موضوع: واقعا من پر توقعم؟؟منو از بزرخ فکری در بیارید لطفا

نوشته اصلی توسط sorosh

سلام
اینجا درباره مشکل این خانم داره بحث میشه ....درباره خاستگارشون و شرایط ایشون
نه شرایط شما
شما شرایطتون ممکنه با خواستگار این خانم فرق داشته باشه
هر ادمی ممکنه موقعیتش با فرد دیگه متفاوت باشه
یک قاعده گاهی درباره همه افراد صادق نیست
اما چیزی که مسلما پسری که میره خواستگاری خانواده ای با وضعیت بهتر از خودش یا باید بتونه انتظارات دختری رو که در این خانواده بزرگ شده براورده کنه یا باید اماده شنیدن جواب منفی باشه و ناراحتی هم نداره
این اقا میتونست بره خواستگاری یک دختر خوب هم سطح خودش...چرا این کار رو نکرده؟
چرا این آقا پسر از شرایط مالی و داشته هاش برای این خانم توضیحی نداده اما پدر این اقا جلسه خواستگاری ملک و اموال پدر دختر رو چک کرده؟
چرا مادر این خانم میگه پسرم وضعش خوبه اما ایشون نتونسته مستقل از پدرش باشه؟
...........
و شما خانم محترم به نظر من در کنار اینکه وضعیت اقتصادی و اینده کاری این آقا رو چک میکنید صداقت ایشون، مسئولیت پذیری، استقلال فردی و اینکه خود این فرد چقدر به مادیات اهمیت میده رو هم چک کنید.
به نظر توقعات شما بالا نیست . شما میخواید با پسری شبیه خودتون ادامه زندگی بدید. و این حق شماست.

من هم نگفتم در مورد شرایط من صحبت میکنید . اگر میخواستم در مورد شرایطم صحبت بشه تاپیک میزدم .
اتفاقا از نظر من هم این آقا مناسب خانم نیست .
نمونه های زیادی از این ازدواجها دیدیم که به طلاق ختم شده . مخصوصا در مواردی که دخترها سطح مالی بالاتری داشتن .با توجه به اینکه بار اقتصادی خانواده به دوش مرده .

حرف من هم این نبود که اون آقا پسر خیلی خوبه و ...
من راجع به نظرات مشاورین محترم! نظر دادم . بدون اینکه طرف رو ببینن و بشناسن براش نسخه پیچیدن بی عرضه و بی جنمش کردن .
شما برای اینکه بفهمونید این ازدواج به صلاح نیست نیاز نیست پسر رو خراب کنید .

به نظر من ملاکی باید در ازدواج داشته باشی که با کذر زمان عوض نشهیعنی ده سال دیگه هم همون ملاک ازدواجت باشه
مثلا اگه ده سال دیگه هم خواستگار تعمیرکار داشتی بازم نه میگی یا نه
اگه دیدی حاضری مجرد بمونی ولی با تعمیرکار ازدواج نکنی بنظرم ملاکت برای خودت معتبره وکرنه پرتوقعی هست
یا مثلا حاضری با یه دروغگو ازدواج کنی یا نه
یا مثلا حاضری با بی جنم ازدواج کنی یا نه
این خواستگارتون از جنبه صداقت و جنم بیشتر بررسی کنید بنظذم اینا مهمتره و با چیزایی که گفتید توشون میلنگه
اگه به پدر مادرتون بکید شغلش رو دوست ندارم منم جاشون بودم همین حرفایی که پدرتون زده بهتون میزدم
ولی شما روی صداقت و فرهنگ خانوادگیشون فوکوس کنید مطمئننا پدر شما نمی خواد که شما با یه ادم دروغکو ازدواج کنید

