به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23
  1. #21
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 خرداد 94 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-11
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    3,278
    سطح
    35
    Points: 3,278, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    162

    تشکرشده 593 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    معصومیت بچگیها مون و دم در دوره بزرگسالی گذاشتیم و وارد دوره شدیم.انگار اگه اون هم بود هیچوقت بزرگ نمیشدیم!

  2. کاربر روبرو از پست مفید love less تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 17 دی 93)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 مهر 97 [ 19:05]
    تاریخ عضویت
    1391-4-24
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    6,321
    سطح
    51
    Points: 6,321, Level: 51
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دختر بیخیال عزیز
    ممنون از راهنماییتون. در تاپیکهای قبلی من راجع به دوست دخترم. من تو خواب بودمو خیلی از مسایل برام روشن نبود. اونموقع من به راهنمایی دوستان گوش دادم و دوست دخترم رو کامل کات کردم. حتی از کارم به پیشنهاد پدرم استعفا دادم و از این شهر هزار کیلومتر دور شدم و ی زندگی نو رو برای خودم و زن و بچم درست کردم. ولی اشاره های مکرر زنم و دروغها و تهمتهای بی شمار به دوست دخترم که برای انداختن اون از چشمم بود زخم کهنه رو تازه کرد و باعث شد من دوباره راجع بهش تحقیق کنم. وقتی فهمیدم تمام حرفهایی که از خراب بودنش میزنه و داستانهایی که تعریف میکنه دروغه و صداقت رو در گفتار دوست دخترم دیدم دوباره بهش برگشتم. در این اواخر فهمیدم زن سابقم قبل از من بهم خیانت میکرده و عشق واقعی رو در رفتار دوستم دیدم. تو جریان طلاقم هم زنم با تهدید و اغفال پدر و مادرم و شوروندن فامیل علیه من سیصد سکه از مهرش رو نقد کرد و بچه رم بمن داد. تا همین هفته گذشته هم دعوا سر اثاثیه منزل بود که ی لیست بهم داده که دیگ نونی و قاشق چنگال و سیخ کباب جهازشم میخواد بگیره در حالی که نیمی از وسایلی رو که من خریدم با استفاده از حسن نیت پدر مادرم از خونه برده. حتی از پرده و چوب پرده ای هم که من خودم برا خونه خریدم نگذشته. وقتهایی که دخترم میره دیدنش از زبونش حرف میکشه و میزاره کف دست پدر و مادرم و بچه رو درگیر مسایلی میکنه از قدرت درکش خارجه.
    اینو واسه روشن شدن مسایل گذشته گفتم

  4. کاربر روبرو از پست مفید abadanveh تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 17 دی 93)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    ما به زندگی قبلیتون کاری نداریم.در حال حاضر زندگی جدیدتون هست که مهم شده.
    همسرتون اگه هم خواستن ایشون جلوی شما بد جلوه بدهند ینوع واکنشی بوده در قبال کار شما، دلیلی نداشت شما دوباره نبش قبر میکردید و میفهمید ایشون دارند بدگویی میکنند، و دروغ گفتن.
    دروغگویی ایشون و خراب کردن وجهه دوست دخترتون فقط یک واکنش زنانه بوده و بس.
    همین که دروغ گفتن یعنی شما رو دوست داشتن که سعی کردن ایشون و خراب کنند تا شما دیگه سرآغشون نرید! اما شما متاسفانه بیشتر راغبتر شدید.و زندگیتون و خراب کردید.
    اینکه اگه همسرتون فقط خیانت میکردن و بعد ها شما متوجه میشدید و ایشون و اول از همه طلاق میدادید، بعد ازدواج مجدد میکردید و بعدا ایشون در قبال همسر فعلی شما بدگویی میکردن بله میشه گفت شما اینجا قربانی شدید و همسرتون مقصر بودند.
    اما شما که اصلا خبر نداشتید همسرتون خیانت کردن شما زمانی که خیانت کردیددبی اطلاع بودید پس اصلا حرفتون و توجیهتون از پایه و اساس منطقی نیست.!!!
    در حال حاضر اگه خیانت کردن بده، خب شما هم خیانت کردید، خیانت و گناه همسرتون توجیهی برای خیانت شما نبوده و نیست و نخواهد بود، هردوتون اشتباه کردید و سهم هردوتون در خرابی زندگی یکیست.
    شاید اگه شما هم بجای اینکه دنبال محبت پیش دوست دخترتون میرفتید، برای زندگیتون و اصلاح زندگیتون تلاش میکردید نتیجه بهتری میگرفتید

    بنظرم نه خیانت همسرتون توجیهی بر خیانت شماست نه بدگوییشون توجیهی بر تحقیقات بیشتر شما و فهمیدن اینکه همسر دروغ گفتن و ایشون دختر خوبی بودن!


    هرچند که دختر خوب که هیچوقت با مرد متاهل دوست نمیشه! !!
    بهرحال ایشون الان همسر شما هستند هرچی بوده گذشته، فقط نباید بگذارید گذشته دیروز، آینده فرداتون بشه! !!
    بهرحال هرچی باشه هم همسر فعلی شما به یک زن دیگه خیانت کردن هم شما به همسرتون. اینها همه ترسیست که تو وجود همسر جدیدیتون موجوده.

    شما برای رفع این ترس نباید فضا و برای ترس بیشتر مهیا کنید.
    تو روابطتون باید بیشتر دقت کنید.

    اینکه دیگه انکار نمیکنید که در تاپیک های قبلیتون ذکر کردید این خانم بودند که سراغ شما اومدن نه شما سراغ ایشون! پس علنا این ترس طبیعیه! همین دوستانشون شاید هوس کنند همچین بلایی و سر ایشون بیارند.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 17 دی 93 در ساعت 13:34

  6. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    abadanveh (جمعه 19 دی 93), asal2013 (جمعه 19 دی 93), هم آوا (پنجشنبه 18 دی 93), بارن (چهارشنبه 17 دی 93)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  3. احساس افسردگی می کنم دوست دارم بمیرم احساس می کنم دوستم نداره
    توسط *atoosa در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 خرداد 92, 10:36
  4. من و دوستم همدیگر رو دوست داریم ولی خانواده اش مخالفند
    توسط sara2sara در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 07:35
  5. +خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.
    توسط مانی در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 اردیبهشت 87, 09:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.