موضوع: خواستگاری

اره اول جوونیم ولی اونقدر گفتن که بالاتر از سنت میزنی خودمم رو سی ساله میبینم
روزی نیست فکر خودکشی تو سرم نیاد . از یه ادم امیدشو بگیری دیگه چیزی نداره فقط باید بره بمیره .

ول کن حرف مردمو...بیخیال این حرفا....خب بالاتر بزنی....مگه چیه؟!!هزاران تا هستن مثه تو....هیچکدوم زن نمیگیرن؟!ب خودکشی فک میکنن.....کسی بخواد واس این موضوع قیدتو بزنه همون بهتر بزنه.....اصلیاتو ول کردی چسبیدی به فرعیات...ی پیشنهاد خواهرانه:اگه واقعا با داشتن 24 سال سن و مقطع تحصیلی ارشد اینه طرز فکرتون!!! حرف مردمو خود کشیو این حرفا...پیشنهاد میکنم فعلا قید ازدواجو بزنین چون هنو آمادگیشو ندارین مسولیت یکی دیگم بپذیرین....
به خدا پسرای دگ نصفه تو هم نیستن اعتماد بنفساشون به سقفه...والا!!!!!

کار پیدا میکنی ، منتهی حتما نه کاری که درش درس خوندی! از الان زوم کن رو کار ... اگه درست خوبه ، زوم کن رو ازمون های استخدامی ، سعی کن مهارتت رو هم در رشتت افزایش بدی
برو تو یه شرکت با حقوق خیلی پایین یا حتی مجانی کار کن سابقه شغلی برای خودت دست و پا کن که کار رو یاد بگیری ، حتی اگه به من باشه حاضرم 2 سال از جیب پول هم بدم تو یه شرکت درست و حسابی هم کار رو عین ادم یاد بگیرم هم سابقه شغلی برای خودم دست و پا کنم !
اگه کار بلد باشی همه جا میخوانت ...
با این جو ناامیدی که از اینده کاریت داری باید حق بدی به پدر اون خانوم که چرا دخترشو بهت نداده ...
متاسفانه در مملکت ما اصلا بازار کار با ورودی دانشگاه ها تناسب نداره ، الان همه مدرک دارن ولی شغلی براشون وجود نداره ، یا اینکه خیلی از شغل ها هست که متقاضی براشون وجود نداره چون کلاس نداره !
دانشگاه های ما هم فرد رو برای بازار کار اماده نمیکنن فرد بیچاره تازه تو کار باید کلی چیزها رو یاد بگیره و صاحاب کار هم دیوانه نیست که یه نفر صفر کیلومتر رو بیاره تو کار !
نگران نباش دوست من شما هنوز از زمان خیلی جولویی و اصلا جای نگرانی نیست

سلام دوست عزیز
این مسائلی که عنوان کردین فقط مختص به شما نیست . اگه اینطوریه همه باید به نوعی امیدواری خودشون رو از دست بدن.
اشتغال یکی از دغدغه های بزرگ جوونا شده بخصوص تحصیل کرده ها . الان بیشتر شرکت ها سعی می کنن از نیروهایی استفاده کنن که با همون مهارت ها تحصیلات کم تری داشته باشن. شما از همین الان شروع کن به کاریابی ، از این شرکت به اون شرکت . اینقدر برو که بالاخره یه جای خوب مشغول به کار بشی .
اینم بدون که خواستگاری بدون اشتغال خیلی برات سخت میشه حتی اگه خانواده دختر خانم موافقت کنن. ولی اگه شغل مناسب خودتو پیدا کردی و خودتو جا انداختی ، دیگه این دغدغه های بعدیش رو نداری.
امیدوار باش . در رحمت الهی به روی همه بنده ها بازه .
منتظر خبرای خوب و خوش هستیم .

سلام دوست عزیز

شما یک مرد بالغ هستید و این حرف ها که به خودکشی فکر می کنم و ... اصلا برازنده ی شما که بقول خودتون ارشد رشته ی مهندسی هستین نیست. در مورد ظاهر و ... مردم فقط دنبال حرف درآوردن و پیدا کردن نقطه ی ضعف دیگران هستند و اگر دستشون به جایی نرسه شروع به بیان تخیلات خودشون می کنند. شما کار خودت رو انجام بده و کاری به حرف های مفت نداشته باش. خدا رو شکر کنید که فرد تحصیل کرده ای هستید و همونطور هم که گفتید وضعیت مالی تون خوب هست. کاملا در برابر این افکار منحرف کننده که سنم بیشتر می زنه و ... مقاومت کن و اونها رو از خودت دور کن چون اینها بیش از یک تخیل نیستند.چند سال پیش یکی از دوستان تعریف می کرد که با یه بنده خدایی صحبت می کرده و صحبتشون که ادامه دار شده کار به حدس زدن سن و ... رسیده که اون بنده خدا سن دوست من رو بالای ۳۰ تخمین می زنه درصورتیکه که این دوست ما اون زمان ۲۰ سال بیشتر نداشت و این دوستمون هم با خنده این ماجرا رو تعریف می کرد. شما هم باید همینجوری باشید.

