلی راحتم.... حتی خیلی صمیمانه میشینیم با خونواده راجع به خواستگاری که رسمی میاد خونه صحبت میکنیم.

    و نظراتمونو بهم میگیم... و پدرم از دید مردونه و جامعه و اقتصادی آقای خواستگارو بررسی میکنه و مادرم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی و شخصیتی و مذهب و ایمان... و حتی برادر کوچیک ترم هم نظرشو میده و از دید اون هم بررسی میکنم....

    ولی این مورد فرق میکنه...!!! من بیام به پدرم بگم که خودم از یکی خوشم اومده و بیایم کاری کنیم که رفت و امد بیشتر باشه راستش یکم برام سخته... گفته بودم دختر مغروری هستم و شایدم همین غرورم اجازه نمیده بهم....!!

    از meinoush عزیزم ممنونم بابت وقتی که برای من گذاشتی...

    و از همه ی دوستانی که بمن لطف داشتن و نظراتشونو برام نوشتن و منو راهنمایی کردن واقعا ممنونم.

    و نتیجه کلی که گرفتم اینه که فعلا باهاش یک مدت خودم درارتباط باشم و سعی کنم در عین حال که باهاش رسمی برخورد میکنم ولی توی هر برخوردی یک موضوعی رو پیش بیارم و راجع بهش نظرشو بپرسم غیر مستقیم و خودمم نظرمو بگم...

    مثلا دیشب راجع به کار در عسلوی باهم صحبت کردیم و خیلی محترمانه من نظرمو بهش گفتم چون دنبال کاری ثابت با درآمد بالاتری هستش...!!

    و انشاءا... دنبال راه حلی هستم که بتونم به یک بهونه ای سر یک موضوعی به جای اینکه من برم خونشون ایشونو دعوت کنم بیاد خونمون هم کارمو انجام بده و هم بگم بیاد پدرمو از نزدیک ببینه....

    فعلا تا همین جا فکر میکنم کافیه... امیدوارم خودش زودتر پیش قدم شه و منو راحت کنه...


    من محدودیت پست دارم اگر نتونستم جوابتونو بدم همین جا ازتون عذر خواهی میکنم.... ولی از راهنماییتون بهره میبرم و واقعا از همگی ممنونم...
    ویرایش توسط asal2013 : دوشنبه 15 دی 93 در ساعت 18:06

  2. 4 کاربر از پست مفید asal2013 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 20 دی 93), zolal (چهارشنبه 17 دی 93), شیدا. (دوشنبه 15 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)

  3. #32
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    96
    Array
    سلام عسل عزيز.

    من مدت ها بود درگير بودم و نميشد به همدردي سر بزنم ولي از اون روز كه تايپيكت رو خوندم هر روز سر ميزنم تا راهنمايي دوستان رو ببينم و استفاده كنم.

    منم شرايط مشابه شما رو دارم با اين تفاوتها كه از عمر مسئله من حدود سه سال ميگذره و خيلي از شما جلوترم و خيلي اتفاق ها پيش اومده...

    و تفاوت ديگه اينكه ديگه برام مهم نيست آخرش چي ميشه.

    مثلا مهموني خانوادگي يا دوستي با خواهرش و ....

    ولي از همه اينها بگذريم اگر پسر شما رو بخواد همه شرايط جور باشه شما هم با خبر بشي اون شما رو ميخواد همينطور شما اون رو ولي اقدامي نكنه هيچ فايده اي نداره.

    حالا دو تا خانواده هم راضي باشن چه فايده؟؟؟

    پس شما فقط ميتوني تو اين مهموني شركت كني نه به اميد اينكه باب آشنايي و ازدواج بشه فقط با اين نيت كه دو تا خانواده كه قبلا صميمي بودن دوباره همديگه رو زيارت كنند همين...

    اگر تونستي اينطور به قضيه فكر كني آخرش هر چي بشه راضي هستي ولي اگر نيتت از نزديك شدن خانواده ها ازدواج هست به هيچ عنوان اين كار رو نكن...

