دوستان حواسا جمع که حال و احوال نشه اتاق چت لطفاً
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
دوستان حواسا جمع که حال و احوال نشه اتاق چت لطفاً
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), ammin (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (شنبه 01 آذر 93), paiize (شنبه 01 آذر 93),آرام دل(سه شنبه 04 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), عشق آفرین (شنبه 01 آذر 93)
تشکرشده 1,898 در 451 پست
سلام مهربانان همدردی.
میدونید یکی از فانتزیام چیه ؟
اینکه "مدیر همدردی " ، "فرشته مهربان"، "بالهای صداقت" و دیگر مدیران و مسئولان هم بیان تو تاپیک "حال و احوال" پست بذارن و از حالشون بگن.
الان که بانو "فرشته مهربان" پست گذاشتن، فکر کردم از حال (خوب و همیشه آرامشون ) گفتن، خوشحال شدم :) بعد ضایع شدم :)))
من خوب هستم و اکثرا آروم.خدارو شکر. تمام روز مشغول کارم و شب هنگام با یه خستگی دلنشین ، یه رضایت از مفید بودن روزم به خواب میرم و سخت به خودم میپردازم. همه چی خوبه.
سپاس از خداوند
سپاس از جهان
سپاس از خانواده، دوستانم و شما خوبان
تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), ammin (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (شنبه 01 آذر 93), paiize (شنبه 01 آذر 93), فرشته مهربان (شنبه 01 آذر 93), پری وش (چهارشنبه 05 آذر 93),آرام دل(سه شنبه 04 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), صبا_2009 (شنبه 01 آذر 93)
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
و باز اینکه :
امسال سرو کارم افتاده با تعدادی کودک، اونهم برای یک برنامه ویژه که ...........................، بعضی از این یک روز در هفته هایی که با آنها هستم ، آنقدر برام جذاب ، پر تجربه ، و ایده آفرین است و از بازی با ذهن آنها برای رفتن به سوی تفکر عمیق روی پدیدها و موجودات و حکمتها و درسهای آنها لذت می برم که گاهی وجد آفرین می شود که قبل از اینکه خود به آنها محتوای مد نظر را بگویم با این به کار گیری ذهن و فکرشون سوق داده می شوند به سوی اینکه خود محتوا را استخراج کنند و ...... هرچه زمان می گذرد می بینم تیز تر و تیز تر می شوند و سرعت استخراج و رسیدن به مقصدشون بیشتر و جذاب تر می شود و ....... وسعت نظرشان بیشتر می شود و گاه به جوانبی توجه می کنند که ذهن من نرفته بوده و برای من خیلی حرفها دارد و از طرفی افسوس می خورم از غفلت غالب خانواده های کشورمان به اینکه پرورش فکر و ایجاد عادت به تفکر و آیت بینی را که باعث عمیق شدن فرد و کمرنگ شدن جذابیتهای سطحی می شود را در دستور کار ندارند که البته شاید بلد نیستند . راستی اگر امکان فراگیرشدن فراهم گردد چه نسلی خواهیم داشت در آینده !!!! .
در کل دعای خیر برای برکت در اوقات و زمان و عمر و پر بار بودنشان را ملتمسانه طالبم .
آری بسیار بسیار ملتمس دعایتان هستم از آنجا که بسیار بسیار به اثر همراه شدن دلهایتان و همسو شدن دعاهایتان و سبزنه دستهایتان اعتقاد دارم با تجربه اثراتش در پیش ترها
و ...... زندگی با ریتم آرام و رضایت بخش و شیرین که همه و همه از لطف بیکران خداست جاریست اگر گاهی تلاطمی هم پیش می آید باز هم لطفها در آن نهفته که حیفم می آید نام مشکل را برآن بنهم از آنجا که هرچقدر هم سختی داشته باشد باز هم شیرینی دارد چون .........
چونِ آن در اینجا و این مجال ناگنجد
به قولی
.................................................. ................... با اینا زمستونو سر می کنم
.................................................. ................... با اینا خستگی هامو در می کنم ( خستگی نداشته البته )
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), fariba s (سه شنبه 11 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93), meinoush (شنبه 01 آذر 93), paiize (سه شنبه 04 آذر 93), فرهنگ 27 (شنبه 01 آذر 93), گوش ماهی (شنبه 01 آذر 93), پری وش (چهارشنبه 05 آذر 93),آرام دل(سه شنبه 04 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), تیام (شنبه 08 آذر 93), رزا (سه شنبه 04 آذر 93), عشق آفرین (شنبه 01 آذر 93), صبا_2009 (شنبه 01 آذر 93)
تشکرشده 1,855 در 418 پست
سلام دوستان عزیزم
بهترینای من حالتون خوبه!؟
گفته بودم زودی بر می گردم دیدین !! برگشتم !!! هدفم ترک اعتیاد بود که بحمدالله سربلند بیرون اومدم...
