دوستم بهش بگو که نبایستی ازت انتظار بیجا داشته باشه
بهش بگو شما یکی از گزینه های ازدواج منی
و نباید من رو تو عذاب وجدان نه گفتن بزاری
متقابلا خودش هم همین حق و آزادی رو داره
تصمیمت راسخ باشه در نهایت
و با مشاوره ی حضوری ات هم بیشتر در ارتباط باش گلم
تشکرشده 282 در 96 پست
دوستم بهش بگو که نبایستی ازت انتظار بیجا داشته باشه
بهش بگو شما یکی از گزینه های ازدواج منی
و نباید من رو تو عذاب وجدان نه گفتن بزاری
متقابلا خودش هم همین حق و آزادی رو داره
تصمیمت راسخ باشه در نهایت
و با مشاوره ی حضوری ات هم بیشتر در ارتباط باش گلم
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
با سلام
انتظار رفتار احساسی داشتن اشتباه هست و یک علامت از اینکه ایشان احساس محور هست و منطقی که از یک مرد انتظار می رود در او ضعیف باشد . بهتر هست که از ابعد مختلف بخصوص بلوغ فکر یو عاطفی و اجتماعی به کمک یک مشاور مورد بررسی قرار گیرد . اینکه فاصله مکانی دارید این سئوال را پیش می آورد که طریقه آشنایی شما چطور بوده ؟ آیا فضای مجازی ؟
پست اخیر شیدا را هم خیلی اهمیت بده و علل تأخیرش تا این سن در ازدواج را جویا شو
تشکرشده 1,509 در 535 پست
با تشکر از فرشته مهربان و آیه عزیز.در مورد تاخیرش در ازدواج اون به خاطر محل کارش ناچاره مدتی توی شهری که الان هستش بمونه.ولی خودش برای محل زندگی شهر ما رو ترجیح میده.به خاطر همین موردایی رو که اطرافیان توی شهری که الان هست رو بهش معرفی میکردن نمیدیده.خانوادش هم جای دیگه ای زندگی میکنن.پروژش رو به اتمامه و کم کم میتونه به شهر ما بیاد.در هر صورت اینجور که خودش میگه از بچگی روی پای خودش بوده.در مورد مردهایی که تا سن بالا ازدواج نکردن من با نظر شیدا جون موافقم.ولی من32 سالمه و ناچارم که با مردی همسن یا بزرگتر از خودم ازدواج کنم.و برخی خصوصیاتی که مردایی با این سن دارن رو بپذیرم.مثل ایده آل گرایی.مگه اینکه طرف یه مشکل حاد داشته باشه.
دوستان،پس من با ایشون تماس میگیرم و بهشون میگم حرفهاشون در مورد اینکه دو ماه زحمت کشیدن و برای من وقت گذاشتن و تعجبشون از احساسی نشدن من،من رو نگران کرده و ایشون باید بدونن که من ممکنه جوابم منفی باشه.ضمنا من وقتی بهشون گفتم با خانواده بیان خواستگاری به من گفتن که خودشون همه کاره خانوادشون هستن.البته من این رو قبول نکردم.به نظرتون خوبه که این حرفها رو بهشون بزنم؟
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
دلیلی که برای تجردشون گفتید برای من مبهم یا بهتره بگم غیرقابل قبول است.
البته حرف شما هم درسته که باید با بعضی خصوصیات خواستگار کنار بیایید.
نگفتید خواستگاری و آشنایی به چه شکلی بوده. این جمله شما نگران کننده است که به قول خودتون باز دچار اشتباه بشید.
آنیتا جان،
ببخشید این مثال را می زنم و اینطور مقایسه می کنم. مرد سن بالایی که بچه و خانواده داره و همه کاره خانواده اش است؛ اگر همسرش فوت کنه، وقتی می خواد بره خواستگاری،
برای رعایت رسم و رسوم و احترام به خانم و رسمیت دادن به خواستگاری با چند نفر از اقوامش می ره.
منظور این آقا چیه ؟
ایشون هنوز خواستگاری نیامدن؟
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
inventor (پنجشنبه 24 مهر 93)
تشکرشده 600 در 287 پست
دوست عزیز
برداشت من اینه که شما در دوره ی گریف(فراموش کردن فردی که دیگه نیست) به سر می برید.به توصیه ی خانم بارابرا دی انجلیس در چنین مواقعی بهتره موضوع را مطرح کنید و اگر فکر می کنید ممکنه جذابیتی در طرف مقابلتون وجود داشته باشه، و به ایشون بگید حاظرید بعد از طی این دوره با اون وارد رابطه بشید.
بنظرم بهتره به بیان رایطه ی قبلیتون در این پست و پیش روانشاس بپردزید.
