می تونی از پدر و مادرت کمک بگیری.
با توجه به این که آشنای خانوادگی شما هستند و برای تز به شما کمک کردند، می تونید به بهانه ای خانوادگی دعوتشون کنید و ... رفت و آمد خانوادگی را شروع کنید تا بیشتر آشنا بشید.
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
می تونی از پدر و مادرت کمک بگیری.
با توجه به این که آشنای خانوادگی شما هستند و برای تز به شما کمک کردند، می تونید به بهانه ای خانوادگی دعوتشون کنید و ... رفت و آمد خانوادگی را شروع کنید تا بیشتر آشنا بشید.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
تشکرشده 1,406 در 461 پست
سلام عسل جون. دوست یا آشنای مشترکی ندارید که بتونه واسطه بشه و شما رو به اون آقا معرفی کنه؟ من این به ذهنم رسید اگر بتونی کسی رو گیر بیارید میتونید غیر مستقیم نظر اون آقا رو بدونید و برا خواستگاری اقدام کنه. اینطوری شآن شما هم حفظ میشه و اون واسطه از طرف خودش شما رو پیشنهاد میکنه.
به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.
asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), شمیم الزهرا (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
تشکرشده 593 در 152 پست
سلامی دوباره
اتفاقا برای بنده هم سوال شد و بود. ممنون میشم اگه دوستی ، بتونه خیلی کامل این مساله رو روشن کنه واسمون.
این که اگه خانمی از اقایی ، خوششون بیاد چطور باید این مساله رو عنوان کنه ؟ اونم در این جامعه ؟ طوری که یک سری مشکلات که خودتون بهتر میدونید هم بوجود نیاد.
یعنی یه جورایی دقیقا همین مساله خانم عسل.
خانم عسل
خوبه که با مادرتون صمیمی هستید. نظرتون چیه از مادرتون بخاید که با مادر اون اقا مطرح کنن و اگه موافق بودن نظر اقا پسر رو جویا شن؟
حالا الان خیلیا میان میگن که اینطوری شما اویزون شدی ، یا اونا خودشون رو می گیرن ، یا ناز میکنن ، یا چه معنی داره دختر پیشنهاد بده؟
منم میگم ، اینا رو باش ، ما از چه دنیایی صحبت میکنیم ، اینا کجان !!!
به طور اصولی ، شخصا نظری ندارم. کلاف سردرگم این مسائل در جامعمون.
از مدیران عزیز درخواست میکنم ، درصورت امکان ، امثال ما رو روشن کنن.(البته اگر پاسخی باشه ...)
موفق و موید
ali -guilan (یکشنبه 14 دی 93), asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
تشکرشده 116 در 24 پست
ببخشید من بخاطر محدودیت پیام سعی میکنم چند تا پیام رو بخونم که باهم جواب همه ی دوستان عزیز رو بدم...
پیشاپیش از همه عذرخواهی میکنم بخاطر دیر جواب دادنم...
سلام. از شیدا.ی عزیز تشکر میکنم بخاطر راهکاری که پیشنهاد دادن... اتفاقا دقیقا خودمم همین توی ذهنم بودش ولی به چه بهونه ای مهمه...!!! چون به بهونه ی تزم نمیشه چون الان حدود 6ماهی میشه ازش گذشته....!! نمیدونم واقعا باید چیکار کنم و به چه بهونه ای دعوتشون کنیم خونه مون...!! از طرفی پدرش بازنشسته شده چند ساله و دیگه با پدرم در ارتباط نیست...!!
و از zolal عزیزم واقعا ممنونم که پیشنهاد دیگه ای دادین... پیشنهاد خوبیه ولی نه برای من... چون اگر توی یک دانشگاه بودیم یا دوستانشو میشناختم قابل اجرا بود ولی من هیچ کدوم از دوستانشو نمیشناسم و اصلا نمیدونم با چه کسانی در ارتباطه! و فقط خودم باهاش درارتباطم حالا یا به بهونه ی کاری یا سوالی باهاشون تماس میگیرم یا اس میدم...
یا مثلا اونروز توی همایش از من یک عکسی از پدرم خواست!
گفت از زمان بچگی بابامو ندیده و دلش براش تنگ شده و عاشق بابام بوده اون زمان...!!
