به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 71
  1. #51
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام گلهای مهربونم٫

    آویژه عزیزم ممنون از پستتون! دقیقا من باید سنجیده تشکر کنم یا همچنین رفتار کنم و هی ۲۴ ساعته معذب نباشم باهاش! دارم تمام سعی خودمو میکنم که عادیتر رفتار کنم ولی بهم حق بدید که سخته بعد از این مدت بپریم بقل همدیگه٫ علی که اصلا ذاتش خجالتیه و حالا با اون جدایی هم بدتر شده!

    خدارو شکر هر روز میاد پیشمون و شده ۱-۲ ساعتی انجاست٫بعضی وقتام پارمیدا میگه بابا من بیام خونت میگه نه من میام پیشت اینجا خوب نیست٫بعد از کار میره خونه استراحت میکنه میاد پیشمون٫خونشم که همین بقله من و پارمیدام اونجا رفتیم (رفت ببینم چه خبره) دیگه ایشالا داره پسش میده ولی نمیگه پس دادم!

    متاسفانه تو آلمان اینجوریه که باید ۳ ماه بعد از لقو قرارداد تو خونه باشی و اجاره بدی تا صاحب خونه مستجر جدید تو این ۳ماه پیدا کنه و ضرر نکنه! علی هم از این مدت میخواد استفاده کنه یا شاید از چند هفتش و این خجالتو کم کم کنار بزاره!

    یکشنبه هم که روز تعطیل بود من پسر خاله علی و خانواده محترمشونو دعوت کردم پیشمون و روز قبلشم با علی هماهنگ کردم که میان! خلاصه تا عموم( پسر خاله علی) امد دید علی اینجا نیست گفت ای بابا پس کووووو؟! گفتم عمو جان نمیدونم٫دیروز کار بوده تا ۱۱ شب دیروقت رسیده خونه حتما میاد! عموم زنگ زد بهش و علی گفت دارم حاضر میشم میام!
    امد با هم ناهار خوردیم و همشون هی از دست پختم تعریف کردن و علی هم هی تشکر میکرد٫گفت خیلی وقت بود این غذا رو نخورده بودما٫بعد به پارمیدا میگفت بابا بخور خوشمزستا!!! ( یه غذای ایتالیای درست کرده بودم و خانواده علی نمیشناخند)عموم هی به علی میگفت به چه خانومه کتبانوی داری٫سوده هیچی کم نداره٫مگه نه علی؟! اونم سرشو به علامت رضایت تکون میداد و میگفت حق با شماست!

    خیلی خوب بود انگار مثل قدیما که میومدن پیشمون و علی عادی بود و کمی خجالتی! من اقرار میکنم که خودم بعضی وقتا سرسنگینتر بودم و بعد عموم با نگاش بهم میفهموند عادی باش!

    خلاصه عموم موقعه رفتن گفت بهش چرا شما با هم حرف نمیزنید درست حسابی؟! علی خندید بعد به زبون کردی( که مثلا من نفهمم) گفت من واقعا نمیدونم چی بهش بگم و چطوری و از کجا شروع کنم٫دوست دارم باهاش حرف بزنم ولی احتیاج دارم زمان بگذره تا باهم عادی بشیم!گفت دعوای مدرسه ای نبوده که زود آشتی کنیم!!! عموم گفت باشه پس پاشو بقلش کن ببوسش! علی قرمز شد گفت نهههههه حالا کمی بعد ایجوری که نمیشه!خیلی بینمون فاصله افتاده بد رو کرد به من گفت مگه نه سوده٫منم خندیدم گفتم بله ایشالا به زودی این فاصله ها کم میشن! بعد بلند شد امدو دستمو گرفت و پیشونیمو بوس کرد و بعد سریع رفت اون اتاق!دستمو مچاله کرد تو دستاش...

    خالم هی با اشاره روی لباش به عموم میگفت بگو لبشو ببوسه! من مرده بودم از خنده منم گفتم نه عمو جان بذارید هر وقت علی آماده بود من نمیخوام مجبورش کنم منو ببوسه!