    من خودم از طريق خواهرش(كه بر حسب اتفاق دوست شديم و مدتي از عمر دوستيمون گذشته) به خونشون دعوت شدم
    من رو به عنوان دوست دعوت كرد من تعلل كردم و وقتي حس كردم ناراحت ميشه قبول كردم .با اين تصور كه يك جمع دوستانه كه چند تا دختر هستند رفتم خونشون وقتي رسيدم در كمال ادب براشون كادو هم بردم ولي در كمال ناباوري همون آقا در رو باز كرد و با برخورد سرد من مواجه شد من به مهموني خانوادگي دوستانه دعوت شده بودم كه بارها با اون آقا برخورد داشتم ولي ايشون رو فقط به چشم برادر دوستم ميديدم همين....

    ماجراي ما ماجراي چوپان دروغگو شده انقدر فراز و نشيب داشته كه من شدم مثل مردم ده كه وقتي چوپان ميگفت گرگ براشون مهم نبود

    برام مهم نيست.





    • اعلام حضور براي ختم قرآن در ماه رمضان سال1435قمري


    http://www.hamdardi.net/thread-32764.html


    خداوندا؛هدایتم کن تا به این باور برسم؛
    که جواب برخی دعاهایم؛
    «صبر» و «انتظار» است ...





    ویرایش توسط صبوری : دوشنبه 15 دی 93 در ساعت 18:23

  4. 5 کاربر از پست مفید صبوری تشکرکرده اند .

    asal2013 (دوشنبه 15 دی 93), parsa1400 (شنبه 20 دی 93), فدایی یار (یکشنبه 21 دی 93), واحد (جمعه 19 دی 93), صبا_2009 (دوشنبه 15 دی 93)

  5. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آذر 02 [ 13:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,980
    سطح
    63
    Points: 8,980, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 336 در 126 پست

    Rep Power
    42
    Array
    ببین شما لازم نیست به پدرت بگویی که به این آقا علاقه مند هستی. چون در واقع اینطور نیست عسل جان. این آقا است که به شما ابراز علاقه کرده است و به شما توجه نشان داده است. با این کارهایی که کرده یک جورهایی به شما فهمانده است که مایل است برای ازدواج پیش قدم شود. خوب ما همیشه در این مواقع به دخترخانم های سایت توصیه می کنیم که :

    برای هر اقدامی در جهت پاسخگویی به خواستگاری یا ابراز علاقه یک آقا پسر ، باید قبل از هر کاری پدرتان در جریان باشد و با اجازه و اطلاع ایشان هر کاری انجام شود.

    من نمی گویم شما برو به پدرت بگو که این آقا را دوست داری. بلکه قضیه ابراز علاقه این آقا را با پدرت درمیان بگذار و بگو که فکر می کنی این آقا قصد دارد از شما خواستگاری کند. ببین صلاح و مصلحت پدرت چیست ؟
    با هم راجع به ابراز علاقه و خواستگاری این آقا صحبت کنید.
    اصلا لازم نیست راجع به علاقه خودتان حرفی بزنید و بگویید که ایشان را دوست دارید.

    پدرتان از احساس شما باخبر است. چون این مدت شما را زیر نظر داشته است عزیزم.

    نکته بعد اینکه وقتی دخترها به کسی علاقه مند باشند کاملا از صورت و نگاهشان پیدا است و لازم نیست حرف مستقیم بزنند.

    پس این هم یک خواستگار است مثل همه آنهای دیگر و شما هر اقدامی بخواهید بکنید اجازه و تصمیم پدر شرط اصلی است و حرف اصلی را می زند. شما فعلا به پدرتان راجع به رفت و آمد خانوادگی چیزی نگویید. فقط بگویید که این آقا ابراز علاقه کرده است و فکر می کنید قصد خواستگاری دارد و البته با صراحت به پدرتان بگویید که نظر ایشان شرط است و بدون اجازه ایشان اقدامی صورت نخواهد گرفت. ببینید عکس العمل او چیست و چه می گوید بعد تصمیم بعدی را بگیرید.

    بهتر ضمن گفتگو مادرتان هم حضور داشته باشد.