چون پدرم خیلی خوش مسافرته و این چون از من 4 سال بزرگتره خیلی از اون زمان یادش میاد برعکس من که هیچی یادم نمیاد...
و من متاسفانه اون روز چون رم گوشیمو تازه خالی کرده بودم هیچ عکسی همرام نداشتم ولی اومدم خونه براش چند تا از عکس های پدرمو ایمیل کردم که کلی تشکر کرد و باز دوباره گفت من عاشق باباتماااااااا.....!!!
و از آقای love less هم ممنونم. مرسی که باهام همدردی کردین...
واقعا خیلی سخته هم بخوای ارزش خودتو توی این جامعه با طرز فکرای مختلف پایین نیاری هم بتونی به خواسته های خودت توجه کنی....
و اینکه راجع به پیشنهادتون فکر کردم ولی دقیقا از همین حرفهایی که گفتین میترسم و تازه من هیچ شناخت خوبی از خصوصیاتشون ندارم و گفتم فقط توی معیارای اصلی نمره ی خوبی ازم گرفتن و باید توی مسائل دیگه هم صحبت شه تا بررسی بشه همه جوانب... من با اینکه بهشون بی علاقه نیستم ولی دوست ندارم با احساسات تصمیم بگیرم...!!
و من هم از مدیران عزیز درخواست میکنم ، درصورت امکان ، امثال ما رو روشن کنن.(البته اگر پاسخی باشه ...)
ali -guilan (یکشنبه 14 دی 93), zolal (یکشنبه 14 دی 93), دختر بیخیال (یکشنبه 14 دی 93), شیدا. (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
تشکرشده 6,881 در 1,486 پست
سلام عسل جان :)خوبه که با مادرتون صمیمی هستید. نظرتون چیه از مادرتون بخاید که با مادر اون اقا مطرح کنن و اگه موافق بودن نظر اقا پسر رو جویا شن؟
اصلا بد نیست که به ازدواج باهاش فکر می کنی اما در کنار این سعی کن درگیر نشی عزیزم .
با احترام به اقای لاولس اصلا این کارو نکنین یه وقت .
هرچند حتی دین خودمون این کارو بد نمیدونه حتی نمونه عینی هم داریم اما متاسفانه جامعه ما قدرت پذیرش همچین چیزی رو نداره.
بهترین راه همون روش های غیر مستقیمه که هرچی دختر خانم جذاب تر و صاحب کمالات باشه راه اسون تره میشه .
همون شیدا جان بهتر عنوان کردند رفت و آمد بهترین روش هست اینطوری خوشون غیر مستقیم از تمایل خانوادتون هم آگاه میشن دیگه با خودشونه بخوان اقدام کنن یا نه .
و اینکه تو رفتارات در عین متانت یه نرمی ای وجود داشته باشه و خودت رو خیلی سفت و سخت نگیری .
اما این رو هم در نظر داشته باش که شما باهاش بودی یه چند وقت کاملا دیدتت و باهات اشنایی داره مطمانا از حس خوبت نسبت به خودش هم بی خبر نیست نگو نه چون همه ادم ها یه گیرایی متافیزیکی هم دارند هرچند در ظاهر هم نشون نداده باشی .
پس اگر بخواد میاد سراغت حالا هدفش هرچی باشه! نیاز نیست خودت رو خیلی اذیت کنی .
اما خب وقتی باهاش رفت و امد داشتی زمینه مهیا بوده که بیشتر خودت رو نشون بدی مثلا بحثای مختلف پیش بیاری و راجبش نظرتو بگی .
اگر اقدامی نکرد ذره ای به خوبی خودت شک نکن دختر گل .
پس یادت بمونه
هر اقدام یا حرف مستقیم از طرف شما ممنوع
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : یکشنبه 14 دی 93 در ساعت 19:33
ali -guilan (یکشنبه 14 دی 93), asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), meinoush (یکشنبه 14 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93), اثر راشومون (دوشنبه 15 دی 93), شیدا. (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93), صبا_2009 (یکشنبه 14 دی 93)
تشکرشده 6,060 در 1,481 پست
سلام
همین که گفتن عاشق پدرتون هستن و دلشون تنگ شده بهانه خیلی خوبیه برای شروع رفت و آمد.