    خلاصه عموم اینا رفتند و علی باز هم خدارو شکر نرمتر رفتار میکرد باهام٫بیشتر باهام حرف میزد و با هم میخندیدیم! من فکر میکنم علی میخواد واسته وقتی که کاملا امد اینجا بهم علاقشو نشون بده و تا اونموقعه میخواد زمان بده به خودش تا هر روز عادیتر بشیم و اینکه حس میکنه من یه حس شرم دارم بهش و این زمان رو به منم هم بده تا عادی بشم!

    ای کاش بالهای صداقت میومدن و کمی راهنمایم میکردن٫ راستش میخواشتم ازشون بدونم که وقتی ایشون با همسرشون آشتی کردن چطور بود؟! چون ایشون هم یه شهر دیگه بودند و چقدر طول کشید تا باهم دوباره هم خونه شدن و گرم و صمیمی؟!
    تو این مدت حتما اونها هم یه شرمی بینشون بوده و ای رو چطوری مدیریت کردن تا بهتر شدند؟!


    مثلا دیروز علی و پارمیدا داشتن بازی میکردن و یه شکلات ور داشته بودن که یکی چشم میزاشت و اون یکی یه جا قایمش میکرد٫ پارمیدام ورداشت و شکلاتشو کرد تو یقه من!!!
    اصلا از علی انتظار نداشتم که اینجوری خجالت بکشه و قرمز بشه٫ به پارمیدا گفت اونجا که نه بابای٫ یه روز دیگه اونجا قایم کن٫در آورد و کرد از پشت تو کمرم٫گفت اه پارمیدا٫ پارمیدا گفت حالا برو پیداش کن!
    امد بالا سرم گفت سوده میدیش٫گفتم نوچ ولی سریع خودم آب شدم و بهش دادم!

    آویژه عزیزم نکته های که گفتی تک تکشون عالیه ولی من باید یه دنده عقبتر شروع کنم٫میدونید منظورم چیه ولی خودمم نمیدونم یه دنده عقبتر چی میتونه باشه! واسه همین منتظرم که شاید اگه پسر کاکل سریه بالهای صداقتم بذاره بیاد و بهم سری بزنه و همچنین شما دوستای مهربونم یاریم کنید!

    زندگیه موفق گلم امیدوارم که همه چیز رو به راه باشه واست مهربونم!
    واحد عزیزم باه من اگه این شیطنتهارو میتونستم بکنم و جراتشو داشتم که خوب بود ولی حیف...
    پارسا داداشی واقعا آب میشم از خجالت٫ ولی چقدر بده که آدم با همسرش ایجورری سر سنگین میشه٫یه حس غریبیه!!!

    نیکای گلم٫ خیلی خوب درکت میکنم مهربونم! خدا بزرگه من مطمعنم که تو توی این مدت جز خوبی براش کاری نکردی و
    امان از دست این فامیلها که واسه ثروت و پول دست به همه کار میزنند و از حق برادرشون هم نمیگذرند! متاسفانه اینجور چیزها تو ایران خیلی هست٫ اکثر مردم میخوان خودشونو بدون زحمت میلیاردر کنند اگرم ما خانومها دخالت کنیم که بده میشیم! باید سیاست بخرج بدی گلم و باز هم صبور باش٫ممنونم ازت که بهم گوش زد کردی و مسلما محبت افراطی هم دل طرف مقابل رو میزنه!
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت

  2. 21 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 27 آبان 93), asal2013 (سه شنبه 27 آبان 93), del (سه شنبه 04 آذر 93), elham.e (سه شنبه 27 آبان 93), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), hafez2014 (سه شنبه 27 آبان 93), khaleghezey (سه شنبه 27 آبان 93), m.reza91 (سه شنبه 27 آبان 93), meinoush (سه شنبه 27 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 28 آبان 93), واحد (چهارشنبه 28 آبان 93), نیکیا (چهارشنبه 28 آبان 93), نیکا 55 (شنبه 01 آذر 93), مو فرفری (چهارشنبه 28 آبان 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 آبان 93), آویژه (سه شنبه 27 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), رزا (سه شنبه 27 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  3. #52
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اینا چیه مینویسی دختر نمیگی شبانه برن در خونه مدیر بندازنش توی کیسه گونی
    خیلی خوب بود تا اینجاش روی مسیر درستی دارید زندگیتان را هدایت میکنید هم شما و هم علی آقا هیمن فرمان را برید جلو ایشالله زودتر به نتیجه دلخواه میرسید
    اینجاست که قدرت واقعی یه زن به نمایش در میاد که اگه بخواد و تلاششو کنه و از مشاور متخصص و باتجربه استفاده کنه میتواند زندگی که در شرف جدایی بود دوباره بسازه ایندفعه ولی مستحکمتر و عاشقانه تر