سلام وقت شمابخیر.
شما اول ما بقی معیاراتون رو هم در نظر بگیرید بعد تصمیم بگیرید.
در خصوص شغل ایشون من هم با شما موافقم که ایشون عملکرد نسبتا ضعیفی داشتن و هر چندکه شما مسئول این نابسامانی وضعیت اقتصادی و بیکاری در جامعه نیستید ولی واقعیتی هست که باید بپذیرید و تبعات این وضعیت نابسامان فقط دامن گیر آقایون نمیشه و خانم ها نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم درگیر میشن، پس از این واقعیت نمیشه فرار کرد.
شما باید بین این خواستگار و خواستگارهایی که از قبل داشتید یک قیاس منطقی داشته باشید تا بتونید در خصوص این موضوع تصمیم نهایی رو بگیرید .
در خصوص شغل ایشون من یه مقدار موضوع رو باز میکنم،شاید برای تصمیم گیری شما موثر باشه:
خواستگار شما اگه در آزمون پایه 3( نظارت، اجرا و محاسبات که هر کدوم جداگانه منبع درآمدی برای زندگی شما خواهد بود.قبول بشه خود به خود با بخشی از پروژه های عمرانی درگیر میشه و از طریق همین راهی که پیش روش باز میشه اگه کمی زرنگ باشه و شما هم مشوقش باشید.میتونه پروژه های دیگه ای هم بگیره.
مضاف بر این بعد چند سال ایشون ارتقا پایه میگیرن و دامنه فعالیت ایشون گسترده تر میشه.
به جز این ایشون در کنار کارهایی که در بالا اشاره کردم میتونن به صورت موازی در یک شرکت عمرانی هم استخدام بشن.

در مورد تاسیس دفتر مهندسی هم باید خدمتتون عرض کنم یه شرکت عمرانی صرفا بر اساس بار فنی اداره نمیشه و پارامتر های دیگه ای هم باید در کنارش باشه ازقبیل دید اقتصادی و بازاریابی و علم به ضوابط حقوقی پروژه های عمرانی و داشتن روابط و... پس با توضیحاتی که خدمتتون عرض کردم فکر نمیکنم حداقل تا 7_ 8 سال آینده این امر برای ایشون مقدور باشه.
پس فعلا روی تاسیس شرکت مهندسی حسابی باز نکنید.
موفق باشید.

نوشته اصلی توسط soheil2

من هم نگفتم در مورد شرایط من صحبت میکنید . اگر میخواستم در مورد شرایطم صحبت بشه تاپیک میزدم .
اتفاقا از نظر من هم این آقا مناسب خانم نیست .
نمونه های زیادی از این ازدواجها دیدیم که به طلاق ختم شده . مخصوصا در مواردی که دخترها سطح مالی بالاتری داشتن .با توجه به اینکه بار اقتصادی خانواده به دوش مرده .

حرف من هم این نبود که اون آقا پسر خیلی خوبه و ...
من راجع به نظرات مشاورین محترم! نظر دادم . بدون اینکه طرف رو ببینن و بشناسن براش نسخه پیچیدن بی عرضه و بی جنمش کردن .
شما برای اینکه بفهمونید این ازدواج به صلاح نیست نیاز نیست پسر رو خراب کنید .

دوست عزیز هرکسی از روی تجربه های شخصیص نظر میده و خود شخصی که تاپیک میزنه هم میدونه که بقیه مشاور نیستن.
بحث خراب کردن شخص نیست. به شما میگم یک مرد 31ساله، هنوز درحال گرفتن مدرک کارشناسیه. پیش پدرش کار میکنه و نه مغازه ای دارن، نه خودش وضع مالی مناسبی داره نه پدرش دارایی خاصی داره. باهاش صحبت کردم میگه میخوام در آینده یه امتحان بدم و تو رویاهام میخوام یه دفتر مهندسی بزنم. نون شبمون رو هم از طریق تعمیر کولر و لوازم برقی مردم در میاریم. تو ظاهرشون هم هیچ نشونه ای از اینکه این آقا تو تموم این سالها چیکار میکرده هم نیست، یه ماشینی، یه خونه ای، چیزی که نشون بده ایشون به فکر آینده شون بودن، شما چه برداشتی از این شخص میکنین؟

من خیلی ها رو دیدم که پیش پدراشون کار میکنن، ولی پدرومادرشون هرطور شده واسه بچشون شده یه خونه تهیه میکنن یا یه مغازه میگیرن که بچشون رو پای خودش بتونه وایسه. قسطاش روهم بچهه خودش میده. یعنی یه نشونه ای از این که این فرد اهل تلاش کردن و پیش رفتن تو زندگی هست.

کسی این آقا رو خراب نکرده. بعضیا به همون بخورونمیر راضین. اینم جزء خصوصیاتشونه و به نظر من کاملاً ژنتیکیه. بلندپرواز بودن و اهل ریسک بودن و برونگرا بودن هم ژنتیکیه.