مادرتون می تونه تماس بگیره بگه یه مدته خانواده ها از هم دور شده بودند و ... اون روز که پسرتون گفتن خیلی دوست دارند پدر عسل رو ببینند ماهم گفتیم شاید بد نباشه دوباره دیداری تازه کنیم و ...
ان شالله که خیره
تشکرشده 600 در 162 پست
یه پسر وقتی سن ازدواجش برسه خودش اقدام میکنه !
یا شما گزینه اولشی یا نیستی
اگه باشی پیشنهاد میده اگه نه که هیچ
به نظرم اصلا خودتون رو درگیر نکنید
asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), meinoush (یکشنبه 14 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93), اثر راشومون (دوشنبه 15 دی 93), شمیم الزهرا (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
تشکرشده 336 در 126 پست
عسل جان آیا با پدرت صحبت کرده ای ؟
عسل جان به نظر من این آقا مورد تایید پدرت هم هست. اگر نه هیچ وقت امکان نداشت پدرت شما را نرساند به آن دانشگاه و به شما اجازه دهد از این آقا کمک بگیرید. پدرت این احتمال را هم در نظر گرفته است که ممکن است شما با این آقا هم مسیر شوید یا خودش شما را برساند. کاملا اتفاق قابل تصوری است و پدرت هم می دانسته.
بنابراین من فکر می کنم که پدرت نظر خوبی به این آقا دارد و می تواند کمک حال خوبی باشد. ببین اگر با پدرت صمیمی نیستی می توانی غیر مستقیم بهش بگویی. مثلا بگویی که این آقا ابراز تمایل زیادی کرده که عکس پدرت را داشته باشد و شما هم برایش ایمیل کرده ای. بعد بگو در این مدتی که به خانه شان رفته ای دیده ای که خانواده محترمی بوده اند و خیلی خوب است که دوباره رفت و آمد داشته باشید. بگویید که از خیلی خوب است که با خانواده های خوب رفت و آمد کنید .
راستی می توانید با خواهرهای ایشان هم طرح دوستی بریزید. این هم یک گزینه است.
تشکرشده 152 در 43 پست
آخ من الان توجه کردم ازدواج حضرت خدیجه با حضرت محمد
ولی وقتی به آقایون میگی مستقیم خودشون حتی اگه بخوان احترامت رو هم داشته باشن اونقدر این مساله رو غیرمستقیم یادآوری میکنن که خودت مجبور به قطع رابطه میشی
البته مورد شما چون 30 سالشه شاید عاقلانه تر رفتار کنه و حتی ممکنه به ازدواج هم ختم بشه
ولی من چون سرم اومده قضیه رو جور دیگه نگاه میکنم
ظرفیت پذیرش این موضوع در جامعه ایران از طرف دخترها هم وجود نداره
یعنی ممکنه شما الان بگید که خوب میگم یا قبول میکنه بیشتر آشنا شیم و یا قبول نمیکنه و ارتباط رو قطع میکنیم
ولی به محض اینکه میگید دیگه نمیتونید مثل قبل با اون آدم رفتار کنید
احساس خودکم بینی بهتون دست میده
کوچکترین حرفاش رو هم برای خودتون بزرگ می کنید حالا چه در جهت مثبت و چه منفی
به نظر من اگر میخواهید روابط صمیمانه با ایشون ادامه پیدا کنه چیزی نگید و از همون روشی که شیدا و خانم صبا گفتن استفاده کنید
البته زیاد هم افراط نکنید
ایشون البته قشنگ معلومه که خودشون هم به دنبال فرصت آشنایی بیشتر هستن ولی شاید شما هنوز فقط یک گزینه هستید براشون
خوب مطمءن باشید که ایشون خوششون نمیاد با گفتن قضیه همین اول راه حق انتخاب رو ازشون بگیرید
همین طور حق انتخاب رو از خودتون هم نگیرید ایشون رو به عنوان یک گزینه داشته باشید و همزمان به خواستگارهای دیگه تون هم فکر کنید
دیگران را ببخش... نه بخاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند... بلکه بخاطر اینکه تو سزاوار آرامشی...
asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), اثر راشومون (دوشنبه 15 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
تشکرشده 593 در 152 پست
ضمن تشکر از خانم فرشته اردیبهشت و سایر دوستان
بنده هم چنان مخالف هستم. به عبارتی قانع نشدم. امیدوارم خانم عسل شده باشن.