    ایشلله بزودی شیرینی باید پخش کنی بین بچه فکر کنم دیگه رسیدیم به ته خط آخراشه دیگه و شوهرتم قراره بیاد پیشت فقط یکم خجالت میکشه خدا را شکری اعتمادشو توی این مدت خیلی خوب جلب کردی و خودت هم به ثبات شخصیتی رسیدی و الان دیگه بهتر میدانی چه کارهایی را باید انجام بدهی و از انجام چه کارهایی خودداری کنی.

    بقول بانو فرشته مهربان الان از اون وقتهاست که بهتره تجربیاتی که بدست اوردی را در اختیار بقیه بانوان همدردی هم که تایپپیک میزنن قرار بدی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 11 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 27 آبان 93), asal2013 (سه شنبه 27 آبان 93), hafez2014 (سه شنبه 27 آبان 93), meinoush (سه شنبه 27 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), واحد (چهارشنبه 28 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), رزا (سه شنبه 27 آبان 93), سوده 82 (سه شنبه 27 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  5. #53
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    به نظر من که خوبه و خوب پیش میرین.
    اصلا همین کارها هم خوبه براتون خاطره میشه
    علی 2 بار عاشقت شده
    این خیلی خوبه
    به ملایمت و خیلی زود رابطه اتون نزدیک میشه
    از این لحظات حتی همین خجالت ها لذت ببر

  6. 14 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 27 آبان 93), asal2013 (سه شنبه 27 آبان 93), del (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (چهارشنبه 28 آبان 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), فرشته مهربان (دوشنبه 03 آذر 93), واحد (چهارشنبه 28 آبان 93), نیکیا (چهارشنبه 28 آبان 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 آبان 93), آویژه (چهارشنبه 28 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), رزا (سه شنبه 27 آبان 93), سوده 82 (سه شنبه 27 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  7. #54
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    سوده جان خیلی خوشحالم و به قول مینوش جون از این لحظات ناب عاشقانه لذت ببر و حتما با دلرباییهات جذبش کن . خیلی خوبه که دوباره دوران شیرین نامزدی رو تجربه میکنید . البته در زندگی مشترک عاشقانه همیشه این دوران تکرار میشه .

  8. 10 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 28 آبان 93), del (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (چهارشنبه 28 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), فرشته مهربان (دوشنبه 03 آذر 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), سوده 82 (چهارشنبه 28 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  9. #55
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام سوده جان

    خیلی خوشحالم که تغییر کردی و نتیجشم دیدی، همه (ازجمله خودم) نمیتونن تغییر کنن و این شانس دوباره رو داشته باشن ، مطمئنم خدا خیلی دوست داره که یه فرصت دیگه بهتون داده .
    کاش میتونستن باهتون خصوصی صحبت کنم . منم خیلی مغرور و تخسم.


    همیشه خوشبخت باشی عزیزم

  10. 6 کاربر از پست مفید سپیده ی تاریک تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 28 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), واحد (چهارشنبه 28 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 28 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  11. #56
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 اردیبهشت 95 [ 01:17]
    تاریخ عضویت
    1393-2-10
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    2,041
    سطح
    27
    Points: 2,041, Level: 27
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 115 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سوده جان
    هنوز یادمه از اولین تاپیکتون توی این تالار و از اون موقع زمان خوبی گذشته،من زیاد پست نمیزارم اما هر وقت میومدم تاپیکهاتون رو می خوندم.خیلی بهتون تبریک میگم.برای این همه تلاشتون و اینکه ی زن واقعی هستید بهتون خسته نباشید میگم برای شما و زندگیتون بهترین ارزوها رو میکنم
    ای کاش ی روز همه ی اعضای این تالار یکی یکی بیان و خبرهای خوش بدن و باعث خوشحالی همه بشن ،بعد از همه مشکل من هم حل بشه

  12. 9 کاربر از پست مفید انتظارسبز تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 28 آبان 93), elham.e (چهارشنبه 28 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), فرشته مهربان (دوشنبه 03 آذر 93), واحد (پنجشنبه 29 آبان 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 28 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  13. #57
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام سلام دوستای دوست داشتنیه خودم٫

    خاله قزی عزیز خوب واقیعت تلخه دیگه و متاسفانه هر روزم بدتر میشه و پول پرستا زیادتر میشن!
    ممنونم خاله قزی از اظهار لطفتون و اینکه منو با حرفهاتون محکمتر میکنید واسه ادامه تا به نتیجه پایانی برسم به امید خدا!