  6. کاربر روبرو از پست مفید پرنیان یاسی تشکرکرده است .

    asal2013 (دوشنبه 15 دی 93)

  7. #34
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام عسل،

    نقل قول نوشته اصلی توسط asal2013 نمایش پست ها
    و نتیجه کلی که گرفتم اینه که فعلا باهاش یک مدت خودم درارتباط باشم و سعی کنم در عین حال که باهاش رسمی برخورد میکنم ولی توی هر برخوردی یک موضوعی رو پیش بیارم و راجع بهش نظرشو بپرسم غیر مستقیم و خودمم نظرمو بگم...

    مثلا دیشب راجع به کار در عسلوی باهم صحبت کردیم و خیلی محترمانه من نظرمو بهش گفتم چون دنبال کاری ثابت با درآمد بالاتری هستش...!!

    و انشاءا... دنبال راه حلی هستم که بتونم به یک بهونه ای سر یک موضوعی به جای اینکه من برم خونشون ایشونو دعوت کنم بیاد خونمون هم کارمو انجام بده و هم بگم بیاد پدرمو از نزدیک ببینه....

    فعلا تا همین جا فکر میکنم کافیه... امیدوارم خودش زودتر پیش قدم شه و منو راحت کنه...
    مطمئنی فعلا تا همین جا کافیه؟ یکم فکر کن ببین چیز دیگه ای یادت نمیاد؟

    (1) داری تند میری. مگه چقدر از همایش گذشته و اقدام نکرده؟ یکم فرصت بده.

    (2) شما داری وارد یه رابطه می شی. و این انگیزه خواستگاری کردن رو کم می کنه.

    در ضمن اگه هدفش یه ارتباط بدون تعهد باشه، یا هر نوع لذت جویی از مصاحبت باشما، داری به هدفش می رسونیش.

    (3) به نظرت اون آقا و پدر و مادرشون از کجا باید مطمئن بشن که شما فقط خونه ی اونها رفتی و خونه ی هیچ پسر دیگه ای نرفتی؟

    و وقتی شما با ایشون اینطور ارتباط میگیری، اونها از کجا باید اطمینان کسب کنن که این رفتار مختص ایشون هست و کلیت نداره؟

    (4) گاهی یه چراغ سبز بد نیست، اما دیگه چلچراغونی نکن.

    (5) اون آقا و خونوادش تا حالا هم به احتمال زیاد متوجه توجه و نظر مثبت شما و پدرتون شدن. اگه بخوان، اقدام می کنن. پسرا و خونوادشون کوچکترین نشونه از طرف دخترا و خونوادشون رو دریافت می کنن (همونطور که برعکسش صادقه). اقدام نکردن مساویست با جواب منفی غیرمستقیم به سوال غیرمستقیم دختر یا خونوادش.

    یه مثال برات بزنم. یبار برادرم تو خونه مطرح کرد که یکی از همکلاسی هاش براش سوغاتی آورده و برای پسرای دیگه نیاورده. همین کافی بود که ما به این موضوع فکر کنیم. چون اون دختر مطابق معیارهای شخصی و خونوادگی برادرم بود، مادرم از برادرم خواست که موضوع رو باهاش مطرح کنه که اگه با هم اوکی بودن اقدام کنیم (باوجود اینکه اینکار مستلزم مسافرت های طولانی به شهر محل سکونت اونها بود) که صحبت کردند و به نتیجه نرسیدند.

    از طرفی چندین مورد پیش اومده که مادر یه دختر با روش های غیر مستقیم، یا اقوام نزدیکش با روش های مستقیم، تلاش کردن و مادرم یا بی تفاوت عمل کرده یا رد کرده. چون ما چیزهایی رو می دونستیم که اونها نمی دونستن.

    همونطور که مادر من با وجود اینکه اون دخترها رو گاها خیلی دوست داشته، مصلحت رو در این دیده که اقدامی نکنه، ممکنه مادر اون آقا هم همینطور باشه. اگه اقدامی نکردن، به خیرخواهی، و به منطقشون اعتماد کن.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  8. 8 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (دوشنبه 15 دی 93), asal2013 (دوشنبه 15 دی 93), parinazbanoo (دوشنبه 15 دی 93), parsa1400 (شنبه 20 دی 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 15 دی 93), واحد (جمعه 19 دی 93), شمیم الزهرا (دوشنبه 15 دی 93), صبوری (سه شنبه 16 دی 93)

  9. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    4,365
    سطح
    42
    Points: 4,365, Level: 42
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,700

    تشکرشده 116 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باسلام به همه ی دوستان عزیزم...

