به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46
  1. #41
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    دوست عزیزم.
    سلام.
    من با اکثر صحبت های اقای سعید موافقم.در مورد دوستان دیگه شما هم سعی کنید به یاد داشته باشید همه دوستان صلاحیت راهنمایی تو همه موضوعات ندارن .حرف هارو بخونید و بهترین انتخاب کنید مخصوصا حرف های فرشته مهربون.
    من برای حالات عصبیتون می تونم چند تا راه کار بدم.....اولا که به شدت بدوید...ورزش سنگین از تجمع استرس تو بدنتون جلوگیری میکنه و فشار عصبی کمتر میشه،شده حتی به بالش تا می تونید مشت بکوبید و خودتون تخلیه کنید
    بنویسید؛افکارتون هرچند درداور روی کاغذ بنویسید
    برای خالت تهوع .....خوردن نون و پنیر و چای شیرین به جای غذاهای سنگین توصیه میکنم البته اگه میتونید غذای عادیتون بخورید این برای وقت هایه که واقعا شدت حال تهوعتون زیاده
    بعد چند بتر رفلکس تهوع کلا اعصاب معدهدتحریک میشن و شدت رفلکس ها بیشتر میشه پس نگران نشید فرمون چای شیرین و نون و پنیر عین سرم قندی نمکی بهتون کمک میکنه
    باور کنه از ریز و درشت ادم ها از این دوران ها به عناوین مختلف داشتن.....خودتون نبازید.حل میشه ایشالا

  2. 4 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 20 آذر 93), sorosh (سه شنبه 18 آذر 93), واحد (سه شنبه 18 آذر 93), هم آوا (جمعه 21 آذر 93)

  3. #42
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    دوست خوبم صبور باشید و فعلا به خودتون و نامزدتون زمان بدید . نه به طلاق فکر کنید نه به چیز دیگه . توصیه های کیت کت عزیز خوبه . توصیه های ساشا هم خوب بود . شما هر دوتون نیاز دارید که یه مدت ازهم دور باشید . از بزرگترها هم بخواهید که یه مدت صبر کنند و به شما زمان بدهند .

  4. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 20 آذر 93), sasha (سه شنبه 18 آذر 93), szd (سه شنبه 18 آذر 93), هم آوا (جمعه 21 آذر 93)

  5. #43
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 اسفند 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1390-4-21
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,706
    سطح
    38
    Points: 3,706, Level: 38
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    54

    تشکرشده 71 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    ممنون از شما که در این شرایط کنارم هستید.

    او که این چند روز هم تماسی نگرفت. امشب بهش زنگ زدم. اولش گوشی رو بر نمیداشت. دفعه سوم که زنگ زدم برداشت.
    بر خلاف انتظارم خیلی هم سرد حرف نزد.
    قرار شد بریم مشاوره.

    دعا کنید درست بشه و مشاوره موثر باشه.

  6. 4 کاربر از پست مفید pianozan تشکرکرده اند .

    pbsm (شنبه 22 آذر 93), rayehe (جمعه 21 آذر 93), sevil73 (جمعه 21 آذر 93), szd (جمعه 21 آذر 93)

  7. #44
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    چقدر نوشتم دستم رفت روش پاک شد!!

    فقط سوالم رو میپرسم دیگه!
    شما کلا 3 ماهه عقد کردید؟ و رابطه کامل داشتین تو این 3 ماه؟؟؟
    برای اطمینان پرسیدم،چون شما هنوز ایشون رو "نامزد " تون خطاب کردید!! گفتم شاید دوستان اشتباه برداشت کردن از صحبتای شما راجب روابطتون

  8. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    pianozan (دوشنبه 24 آذر 93)

  9. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 اسفند 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1390-4-21
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,706
    سطح
    38
    Points: 3,706, Level: 38
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    54

    تشکرشده 71 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    شاید بهتر بود میگفتم شوهرم. اینکه گفتم نامزد منظورم این بود که عقد هستیم و سر خونه زندگی خودمون هنوز نرفتیم.

    همون روز کهمیخواستیم بریم مشاوره مامانم قلبشون گرفت و بیمارستان بستری شدن. نشد بریم.
    چند روزه همش فکرای عجیب غریب میاد توی ذهنم. همش خودمو ملامت میکنم که چرا وقتی اون نشونه ها رو دیدم باز جواب مثبت دادم؟ اگه الان جدا بشم بعدش چی میشه؟
    راستش من خواستگار نداشتم. یعنی حدود 3-4 سال بود که خواستگار نداشتم. به خاطر همین وقتی شوهرم خواستگاری کرده بود با اینکه میدیدم یه سری رفتارهاشو نمیپسندم ولی چون کلا پسر سالمی بود جواب دادم. اون موقع که به خانوادم میگفتم این یه جوری و به دلم نیست اونها هم میگفتن:ناز الکی نکن.خودت میدونی خواستگار چند ساله نداشتی. اگه اینم بگی نه و دیگه کسی نیاد چی؟ این حرفشون منو میترسوند. چون خودم هم از همین قضیه نگران بودم. واقعا میترسیدم دیگه کسی نیاد.
    الان هم یه دلم میگه طلاق. یه دلم میگه زندگی. وقتی بی توجهی هاشو میبینم میبینم نمیتونم ادامه بدم. و وقتی فکر میکنم من که توی مجردیم هم خواستگار نداشتم دیگه اگه طلاق بگیرم بعدش چی میشه یک دفعه استرس تمام وجودمو میگیره و میگم نه. به هر قیمتی شده ادامه میدم.
    کنکور آزاد رو ثبت نام کردم. ولی اصلا حال خوندن ندارم. فقط دلم میخواد بخوابم.

    - - - Updated - - -

    درسته به خاطر ترس از اینکه بعد از طلاق دیگه موردی برای ازدواج پیش نیاد ادامه بدم؟
    وقتی فکر میکنم خب میبینم مسلما یک مطلقه خواستگارانی به خوبی خواستگارهایی که یک مجرد میتونه داشته باشه نداره.
    میترسم طلاق بگیرم و بعد یا خواستگاری نیاد یا اگه بیاد شرایطش خوب نباشه و من مجبور بشم به خاطر شرایط خودم و جامعه قبولش کنم و بعد یهو حسرت بخورم که کاش با همسرم ادامه داده بودم.

  10. 2 کاربر از پست مفید pianozan تشکرکرده اند .

    pbsm (دوشنبه 24 آذر 93), szd (سه شنبه 25 آذر 93)

  11. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اسفند 94 [ 22:04]
    تاریخ عضویت
    1392-12-21
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,964
    سطح
    26
    Points: 1,964, Level: 26
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 63 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    امیدوارم حال مادرتون بهتر باشه
    به نظر من برای مشاوره پیش کسی برید که کارش زوج درمانی باشه و در کارش هم ماهر باشه
    امیدوارم مشکلتون حل بشه
    برای طلاق همیشه وقت هست
    شما تلاشتون رو برای بهبود این ازدواج بکنید و برای طلاق عجله نکنید

  12. 4 کاربر از پست مفید sorosh تشکرکرده اند .

    szd (سه شنبه 25 آذر 93), واحد (سه شنبه 25 آذر 93), هم آوا (دوشنبه 24 آذر 93), بانوی آفتاب (سه شنبه 25 آذر 93)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.