    من از خدامه که به دیگران تو این راه کمک کنم و اون تجربهای که اینجا تو این مدت کسب کردمو در اختیارشون بذارم!بیشتر وقتها دلم واسه تقدیر و سما شور میزنه٫انقدر واسشون دعا میکنم تا همسراشون برگردند و دوباره در کنار هم خوشبخت بشن!

    مینوش گلم آره والا به لطف خدا داره رابطمون صمیمی میشه و داریم از لاکمون در میایم٫ بازم واسمون دعا کنید تا کلا این یخه بشکنه و دیگه از پیشون نره!
    واقعا خدارو شکر میکنم که نجاتمون داد البته هنوز داریم امتحان پس میدیم و باید صبور باشیم ولی همین که علی در مقابل من هم احساس مسيولیت میکنه و به فکرمه و اینکه تا جای که کارش بزاره هر روز پیش ماست و داره بهم اعتماد میکنه خودش خییییییلیه!

    اتفاقا یک شبم اینجا خوابید و موقعه خواب پارمیدا و علی رفتن رو تخت ما خوابیدن ولی من کوتاه امد ببینم پارمیدا خوابه یا بیدار دیدم پارمیدارو کنار خوابونده خودش وسط تخت و اینورم جا گذاشته بود من برم بخوابم!
    دیدم جفتشون خوابند منم دیگه روم نشد برم بقلش گفتم آخه هنوز نه منو بقل کرده نه حرف عاشقانه ای برم بقلش بخوابم که چی بشه؟!
    خیلی خوب بود صبحش با هم صبحانه خودیم و در کنارش چقدر احساس قشنگی داشتم...
    هر روز شده حتی واسه نیم ساعتم که بیاد میاد بهمون سر میزنهو وسایل خونرو میخواد همشو نو کنه! امروز میگفت پارمیدا بیا تو تخت مارو وردار چون همش تو توش خوابیدی من و مامان میریم یکی جدید میگیریم و به من نگاه میکرد ببینه من چی میگم منم گفتم آره بابای راست میگه پارمیدام میخندید و گفت بابا که تو خونش تخت داره اینم تخت من و مامانه علی گفت بهش نه اون تختمو دوست ندارم یکی جدید میخوام...
    اصلا نمیدونم خونشو پس داده یا نه ازشم نمیپرسم( بخدا نمیخوام چیزی بگم که یاد گذشته بیوفته و میترسم با این سوالم فکر کنه من حولم و عجول وصبر ندارم تا مراحل قانونی لقو قرارداد خونه پیش بره)!


    بله واحد عزیزم واقعا شیریند و من هر لحظه در کنارش عاشقتر میشم و امیدوارم که علی هم یه روزی عاشقانه دوستم داشته باشه و این عشقو نشون بده و این غرور رو بزاره کنار و منو در آغوشش بگیره...

    امروز از قصد دیدم موهاش از پشت خوب واینستاده بود بهش گفتم, گفت بد خوابیدم واسه اونه بعد به خودم کمی جرات دادم رفتم جلو دستمام کردم تو موهاش و واسش درست کردم٫بهم خندید و سریع رفت اون اتاق ( میخواست بره خونشا دیدم داره کاپشنشو د میاره که بیشتر بمونه) خلاصه در کنار هم نهار خوردیم واسه کارشم مثل قدیمها غذا گذاشتم برد.

    واقعا خوشحالم که به لطف و یاریه شما دوستای مهربونم و کرامت و بزرگی خدایه مهربونم علی رو دارم رفته رفته به دست میارم و ازتون میخوام باز هم واسمون دعا کنید و کمکم کنید تا خدای نکرده اشتباهی نکنم!