    از تاخیری که در جواب دادن به سوالاتون و تشکر از پیاماتون پیش اومد واقعا عذرمیخوام....

    من چند روزی خیلی کار داشتم و از لحاظ فکری درگیر کاری بودم نتونستم بیام اینجا و پاسخگوتون باشم... باز هم از همگی ممنونم که برای من وقت گذاشتین...

    از صبوری عزیزم ممنونم که برای من وقت گذاشت و از تجربه ی خودش گفت تا منو بهتر راهنمایی کنه....

    من فعلا قصد نداشتم مهمونی خونوادگی رو هماهنگ کنم... گفتم برای یک کاری به جای اینکه اینبار من برم خونشون ازش بخوام بیاد خونمون اون کارو برام انجام بده و همچنین پدرمو ببینه...!!

    از پرنیان یاسی عزیزم ممنونم بابت راهنماییش ولی فعلا خیلی درگیر کارای اکسپ مقالم برای ISI کردنش هستم و چیزی به پدرم نگفتم....

    و از میشلعزیزم واقعا ممنونم که برای من وقت گذاشتش. یکم دید منو باز کردش و منو به فکر وادار کردش....!!

    (1) داری تند میری. مگه چقدر از همایش گذشته و اقدام نکرده؟ یکم فرصت بده.

    بله دقیقا شما درست میگین... کلا یک هفته ای میشه از همایش گذشته.... ولی ما بخاطر همون کار مقالمون خیلی باهم در ارتباطیم.... و حتی بخاطر مشغله ی زیاد کاریشون یک سری کاراشونو بمن سپردن که براشون انجام بدم با مقاله ی خودم... و حتی دوتا مقالشونو بمن دادن که براشون ترجمه کنم...

    (2) شما داری وارد یه رابطه می شی. و این انگیزه خواستگاری کردن رو کم می کنه.
    در ضمن اگه هدفش یه ارتباط بدون تعهد باشه، یا هر نوع لذت جویی از مصاحبت باشما، داری به هدفش می رسونیش.
    این نکته ی به جایی بودش و منو بفکر وادار کردش... یعنی خودمم از همین موضوع میترسیدم...

    (3) به نظرت اون آقا و پدر و مادرشون از کجا باید مطمئن بشن که شما فقط خونه ی اونها رفتی و خونه ی هیچ پسر دیگه ای نرفتی؟
    راستشو بخوای ولی از این سوالت ناراحت شدم....!!!!! من مگه برای چه کاری رفتم خونشون......؟؟؟!!!!!!!

    توی صحبت هامم گفته بودم ، من برای کارای شبیه سازی پایان نامم مجبور شدم یک مدت از ایشون کمک بخوام و منو راهنمایی کنن....!!!!

    من نه فقط خونه ی این خونواده بلکه برای کارای مختلف مجبور شدم شرکت یا دفاتر یا حتی خونه ی شخصه ی دیگه ای برم ولی خوب اونجا رو چون شناخت نداشتم با دوستم رفتم....!!! و قرار شد برادرم توی ماشین منتظر ما باشه...!! من نمیدونم مشکل این قضیه کجاست...؟؟؟؟!!!!

    این آقا هم بجز من چندین دختر دیگه رو برای تدریس خصوصی و یا همین انجام پروژه به خونشون دعوت کردن و توی خونه ی خودشون کارای دانشجوهای دیگه رو انجام میدن...
    و من اولین یا آخرین دختری نبودم که خونشون رفتم...

    اتفاقا چون آقای محترمی هستن هیچ وقت قبول نمیکنن خونه ی کسی که نمیشناسن برن...!!!
    و به همین خاطر معمولا از دانشجوهای محترم میخوان که به خونشون بیان...!!! چون اینطور همیشه مادرشون خونه هستن و خودشون احساس راحت تری دارن تا اینکه خدایی نکرده جایی برن که اون دختر خانم مثلا بر فرض خونه تنها باشن...!!!!! و حتی اینقدر فهمیده هستن در اتاقشون باز میذارن هنگام کار...