سلام
من کاملا درکت میکنم چون باهم توی یه شرایط هستیم ولی خداروشکر خانواده ی من با من هستن یعنی مثل من سخت گیرند.
ببین ما کلا بعد 25 سالگی دختر اجازه میدیم خواستگارا بیان نمی دونم چرا سالهای ساله که سن ازدواج بالای 25 هست توی خانواده ی ما...
واسه همین مادر من نگران سنم نیست.
از همون اول خواستگارای جورواجور داشتم از بیکارش بگیر تا بهترین.!
ولی من همون اول معیارمو تعیین کردم شغل پول اخلاق..
به ترتیب این جوریه ..ممکنه هیچکی نپسنده ولی خوب نمی تونم ازشون چشم پوشی کنم...
توی خواستگاریام بدون استثنا اگه اینارو داشتن قبول میکردم اگه نداشتن میگفتم نه!
همه بهم میگن مشکل پسند یا کلی حرف دیگه بهم زدنووو
ولی من مجبور نیستم فقط برای اینکه ازدواج کنم با کسی که سطحش پایینتر از خانوادمه ازدواج کنم برادر وخواهرام همه توی رفاه وخوشی واونوقت من فقط برای اینکه سنم بالا رفته یا شوهر کرده باشم به یکی بله بگم.
حالا هم به نظر من شما ببین این پسر می تونه تقریبا زندگی که توی خونه ی پدرت داشتی برات فراهم کنه...ببین میتونی بعد ازدواج بهش افتخار کنی...یا همیشه حسرت خواهی خورد
من نمیگم این برای همه صدق میکنه..بعضی پسرا وخانوادشون عاشق این هستن که خانواده ی دختر سطح بالا باشن دیگه فراموش میکنن دختر سطح بالا همه چیزش بالاست منظورم خرجش روابطش همه چیزش که ممکنه به ضرر اونا باشه.
نظر نظر خودته ولی فک نمی کنم گزینه مناسبی نباشه.این اقا یکم دیرکد داره بابای من همیشه میگه روی می کنم می کنم های جلسات خواستگاری حساب باز نکنین اینا همش حرفای خوشگل برا جذبه...ببینین پسر تا حالا چیکار کرده ایشونم سنشون شنی هست که باید تا حالا کاری میکردن نمی دونم اونای که سالهاست مهندسی فعالیت میکنن کاری نکردن این بخواد حالا شروع کنه اووووو چه قد طول میکشه اگه 22 یا 23 سالش بود یه چیزی ولی ..میگن ساده بگیرین ساده بگیرین بابا اخه چقدر ساده!از اول گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز..

نوشته اصلی توسط مو فرفل ری

دوست عزیز هرکسی از روی تجربه های شخصیص نظر میده و خود شخصی که تاپیک میزنه هم میدونه که بقیه مشاور نیستن.
بحث خراب کردن شخص نیست. به شما میگم یک مرد 31ساله، هنوز درحال گرفتن مدرک کارشناسیه. پیش پدرش کار میکنه و نه مغازه ای دارن، نه خودش وضع مالی مناسبی داره نه پدرش دارایی خاصی داره. باهاش صحبت کردم میگه میخوام در آینده یه امتحان بدم و تو رویاهام میخوام یه دفتر مهندسی بزنم. نون شبمون رو هم از طریق تعمیر کولر و لوازم برقی مردم در میاریم. تو ظاهرشون هم هیچ نشونه ای از اینکه این آقا تو تموم این سالها چیکار میکرده هم نیست، یه ماشینی، یه خونه ای، چیزی که نشون بده ایشون به فکر آینده شون بودن، شما چه برداشتی از این شخص میکنین؟

من خیلی ها رو دیدم که پیش پدراشون کار میکنن، ولی پدرومادرشون هرطور شده واسه بچشون شده یه خونه تهیه میکنن یا یه مغازه میگیرن که بچشون رو پای خودش بتونه وایسه. قسطاش روهم بچهه خودش میده. یعنی یه نشونه ای از این که این فرد اهل تلاش کردن و پیش رفتن تو زندگی هست.

کسی این آقا رو خراب نکرده. بعضیا به همون بخورونمیر راضین. اینم جزء خصوصیاتشونه و به نظر من کاملاً ژنتیکیه. بلندپرواز بودن و اهل ریسک بودن و برونگرا بودن هم ژنتیکیه.

