به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 18:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-21
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    777
    سطح
    14
    Points: 777, Level: 14
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خودم میدونم زیادی حساسم برای همین میخوام حساسیتام رو تغییر بدم یعنی روی بعضی شوخیاش حساس نباشم ولی روی بعضیا حساس روی چشم چرونیش خیلی حساسم که کاملا حق هم دارم رو روابطش با دخترای فامیل هم حساسم که فکرکنم حق دارم(انصافا بیشتر از شوهرم خود اون دخترا مرض دارن دارن) مثلا وقتی دارن پاسور بازی میکنن چندبار در طول بازی دخترخالش دستش رو میاره میگه بزن قدش شوهرم میزنه رو دستش
    خود شوهر منم مرض داره یه موقع بخواد صداش کنه میزنه رو پاش یا میزنه رو کتفش صداش میکنه
    نمیدونم شاید من حساسم امیدوارم نظراتتونو راجع به اینم بگین من بدونم من حساسم یا حق دارم

    در مورد رقص هم من خودم تو جمع میرقصم ولی با حجاب کامل من میرم سمت شوهرم مثلا دو دقیقه با من میرقصه بعدش فامیلاش هم انقدر نفهمن دخترخالش میاد دست شوهرم رو میگیره میکشه سمت خودش باهاش میرقصه فامیلاشون خیلی خیلی بدحجابن شوهرم هم که از خداشه دیگه اصلا سمت من نمیاد من میرم سمتش باز دوباره تکرار میشه2دقیقه حواسش به منه دوباره میره یه سمت دیگه
    بدبختی اینه دختری از فامیل تو جمع باشه فقط با اونا میرقصه اصلا کاری با مردها نداره

    دختربیخیال عزیز کاملا متوجه منظورت هستم من چون دوستش داشتم این اختلاف فرهنگی برام مهم نبود من خودم حساسم اصلا نمیخوام با همه رفتاراش کنار بیام میخوام فقط یخورده از حساسیتام رو کم کنم که اخلاقش تغییر نکنه و بقول یکی از شماها اخلاق خوبش رو نذاره برای دیگران و اخلاق بدش برای من
    اصلا دست من نیست وقتی از یکی تعریف میکنه خودبخود حساس میشم وگرنه آخه رونالدو با اون همه ثروت و شهرت خب باید هم زنش انقدر خوشگل باشه یا زن های توی ماهواره خب کلی بهشون میرسن میرن گلچین میکنن خوشگلاشو میارن مقایسه کار اشتباهیه مگه من شوهرم رو با کسی مقایسه میکنم که اون میکنه
    ولی خب با بعضی شوخیاش میخوام کنار بیام و چیزی نگم مثل همین شوخی دیشب که گفت کاش منو میکشت که دیمو بگیرهو باهاش20تا زن بگیره
    خدا نکنه یه کاری(کار داخل خونه) انجام بده انقدر غر میزنه انگار نه انگار من همیشه دارم این کارارو انجام میدم بهش گفتم 1شب ظرف 2نفر رو شستی این همه غر زدی پس من چی بگم که هرشب میشورم مهمون میاد10-15نفر چی ولی خب همیشه حاضر به جوابه گفت اینا وظیفتونه برای همین بهتون میگن ضعیفه از دهنم در رفت گفتم دیگه این کلمه رو نگو الان گیر داده منو ضعیفه صدا میزنه

    میگه دوست دخترام بدون منت میشورن اگه میخوای منت بذاری بگم بیان تازه بچه رو هم عوض میکنن خب به نظرتون وقتی از دوست دختراش حرف میزنه من چی بگم ؟؟؟اصلا دوست ندارم کلمه دوست دختر رو ازش بشنوم چون فقط اینا نیست یه سری تیکه های دیگه هم میندازه