    و وقتی شما با ایشون اینطور ارتباط میگیری، اونها از کجا باید اطمینان کسب کنن که این رفتار مختص ایشون هست و کلیت نداره؟

    من ارتباط خاصی نگرفتم با ایشون.... من ارتباطم طوری بود که بقیه همکلاسیام و مهندسین دیگه هم همین طور برخورد دارم... و این کاملا توی روابطم مشهوده....

    همون روز همایشم خودشون کاملا متوجه شدن و دیدن که من بقیه چطور روابطی دارم... و ارتباطمو با همکلاسیام و مهندسین دیگه دیدن... من گفته بودم اینجا، کلا از روابط اجتماعی بالایی برخوردارم، و راحت توی جمع حرفمو میزنم و اظهار نظر میکنم...

    کسی که یک رشته ی مردونه رو انتخاب میکنه باید بتونه توی جمع آقایون از حق خودش دفاع کنه و حرفشو بزنه و نظرشو راجع مسائل بیان کنه.... و این آقا هم خیلی خوب این چیزارو میدونه...
    و حتی خودش هم مثل من روابطش ما خانوم های مهندس و دانشجوهاشون خوبه....

    و همون روز همایش هم یکی از دوستان و همکلاسیه من، دوران کارشناسی با این آقا همکلاسی بودش و مدام از هر فرصتی استفاده میکردن که بیان سمت من ولی بخاطر اینکه خیلی تابلو نشه جلوی بقیه همکلاسیام با این دوستمم صحبت میکردن و از خاطرات دوران کارشناسی و از اینکه الان دوستم چیکار میکنن حرف میزدن.... و برای من این امر عادی بودش....
    گاهی یه چراغ سبز بد نیست، اما دیگه چلچراغونی نکن.
    این چراغ سبزه مهمه که چی باشه....؟؟؟!!!! منم به هیچ وجه قصدم چلچراغی نبودش....

    و در کل از اینکه تجربه خونواده خودتون و برادرتونو گفتین ممنونم....

    و ازتون میخوام میشل عزیز این متن رو با آرامش بخونی چون منم با آرامش نوشتم ولی وقتی خوندم حس کردم یکم لحنم تند بودش یک جاهایی.... پیشاپیش ازت عذرخواهی میکنم ولی بدون قصدم این نبودش....
    و واقعا ازت ممنونم برام وقت گذاشتی.... انشاءا... در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی.
    ویرایش توسط asal2013 : جمعه 19 دی 93 در ساعت 12:16

  10. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 16 مرداد 94 [ 15:06]
    تاریخ عضویت
    1393-9-21
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,538
    سطح
    22
    Points: 1,538, Level: 22
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    222

    تشکرشده 86 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این سایت فقط به دنبال کسب درآمد و پول در آوردن خودش هست متاسفانه نه کمک و همدردی واقعی .... والبته تا حدودی رایگان .....
    http://www.hamdardi.net/thread-36991.html#post367446
    تاپیک من( وقتی مردی تورا بخواهد ) توصیه های یک روانشناس بود و البته اصلا کلیشه ای نبود و کاملا درست و منطقی بود . من چون حق عضویت پرداخت نکردم برای مدیر سایت سنگین میاد که من هم مشاوره میدم به به بقیه و البته تشکر هم دریافت میکنم( بدون هیچ چشمداشتی ودریافت وجه .... )
    واقعا متاسفم برای افرادی که هر نیتی دارند غیر از کمک کردن به افراد سایت !
    من اینجا حتی اجازه ویرایش امضا یا ارسال پیام خصوصی رو ندارم
    محض رضای خدا یکم از پول دوستی تون کم کنید و برای رضای خدا کار کنید.
    آخه شما چطور مشاور ها روانشناسانی هستید.؟
    ببخشید که این مطلب رو تو تاپیک شما مطرح کردم
    asal2013 جون چون این مقاله( وقتی مردی شما را بخواهد.)

    رو بیشتر به خاطر شما و اکثر دخترای دیگری که مشکل مشابه شما رو داشتن اینجا مطرح کردم


    الام باید این حرفارو میزدم چون هیچ جای دیگه امکانش نبود اینجا مطرح کردم درضمن اینم متن کامل مقاله که نوشتم :
    وقتی مردی شما را بخواهد...

