به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 38
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سپاس از بانو زندگی موفق گرامی
    از روی تجربه متوجه شدم بانو avaee نیاز داره بصورت تخصصی آموزش ببینن و بخاطر طرز نوشتن ایشون و دیدگاهی که داره اگر بخواهند در بخش عمومی دنبال بکنن یکم بیش از اندازه طول میکشه بنده هم که پیشنهاد انجمن خصوصی دادم بخاطر اینه خود جناب مدیر و مشاورین باشن خیلی خیلی بهتره و ایشون زودتر به نتیجه میرسن و دلزده نمیشن.افکار ایشون بنظر بیش از اندازه استقلال طلبانه هستش و معنای زندگی مشترک را بدرستی درک نکردن یا حداقلش کسی نبوده به ایشون آموزش درستی بده که توی زندگی مشترک یک زن بهتره چطوری رفتار بکنه.فرمول ریاضی نیستش که دو دوتا چهارتا کنیم و جواب بدست بیاریم شما جوری برنامه ریزی کردی که اصلا زندگی مشترک درش جایی نداره یا شوهرت حتی بنده ای هم که مرد هستم بخودم چنین جراتی نمیدم چنین برنامه ای بخوام بریزم که فقط خودمو داخلش ببینم و خواسته های خودم برام مهم باشه.

    معنای واقعی زندگی مشترک را بدرستی متوجه نشدید
    لطفا مقالاتی که معرفی شده را مطالعه کنید بانو

    تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

    استقبال از شوهر، چرا؟

    و دوم در تکمیل لینک بالا نوشته های مدیر همدردی عزیز

    وابستگی همسرم به خانواده اش

    و در آخر :

    تغييرات در بستر زمان به دست مي آيد
    الان اینجا فقط مسئله شوهر شما نیست من خودم مرد هستم سی سالمه و متاهلم بجرات میتوانم بگویم که شما بجز ایشون با هر مرد دیگه ایرانی هم ازدواج میکردی بازم به مشکل میخوردید نیازه که تفکراتت را نسبت به زندگی مشترک تغییر بدی وگرنه حتی طلاقم بگیرید مطمئن باش برای دفعات بعدی هم اگر این تفکر را داشته باشی به مشکل میخوری
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 28 آبان 93 در ساعت 17:34

  2. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 28 آبان 93), elham.e (چهارشنبه 28 آبان 93), paiize (شنبه 01 آذر 93), واحد (شنبه 01 آذر 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93), امیر مسعود (پنجشنبه 29 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 28 آبان 93)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    خوب بریم سر اصل مطلب.
    شروط شما کاملا سلیقه ایه.خواهر من دقیقا با سرایط شما و همین شروط ازدواج کرد و خیلیییی خدارو شکر خوشبخته ؛اصلا کل حرف ها شما برای من خیلی عادی و ملموسه.
    پس اصلا بخاطر شروطتون شما سرزنش نمیکنم.به فرض محال که شروط اشتباهی هم بودن له هر حال همسرتون حق انتخاب داشته و قول مرد شرافتشه.این اصلا اخلاقی نیست که یه مرد برای جاری شدن عقد همه چی قبول کنه و بعد از اینکه خرش تز پل گذشت......
    من همه چی در گرو هدف و شخصیت شما میبینم.
    شما افکار بازی دارید تما دقیقا به طلاق به چشم سنتی دارید نگاه میکنید انگار با خودتون به تضاد رسیدید.اگه دوست دارید حق تحصیل و کار و طلاق و....داشته باشید پس نگاه به طلاق نباید براتون ابروریزی باشه.البته اگه طلاق وافعا اخرین راه حل باشه.
    تکلیفتون با خودتون روسن کنید یا این وری یا اونی وری.
    شاید اگه شما مثل خیلی از گل های این تالار بودید و نظر اونارو داشتید؛تو خونه شوهرتون می پختید و بچه میاوردید و سفره جمع و پهن میکردید که واقعا به تنهایی کار خیلی قشنگی هم هست اما نه جایی که ادم حس میکنه هویتش گم شده و اینی که الان ازش می خوان نیست.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    خانم کیت کت نصف بیشتر جمعیت ایران تو شهرستان هستن آیا این رو یکی از ملاک های بی آبرویی عنوان کردید ؟
    شما که هنوز حرفای طرف مقابل رو نشنیدید ؟ چطور قضاوت کردید که خانواده همسرشون خاله زنک هستند ؟
    و آیا هر شخصی که بالای دو بار جدا شه بی آبرویی به بار آورده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ببخشید اگه سوالی دارید تو تاپیک یه نفر دیگه نگید پیام سخصی برای همین کاره اما برای اینکه برای خود صاحب تاپیک روشن بشه باید عرض کنم که با توجه به صحبت هاسون و البته تجربه کار خودم در محیط شهرستان گفتم.هیچ کدوم از ما ضامن نیستیم که حرف هامون 100% درسته مثلا من با تمام نظار این تاپیک تا الان مخالفم اما به خودم اجازه ندادم حرفی بزنم همین جا هم میگم خود صاحب تاپیک باید مناسب ترین راهنمایی انتخاب کنند.....و با وجود مخالفت من نوعی همشون محترمن و ارزش شنید نه الزاما عمل کردن دارن.حتی نظر خودم
    ویرایش توسط کیت کت : چهارشنبه 28 آبان 93 در ساعت 17:35