رسلام دوست خوبم من واقعا شرایط تورو داشتم بنظرم قبول نکن چرا خودتو دست کم می گیری و میخوابا گسی که کار درست وحسابی نداره و پشتوانه هم نداره ازدواج کنی عاقل باش و درست تصمیم بگیر تو رو خدا اشتباه منو نکن از اول همه چیزو طی کن زندگی شوخی بردار نیست خوب فکر کن ببین میتونی با این شرایط زندگی کنی بحرف مردم اهمیت نده خودت تصمیم بگیر همه چیز و باهاش طی کن به پدرت بگو از اول باهاش طی کنه هر شرط و شروطی داری محکم و جدی اولش بذار اگر کسی واقعا تو رو بخواد قبول میکنه اگرم نه میره پی کارش.منم خیلی سر سری با شغل شوهرم کنار اومدم با حقوقش ولی چی شد الان تو دادگاه ها دنبال طلاقم.خوب فکرکن .

سلام و روز پاییزی همه دوستان همدردی بخیر و نیکی
بازم صمیمانه از همه ی دوستان تشکر میکنم خوندن حرفاتون بهم قوت قلب میده حتی اگر منو دچار تردیدکنه بازم شیرینه.

Ali-guilanعزیز
سپاسگذارم. من هم اصلا روی دفتر مهندسی زدن ایشون حساب باز نکردم و رو همین حساب هم دچار تردید شدم. چه بسا مشکلات مالی الان گریبانگیر همه ی خانواده ها هست و بچه ها امیدشون به پشتیبانی پدر و مادراست. من هم دیدم ایشون با وجود تک فرزند بودنشون در سن 31 سالگی هنوز در این مرحله هستند و پدری که تا به این سن نتونسته برای خودش یک مغازه داشته باشه , چطور میتونه پشتیبان مالی فرزندش در اینده باشه؟!!
در مورد اخلاق ایشون هیچ اطلاعی ندارم میدونید که ازدواج های سنتی معیار خوبی برای شناخت اخلاقی طرف نمیده! ظاهرا برعکس خودم ساکت و اروم بنظر میرسید..همین! میگفت از دروغ متنفرم اما نفهمیدم از دروغ گفتن متنفرن یا دروغ شنیدن ! چون بعضیا خودشون دروغ میگن ولی از دروغ شنیدن بدشون میاد
وقتی اومدن خونمون ماشین زیرپاشون بود(tiba) اما نه پرسیدم و نه میدونم که ماشین مال خودشون هست یا نه !
ایشون اگر یه مغازه درست درمون میداشتن من هیچ مشکلی با شغلشون نداشتم . از جنم ایشون هم خبر ندارم ولی طبق پیشرفت زندگی شون توی ده سال گذشته نمیدونم بازتاب خوبی میشه از جنم یک شخص بدست اورد یا نه !
-----------------------------------------------------------------------
Nadia عزیز
سپاسگذارم . در ابتدا برات ارزوی خوشبختی میکنم و امیدوارم انتخاب درستی برای اینده ات داشته باشی.
بله فعلا اطلاع کاملی از ایشون ندارم و حرفایی که زدم چکیده ی جلسات دیدارمون و تحقیقات مون بود. در ضمن پدرم ازین بابت گفت با آبروی من بازی نکن که فردای روز من سنم میره بالا و هنوز مجردم و مردم فک میکنن عیب و ایرادی داشتم ! میگه کسی نمیدونه خواستگار داشتی جواب ندادی فک میکنن عیب و ایرادی داشتی . ولی در کل حرف پدر منو شدیدا رنجوند.
--------------------------------------------------------------------