    .....
    ............
    ........................
    ...................................
    ............................................
    .................................................. .

    ویرایش مدیر همدردی:
    اعتراض و انتقاد شما را درک می کنم.لیکن متن مقاله به خاطر غیر صحیح و نامعتبر بودن آن حذف شد.
    خواهش می کنم به قوانین همدردی احترام بگذارید.
    مسئول موارد علمی و تخصصی تالار با مدیر سایت هست و باید پاسخگو باشد.

    .....

  11. کاربر روبرو از پست مفید parinazbanoo تشکرکرده است .

    asal2013 (جمعه 19 دی 93)

  12. #37
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    4,365
    سطح
    42
    Points: 4,365, Level: 42
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,700

    تشکرشده 116 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام parinazbanoo عزیز. عزیزم نمیدونم چرا دیدت نسبت به این سایت منفیه...؟؟!!!!

    ولی من که الان حدود 6 ماهی میشه که عضو این سایت هستم، تاپیک های زیادی دیدم که فقط خود همین اعضاء سایت خوب همدردی راهنمایی های بجا و درستی کردن و البته در نهایت مدیر همدردی و فرشته مهربان و بعضی از مدیران انجمن دیگه تایید کردن راهنمایی دوستان رو و کامل تر و روان شناسی تر اون موضوع رو بررسی کردن....!!!

    شما از پیام مدیر همدردی اشتباه فکر میکنم برداشت کردین....!!!!

    مدیر محترم همدردی بیان کردن که مقاله ای که توی این سایت میذارین حتما باید حاوی منبع درست و دقیق و معتبری باشه...!!

    و حتی باز توضیح دادن که کلا نه این سایت همه ی مشاوران عزیز تاکید دارن هیچ رابطه ای خارج از محیط خانواده درست نیست و همچین روابطی از طرف هیچ مشاوری مورد تایید نیست و رد شده است ....

    ولی خوب ما تو جامعه ای هستیم که این روابط مشهوده....

    پس حداقل باید یک سری راهنمایی هایی صورت بگیره ( به صورت علمی و روانش شناسی) که اگر کسی توی همچین روابطی هست، بدونه کار درست چیه که بیشتر از این توی مسیر غلط و اشتباه غرق نشن و راه درست رو از اشتباه تشخیص بدن....

    امیدوارم با دید بهتری به این سایت خوب نگاه کنی

    و با خوندن چند تاپیک ببینی که چطور دوستان و اعضاء خوب همدردی دلسوزانه نگران حال و احوال هم هستن و برای هم وقت میذارن تا بتونن گره ای از مشکلات هم نوعه خودشون باز کنن.

    من خودمم توی این مدت کوتاه شاهد بودم که چطور سوده عزیز تونست زندگیشو دوباره از ریشه درست کنه و همسر خوبشو به زندگی برگردونه....!!! که این کار با سعی و تلاش خودش و کمک دوستان و مدیران انجمن و سایت خوب همدردی صورت گرفت.

  13. 5 کاربر از پست مفید asal2013 تشکرکرده اند .

    parinazbanoo (جمعه 19 دی 93), parsa1400 (شنبه 20 دی 93), مدیرهمدردی (شنبه 20 دی 93), شیدا. (جمعه 19 دی 93), شمیم الزهرا (جمعه 19 دی 93)

  14. #38
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    عسل خانم سلام

    چند وقتی هست که رد پاتونو حس میکنم . برا همین امروز تصمیم گرفتم سری بهتون بزنم .

    بدور از حاشیه در خصوص تاپیکتون مطلبی عرض میکنم که شاید درست نباشه .

    عسل خانم . راستش متوجه نشدم که ایشون جز رفتار های روز همایش قدم موثر تریکه دال بر خواست ایشون نسبت به درخواست آشنایی با شما در خصوص ازدواج برداشته یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    به عبارت ساده تر ایشون براتون پرتقال پوست گرفته آیا بهتون تعارفم کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟

    از دو دید گاه موضوع باهم برسی میکنیم

    1. ایشون شخصیتی مهر جو و جذاب و مجذوب کننده دارن . هنر ایشون و نمایش ایشون تا حد خاصی جلو میره و محدود به چند قدم اول میشود و در خصوص اهداف ایشون نمیشه درست نظر داد . چه اهداف خوب و چه خدایی نکرده اهداف شوم .