  4. کاربر روبرو از پست مفید کیت کت تشکرکرده است .

    بارن (شنبه 27 دی 93)

  5. #13
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    خوب بریم سر اصل مطلب.
    شروط شما کاملا سلیقه ایه.خواهر من دقیقا با سرایط شما و همین شروط ازدواج کرد و خیلیییی خدارو شکر خوشبخته.
    پس اصلا بخاطر شروطتون شما سرزنش نمشکنم.به فرض محال که شروط اشتباهی هم بودن له هر حال همسرتون حق انتخاب داشته و قول مرد شرافتشه.
    من همه چی در گرو هدف و شخصیت شما میبینم.
    شما افکار بازی دارید تما دقیقا به طلاق به چشم سنتی دارید نگاه میکنید انگار با خودتون به تضاد رسیدید.اگه دوست دارید حق تحصیل و کتر و طلاق و....داشته باشید پس نگاه به طلاق نباید براتون ابروریزی باشه.البته اگه طلاق وافعا اخرین راه حل باشه.

    کیت کت جان،

    این که خواهر شما چنین شرایطی برای ازدواج داشته و خدا را شکر خوشبخت شده، دلیل این نیست که شرایط مذکور برای همه ضامن خوشبختی است.

    این خانم بدون بررسی شخصیت و رفتار و شرایط همسرش، فقط گفته من یه مردی می خوام حق طلاق هم بهم بده و من را ببره خارج و بچه هم نخواد! الان هم متوجه شده که ایشون از نظر شخصیتی و خانوادگی و ... اختلافات زیادی باهاش داره. به این وضعیت اضافه کنید ازدواج علیرغم مخالفت خانواده را.

    در 30 سالگی داره فوق لیسانس می خونه، کاری که در 26 سالگی باید تمام می شده.
    حق طلاق گرفته اما الان می گه نمی خوامش. من اینطوری جدا نمی شم.
    شغل هم که نداره
    و ....
    اوه ناکامیهای فردیش را از چشم همسرش می بینه. در سی سالگی مدرک تحصیلی مورد نظرش را نداره، شغل هم نداره و برای مهاجرت هم نتونسته کاری بکنه.
    شوهرش هم که حق طلاق بهش داده و بچه هم که تا حالا نداشتند.
    ایشون هم فقط یک شرط داشته، خط قرمز من خانواده ام هستند. اوه هم اصلا دقت نکرده این حرف یعنی چی یا حداقل برای ما باز نکرد. شش ماه بعد از عروسی هم خط قرمز ایشون را زیر پا گذاشته و به قول خودش رابطه اش را با خانواده مذکور کامل قطع کرده.


    وقتی داری تاپیکی را می خونی، با خواهر خودت مقایسه نکن. مراجع را با خودش و شرایط خودش بسنج.
    سنش، شرایطش، دستاوردهاش تا این سن و ... هم مهمه. خواهر شما چند سالگی ازدواج کرد؟ با کی؟ شناختشون چطور بود؟ هماهنگی خانواده ها و فرهنگها؟ شغلشون؟ و ...

