توپ رو بنداز زمین همسرت ، اون خودش باید درست کنه !
شما اصلا نه وارد بحث بشو نه حرفی بزن !
بار اول هم که می خواد بگه شما نباش ، بزار خودش درست کنه
تشکرشده 1,600 در 571 پست
توپ رو بنداز زمین همسرت ، اون خودش باید درست کنه !
شما اصلا نه وارد بحث بشو نه حرفی بزن !
بار اول هم که می خواد بگه شما نباش ، بزار خودش درست کنه
تشکرشده 19 در 8 پست
می تونید از نامزدتون بخواید که سریع تر به منزل خودتون نقل و مکان کنید
حالا اگه شرایط این رو دارید که جشن برای عروسی بگیرید که چه بهتر ولی اگه شرایطش رو ندارید و گرفتن جشن هم براتون مهمه می تونید یه جشن خصوصی خانوادگی با حضور بزرگتر های فامیل برگزار کنید ولی پیشنهاد من اینه که برای گرفتن جشن اصرار نکنید که ممکنه نتیجه خوبی نداشته باشه
مطمئن باشید که کسی ماه های بارداری شما رو نخواهد شمارد و به خاطر نخواهد آورد پس سعی نکنید که همه رو در جریان قرار بدید
تشکرشده 637 در 143 پست
به نظر من هم با شرایط خاص بارداری اگه حمایت و مراقبت بقیه متوجه شما باشه بهتره .من هم با نظر آقای داوود موافقم که بگذار همسرت عنوام کنه و بگن که شما شرایطتون خاصه و بیشتر هم باید مراقبتون باشند و حرف کنایه آمیرزی بهتون نزنند که ناراحت بشین وکه برای حالتون اصلا استرس خوب نیست.شاید اولش شوک بشن ولی بعدش از ذوق نوه دار شدن یادشون میره.عزیزم نگران نباش.بعد از گفتن مساله هم می تونید تصمیم بگیرید برای جشنتون.امیدوارم نی نی سالم دنیا بیاد و شما هم در سلامت و آرامش باشید.مراقب خودت و نی نی ات باش که دیگه دو نفری.
میان پرواز تا پرتاب...
تفاوت از زمین تا آسمان است.
پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت میخواهی!
پرتابت که کنند، آنجا میروی که آنان میخواهند،
پس پرواز را بیاموز...
تشکرشده 496 در 145 پست
سلام آترین جان.
مبارک باشه. ایشالا سالم به دنیا بیاد.
بعضیا حاملگیاشون بد ویاره. یعنی خیلی بیحال میشن. همش حالت تهوع دارن. همش خسته هستن. تو بهترین حالت تا 3 4 ماه اینطوری خواهی بود.(بعضیا تا 6 ماهگی هم ا ینطورین). عروسی گرفتن خیلی دوندگی داره.
تازه شما که جنینت پایینه به احتمال زیاد باید استراحت مطلق باشی. پیشنهاد همسرت خوبه واسه رفتن سرخونه زندگیتون.
ولی اگه اوضاع مالیتون خوبه میتونی بعداً یه سالگرد مفصل بگیری. همه رو دعوت کنی، آتلیه بری، حتی یه مسافرت(به جای ماه عسل) سه تایی برید.
الان تمرکزت روی سلامتی خودت و بچت باشه خیلی بهتره.
بابت فهمیدن اطرافیان هم کاملاً درکت میکنم. من که بعد از 5 سال حامله شده بودم از بابام خجالت میکشیدم چه برسه به تو....
ایشالا که نی نیت با خودش خیر و برکت بیاره.
تشکرشده 282 در 96 پست
یه عروسی ساده بگیرین برین
به بقیه هم ربطی نداره دوستم
هر کی میخواد حرف بزنه دعا کنه سر خودش یا فرزندش نیاد
الان هم که ننگی نیست
فرهنگ ها بالا رفته
من میگم تا شمکت !! بزرگ نشده و تابلو نشدی عروسی رو بگیر
انشالله که مبارک باشه واستون
میاد و همه ی غمهای شما دو تا رو از بین میبره
هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93)
تشکرشده 57 در 35 پست
دوستان خانواده همسرم فهمیدن وخوشبختانه خوشحال شدن.ولی عروسی رو کنسل کردن...
تشکرشده 262 در 104 پست
عزیزم خیلی خوشحال شدم که نگرانیت برطرف شد. چون استرس و نگرانی برای جنینت اصلا خوب نیست. انشاا...که سالم بدنیا بیاد
هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93)
تشکرشده 57 در 35 پست
محیا ناز عزیز و بقیه دوستان ممنونم.خیلی خوشحالم.ممنون بابت راهنماییتون
تشکرشده 72 در 24 پست
من نمی دونم این رسم و رسوم های مسخره چی هست دیگه . متاسفانه عموم مردم جوری با بارداری زن در دوران عقد برخورد می کنند که این انگار گناه کبیره مرتکب شدند.
خوشبختانه خانواده ی همسر شما و هم چنین خانواده ی خودتون انسان های فهمیده ای هستند و خوب با این موضوع کنار اومدند.
تشکرشده 57 در 35 پست
دوستان همونطور که گفتم تو عقدم و باردار.همسرم از یه شهر دیگس.یه خواهر دارم ک اونم شهر دیگه دانشجوس.من همش تنهام.الان چهل روزه باردارم.خواهرشوهرام زنگنمیزنن.دلم میشکنه.ویارام شروع شده.ده روزه شوهرمو ندیدم.بهش نیاز دارم.میگم بیا میگه کار دارم.همش اشکم درمیاد.همش تنهام.صبح تا شب.مخصوصا چون تو عقد باردارشدم حساس تر هم شدم و هر بی محبتی از سوی دیگران و دلیل بر اشتباه بودن کارم میدونم.شوهرم کنارم نیست...خیلی عذاب میکشم...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)