در مورد ازدواج هم بهتر هست که صبر کنید تحصیلتون تموم بشه و سربازی تون رو هم شروع کنید و بعد از اتمام سربازی برای ازدواج اقدام کنید. اما اگر عجله دارید و نمی تونید تا اون زمان صبر کنید با توجه پشتیبانی مالی پدر و مادرتون از شما مشکلی از این بابت نخواهید داشت و می تونید ازدواج کنید. فقط همین دختر خانم از آسمان پایین نیومده موارد دیگه ای با شرایط بهتر می تونید پیدا کنید. فقط سعی کنید به هیچ وجه عجله نکنید.

اول این که الان که ارشدی..
کار رو بچسب. ارشد بگیری یه کار درست یاد نگیری باختی.
محکم بچسب یه کار، از خوابت، از زندگیت بزن..
ببین همکلاسیات چیکار می کنن شاید یه ایده گرفتی..

من وضعیتم مثل شما بود الان 28 سالمه.
من الان که وضع مادیم رو هم خدایا شکر به حد متعادل رسوندیم باز رفتم خواستگاری سر یه مسئله بی ارزش و الکی که چرا پدرت چنین چیری رو گفت!! مادر طرف گفت نه!! حالا ما با دختر خانم چند جلسه حرف زده بودیم و داشتیم به تفاهم می رسیدیم... همش به همین سادگی دود شد رفت هوا... اصلا باورم نمی شد...
خیلی حس بدی بود..
حالا دیگه من باید خودتم رو از ساختمون بندازم پایین!!..
البته به در رو دیوار حق دارم فحش بدم!
حالا خدا هر چی به صلاح من است خودش پیش بیاره..

من که دیگه خواستگاری رفتن رو کنسلش کردم امروز مادرم گفت بیا یه جای دیگه هم بریم گفتم دیگه قیدشو زدم نمی خوام زن بگیرم.کلی ناراحت شد بنده خدا.ز قبل از سربازیو پیدا کردن کار خواستگاری رفتن احمقانس فقط خودم رو مسخره کردم .تمرکزم گذاشتم رو درس میخوام اگه بشه واسه دکترا هم بخونم .غیر درس خوندن که کار دیگه ای بلد نیستم

برادر خوبم خودت مشکل خودت رو گفتی ( غیر از درس خواندن که کار دیگه ای بلد نیستم ) برادرم تنها با درس خوندن که نمیشه پول در اورد . سعی کن مهارت و توانایی رو که براش زحمت کشیدی از تئوری به عملی تبدیلش کنی . منتظر نباش کسی برات کار جور کنه . خودت دست به کار شو . خدا رو شکر وضع مالی خانواده ات هم که بد نیست . پس میتونی از یه جایی شروع کنی . برای خودت بازار کار درست کن . در زمینه رشته تحصیلی خودت ببین چه کار عملی میتونی راه بندازی ؟ مدرک دکترا هم که بگیری اگه عملا کاری بلد نباشی مدرکت به هیچ دردی نمیخوره . امروزه مهارت بیشتر از مدرک کاربرد داره . یه مکانیک بی سواد ماشین خیلی بیشتر از یه دکترای مکانیک پول در میاره . قبول داری ؟ دختر خوب هم زیاده و هیچ وقت تموم نمیشه .

ببین همکلاسی های منم تو دوران ارشد و در حال تحصیل ازدواچ کردند
خیلی هم خوب شد
فقط وضع مالی ات رو به خانومت بگو که تو دوران عقد توقع خاصی ازت نداشته باشه
ببین گفتم خاص
منظورم خاص بود ها
برداشت دیگه ای نکنی
یعنی مثلا بایستی واسش کادو بخری
ولی خرج شهریه ی دانشگاه و .... رو به گردن نگیری
چون شما وقتی داری با کمک و تکیه بر خانواده ات ازدواج میکنی نمیتونی هممممممممممممه ی هزینه های خانومت رو به عهده بگیری

رک و راست بگو که فعلا هیچی نداری که بعدا برات مساله پیش نیاد
دیدم که میگمااااااااااااااااااااا