    اینطوری این خانم ناراحت و افسرده ای که فکر می کنه به اهداف و آرزوهاش نرسیده، افسرده تر و سرخورده تر می شه.
    حرف من این نیست که اوه باید تو اون زندگی بمونه یا نمونه.
    اما اشکال این زندگی بیشتر از اون که از طرف همسرش باشه، از اوه است و انتخابهاش و معیارهاش و نگرشهاش و ...

    اشکال پست شما هم اینه که اوه را سرگردون تر و مایوس تر می کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 آبان 93), paiize (شنبه 01 آذر 93), گوش ماهی (جمعه 30 آبان 93), واحد (شنبه 01 آذر 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 آبان 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 آبان 93)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    دوستان عزیزم من بی خیال!!!!!!این تاپیک دوستمون.هر کی یه نظری داره دیگه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    دوستان عزیزم من بی خیال!!!!!!این تاپیک دوستمون.هر کی یه نظری داره دیگه.
    من سر حرفم هستم خود دوستمون خواستن نظر من اصلا می تونن نخونن یا بخونن و نظر بدم.نظر من برای ایشونه نه بقیه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    دوستان عزیزم من بی خیال!!!!!!این تاپیک دوستمون.هر کی یه نظری داره دیگه.
    من سر حرفم هستم خود دوستمون خواستن نظر من اصلا می تونن نخونن یا بخونن و نظر بدم.نظر من برای ایشونه نه بقیه.

    - - - Updated - - -

    راستی شیدا جونم حرف های تو که بدتر از حرف های من افسردگی میاورد چی کار داریم درسسون کی تموم میسده و الان چند سالشونه!!!!!!!..........من از صاحب تاپیک معذرت می خوام دیگه تو تین تاپیک حرعی نمیزنم.اینجا معمولا نظرات مختلفی میزارم نمیدونم چرا یهو الان وسط مشکل شما بقیه یاد من افتادن.در صورتی که باید قانونه که این کار نکنند.خمدیران هم اگه صلاح دونستن نظراتم پاک کنند.بازم تز دوستمون معذرت می خوام ایشالا موفق باسید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید کیت کت تشکرکرده است .

    ali -guilan (چهارشنبه 28 آبان 93)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    آخه کیت کت عزیز اینکه ما بیاییم بگیم وای چه شوهر بدی چه خانواده املی چه ازدواج اشتباهی
    چه مشکلی از ایشون حل میشه ؟؟؟؟
    ایشون در درجه اول باید ضعف ها و ایراد های خودشون رو بشناسن و حل کنن تا موفق بشن
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  10. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 30 آبان 93), واحد (شنبه 01 آذر 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    به عنوان برادر کوچیکتون میگم ، یه نگاه بندازین ، مهاجرت کردن به از دست دادن زندگیتون می ارزه ؟ ایا شوهرتون هیچ خصوصیت خوبی نداره ؟ ایا شروطی که براش تعیین کردین عقلایی بوده ؟
    شوهرتون نباید میزد زیر حرفهاش ، ولی خوب زندگی همیشه طبق مراد و میل ما نیست ...
    در مورد بچه دار شدن هم میتونین باهاشون در مورد بچه های پرورشگاهی و یا اگه براتون سخته استخدام خدمتکار برای بزرگ کردن بچه مشورت کنین ، به نظرم هر مشکلی راه حلی داره ، اگه بچه دوست دارید ولی از ایندتون نگرانید باز ابتدا زندگیتون رو سامان بدین بعد به بچه فکر کنید ، به شوهرتون هم بگید در صورتی که شرایط شادی و خوشی شما رو فراهم کنن شما میتونین به گزینه بچه فکر کنین .
    در مورد دخالت خانواده ایشون هم باز میشه با رام کردن شوهرتون و کمی هنر به خرج دادن از دخالت خونواده شوهرتون کم کنید .
    مثلا شوهرتون رو عملا به این باور برسونین که عقاید و افکارش به اندازه کافی برای شما و موفقیت زندگیتون خوب هست و نیازی به راهنمایی خانوادشون نیست . بهش اعتماد به نفس بدید که عقاید خودشو پیش ببره ...
    الان شدیدا احساسی هستید و بهتره حتما با مشاور صحبت کنید به هر حال به نظرم شما با این شرایط سخت نمیبایست ازدواج میکردید چون واقعا انتظارات فوق العاده ای از همسرتون دارید یا حداقل مهاجرت میکردید و اونجا ازدواج میکردید.
    کمی به خودتون زمان بدید که واقعا از زندگی چی میخواید ، شرایط بعد از طلاقتون رو هم بسنجید و اینکه ایا حتما بعد از طلاق میتونین مهاجرت کنین یا نه ؟! میتونین به جای مهاجرت گزینه مسافرت تفریحی هر چند ماه یه بار به خارج رو هم بررسی کنید.
    خیلی ها هستن که معتقدن در ایران خیلی راحت تر میشه پول دراورد !
    برای پیدا کردن کار هم میتونین از کارهای کوچیک شروع کنین با حقوق های کوچیک رزومتون که خوب شد به سراغ کارهای بهتر برید ،یک کمی تو خونه موندن هم شاید افکار منفی شما رو تشدید کنه ...برید بیرون و سختی دنیا رو بیشتر بچشید شاید از زندگی فعلیتون بیشتر راضی بشید .
    با ارزوی موفقیت برای شما