    سپده تاریگی عزیزم ممنونم که واسم خوشحالی و امیدوارم تو هم گلم یه روز بتونی اونی باشی که میخوای و به خواسته هات برسی مهربونم! اگه دوست داشته باشی و خلاف قانون اینجا نباشه میتونم ایمیلم رو واست بزارم واسم ایمیل بدی گلی و من با کمال میل کمکت میکنم خانومی٫فقط سعی کن وقتای که غرورت داره خودشو نشون میده خودتو جایه طرف مقابلت بزاری و حس اونو درک کنی که با غرورت لحش نکنی مهربونم!

    انتظار سبز گلم اسم کاربریتونو تو لیست دعاهام دارم گلم و هر روز تک تکتونو دعا میکنم و از خدا منم همینو میخوام که یه روزی همه از خوشبختیهاشون و انشالا رفع مشکلشون واسمون پست بزارند و مارو خوشحال کنند٫ به امید اون روز
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت

  14. 20 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (دوشنبه 03 آذر 93), asal2013 (دوشنبه 03 آذر 93), del (سه شنبه 04 آذر 93), hafez2014 (دوشنبه 03 آذر 93), hira (شنبه 08 آذر 93), meinoush (دوشنبه 03 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), paiize (دوشنبه 03 آذر 93), parsa1400 (دوشنبه 03 آذر 93), rayehe (دوشنبه 03 آذر 93), فرشته مهربان (دوشنبه 03 آذر 93), پری وش (دوشنبه 03 آذر 93), واحد (دوشنبه 03 آذر 93), مو فرفری (دوشنبه 03 آذر 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 03 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93), شمیم الزهرا (دوشنبه 03 آذر 93), صبا_2009 (دوشنبه 03 آذر 93)

  15. #58
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سوده جون سلام
    خیلی خیلی خوشحالم واست.یادشبهای محرم افتادم.که خیلی بی قراربودی...اماخداروشکرهمه چی داره خوب پیش میره.

    سوده جون همسرت داره بازبون بی زبونی بهت میگه که چطورباشی اما توداری خجالت میکشی...
    وقتی اون راحته توهم راحت باش.توهم میرفتی پیشش واسه خواب.

    دیگه ترس ونگرانی روبزارکنار ومصمم وشادقدم برادر.مثل یه آدم خوشبخت...
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  16. 9 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ali -guilan (دوشنبه 03 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), parsa1400 (دوشنبه 03 آذر 93), واحد (دوشنبه 03 آذر 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 03 آذر 93), سوده 82 (دوشنبه 03 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  17. #59
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سوده جان سلام . مبارکت باشه خیلی خوشحالم . از حال پارمیدا نگفتی بهتره یا نه ؟؟؟؟؟؟؟

    سوده اون قلبیکه دودستی گرفتیش
    چشم ازش برندار تا از دستش ندی..................... . برا پارمیدا . بدرووود

  18. 9 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    asal2013 (پنجشنبه 06 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), paiize (دوشنبه 03 آذر 93), واحد (سه شنبه 04 آذر 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 03 آذر 93), سوده 82 (دوشنبه 03 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)

  19. #60
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    سلام خانم،من تاپیک شما رو جسته گریخته دنبال میکردم،واقعا از صمیم قلبم براتون خوشحالم و از خدا میخام یک زندگی جدید همراه با موفقیت و شادکامی براتون شروع شه،شما خوب تونستید این زندگی رو به گردش در بیارید پس حقتونه این زندگی جون تازه بگیره و با انرژی بیشتری ادامه پیدا کنه.

  20. 8 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    asal2013 (پنجشنبه 06 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94), واحد (سه شنبه 04 آذر 93), آرام دل (چهارشنبه 05 آذر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 03 آذر 93), سوده 82 (دوشنبه 03 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 03 آذر 93)


 
صفحه 6 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  2. پاسخ ها: 98
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 01:51
  3. تغییر رشته در مقطع کارشناسی ارشد : لطفا همه دوستان نظر بدهند ممنون میشوم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: جمعه 03 مرداد 93, 03:23
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اردیبهشت 93, 09:49
  5. آیا تنها راه نجات زندگی ام تغییر خودم است؟ این تغییر یعنی چی؟
    توسط خاموش در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 فروردین 90, 12:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.