خیلی دلم براتون تنگ شده بود خوشحالم که اینجام...
شکر خدا پسرم حالش خوبه ممنونم که دعاش کردین خدا خیرتون بده...
منم حالم خوبه زندگی آروم ، همسر مهربون و پسری دوست داشتنی دارم...راضی ام به رضای خدا
خیلی دوستون دارم
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), ammin (سه شنبه 04 آذر 93), fariba s (سه شنبه 11 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93), maedeh120 (سه شنبه 04 آذر 93), paiize (سه شنبه 04 آذر 93), گوش ماهی (پنجشنبه 06 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), تیام (شنبه 08 آذر 93), رزا (سه شنبه 04 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93), عشق آفرین (دوشنبه 10 آذر 93)
تشکرشده 6,443 در 1,460 پست
سلام
ازاحوالاتم اگه بخوام بگم بایدگفت داغونم!!!هم روحی وهم جسمی!
فک کنم دوباره چندروزی خونه نشین شدم
امیدم بازفقط به خداست حتی توی اون شرایط فقط خودش روصدا میزدم!!
عمر که بی عشق رفت
هیچ حسابش مگیر...
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93), گوش ماهی (پنجشنبه 06 آذر 93),آرام دل(سه شنبه 04 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), تیام (شنبه 08 آذر 93), رزا (سه شنبه 04 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93)
تشکرشده 1,505 در 452 پست
سلام...
آرام دل خیلی خوشحالم که برگشتی دوباره ..وااای این دختر های ناز و خوشگل رو از کجا پیدا میکنی؟؟؟ راستی برای قلب پسر گلت رفتید دکتر؟؟؟
یه مدت خیلی کم میومدم سر میزدم .الان که اومدم دیدم وااای چه خبره ؟؟ مخصوصا تو تاپیک کل کل!!! جای آقا رضا و فرشته اردیبهشت واقعا خالیه
منم خدا رو شکر خیلی خوبم و کار و درس هم خوب پیش میره ...
یادمه پارسال این موقع برف میومد ولی الان هیچ خبری نیست..البته بهتر چون من اصلا زمستون رو دوست ندارم خدا کنه زود بگذره
همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند
مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند
بنابراین
تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت
مگر اینکه شما اجازه بدهید...
abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93), paiize (دوشنبه 10 آذر 93),آرام دل(چهارشنبه 05 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), تیام (جمعه 07 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93)
تشکرشده 757 در 256 پست
.
سلام.
.
حس خوبی دارم. آخه مدتها بود دنبال جواب سوالم بود که چرا تا زور بالا سرم نباشه کارهام رو انجام نمیدم؟
به نظرم می اومد که سوالم بی جوابه ، چون کلا روی سوالم اشتباهه!!! به نظر می اومد که چنین مسئله ای تو جهان هستی جایگاهی نداره و صرفا بازی و بهانه است!!!
اما نه سوال من اشتباه نیست. این یه درده!!!
عقل و منطق حکم میکنه که وقتی چیزی رو باور میکنی پس نباید مشکلی باشه!!!!
باور میکنم با تمام وجودم که مردن خیلی آسون تر از فکر مردنه!!!
قسم میخورم با تک تک سلول های بدنم که بیکار بودن کشنده ترین زهر دنیاست!!!
اما دانستن کجا و عمل کردن کجا؟
من میدونم که باید کارهام رو به آخرین لحظات موکول نکنم اما .....
دچار تضاد زیادی با خودم هستم که بالاخره من کی ام!!!! آیا من همینم یا نه؟ مشکل کار من کجاست؟ کجا باید دنبالش بگردم ؟ این گره کور چطور باز میشه؟
همیشه توی ذهنم بود که چرا همین که کوچکترین احساس زور بالا سرم باشه من میشم یه دختر فعال، و تا آخرین لحظه جنگنده !!! خبری از کم آوردن و آه و ناله و بعدا و ... نیست.
همه ی برنامه هام سر جاش و منظم و مرتب ، اما در فاصله ی کوتاهی قبل از رسیدن به انتهایی ترین لحظه!!! نه تو فرصت مناسب و در زمان فراغت بال و به قول خودمون الافی!!!!
ولی همین که دیگه اضطرار و زور و تنگی وقت نباشه، میشم یه دختر تنبل، ناتوان که منتظره یکی بزنه زیر گوشش تا بیدار بشه. و دیگه بهتره زیاد نگم که تبدیل به چی میشم!!! اما دقیقه 90
بودن برای من یک امر عادیه!!!
اما امروز در کمال ناباوری جواب سوالم رو گرفتم!!!
لحظه ی با شکوهی بود. مثل کشف کردن یک راز بزرگ!!!!
بله یک راز بزرگ بود. راز وجود پیچیده ی من. وجود یک انسان.