اما علت مخالفتم :
ببینید مثلا در کشور هایی مثل بلاد کفر ! ، اگه کسی از کسی خوشش بیاد ، حالا چه دختر چه پسر ،
با گفتن
? Can I get you some coffee
... Would you mind
? I was wondering if we could go out sometimes
(ببخشید حواسم نبود اینجا تاپیک زبان نیست خخخخخ)
کلا با یه همچین عباراتی ، باب اشنایی رو باز میکنه. جلسه ای واسه اشنایی و دیدار گذاشته میشه و اگه به هم می خوردن که این جلسات ادامه پیدا میکنه. کسی هم ادعایی نداره. کسی هم اویزون نشده.
اما در مدینه فاضله ای که ما درش هستیم ،
دختر باید دربست بشینه تا یکی بیاد یا نیاد. انتخابش کنه یا نکنه.
حالا خیلیا هم نشستن یکی بیاد ولی نیومد. فعلا اونا به کنار.
اما مگه پسر انتخاب میکنه ، از همون اول دختر موافقه؟ خیر. باب اشنایی باز میشه .
چرا دختر نتونه این باب رو باز کنه؟ (فرض که دختر توان تحمل شنیدن "نه" رو هم داشته باشه). حالا یا پسر موافق یا مخالف. یا میخورن یا نه.
شخصا اگه کسی از من درخواست کنه ناراحت نمیشم. البته خیلیا میگن که در اینده ، اون مرد میاد میزنه تو سرت که خودت خواستی. اما قبلا هم گفتم ، این شخص که همچین حرفی بزنه یا همچین ادعایی و تفکری داره ،اینم نباشه بازم دلیل واسه سرکوب بدون توضیح پیدا میکنه.
حالا چرا این پیشنهاد اشنایی از سمت دختر ، مساوی با پایین امدن شخصیت دختر ، برداشت میشه ، نمیدونم.
به هر حال ،
شما میتونی شخصیتت رو نگه داری و مجرد باشی یا شانس بیاری یکی انتخاب کنه.
یا میتونی پیشنهاد کنی. اقدام کنی.
شرمنده دوستان ، اما خانم فرشته اردیبهشت و صبای گرامی ،
شما اسمش رو گذاشتید اقدام غیر مستقیم ، بنده اهم اسمش رو فیلم بازی کردن میگذارم. حداقل برداشت من این بود.
طرف انقد هم ... نیست که نفهمه بعد شونصد سال که یه زنگ هم نزدن حالا بیان دعوت کنن خونوادگی خونشون صرفا برای تجدید میثاق با ارمان ها؟
مگه غیر از اینه که خیلی از همین اقا پسر ها ، که تمام و کمال شرایط ازدواج رو ندارن(خونه ،ماشین ، پول ، سربازی ، مدرک بالا و و و) ، اما به خانمی علاقه دارن،
اقدام هم نمی کنن چون می ترسن ، میگن ما که شرایطش رو نداریم. در حالی که افرادی مثل خانم عسل ، ممکنه توقعاتشون خیلی هم پایین باشه.
حالا نه پسر اقدام میکنه(هزاران تاپیکی که تو همین تالار هست)
نه دختر حرکتی میکنه که بگه حاجی ما توقعمون بالا نیست.
کلا یه عده نشستیم دور هم به هم نیگا میکنیم.
باشد که رستگار شویم :)
البته بنده به این که جامعه هم ظرفیت این مساله رو نداره و تاثیر جامعه رو نمیشه نادیده گرفت نیز واقفم. اما پاسخ محکم تری دوست داشتم بشنونم.
باتشکر از دوستان.
انشاا ... هر چی خیره واسه خانم عسل پیش بیاد.
موفق و موید
ویرایش توسط love less : یکشنبه 14 دی 93 در ساعت 20:45
asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 14 دی 93), صبوری (دوشنبه 15 دی 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)