  12. 3 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    parsa1400 (چهارشنبه 28 آبان 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93), سنجاقک ابی (شنبه 01 آذر 93)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 19:49]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,831
    سطح
    25
    Points: 1,831, Level: 25
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 122 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهر عزیزم شرایط شما رو درک می کنم می دونم که سخته به نوعی در شرایط شما بودم ولی بدون انسان وقتی بلند شه و اراده کنه هرکاری می نونه انجام بده
    ولی یه سوالی ازت دارم با شرایط فعلی ایا تمایل به اصلاح زندگی با همسرت را داری یا نه موقعیتت رو بسنج و جواب بده
    با توجه به چیزایی که نوشتی به نظر من که همسرت بهت علاقه منده به نظر می رسه که با علاقه هم با هم ازدواج کردید

    آیا مایلی و آیا نقاط قوتی در همسرت می بینی که بخوای زندگیتو اصلاح کنی؟ یا نه

    ضمنا خواهر گلم اگر مطالب تندی در سایت و در نظرات می بینی ناراحت نشو همه نظرات افراد عادی در سایت نظرات شخصیه که البته اکثرا هم قصد دلسوزی و کمک دارن شما دلخور نشو
    اما مدیران سایت که تخصص مشاوره دارن و انصافا زندگی خیلی ها رو در این تالار نجات دادن شما به کمک اونها نیاز داری
    لطفا به سوالات ابتداییم جواب بده

  14. 6 کاربر از پست مفید جویا تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), khaleghezey (جمعه 30 آبان 93), واحد (شنبه 01 آذر 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 آبان 93), zendegiye movafagh (پنجشنبه 29 آبان 93)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    درود عزیزم

    اول این نکته رو بگم با توجه به صحبتهای دوستان،یک زن قرار نیست به صرف زن بودن بعد از ازدواج دست از همه اهداف و برنامه هاش بکشه و از طرفی هم قرار نیست بدون

    توجه به همسر صرفا دنبال اهداف و آرزوهاش باشه.

    به نظرم تو این مساله باید به یک نقطه تعادل رسید.

    اینکه همسر شما ابتدا شرایط شما رو پذیرفتن و بعد نظرشون رو تغییر دادن،ناراحت کنندست و طبیعیه که شما احساس خوبی نداشته باشین.

    ولی اینکه همسر شما و خانوادشون چه فرهنگ و طرز تفکری دارن،چیزیه که توی مراحل شناخت قبل از ازدواج مشخص بوده،تفاوت خانواده های سنتی و مدرن

    معمولا مشخصه.