    من با همین وضع جسمم سعی میکنم براش کم نذارم ولی بازم غر میزنه که من خوشم نمیاد وقتی تو اینجوری هستی باهم رابطه داشته باشیم
    میگه اسمشو باید تو کتاب ها بذارن بجای پترس فداکار بذارن میلاد وفادار
    ویرایش توسط سحراکبری : چهارشنبه 23 مهر 93 در ساعت 15:05

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سحر جان میتونی اشتراک انجمن آزاد بگیری اونجا از نظر مشاورای به صورت تخصصی تر کمک بگیری
    چون برعکس دوستان فکر نمیکنم همه چی خیلی هم خوب باشه! نمیخوام تو دلت رو خالی کنم، ولی مردی که اینقدر صحبت از دوست دختر و زن دوم و... میکنه،رفتاراش هم که تاییدی بر همین حرفا هست! چطور میشه باز هم بگیم نه اینا همش شوخی هست؟ این خانم هم بخنده همراه همسرش...

    سحر جان شما حساس نیستی،بلکه این مشکلات از تفاوت فرهنگی نشات میگیره
    منم مثل خودت هستم،و وقتی خودم رو میذارم جای شما می بینم رفتارای همسرتون واقعا ناراحت کننده هست،به نظرم ایشون ارزش زن رو هنوز نمیدونن چقدر زیاده...
    حتما دنبال مشاوره جدی تری باش عزیزم.

    راستی دختر بی خیال جان،من میدونم این خانم اون موقع که همسرش با دخترای دیگه میرقصه چه احساسی دارن. آدم دیگه نمیتونه بره سمت شوهرش... فقط ناراحت میشه. احساس غریبی میکنه توی اون جمع و...
    نمیشه هی بری طرف شوهرت و اون باز تو رو ضایع کنه بره کنار بقیه ...

    سحر جان امیدوارم مشاوران همین سایت بتونن بیشتر کمکت کنن.موفق باشی

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط reihane_b : چهارشنبه 23 مهر 93 در ساعت 15:16

  3. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 23 مهر 93)

  4. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحراکبری نمایش پست ها
    من خودم میدونم زیادی حساسم برای همین میخوام حساسیتام رو تغییر بدم یعنی روی بعضی شوخیاش حساس نباشم ولی روی بعضیا حساس روی چشم چرونیش خیلی حساسم که کاملا حق هم دارم رو روابطش با دخترای فامیل هم حساسم که فکرکنم حق دارم(انصافا بیشتر از شوهرم خود اون دخترا مرض دارن دارن) مثلا وقتی دارن پاسور بازی میکنن چندبار در طول بازی دخترخالش دستش رو میاره میگه بزن قدش شوهرم میزنه رو دستش
    خود شوهر منم مرض داره یه موقع بخواد صداش کنه میزنه رو پاش یا میزنه رو کتفش صداش میکنه
    نمیدونم شاید من حساسم امیدوارم نظراتتونو راجع به اینم بگین من بدونم من حساسم یا حق دارم

    در مورد رقص هم من خودم تو جمع میرقصم ولی با حجاب کامل من میرم سمت شوهرم مثلا دو دقیقه با من میرقصه بعدش فامیلاش هم انقدر نفهمن دخترخالش میاد دست شوهرم رو میگیره میکشه سمت خودش باهاش میرقصه فامیلاشون خیلی خیلی بدحجابن شوهرم هم که از خداشه دیگه اصلا سمت من نمیاد من میرم سمتش باز دوباره تکرار میشه2دقیقه حواسش به منه دوباره میره یه سمت دیگه
    بدبختی اینه دختری از فامیل تو جمع باشه فقط با اونا میرقصه اصلا کاری با مردها نداره