    2. دیدگاه دوم برمیگرده باز به همون رفتار مهرجو و جلب دختران عاشق پیشه ای مثل شما . خب در این دیدگاه میشه اینطور دید که یا ایشون در حال برسی الگوی رفتاری و اخلاقی شماست . ویا کلا ایشون رفتارشون به اینگونه میباشد و پرتقال پوست گرفتنشون از سر عادته و نه از روی قصد غرض .

    به نظر من شما در هر دو حالت اصالت و وقار و سنگینی خودتونو حفظ کنید . ببخش بانو اگه شما جلوتر از ایشون راز دلتونو فاش کنید جواب عکس خواهد داد .

    1/4 از پرتقال مصرف نکن بذار تو بشقاب بمونه . درسته اصرافه ولی این اصراف مصلحتی و سازنده است . بعدا.......

    ببخش من کلی گویی کردم . امید وارم تونسته باشم کمکی براتون باشم . موفق باشی

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط parinazbanoo نمایش پست ها
    این سایت فقط به دنبال کسب درآمد و پول در آوردن خودش هست متاسفانه نه کمک و همدردی واقعی .... والبته تا حدودی رایگان .....
    http://www.hamdardi.net/thread-36991.html#post367446
    تاپیک من( وقتی مردی تورا بخواهد ) توصیه های یک روانشناس بود و البته اصلا کلیشه ای نبود و کاملا درست و منطقی بود . من چون حق عضویت پرداخت نکردم برای مدیر سایت سنگین میاد که من هم مشاوره میدم به به بقیه و البته تشکر هم دریافت میکنم( بدون هیچ چشمداشتی ودریافت وجه .... )
    واقعا متاسفم برای افرادی که هر نیتی دارند غیر از کمک کردن به افراد سایت !
    من اینجا حتی اجازه ویرایش امضا یا ارسال پیام خصوصی رو ندارم
    محض رضای خدا یکم از پول دوستی تون کم کنید و برای رضای خدا کار کنید.
    آخه شما چطور مشاور ها روانشناسانی هستید.؟
    ببخشید که این مطلب رو تو تاپیک شما مطرح کردم
    asal2013 جون چون این مقاله( وقتی مردی شما را بخواهد.)

    رو بیشتر به خاطر شما و اکثر دخترای دیگری که مشکل مشابه شما رو داشتن اینجا مطرح کردم


    الام باید این حرفارو میزدم چون هیچ جای دیگه امکانش نبود اینجا مطرح کردم درضمن اینم متن کامل مقاله که نوشتم :
    وقتی مردی شما را بخواهد...

    .....
    ............
    ........................
    ...................................
    ............................................
    .................................................. .

    ویرایش مدیر همدردی:
    اعتراض و انتقاد شما را درک می کنم.لیکن متن مقاله به خاطر غیر صحیح و نامعتبر بودن آن حذف شد.
    خواهش می کنم به قوانین همدردی احترام بگذارید.
    مسئول موارد علمی و تخصصی تالار با مدیر سایت هست و باید پاسخگو باشد.

    .....
    parinazbanoo سلام

    پست منو جبهه گیری تلقی نکنید

    اینجا خیلی ها هستند که دارن به دیگر اعضا کمک مشاوره ای میدن بدون هیچ چشم داشتی و حتی دریافت لایک و تشکر

    اینجا همه نیتشون خالصه. شاید خیلی از همدردی ها و راهکارها درست نباشه و از نظر مشاورین همونطور که در قوانین گفته شده غلط باشه . ولی هدف تعیین راه سعادت برا خوشبختی دیگر اعضاست .

    اما در مورد پول و کسب درآمد . بذارید اول سطح بالا فکر کنیم . شما تابحال خودتون به مشاوره حضوری رفتید ؟؟؟ ویزیتش چقدره ؟؟؟؟ چقدر میگیره 6 ماه به شما مشاوره بده . روزی یک ساعت به اندازه سه تاپست . هرچند اینجا سه تا پست مجانیه و اگه لازم باشد مشاورین ارشد در آن نیز حضور پیدا خواهند کرد . نمونه دارم نمیخوام کسی خورد کنم

    تو تهران و شهرستانها و شهر های کوچیک چند مشکل وجود داره . خیلی ها ندارن . خیلی ها چون محیط کوچیکه نمیرن پیش مشاوره و هزار دلیل دیگه که نگم بهتره ولی یکیش میگم . باور غلط خانواده ها در مشاوره رفتن .