    به هر حال این اتفاقیه که افتاده.با آرامش فکر کن که الان میخوای چه کار کنی؟اهدافت چقدر مهمه برات؟اینقدر برات مهم هست که زندگیت رو با این آقا تموم کنی؟

    و یا برفرض که جدا شی آیا میتونی به همه آرزوهات برسی؟

    به این هم فکر کن که اگر قرار باشه به زندگی با همسرت برگردی چقدر میتونی انعطاف نشون بدی؟

    در مورد بچه نخواستن در این مقطع زمانی بهت حق میدم.منطقیش اینه که اول یه ازدواج به ثبات برسه بعد پای بچه بیاد وسط.

    در مورد فرهنگ خانواده همسرت به نظر من زیاد حساس نشو.میدونم که تو برای خودت یه سری ایده آل ها داری.مثلا غیبت کردن یا حرف زدن راجع به مسائل جزئی

    برات قابل قبول نیست.

    ولی جبهه گرفتن و قطع رابطه کمکی بهت نمیکنه.به نظرم میتونستی توی جمع های اونا باشی ولی لزوما تو همه مسائل لازم نیست هم صحبتشون بشی.

    به قول یکی از دوستان میتونی موضوع صحبت رو عوض کنی.

    به خودت فرصت بده که راجع به همه چیز با آرامش فکر کنی و تصمیم بگیری.

  16. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93)