    دختربیخیال عزیز کاملا متوجه منظورت هستم من چون دوستش داشتم این اختلاف فرهنگی برام مهم نبود من خودم حساسم اصلا نمیخوام با همه رفتاراش کنار بیام میخوام فقط یخورده از حساسیتام رو کم کنم که اخلاقش تغییر نکنه و بقول یکی از شماها اخلاق خوبش رو نذاره برای دیگران و اخلاق بدش برای من
    اصلا دست من نیست وقتی از یکی تعریف میکنه خودبخود حساس میشم وگرنه آخه رونالدو با اون همه ثروت و شهرت خب باید هم زنش انقدر خوشگل باشه یا زن های توی ماهواره خب کلی بهشون میرسن میرن گلچین میکنن خوشگلاشو میارن مقایسه کار اشتباهیه مگه من شوهرم رو با کسی مقایسه میکنم که اون میکنه
    ولی خب با بعضی شوخیاش میخوام کنار بیام و چیزی نگم مثل همین شوخی دیشب که گفت کاش منو میکشت که دیمو بگیرهو باهاش20تا زن بگیره
    خدا نکنه یه کاری(کار داخل خونه) انجام بده انقدر غر میزنه انگار نه انگار من همیشه دارم این کارارو انجام میدم بهش گفتم 1شب ظرف 2نفر رو شستی این همه غر زدی پس من چی بگم که هرشب میشورم مهمون میاد10-15نفر چی ولی خب همیشه حاضر به جوابه گفت اینا وظیفتونه برای همین بهتون میگن ضعیفه از دهنم در رفت گفتم دیگه این کلمه رو نگو الان گیر داده منو ضعیفه صدا میزنه

    میگه دوست دخترام بدون منت میشورن اگه میخوای منت بذاری بگم بیان تازه بچه رو هم عوض میکنن خب به نظرتون وقتی از دوست دختراش حرف میزنه من چی بگم ؟؟؟اصلا دوست ندارم کلمه دوست دختر رو ازش بشنوم چون فقط اینا نیست یه سری تیکه های دیگه هم میندازه

    من با همین وضع جسمم سعی میکنم براش کم نذارم ولی بازم غر میزنه که من خوشم نمیاد وقتی تو اینجوری هستی باهم رابطه داشته باشیم
    میگه اسمشو باید تو کتاب ها بذارن بجای پترس فداکار بذارن میلاد وفادار

    ببین عزیزم، همونی که گفتمه،

    شما مردی و خانواده ای و انتخاب کردی که با شماتفاوت فرهنگی داشتن، خب باید انتظارات این برنامه ها هم میداشتی

    ایشون اینطور بزرگ شدن ، مذهبی هم که نیستن، خب پس رو چه حساب و انتطاری انتخابشون کردی؟

    مگه قبل ازدواج ایشون و خانوادشون چگونه بودن؟ مگه در دوران آشنایی باهم در این مورد صحبت نکرده بودین؟

    شما باید ایشونو آگاه سازین، من نمیگم که فقط شما کوتاه بیاین و سازش داشته باشین، اتفاقا وقتی میگم ، راه مشاور و پیش بگیرین، یا اینکه یجوری از طریق مقالات و کتاب و... سعی کنین به ایشون بفهمونین کارهاشون اصلا درست نیست، و شما رو ناراحت میکنه.

    یعنی اینکه قبول دارم ، که ایشون اشتباه میکنن، اما در حال حاضر ایشون اینجا نیستن شما اومدین برای مشاوره و دنبال راه حل ما فقط میتونیم به شما راهکار بدیم.

    هرچی بیشتر پست میذارین تفاوت فرهنگی شما و بیشتر میشه فهمید.

    بنظرم از مدیر همدردی هم حتما مشورت بگیرین، یا یک مشاور حضوری برین، اگه همسرتون باهاتون همراهی نمیکنن، خودتون به تنهایی برین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 23 مهر 93 در ساعت 15:44