تشکرشده 1,509 در 535 پست
شیدای عزیز،نه،هنوز به خواستگاری نیومدن.آشنایی ما هم مجازی بوده.میدونم این روش خوبی نیست،ولی در حال حاضر چاره دیگه ای نیست.(البته اطلاعاتش توی سایت متخصصین هستش)به من میگه من میتونم خودم تنهایی بیام خواستگاری و خانوادت رو قانع کنم که نیازی به اومدن خانوادم نباشه؟خانوادش روستایی هستن و نگرانه که به خانواده من نخورن.به هر حال من به هیچ وجه این رو قبول نمیکنم که خودش تنها بیاد خواستگاری
Tamasعزیز،حق با شماست.مشاور هم به من گفت این زمان میبره و باید به اون فرصت بدی خودشو نشون بده.من رابطه قبلی رو توی تاپیکهای قبلیم توضیح کامل دادم.یکی دو هفته هست که خیلی بهترم و دیگه خاطرات اون آزارم نمیده،مشاورم هم گفت اگه با اون ازدواج میکردی حتما بدبخت میشدی و این حرفش به من خیلی کمک کرد.
راستی اون مورد دوم که دوست مامانم معرفی کرده بودن دیروز دیدم،اونم چهل سالشه و یه عقد ناموفق داشته،باید منتظر باشم ببینم تماس میگیره یا نه.
tamas (جمعه 25 مهر 93)
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
آنیتا خانم،
به نظر من که باز داری به بیراهه می ری.
چند ماه هست صحبت کردید و به دلت ننشسته و ایشون هم که گفته با خانواده نمی آد خواستگاری.
پس چرا ادامه می دی؟
خانواده شما یک خواستگار با خانواده روستایی را نمی تونن بپذیرند، اما یک خواستگار تک و تنها را می تونن؟
پیشنهاد من اینه که اگر نظرت مثبته، رابطه را قطع کن و بهش بگو دیگه لزومی به ادامه اش نمی بینی مگر این که با خانواده بیاد خواستگاری
اگر هم نظرت منفیه تمامش کن.
اینقدر احساسات خودت و دیگری را درگیر نکن و به بازی نگیر.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
abi.bikaran (جمعه 25 مهر 93), mohammad6599 (شنبه 26 مهر 93), فرشته مهربان (شنبه 26 مهر 93)
تشکرشده 1,509 در 535 پست
خانواده من فکر نمیکنم با روستایی بودنشون مشکل داشته باشن،خودش اینجوری فکر میکنه.به خاطر همین این که خانوادش روستایی هستن رو بعد از دو ماه بهم گفت.تو این مورد اعتماد به نفس پایینی داره.من قبول نکردم خودش تنهایی بیاد،بهش گفتم که حتما باید با خانواده بیای.اون میگه فکر نمیکردم اینقدر تو این زمینه سختگیر باشی.منم گفتم اینکه انتظار دارم که با خانواده بیاین توقع زیادی باشه.بعدم من فکر میکنم بعد از اینکه بیان خواستگاری تازه همه چیز شروع میشه،اون موقع میشه تحقیق کرد،رفت مشاور و با خانواده مشورت کرد.چون خانواده من آدمهای منطقی هستن.
بعدم تصمیم گرفتم تو قضیه ازدواج اینکه یکی به دلم بشینه رو ملاک قرار ندم.نمیدونم ظاهرا کمتر کسی به دلم میشینه.بعدم مورداق قبلی رو که له خاطر این ول کردم وقتی بهشون فکر میکنم پشیمون میشم.فکر می کنم اگه بیشتر به خودم فرصت میدادم بهتر بود.شما فکر میکنید من دارم با احساسات اون بازی میکنم.آخه اون باید بدونه که اولین قدم خواستگاری رسمیه،من اینو بهش گفتم و نباید قبل از این مرحله از من انتظاری داشته باشه.مگه نه؟
ویرایش توسط آنیتا123 : جمعه 25 مهر 93 در ساعت 13:57
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
abi.bikaran (جمعه 25 مهر 93)
تشکرشده 167 در 57 پست
آنیتای عزیز مطلقا اجازه ندین تنها به خواستگاری بیان . اینو بر اساس یه تجربه شخصی میگم ولی به هر حال درنظر بگیریدش.
آشنایی شما مجازی بوده واز کجا معلوم روستایی بودن خانوادش صحت داره؟ شاید بهانه ایست برای یک خواستگاری صوری وتنهایی.
واگر شما و والدینتون اجازه بدین بیان میشه مجوز براشون که راحت تر باشمامعاشرت کنن.
درعین حال همواره یه عذر خوب برای قطع رابطه دارن که خانوادشونه که شما هم ندیدی.
این وقایع تو آشنایی های مجازی خیلی تکراری شده و همه هم میگن موردشون بابقیه فرق داره ولی عملا ریشه همه مشکلاتشون یکیه :عدم شفافیت وعدم مداخله وحضور والدین
بقول شیدا با احساس خودت بازی نکن
آنیتا123 (جمعه 25 مهر 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)