  17. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1393-8-28
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    275
    سطح
    5
    Points: 275, Level: 5
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون دوستان که تا لینجا کمکم کردین خانم یا آقای خاله قزی ممنون از راهنماییتون مقاله هارو یک نگاه کرده ام ولی متاسفانه مشکل من خیلی حادتره از این حرف ها که بشه با دو تا مقاله خوندن درست بشه در حقیقت من راهنمای عملی خواستم که چه کنم من خودم نتونستن خوبی و بدی و جمع ببندم خواستم دوستان کمکم کنن. خانم یا آقای جویا با تشکر از شما ببینید من الان برگشتم و برنگشتنم دردسر هاش یکیه طلاق بگیرم حمایت خانواده ام دارم و مهمترین نداشته ام تو اون زندگی آرامش ولی خب از تنهایی و مضرات طلاق میترسم با توجه به این که دنبال کارم دوست ندارم مطلقه برم سر کار لااقل بتونم کار پیدا کنم به اسم متاهل برم و بعد جدا شم چون از آدم های مطلقه کارمند شنیدم همکاران مرد زیاد برخورد جالبی ندارند....شوهرم خوبه چشم پاک دست و دلباز اما نه برای من همونجور که اشاره کردم واسه من خرجی نکرده و نمیکنه همه خرج من با خانوادمه ولی برای خانوادش خیلی خوب خرج میکنه .از نظر جنسی ضعیفه مهارت نداره ما حتی پیش دکتر اوحدیم رفتیم اثر نکرد مشکلشون زودانزالیه که قرص بهشون دادند ولی ایشون چون افکارشون قدیمیه اون مشکلشونم گردن من می اندازند !خب در کل برای جواب شما مرد بدی نیست ولی نه برای من کفه بدی هاش سنگینتره خوبیهاشه ولی رودرواسی ندارم اینجا همه حرفهام حقیقته محضه چون واقعا راهنمایی میخواهم باید اعتراف کنم منم یک سری مشکلات داشتم و کامل نبودم ولی مشکلات اون بیشتره ....کیت کت عزیزم من خیلی از شما ممنونم نظر شما به نظر من شبیه و سعی میکنم عاقلانه تصمیم بگیرم ...............علی آقا ممنون از نظر شما کار کوچک دردی از من دوا نمیکنه کار خوب هم ماله امثال من نیست باید خیلی بگردم امیدم به خداست از خونه هم تا جای ممکن درمیام ولی باز افاقه نمیکنه ......خانم شیدا من خالصانه از دوستان تقاضای همفکری کردم و هیچ دروغیم ندارم بگم چون اینجا هیچ کس هیچ کس و نمیشناسه و همه برای کمک میان به شما ربطی نداره من کی درس خوندم و نخوندم یا کی فارغ التحصیل میشم شما جای کمک فقط توهین کردید خانم من 3 تا مدرک دارم چیزی که شما شاید حتی به خوابم ندیده باشید قصد خارج رفتنمم لابد خمیر مایه اش دارم حرف من و نفهمیدید سرکار خانم دوباره با دقت متن من و بخونید اولش گفتم همه حرف هام چند بار قبل عقد زدم و ایشون با 35 سال سن و یک تجربه ناموفق به نظر من عاقلانه تصمیم گرفتند و قبول کردند و من همه این حق هارو دارم و محضری هم هست حرف من اینه چرا قبول کرده و حالا میگه نه نمیخام !آیا این درسته با زندگی یه دختر بازی کنند و بگن حالا شده که شده؟ایشون راحت میتونستن بگن نه خانم من اهل زندگی مدرن نیستم خانوادم شاهرگ گردنم هستند و من نمیخواهم زنم درس بخونه خارج نمیام و زود هم بچه میخام و زندگی سنتی دارم نه که دهنشونو ببندند و بعد عقد باز کنند این دلیل دوست داشتن من نبوده دلیل این بوده که فکر قدیمی و سنتی بوده که ولش کن عقد که کردم زور میگم و زنم مجبوره گوش کنه ! و باید بگم شوهرم هم من و که دید ارشد میخونم اونم نه از علاقه بلکه از رو حسادت رفت سریع پریس یه دانشگاهی ارشد اسمشو نوشت و الانم میگه من نمتیتونم بخونم چون تو خوندی اومند کم نیارم کاری که بچه های 5 ساله میکنن یعنی لج و لج بازی!خانم زندگی موفق ممنون از نظرات شما با یه سرچ سریع تو یه سایت خواهر من دیدم شما مشکلاتت از منم بیشتره برات آرزوی آرامش میکنم که با شوهر خیانتکار و عرق خور و کتک زن اومدید به من میگید سریع بچه دار شدید و بچه برای زندگیتون آرامش آورده خواهش میکنم واقع بین تر باشید و سعی کنید بیشتر مشاوره بگیرید تا مشاوره بدید و کمبودهاتونو خالی کنید الان با حرف های شما من نه کوبیده شدم نه به جاییم برخورد خانم محترم به قول کیت کت عزیزم من همه نظرات میخونم و آخرش اونی که به نظرم عاقلانه تره انتخاب می کنم شهرستانی ها بد نیستند همه جا خوب و بد داره که ممن متاسفانه گیر یه بدش افتادم که خصلتشونه خاله زنکی و فضولی بی جا وگرنه من جاری شهرستانی دارم فوق العاده خانم و با کلاس و تو همین خانواده آدم های آمریکا رفتشون هم که 35 سال هست اونجان باز هم خاله زنکن این خصلتشونه که خاله 60 ساله اش که من اصلا ندیدمشون و کلا 2 بار تلفنی حرف زدم باهاش به خودش اجازه میده به من زنگب زنه و کلی بد وبیراه بگه که چرا بچه نمیاری چرا اینجوری چرا اونجوری که من هم بگم خانم وقتی حتی من و ندیدی به خودت چطور اجازه میدی اینجوری با من حرف بزنی و یکه به قاضی بری و تکلیف تعیین کنی؟ که خوب من اینو از چشم شوهرم میبینم که برای تبرئه خودش من و همه جا کوبونده و بده کرده تا خودش خوب جلوه بده.خانم زندگی موفق یا به زعمی باید بگم زندگی ناموفق با ناکامی های خودتون که خوندم تو پست هاتون من برعکس شما فکر میکنم بچه اسباب بازی نیست وقتی باید دنیا بیاد که من و طرفم واقعا زندگی عاشقانه و آرامی داشته باشین نه که الان پای میز طلاق به نطرتون من برگردم بچه بیارم درست میشود؟شما با بچه شوهرتون نمیزنتتون؟خیانت نکرده؟مشروب نمیخوره؟پس دوست من واقع بین تر باش .خداهم به آدم عقل داده.شوهرم هم اگه بچه میخاد حرفش اینه من نمیتونم دیگه ازدواج موفقی داشته باشم بعد دوبار جدایی و سنمم که بالاست و با توجه به مشکل جنسیش میگه تو بیا برای من بزا بعد طلاق بگیر برو!!! یعنی چی حسابم کرده موندم پس فهمیدید حب حسین نیست و کار خودش و خانوادش از بغض یزیده؟خانواده اش هم انقدر یه عمر همه رو کوبیدن و مسخره کردند که فکر کنید الان همه تشنه هستند اینهارو به عوض کارهاشون مسخره کنند و چی بهتر از این که طرف پسرش دوبار جدا بشه؟واسه دست گرفتن و مسخره کردن .عزیزم این واسشون از دیوار مردم بالاتر رفتن هم بدتره ببخشید روزانه دو تا پست یا جواب بیشتر نمیتونم بزارم بازم ممنون از دوستان واسه جواباشون بهم کمک همفکری کنید من تایید یا تکذیب نخواستم امثال خانم شیدا و زندگی ناموفق!!!هم نظراتشون برام مهم نیست متاسفانه من همفکری میخواهم دوستان تو این برهه احتیاج به کمک دارم . من همه ایده آل هامو برای ایشون قبل عقد کاملا توضیح دادم و الن ذهنم قبول نمیکنه که راحت بگه فکر نمیکردم جدی باشه یا پدرت پولش و بده من ببرمت !انگار پدر من به ایون بدهکار و ضمنا همش بیگناه پای پدرم و میکشه وسط که همه اینا تقصیر اونه و اون بهت تعلیم میده در صورتی که به خدا اینجوری نیست خودم میدونم از منظرم بده ها بیشتر خوبی هاشه اگه میگید جدا شو به خدا اگه خواهر برادر مجرد در شرف ازدواج و ترس آبرو نبود زودتر جدا میشدم و این که همه میگن پشیمون میشی دودلم میکنه....خانم زندگی ناموفق!بچه اگر دوای درد بود زندگی شما الان روتین بود لطفا اظهار نظرتون منطقی باشه