  5. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    reihane_b (پنجشنبه 24 مهر 93)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 18:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-21
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    777
    سطح
    14
    Points: 777, Level: 14
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ریحانه جان درست میگی اختلافات فرهنگیمون زیاده
    من اصلا بهش شک ندارم میدونم دوست دختر نداره و بحث زن دوم سوم هم فقط به شوخی میگه قبلا هم نوشتم مشکل من اصلا بحث شک و این چیزا نیست فقط زبونش هست رفتاراش هم اصلا مشکوک نیست فقط بحث زبونشه که همش از این چیزا حرف میزنه
    با فکر خرابش مشکل دارم خیلی حرفای بد میزنه
    با چشم چرونیش مشکل دارم اوضاع پوشش دخترای جامعه رو هم که همتون میبینین
    با اینکه اگه ماهواره یه چیز بد نشون بده میذاره همون کانال بمونه میدونم این کارش اتفاقی نیست بعد2سال ازدواج دیگه علت تمام رفتاراش رو تشخیص میدم
    راستش تا حالا به اشتراک و این چیزا فکر نکردم چون مشکلمون خیلی آنچنانی نیست ولی شاید بهتر باشه نظرشون رو بخوام

    دختربیخیال عزیز گفتم که چون دوستش داشتم برام مهم نبود اختلاف فرهنگی و این چیزا تازه مگه قبل ازدواج آدم چقدر از این چیزا اطلاعات داره که مثلا با دخترهای فامیل خیلی راحته
    من تا قبل عقد فقط زنداداشش رو دیدم که خداییش زنداداشش خیلی خیلی خوبه عین خواهرم دوستش دارم از وقتی تصادف کردم همش کمکم میکنه وگرنه بچه 8ماهه ام دیوونم میکرد فقط از نظر حجاب و روابط فیزیکی آزاد هست با شوهرم
    باهاش راجع به این چیزا زیاد صحبت نکرده بودم
    فکرکنم به اندازه کافی مثال زدم از طرز رفتاراشون اگه نیازه بیشتر بگم بگین بازم بگم
    فکرکنم بعضیاتون خوشتون اومده از رفتاراش شوهرم دوست دارین بازم بگم اما گفتم که این رفتارا برای دیگران خیلی خوبه ولی برای من همسر خوب نیست حداقل برای شخص من خوب نیست
    البته همیشه از شاد بودنش و روحیه خندون و پرانرژیش خوشحال بودم و هستم
    اما خب بعضی رفتاراش رو دوست ندارم برای همین میخوام سعی کنم بعضی رفتاراش رو حذف کنم طوریکه اخلاقش تغییر نکنه فقط بعضی رفتاراش رو انجام نده

    از دختربیخیال عزیز بازم تشکر میکنم خیلی کمکم میکنی البته از همتون تشکر میکنم ولی از دختربیخیال ویژه بود

  7. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من تا قبل عقد فقط زنداداشش رو دیدم که خداییش زنداداشش خیلی خیلی خوبه عین خواهرم دوستش دارم از وقتی تصادف کردم همش کمکم میکنه وگرنه بچه 8ماهه ام دیوونم میکرد فقط از نظر حجاب و روابط فیزیکی آزاد هست با شوهرم
    دختربیخیال عزیز گفتم که چون دوستش داشتم برام مهم نبود اختلاف فرهنگی و این چیزا تازه مگه قبل ازدواج آدم چقدر از این چیزا اطلاعات داره که مثلا با دخترهای فامیل خیلی راحته
    بالاخره همین مسله در قبل عقد وجود داشته ، شما متوجه اش شدین! ولی فکرمیکردین میتونین کنار بیاین، پس پتانسیل صبوری زیاد وسازگاری با این قضیه رو در خودتون حس کردین!!

    نمیخواین بگین که جاریتون تا قبل عقد موضوع حجاب و روابط فیزیکیشون و با همسرتون رعایت میکردن بعد از عقد یهو از این رو به این رو شدن!
    حتی موضوع سطح حجاب فامیلشون و روابطشون با نامحرم هم میتونستین ، از طریق پرس و جو کردن متوجه بشین، اگه از خودشون هم میپرسیدین مطمعنا متوجه اش میشدین!