    اما سطح پایینش . تا آخرین جاییکه من اطلاع دارم تالار نیازمند کمک که این کمک ها به دو صورت کمک به اعضا و کمک به تالار دریافت میشه . کمی بیشتر تو تالاردور بزنی بد نیست

    بنا به دلایلی پیام خصوصی از کاربرین انجمن برداشته شده و به مشترکین انجمن و مشترکین آزاد اختصاص داده شده .

    بانو پریناز . اگه شما خودتون از بار علمی یک مشاوره برخوردار هستید میتونید با پرداخت حق اشتراک که در مقابل بیرون رقمی به حساب نمیاد به دیگر اعضا کمک موثر داشته باشید و لا اقل شما نسبت به خودتون کمک لازم داشته باشید . اگر کمک موثر داشته باشید حتما از تشویقی های تالار بهره خواهید برد .

    در استفاده از مقالات و مطالب ذکر منبع الزامیست . موفق باشید . دیدتونو به تالار مثبت کنید . از حضورتون در تالار خرسندیم . عضو عادی پارسا

    بانو عسل خیلی عذر میخوام شرمنده . حق انتقال برای مدیرهمدردی محفوظ است

  15. 2 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    asal2013 (شنبه 20 دی 93), parinazbanoo (شنبه 20 دی 93)

  16. #39
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    4,365
    سطح
    42
    Points: 4,365, Level: 42
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,700

    تشکرشده 116 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام parsa1400. خوبین شما؟

    از اینکه به تاپیک من لطف کردین سری زدین ممنونم.

    بله من بخاطر مشغله ی فکری و کاریم خیلی نمیتونم وقت بذارم و توی سایت خوب همدردی فعالیت کنم و فقط تاپیک بقیه دوستان خوب همدردی رو میخونم و از راهنمایی دیگران استفاده میکنم و یک جورایی درس میگیرم.

    من تاپیک های شما رو هم دنبال میکردم و از اینکه الان حالتون خوبه خیلی خوشحال شدم. انشاءا... همیشه همین طور خوب باشین و در تمامیه مراحل زندگیتون موفق باشین.

    خوب راجع به تاپیک من سوال پرسیدین جواب بدم.

    نه متاسفانه هیچ قدمی برنداشتن و حتی به طور زبانی بیان هم نکردن .... فقط رفتاراشون گویای علاقه مندی بودش در روز همایش...!!!

    از بررسی جالبتونم ممنونم. مرسی از راهنماییتون. تشکر.


    موفق باشید.

  17. کاربر روبرو از پست مفید asal2013 تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 22 دی 93)

  18. #40
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سلام

    ممنون شکر خدا و خیلی بهترم به کمک دوستان خوبی مثل شما . و البته در حال پیشرفتی مناسب و متفاوت با گذشته .

    نکته . ایشون رفتار اون روزش همایشش در حد یه نمایش بوده . فکرتو وابسته نکن . چون شما در شرایط ازدواج هستید هر عملی رو برا خودتون بزرگ نکنید . اعتماد بنفستونو بیشتر کنید .
    عسل خانم ببخش که بعضی چیزارو رک گفتم . امیدوارم باعث رنجشتون و غرق شدن کشتی آرزوهاتون نشده باشم .

    در هر حال بیشتر مواظب باشید فرهنگ ارتباط در جامعه کمی تغییر کرده . موفق باشید و آرزوی خوشبختی برای شما .......

  19. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    asal2013 (دوشنبه 22 دی 93)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نشانه های عشق واقعی چیست؟
    توسط meinoush در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 23 خرداد 93, 12:15
  2. ارزش واقعی انسان به چیست؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 30 دی 90, 18:18
  3. 1 مقدمه:انسان کیست؟! انسانیت چیست؟!
    توسط مدیرهمدردی در انجمن منحصر به فرد بودن انسان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 اردیبهشت 90, 05:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.