نوشته اصلی توسط
inventor
سلام
ممنون از توجه شما.
راستش منم به این نتیجه رسیدم که نگم خونه دارم. در واقع درستش هم اینه که ندارم. خونواده من به من گفتن بعد از چند سال که مطمین شدیم خانمت، زن زندگی خونه به نامت می کنیم... پس الان خونه ندارم.
ولی اگه داشتم هم می گفتم نه... بحثش مفصله.
راستش فعلا که خیلی نا امیدم. از نوشته هام معلومه. پیش داوری چیز بدیه ولی من فعلا این جوری شدم... شاید با گذشت زمان نظرم کمی متعادل تر شه.
فعلا که ناامیدم و سه هفته ای که رابطه تموم شد شدیدا درگیر کار شدم. و با کار سرگرمم.
اتفاقا مادرم از اطرافیان خیلی خواستن تا اگه کسی رو میشناسن معرفی کنن. چند نفر معرفی شدن. و صبر کردن تا ماه صفر تموم شه و شروع کنن. که تو همین روزا دوباره شروع میشه...
روز خوش.
سلام . ببخشید تمام پستها رانخواندم. اما پست خانم ریحانه واقعا زیبا بود و ازش متشکرم. و برای شما خوشحالم که مصلحت این ازدواج براتون آشکار شد. درواقع حتما پشت هر موضوعی که اراده خود ما درشدخیل نیست مصلحتی هست. شما اگر این موضوع براتون روشن نمی شد فکر می کردید بهتون ظلم شده و ای کاش این طور نمی شد ولی حالا که فهمیدید خوشحال شدید. پس میشه نتیجه گرفت که اگر موضوعی را نتونستیم درک کنیم به قرینه این جور اتفاقات خیالمان راحت باشه که حتما موضوعی هست که من بی اطلاعم و ان شاالله خیر من درش هست.
اما این حرف شما راجع به مسائل مادی اشتباه خیلی هاست...
تو همین تالار هم بعضی پسرهااین اشتباه را می کنند. به عنوان دختری که قسم می خورم واقعا آدم تجمل گرایی نیستم و واقعا برام مادیات مهم نیست دارم با شما صحبت می کنم. و واقعا برای خود من قسممی خورم که داشتن خانه و... مهم نیست.
اما برای خانواده من متاسفانهمهمه!!! ممکنه خواستگاری دختری برید و خودش واقعا و واقعا مثل من باشه اما چون میدونه پدرش تو این موضوع سخت گیره به شما سر همین مساله مالی جواب منفی بده. درحالیکه اگر با صداقت گفته بودید این دختر را از دست نداده بودید و واقعا به شما میخورد.خود دختر مادی گرا نیست و این مهمه...
و از جریان روند خواستگاری وسوالات و شخصیت آن دختر و اعتقاداتش و آنچه که در شما برایش مهم هست به راحتی میتوانید بفهمید که شما را "تنها" برای مادیات می خواهد یا خصوصیات اخلاقیتان...
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)