Winter عزیز
سپاسگذارم. ازون دو حالتی که فرمودید کم پیش میاد دختری دلش بخواد به هر قیمتی ازدواج کنه.حداقل من اینجوری نیستم.
من خیلی دلم میخواد عاقلانه روی تصمیم خودم بایستم ولی دلم هم نمیخواد تصمیم من موجبات رنجش خانوادم باشه طوریکه الان پدرم 2 روز هست جواب سلام من رو سر بالا میده !! کس دیگه ای جز پدر مادرم برام مهم نیست.
--------------------------------------------------------------------
ماهک عزیز
سپاسگذارم. فک میکنم حرفای مامان بابا از سر بی تجربگی و احساسات باشه . نگرانی بیش از حدشون و وجود خواهرم شاید باعث شده.. شاید حق با شماست و من نباید حرف دلم رو فعلا منتقل میکردم. راستشو بخوای یه اخلاقی دارم که نمیدونم خوبه یا بد ولی همیشه وقتی با خواستگارم میرم میحرفیم بعدش که میرن , گفتمان بنده با مامان بابا شروع میشه و از من توقع دارن موبه مو تعریف کنیم چی گفتیم و چی شنیدیم . منم میگم! منم حرفای شمارو به بابا میزنم ولی میگه پس اینجوری فکر کنی باید 40 ساله بشی!
---------------------------------------------------------------------
Soheil2 عزیز
سپاسگذارم. در ابتدا بخاطر پشتکار و تلاش تون جا داره بهتون تبریک بگم . بنده و دوستان هیچ کدوم قصد جسارت به آقایونی امثال شما رو نداشتیمو من کاملا متوجه حرفای شما هستم. فقر معنای بیعرضگی نیست بلکه منظور من این بود که کسی هست که بی پوله ولی جنم کار داره و برای روزی خودش و خانوادش تلاش میکنه , شمه ی اقتصادی داره و میدونه که باید چیکار کنه..همین!
و ضمنا بماند که این اقا ادعای هوش و ذکاوت هم نداشت حتی, و علنا" گفت که اهل درس خوندن نیست و همین برای من چالش برانگیز بود که پس چطور به فکر دفتر مهندسی و آزمون نظام مهندسی هست؟؟ یه مهندس باید همیشه آپدیت و اهل مطالعه باشه برای خاص بودن
------------------------------------------------------------------------
Sogand عزیز
سپاسگذارم. واقعا همینطوره برای فرزند اول مشتاقن و بی تجربه! و این منو خیلی مضطرب میکنه .. منکر تفاوت دیدگاه ها و اقتضای سن و سال نیستم اما چطور میشه به یک دیدگاه واحد رسید بدون اینکه کسی رنجیده خاطر بشه؟بدون اینکه حس ترس در من بیاد؟ من همیشه احترام شونو حفظ کردم حتی اگر رنجیدم.
----------------------------------------------------------------------
Sorosh عزیز
سپاسگذارم. حق با شماست. قصد دارم این جلسه که میان در مورد این مسائل باهاشون حرف بزنم. در مورد استقلال فکری شون یادم میاد ازشون همون جلسه دوم سوال کردم رو حسابیکه تک فرزند بودن و گفتم نکنه ننر باشه حرفش تو دهن مامان باباش باشه! و ایشون گفتن وقتی تصمیمی بگیرن به حرف کسی کار ندارن , نه پدر مادر خودشون و نه پدر مادر من ! همچین جوابی بمن دادن.
بله دقیقا من میخوام با مردی شبیه خودم ازدواج کنم ولی مث اینکه خواسته من در سن 26 خیلی بالاست که پدرم از من رنجیده ..
--------------------------------------------------------------
واحد عزیز
سپاسگذارم. بنده منکر واقعیات نیستم حرف شما متین. ولی نسبت به خیلی دخترای دیگه فک نمیکنم دختر متوقعی باشم .. معیار من برای ازدواج خانواده ی هم سطح از همه نظر– شغل و سالم بودن پسر هست . اصلا در قید و بند وجود ملک و املاک و ماشین و خانه و شغل آنچنانی نیستم. حتی نه خودم نه خانوادم اهل مهریه بالا نیستیم و معیار نمیدونیم . من فقط یک شغل حلال و آبرومند در حد خانواده خودم میخوام که زندگیم متوسط باشه . خیلیا که در خانواده سطح پایین از نظر مالی بزرگ شدن شاید مشکلات مالی زیاد در اینده براشون کمرشکن نباشه, و ظرفیت تحملشون از من نوعی بالاتره. اما منی که توی خونه ی پدرم ماشین مستقل زیر پامه همه چیز داشتم همیشه عالی پوشیدم عالی خوردم عالی تفریح کردم و همه چیزم مهیا بوده , آیا ظرفیت تحملش رو خواهم داشت ؟ شما در 21 سالگی فرصت بدست اوردن داشتید ولی این اقا 31 سالشه و من وارد 26 شدم ! اگر الان تازه بخوایم از صفر شروع کنیم فک کنم وقتی موی سپیدمون دربیاد بتونیم بچه بیاریم ! وگرنه من بدم نمیاد کنار همسرم باشم تا نداشته ها بدست بیاد , اما شرایط سنی اجازه نمیده ! من قراره مادر اینده باشم و ایشون پدر !