    پس یا برایتان موضوع خیلی مهمی نبوده ، که به راحتی از کنارش گذشتین
    یا اینکه کوتاهی از خودتون بوده!

    چون اگه براتون موضوع خیلی حاد و خط قرمزی بود، مطمعنا باهاشون ازدواج نمیکردین، پس این موضوع برایتان خط قرمز نبوده و نیست؟فقط صرفا یک موضوع ناخوشایند است درسته؟


    راستش تا حالا به اشتراک و این چیزا فکر نکردم چون مشکلمون خیلی آنچنانی نیست ولی شاید بهتر باشه نظرشون رو بخوام

    لازم نیست ، حتما مشکل خیلی حاد یا بهرنجی بوجود بیاد ، تا شما دنبال مشاوره رفتن باشین!

    اتفاقا اگه شما از همون اولایل زندگیتون به دنبال شناخت همدیگه پیش میرفتین و دنبال اینجور مطالب در اینجور سایت ها یا کتاب ها یا حتی با مشاوره حضوری رفتن، میبودین ، چه بسا مشکلاتتون زودتر از اینها حل میشد.

    مشکلات بزرگ از همین بی توجهی به مشکلات کوچیک بوجود میاد! پس همیشه باید مراقب مشکلات کوچیک بود!

    (البته این دست پیشنهادات ، الزامی درکار نیست، صرفا یک پیشنهاد همین! میتونین انجام هم ندین ، میگیم بهتر است، با یک مشاور هم مشورت کنین.)
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 23 مهر 93 در ساعت 19:47

  8. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    reihane_b (پنجشنبه 24 مهر 93)

  9. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 18:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-21
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    777
    سطح
    14
    Points: 777, Level: 14
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ببخشید دیر جواب دادم آره قبل عقد هم خب تا حدودی یه چیزایی میدونستم در مورد روابطش با نامحرم ولی کاملا درست گفتی چون برام خیلی خط قرمز نبوده اصلا راجع بهش زیاد حرف نزدم و نپرسیدم در مورد شوخیاو حرفای بدی که میزنه خب هیچی نمیدونستم اینکه شوخ هست رو میدونستم ولی خب نه تا این حد که حرف بد بزنه
    نه عزیز نمیخوام بگم بعد عقد روابطش فرق کرد من چون زیاد شناخت نداشتم نمیدونستم در مورد جاریم یه چیزایی میدونستم چون تو کل قبل عقد همیشه جاریم با من و شوهرم بود و متوجه روابط آزادشون بودم ولی خب گفتم برام خیلی مهم نبود
    کوتاهی هم کردم خیلی زود وابسته اش شدم و خیلی زود عقد کردیم البته من اصلا پشیمون نیستم به گذشته برگردیم هم نظرم مثبت هست منتها خب میخوام یه سری تغییراتی تو رفتارش ایجاد کنم

    کاملا درست میگی اگه جلوی مشکلات کوچیک رو نگیریم بزرگ میشن عضو اشتراک میشم

    من بیشتر از هر چیزی چشم چرونیش آزارم میده حرفاش رو میشه تحمل کرد اما چشم چرونیش رو اصلا نمیتونم تحمل کنم
    نه اینکه فکر کنی حرفاش برام مشکلی نیستا با حرفاش هم خیلی مشکل دارم اگه نداشتم که اینجا بحثش رو باز نمیکردم منتها میخوام بگم چشم چرونیش بیشتر از حرفاش آزارم میده حداقل حرفاش میدونم بلوف هست ولی چشم چرونیش رو خب دارم میبینم که داره بد نگاه میکنه
    برادرم میگه هر مردی وقتی روابط فیزیکی داره با نامحرم ناخودآگاه ذهنش تغییر میکنه
    خب دل منم تاپ تاپ میکنه وقتی با دخترای فامیل برخورد فیزیکی داره شوهرم
    ویرایش توسط سحراکبری : پنجشنبه 24 مهر 93 در ساعت 13:47


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.