سلام
بله طبق گفته دوستان پانزده سال خیلی کمه ولی اومدیم و چند سال هم صبر کردی و از خیلی از موقعیت هات گذشتی بعد دختر داییت گفت نه.اون وقت چی؟
دوستان نامزد من هم پونزده سال داره.نمی خوام بگم هیچ مشکلی ایجاد نمیشه ولی حداقل می دونم که حاضره باهام زندگی کنه.پس انگیزه دارم که حتی پنج شیش سال صبر کنم.با این همه بازم نمی تونم دوریشو تحمل کنم.حالا شما چه جوری انتظار دارید این داداشمون با این همه اما و اگر چند سال صبر کنه؟
آیا دوسش داشته باشم؟آیا بهش فکرکنم؟آیا دوسم داره؟آیا بهم فکر می کنه؟به فکر زندگی باشم؟نباشم؟برم تو فکر عروسی؟ نرم؟و هزار تا سوال دیگه
تحمل این سوال ها به مدت چند سال می تونه آدمو خرد کنه.
قبول ندارید دوستان؟
به نظر من درسته که دختر دایی ایشون سنش کمه ولی ایشون می تونه غیر مستقیم بفهمه که واقعا مزه دهن دختر داییش چیه!!!!شاید واقعا نظرش مثبت باشه و به خاطر باباش حرفی نمی زنه.
مثلا به خواهرت بگو بره مستقیم از خودش بپرسه.
آقا مرگ یه بار شیون هم یه بار.
اگه بدونی که می خوادت خب یه انگیزه ای داری که صبر کنی.اگه هم نخواستت که بدون حکمت خداست.فکر نکن اگه نخوادت بد میشه.نخیر خیلی هم خوب میشهمنظورم اینه که خدا همیشه بهترین حالت رو برای بندش رقم میزنه.پس بدون در صورت منتفی شدن موضوع یه دختر خشکل و با اخلاق دیگه بدون اینکه بدونه قراره زنت بشه.بی خیال بابا
بی خود خودتو اذیت نکن اول مطمئن شو بعد اگه خواستی جونتم واسش بده.هنوز نه به باره نه به داره تریپ عاشقی برداشتی؟؟؟؟؟؟
خارج از شوخی امیدوارم خوشبخت شی رفیق.امام حسینم یادت نره.ازش بخواه بهترین تقدیرو برات رقم بزنه حالا هر چی باشه.بگو الهی رضا به رضاک.یا علی داداش
علاقه مندی ها (Bookmarks)