به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 37 , از مجموع 37
  1. #31
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    اول با خودت تکلیفت رو روشن کن ... تصمیم نهاییت رو بگیر
    بعد خیلی جدی محکم و محترمانه به مادرت بگو
    با دلایل منطقی مادرت رو توجیه کن ... بهر حال مادرت هر خصوصیت اخلاقی هم که داشته باشه با دلایل منطقی راضی میشه
    بهش بگو به این دلایل من تصمیم رو گرفتم ... به مادرت هم فرصت بده که اگه مخالفه نظراتش و دلایلش رو منطقی مطرح کنه
    با نق زدن و گلایه و کنایه صحبت نکن ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  2. 3 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), mina-mina (چهارشنبه 05 آذر 93), رزا (چهارشنبه 05 آذر 93)

  3. #32
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    مینا جان

    تو خودت مادرت رو بهتر میشناسی،ببین چطور میتونی خیالشو راحت کنی.

    فقط یه توصیه خواهرانه،نزار هیچ کس برای زندگی آیندت تصمیم بگیره.چون بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن،خدای نکرده در صورت پشیمونی مطمئن باش جوابگو نیستن.حتی

    پدر و مادر.

    به نظر من قضیه درآمد رو بگی ایرادی نداره.اگه مادر ایراد دیگه ای هم گرفتن،منطقی به حرفاشون فکر کن.و اگه خودت به این نتیجه رسیدی که ایرادی نیست که برات

    مشکل ساز بشه،مادر رو هم با منطق و دلیل قانع کن.

    مادرها در بعضی مواقع به خاطر علاقه زیاد و نگرانی برای بچه هاشون،ممکنه احساسی صحبت کنن.تو سعی کن تحت تاثیر قرار نگیری و با آرامش و منطقی به همه چیز

    فکر کنی.تو یه دختر عاقل و بالغی.موفق باشی عزیزم

  4. 3 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), terme00 (سه شنبه 04 آذر 93), رزا (چهارشنبه 05 آذر 93)

  5. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 مرداد 96 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1393-7-02
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,277
    سطح
    35
    Points: 3,277, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    102

    تشکرشده 144 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط terme00 نمایش پست ها
    اول با خودت تکلیفت رو روشن کن ... تصمیم نهاییت رو بگیر
    بعد خیلی جدی محکم و محترمانه به مادرت بگو
    با دلایل منطقی مادرت رو توجیه کن ... بهر حال مادرت هر خصوصیت اخلاقی هم که داشته باشه با دلایل منطقی راضی میشه
    بهش بگو به این دلایل من تصمیم رو گرفتم ... به مادرت هم فرصت بده که اگه مخالفه نظراتش و دلایلش رو منطقی مطرح کنه
    با نق زدن و گلایه و کنایه صحبت نکن ...
    من فک میکردم حرفا و دلایلم خیلی منطقیه اما نمیدونم چرا مامانم همه رو ب چالش میکشه و اصلا نمیخاد ب حرفای من توجه کنه. بحثوب جاهای بی ربط و منفی میکشه که من نمیتونم کاری کنم که ب نتیجه ی مورد نظرم نزدیک شم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط آنیتا123 نمایش پست ها
    مینا جان

    تو خودت مادرت رو بهتر میشناسی،ببین چطور میتونی خیالشو راحت کنی.

    فقط یه توصیه خواهرانه،نزار هیچ کس برای زندگی آیندت تصمیم بگیره.چون بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن،خدای نکرده در صورت پشیمونی مطمئن باش جوابگو نیستن.حتی

    پدر و مادر.

    به نظر من قضیه درآمد رو بگی ایرادی نداره.اگه مادر ایراد دیگه ای هم گرفتن،منطقی به حرفاشون فکر کن.و اگه خودت به این نتیجه رسیدی که ایرادی نیست که برات

    مشکل ساز بشه،مادر رو هم با منطق و دلیل قانع کن.

    مادرها در بعضی مواقع به خاطر علاقه زیاد و نگرانی برای بچه هاشون،ممکنه احساسی صحبت کنن.تو سعی کن تحت تاثیر قرار نگیری و با آرامش و منطقی به همه چیز

    فکر کنی.تو یه دختر عاقل و بالغی.موفق باشی عزیزم
    توی بقیه ی زمینه های زندگیم تا حد زیادی من مستقل بودم. مثلا انتخاب رشته ی مدرسه، دانشگاه، سرکار رفتن. حتا وقتی من تصمیمیو میگیرم به اونها می گم. مثلا برای سرکار رفتنم شب قبل رفتن بهش گفتم که دارم میرم.
    البته اینا همه تصمیمیاتی بوده که خونوادم موافقش بودن.
    وقتی پای مخالفتشون میاد وسط من خیلی ترسو و منفعل میشم.
    حتا شده ی لباسی رو میپسندیدم چون مامانم تایید نمیکرد از خریدش پشیمون میشدم و بعد هی غر میزنم که تو چرا نذاشتی.

  6. کاربر روبرو از پست مفید mina-mina تشکرکرده است .

    رزا (چهارشنبه 05 آذر 93)

  7. #34
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    مینا جان چرا خواستگارت دوست نداره رقم درآمدش رو به مادرت بگه و اصرار داره بگه حقوقش کمتره؟؟
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  8. کاربر روبرو از پست مفید رزا تشکرکرده است .

    mina-mina (چهارشنبه 05 آذر 93)

  9. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 مرداد 96 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1393-7-02
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,277
    سطح
    35
    Points: 3,277, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    102

    تشکرشده 144 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رزا نمایش پست ها
    مینا جان چرا خواستگارت دوست نداره رقم درآمدش رو به مادرت بگه و اصرار داره بگه حقوقش کمتره؟؟
    کلا حقوقش رو فقط من میدونم مادر و پدرشم نمیدونن.
    بنا به این دلایل
    - حریم شخصیش براش خیلی مهمه. حس میکنه با گفتنش بقیه دارن تو زندگیش دخالت میکنن.

    - بخاطر تحریک نکردن حسادت بقیه

    - بخاطر اینکه توقق دیگران کم باشه اما در عمل بیشتر از انتظارشون ببینن.

  10. کاربر روبرو از پست مفید mina-mina تشکرکرده است .

    رزا (چهارشنبه 05 آذر 93)

  11. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    مینا جان پدر و مادر شما هرکس نیستن....
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  12. #37
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-10
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,414
    سطح
    21
    Points: 1,414, Level: 21
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 35 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگه دوسش داری شک نکن . مطمئن باش عادت میکنی خصوصیت انسان همینه. یه حکمتی توش هست. دوری و دوستی بهتره . سنگین میای سنگین میری. اینطوری بیشترم ارزش داری. خانوادتم عادت میکنن. به نظر من یه تنوع هم هست یه شهر و آدمای جدید البته اگه نخوای مقایسه کنی و بپذیری.


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 بهمن 93, 15:05
  2. پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 آبان 93, 00:49
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 04 مهر 93, 23:28
  4. راهنمایی برای ازدواج ( تو مرحله آشنایی هستم)
    توسط e-lampard در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 اردیبهشت 93, 19:16
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.