این راز اونقدر وجودم رو لرزوند که شاید حدود یک ساعتی گریه کردم. گریه ای از سر ناراحتی به خاطر روان تخریب شده ام و از سر شوق برای یافتن شناختی دیگه از وجود پر از خالیم!!!
رازی که کشف کردم زیاد هم نا آشنا نیست.
باور کردن این که چیزی به اسم دوست نداشتن خودم تا این حد!!! حتی دور افتاده ترین گوشه ی ذهنم رو تحت تسلط بی رحمانه ی خودش داره، برام سنگینه.
واقعا چقدر تو روند تشکیل ریشه ی تفکراتم سهیم بودم؟ بی عدالتی تا کجا باید وجود یک انسان رو تخریب کنه؟
تا جایی که تمام هوش و استعداد یک فرد نه من که صاحب هوش زیر متوسطم، بلکه هر فردی تو هر گوشه ی دنیا ، تحت تاثیر رفتار و برخورد چند نفر انسان نما ، اینقدر داغون بشه ؟
گناه یک بچه چیه که سهمش از زندگی اطرافیان داغون تر و ناتوان تر از خودشه؟
باور کردن اینکه میتونستم فرد دیگه ای باشم فقط و فقط اگه دستی مهربون تر و عاقل تر بالا سرم داشتم ، اشک رو از چشام سرازیر میکنه.
من بدبختی رو یاد گرفتم چون بهم یاد دادن. من بدبخت نبودم!!!!
میتونست جور دیگه ای باشه.
فهمیدم که چقدر من آیینه ام. آیینه ی چیزهایی که ازش متنفر بودم !!!! در کمال تعجب اعتراف میکنم که من تکرار میکنم کارهایی که ازشون متنفرم!!!
به هر حال هر روز که میگذره اطمینان قلبی ایم بیشتر میشه که من باید پپذیرم و تغییر کنم. با یک جا موندن و روی یک نگرش پافشاری کردن برای من نتیجه ای نخواهد داشت.
abi.bikaran (شنبه 08 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93),love less(شنبه 08 آذر 93), maedeh120 (شنبه 08 آذر 93), meinoush (شنبه 08 آذر 93), paiize (شنبه 08 آذر 93), parsa1400 (شنبه 08 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), رزا (شنبه 08 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93), عشق آفرین (دوشنبه 10 آذر 93), صبا_2009 (شنبه 08 آذر 93)
تشکرشده 1,447 در 508 پست
سلام به همه دوستای خوبم ...
دیشب حالم خیلی بد بود کل یگریه کرئم فقط گفتم خدایا خودت کمکم کنه و اون مشکلی که نو ذهنم داشتم رو گفتم حلش کن خدایااااااااااااااشکرت همون دیشب مشکلمو حل کرد اما خیلی باید مراقب باشم که دوباره پیش نیاد الان حالم خوبه خداااارو شکر .... خداخیلی خوبه ... همیشه کمک میده ... واقعا بیشتر اوقات صدامو شنیده .... اما تو بعضی مسائل هم نه ....حتما به صلاحم نیست یا میدونه جنبش رو ندارم .....
فقط از یه چیز خیلی ناراحتم یه همکار دارم که کافر ... همش وقتی میبینه نماز میخونم یا خدا خدا میکنم یا حتی تو شرایط معمولی که هیچ حرکتی نمیکنم میاد از کفر میگه بهم اعصابم بهم میریزه اصلا دوست ندارم به حرفاش فکر کنم چون دیوونه کنندست ... دعا کنید همه بندگان خدا رو ...
هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
"راهش را پیدا میکن "
هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
"بهانه اش را"
abi.bikaran (شنبه 08 آذر 93), paiize (شنبه 08 آذر 93), parsa1400 (شنبه 08 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), تیام (شنبه 08 آذر 93), رزا (شنبه 08 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93)
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
سلام سلام سلام
من خوبم الحمدلله شما :
خوبید ؟
خوشید ؟
سلامتید ؟
ان شاء الله که هرسه را هستید ......
حضور و وجود بهار زندگی را در تالار می بینم ..... چه عجب بهارجان .... از این طرفا ......!!! انگار که سرت خیلی شلوغه ، سخت کار و درس و ... لابد ؟
در هر حال خوش آمدی که مرا خوش آمد ز آمدنت ...امیدوارم هر از گاهی بیایی و از حالت هم باخبرمون کنی ، دوباره نری پشت سرت را هم نگاه نکنی
abi.bikaran (دوشنبه 10 آذر 93), paiize (دوشنبه 10 آذر 93), آویژه (یکشنبه 09 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), شیدا. (یکشنبه 09 آذر 93), عشق آفرین (دوشنبه 10 آذر 93), صبا_2009 (یکشنبه 09 آذر 93)
تشکرشده 334 در 103 پست
abi.bikaran (دوشنبه 10 آذر 93), Pooh (سه شنبه 11 آذر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 13 آذر 93), عشق آفرین (دوشنبه 10 آذر 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)