مرسی شیدا جان از نظرت من به فکر فرو برد
رزا جان راه کار بده ایراد نگیر عزیم
من تنها کار میکنم گه گاه هم شوهرم میاد همیشه هم خودش منومیرسونه امامن فکر میکنم کلا ازاذیت کردن من لذت میبره چند وقت پیش بهش گفتم دیگه توبه کردم (اخه خیلی اذیتم کرد)نمی خوام دیگه برم سرکار بهم گفت توبه گرگ مرگه فکر کن
یک مثال ا اذیت کردنش براتون میزنم چند وقت پیش عروسی دوستم بودمن وهمسرم هم دعوت بودیم من قراربود براش دسته گل تزیین کنم به همسرم گفتم که برام وسایل بخره اومد خونه وسایل نخرید بود چیزی نگفتم چون حوصله بحث نداشتم باوسایل خونه برای دوست دسه گل درست کردم دقیقه اخر که داشتم حاضر میشدم بهم گفت از مجلس میای بیرون ارایشتو پاک کن گفتم باشه دوباره بهم گفت مقنعه هم بردار از مجلس میای سرت کن بهش میگم اخه کی توعروسی مقنعه سرش میکنه گفت نمیبرمت چون میدونست من باید دسته گل ببرم گفتم اصلا نمیرم زنگ میزنم دوست بیاد ببره نذاشت اونقدر گریه کردم معذرت خواهی که منو برد
من پول شمیم بهار عزیز بهش قرض دادم البته همیشه که راضی میشه من برم اینو به عنوان منت میدونه جدیدا هم ازم کرایه راه میگیره البته بگم شوهرم وضع مالیش خیلی خوبه خیلی ادم باعرضه ای هستش توکارش موفق
علاقه مندی ها (Bookmarks)