به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 48
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    توپ رو بنداز زمین همسرت ، اون خودش باید درست کنه !
    شما اصلا نه وارد بحث بشو نه حرفی بزن !
    بار اول هم که می خواد بگه شما نباش ، بزار خودش درست کنه

  2. 2 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    کیانا 93 (دوشنبه 28 مهر 93), هم آوا (یکشنبه 04 آبان 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 بهمن 93 [ 22:24]
    تاریخ عضویت
    1393-7-15
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 19 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می تونید از نامزدتون بخواید که سریع تر به منزل خودتون نقل و مکان کنید
    حالا اگه شرایط این رو دارید که جشن برای عروسی بگیرید که چه بهتر ولی اگه شرایطش رو ندارید و گرفتن جشن هم براتون مهمه می تونید یه جشن خصوصی خانوادگی با حضور بزرگتر های فامیل برگزار کنید ولی پیشنهاد من اینه که برای گرفتن جشن اصرار نکنید که ممکنه نتیجه خوبی نداشته باشه
    مطمئن باشید که کسی ماه های بارداری شما رو نخواهد شمارد و به خاطر نخواهد آورد پس سعی نکنید که همه رو در جریان قرار بدید

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    36
    Array
    به نظر من هم با شرایط خاص بارداری اگه حمایت و مراقبت بقیه متوجه شما باشه بهتره .من هم با نظر آقای داوود موافقم که بگذار همسرت عنوام کنه و بگن که شما شرایطتون خاصه و بیشتر هم باید مراقبتون باشند و حرف کنایه آمیرزی بهتون نزنند که ناراحت بشین وکه برای حالتون اصلا استرس خوب نیست.شاید اولش شوک بشن ولی بعدش از ذوق نوه دار شدن یادشون میره.عزیزم نگران نباش.بعد از گفتن مساله هم می تونید تصمیم بگیرید برای جشنتون.امیدوارم نی نی سالم دنیا بیاد و شما هم در سلامت و آرامش باشید.مراقب خودت و نی نی ات باش که دیگه دو نفری.
    میان پرواز تا پرتاب...
    تفاوت از زمین تا آسمان است.
    پرواز که کنی، آنجا می‌رسی که خودت می‌خواهی!
    پرتابت که کنند، آنجا می‌روی که آنان می‌خواهند،
    پس پرواز را بیاموز...



  5. 2 کاربر از پست مفید گوش ماهی تشکرکرده اند .

    هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93), رزا (شنبه 26 مهر 93)

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 93 [ 16:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    2,364
    سطح
    29
    Points: 2,364, Level: 29
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    88

    تشکرشده 496 در 145 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام آترین جان.
    مبارک باشه. ایشالا سالم به دنیا بیاد.
    بعضیا حاملگیاشون بد ویاره. یعنی خیلی بیحال میشن. همش حالت تهوع دارن. همش خسته هستن. تو بهترین حالت تا 3 4 ماه اینطوری خواهی بود.(بعضیا تا 6 ماهگی هم ا ینطورین). عروسی گرفتن خیلی دوندگی داره.
    تازه شما که جنینت پایینه به احتمال زیاد باید استراحت مطلق باشی. پیشنهاد همسرت خوبه واسه رفتن سرخونه زندگیتون.
    ولی اگه اوضاع مالیتون خوبه میتونی بعداً یه سالگرد مفصل بگیری. همه رو دعوت کنی، آتلیه بری، حتی یه مسافرت(به جای ماه عسل) سه تایی برید.
    الان تمرکزت روی سلامتی خودت و بچت باشه خیلی بهتره.
    بابت فهمیدن اطرافیان هم کاملاً درکت میکنم. من که بعد از 5 سال حامله شده بودم از بابام خجالت میکشیدم چه برسه به تو....
    ایشالا که نی نیت با خودش خیر و برکت بیاره.

  7. 2 کاربر از پست مفید مو فرفری تشکرکرده اند .

    هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (شنبه 26 مهر 93)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array
    یه عروسی ساده بگیرین برین
    به بقیه هم ربطی نداره دوستم
    هر کی میخواد حرف بزنه دعا کنه سر خودش یا فرزندش نیاد

    الان هم که ننگی نیست
    فرهنگ ها بالا رفته
    من میگم تا شمکت !! بزرگ نشده و تابلو نشدی عروسی رو بگیر

    انشالله که مبارک باشه واستون
    میاد و همه ی غمهای شما دو تا رو از بین میبره

  9. کاربر روبرو از پست مفید aye تشکرکرده است .

    هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان خانواده همسرم فهمیدن وخوشبختانه خوشحال شدن.ولی عروسی رو کنسل کردن...

  11. 3 کاربر از پست مفید atrin تشکرکرده اند .

    ED12 (شنبه 26 مهر 93), گوش ماهی (دوشنبه 28 مهر 93), رزا (شنبه 26 مهر 93)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 آبان 01 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-7-19
    نوشته ها
    134
    امتیاز
    8,639
    سطح
    62
    Points: 8,639, Level: 62
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 262 در 104 پست

    Rep Power
    35
    Array
    عزیزم خیلی خوشحال شدم که نگرانیت برطرف شد. چون استرس و نگرانی برای جنینت اصلا خوب نیست. انشاا...که سالم بدنیا بیاد

  13. کاربر روبرو از پست مفید محیا ناز تشکرکرده است .

    هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93)

  14. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    محیا ناز عزیز و بقیه دوستان ممنونم.خیلی خوشحالم.ممنون بابت راهنماییتون

  15. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 فروردین 94 [ 05:19]
    تاریخ عضویت
    1393-6-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    725
    سطح
    14
    Points: 725, Level: 14
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 72 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمی دونم این رسم و رسوم های مسخره چی هست دیگه . متاسفانه عموم مردم جوری با بارداری زن در دوران عقد برخورد می کنند که این انگار گناه کبیره مرتکب شدند.


    خوشبختانه خانواده ی همسر شما و هم چنین خانواده ی خودتون انسان های فهمیده ای هستند و خوب با این موضوع کنار اومدند.

  16. 2 کاربر از پست مفید nikon تشکرکرده اند .

    pasta (یکشنبه 27 مهر 93), هم آوا (چهارشنبه 07 آبان 93)

  17. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان همونطور که گفتم تو عقدم و باردار.همسرم از یه شهر دیگس.یه خواهر دارم ک اونم شهر دیگه دانشجوس.من همش تنهام.الان چهل روزه باردارم.خواهرشوهرام زنگنمیزنن.دلم میشکنه.ویارام شروع شده.ده روزه شوهرمو ندیدم.بهش نیاز دارم.میگم بیا میگه کار دارم.همش اشکم درمیاد.همش تنهام.صبح تا شب.مخصوصا چون تو عقد باردارشدم حساس تر هم شدم و هر بی محبتی از سوی دیگران و دلیل بر اشتباه بودن کارم میدونم.شوهرم کنارم نیست...خیلی عذاب میکشم...


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.