-------------------------------------------------------------------------
Naashena عزیز
سپاسگذارم . ملاک هامو در پاسخ خانوم واحد گفتم .. ارزشهای اخلاقی مهمن و من منکرش نیستم. ارزشهای اخلاقی رو نمیشه به چهار جلسه صحبت کردن دید ! باید زمان بهت یسری چیزارو بفهمونه .. صداقت ایشون در طی زمان بمن ثابت میشه نه در حرف زدن رسمی این جلسات ! اما فرهنگ خانوادگی شون .. پدر ایشون تحصیلاتشون ابتدایی هست و مادر ایشون(نامادری- مادر اصلی فوت شده وقتی بچه بوده) فرهنگی هستن. شاید دید پدر ایشون توی خیلی چیزا با دید پدر مادر من فرق کنه ! پدر مادر من جفتشون فرهنگی بودن الان بازنشسته شدن.
یسری چیزا گفتن نداره و شاید معیار نباشه ولی توی همین چند جلسه که امدن و رفتن دست خالی امدن همش .. یه جعبه شکلات یا شیرینی فک نمیکنم ضربه مالی به کسی بزنه , هرچقدرم طرف در مضیقه باشه , ولی در عوض احترام به خانواده دختر هست و حفظ شخصیت و اداب خواستگاری! ولی مامان من چای خاص دم کرده بودن میوه ی تازه با تشریفات .. احترام گذاشته بودن با اینکارشون به مهمان شون...
اقا پسر میخواست وارد اتاق بشه سرشو انداخت پایین بدون اینکه یه تعارف بمن بزنه که شما اول بفرمایید ! راحت رفت داخل... شاید خنده دار باشه ولی دخترا همین چیزای جزئی به چشم شون میاد .. ولی من بازم به خودم نگرفتم ..
------------------------------------------------------------------
امیرمسعود عزیز
سپاسگذارم. از راهنمایی خوبتون ممنونم بجا بود. من با روحیات ضعیفی که در ایشون دیدم از نظر درس و بار علمی , عمرا ایشون بدرد دفتر مهندسی و این کارا بخوره ... صرفا بقول یکی از دوستان شاید برای رفع خجالت از شغل فعلیش یه وعده وعیدی داده همین !
-------------------------------------------------------------------------
موفرفری عزیز
سپاسگذارم و جا داره بخاطر روحیه تسلیم ناپذیری عالی تون و صبر فوق العاده تون و اوج پشتیبانی و وفاداری به احساس ناب تون به همسرتون تبریک بگم خانوم ! حق با شماست . من باید با این اقا و خانوادش صحبت کنم ببینم واقعا چند چند هستند با خودشون..
تازه این اقا از من پرسید قصد ادامه ی تحصیل در مقطع ارشد رو داری؟ من گفتم بله ! گفت کجا ؟ گفتم ازاد یا غیر انتفاعی فلان جا اگر سراسری قبول نشدم ! و برای من جالب بود که میدونن هزینه ی ارشد ازاد یا غیر انتفاعی بالاست و هیچی نگفتن! برا همین وقتی من رفتم موقعیت منزل شون و محل کارشون رو دیدم واقعا جا خوردم ! توی یک پارکینگ کوچیک در یک خانه قدیمی از بافت فرسوده شهر , تعمیر جاروبرقی و کولر و ازین چیزا .. اگر پدرشون بجای یک فرزند 4 فرزند داشتن اینقدر جا نمیخوردم !
من اعتراف میکنم که صبر شما رو ندارم ...
-------------------------------------------------------------------
Fereshteyeeshg عزیز
سپاسگذارم. متاسفانه من توی خانواده جزء نوه های متوسط محسوب میشم. بزرگا همه ازدواج کردن و از بین متوسطا من موندم با یکی دو تا پسر. دخترای همرده من متاهل شدن و شاید همین خیلی مامان بابامو اینجوری کرده! بابا میگه سنت داره میره بالا.. برا همین مجرد بودن من خیلی به چشم اینا میاد.
منم واقعا نمیتونم روی وعده وعیدهایی که هیچ تضمینی برای به ثمر رسیدنش نیست زندگی اینده مو بنا کنم .
--------------------------------------------------------------------------
پگاه جان عزیز
سپاسگذارم. ناراحت شدم بخاطر موضوع طلاق تون . انشالله موقعیت بهتری در انتظارتون باشه و به ارامش برسید.
پدرم تنها شرطی که دارن حق سکونت هست . میخوان حق سکونت رو برای من بگیرن. بقیه چیزا هم از نظر پدرم ملاک نیست . میگن پسر سالم کمه و همینکه اهل دود و دم و شیشه و کراک و رفیق بازیو این چیزا نیست جای شکرش باقیه..!!!!!!