  18. کاربر روبرو از پست مفید avaee تشکرکرده است .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93)

  19. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    لزومی نمی بینم جواب توهین هاتون را به خودم بدم.



    سه تا مدرکی که باهاش یک ماه نشه بری سرکار، به درد قاب کردن می خوره.

    یک کار خوبی پارسال گیرم اومد با شرایط عالی ولی به دلیل اذیت های شوهرم و اظطرابه خودم بعد یک ماه عذرمو خواستن و گفتن انقد استرس داری که نمیتونی کار کنی و به سلامت
    شما که حق طلاق داری، چرا طلاق نمی گیری خانم مدرن؟ چرا پس اینجا سنتی شدی؟ مفت بیرون نمی آیی از زندگی!!

    میگه من مهر نمیدم و برو وکالتت بزار اجرا و جدا شو به نظرتون من باید از سه سال عمره تباه شدم از آبروم و همه چی ام بگذرم و مفت از اون زندگی بیام بیرون؟


    قصد خارج رفتنمم لابد خمیر مایه اش دارم حرف من و نفهمیدید سرکار خانم
    من خارج نمیام و بابات پول بده من ببرمت خارج در صورتی که پدر من نداره بده
    خمیرمایه اش را اگر داشتید که نه پول بابای شما را می خواست و نه پول همسرتون.


    درسته که شما شرایط روحی بسیار بدی دارید. از نوشته هاتون مشخصه. از تاپیک قبلیتون که هر چی توهین بود به خانواده همسرتون کردید و ...
    من متوجه شرایط روحی شما هستم. اما لازمه متوجه باشید طرف مقابل شما هم آدمه. اینجا نمی نویسه که هر چی توهین تو عمرت یاد گرفتی ردیف کنی ...


    سر دو راهی طلاق یا ماندن
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : پنجشنبه 29 آبان 93 در ساعت 21:46

  20. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 30 آبان 93), m.reza91 (پنجشنبه 29 آبان 93), paniz93 (پنجشنبه 29 آبان 93), واحد (شنبه 01 آذر 93), هم آوا (شنبه 27 دی 93), اثر راشومون (جمعه 30 آبان 93), رزا (پنجشنبه 29 آبان 93)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.