سلام دل عزیز ،هسته ی سیبم هم خوبه و تنها بهار زندگیمه از بودنش جون می گیرم باور کن یکی از بهترین کارهای زندگیم تولد همین هسته سیبم بوده و هست
به خدا مشکلم نصیحت و این حرفا نیست 7 سال رفتارهاشونو تحمل کردم بازم قطعا می تونم تحمل کنم
مشکل رفتار همسرمه که بغد از 7 سال روم دست بلند می کنه و تازه طلبکارم هست
و اینکه واسه حرف به این کم اهمیتی ایجوری تحقیر بشم و با رفتارش باعث بشه که از خانواده اش بی زار بشم مثل همیشه
خانواده همسر من اصلا بد نیستند ولی رفتارهای همسرم همیشه باعث شده که کینه ای عمیق تو دلم ازشون داشته باشم همیشه دلم خواسته که نباشند اینا در حالیکه وقتی همسرم نیست واقعا دوستشن دارم ولی در کنار همسرم نمی تونم تحملشون کنند
همسرم الان زنگ زده حال و احوال کنه ولی اینقدر سرد حرف زدم که فکر کنم پشیمون شد از زنگ زدنش واقعا با چه رویی زنگ می زنه
اگه اونشب از خونه نمی زدم بیرون اتفاق خیلی خیلی بدی می افتاد بینمون که قابل جبران نبود و به نظرم کار درستی کردم
هنوز جای انگشتاشو رو صورتم احساس می کنم بعد از این چه طوری ببخشمشم و اصلا باورش
خیلی حالم بده
ممنون که راهنماییم کردید دو روزه می خوام اینجا پست بذارم ولی بهم پیغام خطا می ده قوانین تالار تغییر کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)