به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Good-hearted نمایش پست ها
    شیدا خانم شما چرا عصبانی شدین خب ؟
    ما جواب منفی ندادیم ما سادات هستیم و مرسوم هست برای عیدغدیر سادات میرن عید دیدنی . عید غدیر هم برای ناهار مهمان داشتیم
    شب قبل از عید غدیر مامانم زنگ زد به مادرشون گفت که با پدر دخترخانم حرف زدم گفته چون مهمان داریم بزارن وقت دیگری .
    آخه شما خیلی نامفهوم نوشتین. دوستان سوال کردن، باز هم درست ننوشتید.
    اما این پست آخرتون مشخص بود.

    یه بار اومدن، شما را دیدند و رفتند.
    برای جلسه دوم می خواستند روز دوشنبه بیایند که مادر شما گفت چون سادات هستید و برنامه با اقوامتون دارید یه روز دیگه بیان.
    که دیگه زنگ نزدند یه روز دیگه را مشخص کنند.

    ولی تو پست قبلی من اینطور متوجه شدم که مادرتون کلا کنسلش کردن.
    کنسل کردن یعنی دیگه تمام شد. باید می گفتید به تعویق انداختند.

    حالا ایشاله زنگ می زنند.
    ببخشید من درست متوجه نشده بودم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    رزا (دوشنبه 28 مهر 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 فروردین 94 [ 05:19]
    تاریخ عضویت
    1393-6-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    725
    سطح
    14
    Points: 725, Level: 14
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 72 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    قبلنا خواستگار ها ظرفیتشون بیشتر بود و وقتی خواستگاری دختری میرفتند تا جواب بله رو نگیرند دست بردار نبودندو به اصطلاح پاشنه در رو از جا می کندند . و جواب منفی رو به حساب ناز کردن میگذاشتند و بالاخره بله رو میگرفتند و لی الان اگه بگی نه پس فردا میبینی با دختر همسایه عروسی کرد . پسر های امروزی طاقت نه شنیدن ندارند . عزیزم نگفتی چرا خواستگاری رو کنسل کردید . بدون اینکه زمان دیگری تعیین کنید . یعنی شما در واقع جواب منفی دادید .
    اتفاقا به نظر من این رفتار که بعد از نه شنیدن دیگه پیگیر نشن خیلی بهتر هست. ازدواج که زورکی نیست که پاشنه ی در رو از جا بکنیم. خواستگاری جای ناز کردن نیست و اگر نازی هم می خواد باشه برای بعدا هست. خانواده ی دختر خانم و خودشون اگر خواستگار رو پسندیدند باید جواب مثبت بدند . نه اینکه یه بار یا چند بار نه بگن تا در دفعات بعدی بالاخره جواب مثبت بدن.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Good-hearted نمایش پست ها
    شیدا خانم شما چرا عصبانی شدین خب ؟
    ما جواب منفی ندادیم ما سادات هستیم و مرسوم هست برای عیدغدیر سادات میرن عید دیدنی . عید غدیر هم برای ناهار مهمان داشتیم
    شب قبل از عید غدیر مامانم زنگ زد به مادرشون گفت که با پدر دخترخانم حرف زدم گفته چون مهمان داریم بزارن وقت دیگری .

    اما این خانواده دیگه تماس نگرفتند که پیگیر قرار بعدی ما بشند . به نظرتون کار درستیه اینجوری؟؟
    اصلا حتی به عنوان سادات بودنمون هم زنگ نزدن عید رو تبریک بگن .

    - - - Updated - - -



    آره واقعا ... دقیقا همینه که میگی دوست عزیز .
    مامانم میخواست اونا رو توی رودروایسی قرار نده و ضمنا برای خانواده دختر زشته که دعوت کنند فلان روز پسرتون رو بیارید دخترمون رو ببینه
    برای همین مادرم فقط بهشون گفت بزاریم روز دیگری ... ولی نه اونا پرسیدن چه روزی ؟ و نه دیگه جویا شدن
    خدا رو صد هزار مرتبه شکر الان روحیه ام بهتر شده ...
    چون خاطرم اومد از خدا خواستم اگر مناسب ما نیستند به طریقی از سر راهم برشون داره .... الحمدلله رب العالمین باید راضی رضای خدا بود.

    - - - Updated - - -



    درسته عزیزم ... ممنون از راهنمایی هاتون ...
    شما هم موفق باشی فرشته آسمون

    - - - Updated - - -




    به نظر کیس خوبی میومد ... شرایطش خوب بود .


    می تونم از شما بپرسم این خانواده چه نسبتی با شما دارند که باید زنگ می زدند و عید غدیر رو به شما تبریک می گفتند !!!

    احیانا آقا پسر وضع مالی خوبی داشته که توی این مرحله ( هنوز ندیده و صحبت نکرده) اینقدر ناراحت هستید نه ؟!

  4. کاربر روبرو از پست مفید nikon تشکرکرده است .

    رزا (دوشنبه 28 مهر 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا رفتارهای من درسته؟دلم میخواد محکم قدم بردارم و آرامشم روز به روز عمیقتر بشه
    توسط آخیش در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: جمعه 08 مرداد 95, 01:01
  2. خواستگارم پس از یک سال و نیم هنوز امروز و فردا میکند
    توسط ahooo1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 شهریور 93, 10:54
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  4. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 اردیبهشت 91, 00:23
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 شهریور 87, 13:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.