موضوع: مخالفت خانواده پسر و دودلی برای قط رابطه یا صبر

سلام.نجمه جون.منم یه دخترم و تمام موقعیتهایی که تو داری و تمام احساساتتو درک میکنم.منم یه خواستگاری داشتم که هنوز شرایط ازدواج رو نداشت و باهاش قطع ارتباط کامل کردم وبعد از اینکه ابها از اسیاب ریخت و وابستگیم به اون تقریبا از دلم پاک شد تازه عقلم سر جاش اومد و عیبهاشو فهمیدم .نجمه جون گزشت زمان تو این جور موقعیتهای دو دل بودن خیلی به ادم کمک می کنه و البته لطف و رحمت خدا دست ما رو که فقط دلمون به خدا تکیه داره می گیره.عزیزم ناراحت نباش فوق فوقش ده روز اول سخته دل کندن بعد یواش یواش وابستگیت کم کم میشه و می تونی از روی عقل و منطق روشن فکر کنی .ما همه بچه های تالار هم برای اسایش و خوشبختیت دعا می کنیم .خدایا همه دخترا و پسرا رو خودت دلشونو و عقلشونو هدایت کن تا تصمیم درست رو بگیرند. الهی امین.

- - - Updated - - -

سلام.نجمه جون.منم یه دخترم و تمام موقعیتهایی که تو داری و تمام احساساتتو درک میکنم.منم یه خواستگاری داشتم که هنوز شرایط ازدواج رو نداشت و باهاش قطع ارتباط کامل کردم وبعد از اینکه ابها از اسیاب ریخت و وابستگیم به اون تقریبا از دلم پاک شد تازه عقلم سر جاش اومد و عیبهاشو فهمیدم .نجمه جون گزشت زمان تو این جور موقعیتهای دو دل بودن خیلی به ادم کمک می کنه و البته لطف و رحمت خدا دست ما رو که فقط دلمون به خدا تکیه داره می گیره.عزیزم ناراحت نباش فوق فوقش ده روز اول سخته دل کندن بعد یواش یواش وابستگیت کم کم میشه و می تونی از روی عقل و منطق روشن فکر کنی .ما همه بچه های تالار هم برای اسایش و خوشبختیت دعا می کنیم .خدایا همه دخترا و پسرا رو خودت دلشونو و عقلشونو هدایت کن تا تصمیم درست رو بگیرند. الهی امین.

- - - Updated - - -

نجمه جونم یادت باشه از اخرین تماسی که با اون داشتی باید حدود ده روز بگزره تا وابستگی به اون از دلت کنده بشه اگه می خوای این دوره رو زودتر طی کنی و راحت راحت بشی دیگه با اونهیچ تماسی نداشته باش عزیزم.همه ما بچه های تالار این روزهایسخت رو گزرونده ایم و الان هم صحیح و سالم با تو داریم حرف میزنیم.البته بایدسعی کنیم به این زودی به کسی دل نبندیم و اونو شریک زندگی حساب نکنیم و بهش نزدیک و وابسته نشیم.عزیزم غصه نخور این دوران هم تموم میشه .

- - - Updated - - -

نجمه جون دکتر انوشه چقدر جمله قشنگی گفته اند که اویزونی گریزونه ,گریزونی اویزونه .اگه اویزون پسرا بشیم و اونا بفهمند که بهشون وابسته شده ایم از ما کنار میکشن و بر عکس هرچی ناز و ادا و ابا داشته باشیم دنبال ما می دوند .

دوست عزیز
این حرفی که شما ها به هم زدید که در اوج ارتباط گفتید اگه مورد بهتری بود اقدام کنه نشان میده این قضیه از طرف کسی که این حرف رو زده جدی نبوده و بیشتر یک بازی بوده.ادم چطور می تونه به موردی که رابطه اش تا این حد باهاش پیش رفته چنین حرفی بزنه؟یکی از شروط اصلی رابطه ی موفق تعهد به رابطه است که ظاهرا در این رابطه چندان وجود نداشته.ددر ضمن رابطه ایی که در طول 3 سال تنها 2 مرتبه (یا کمی بیشتر)هم رو ندید اسمش رابطه جدی نیست بیشتر به یک سرگرمی شبیه.شما می تونید زود فراموش کنید این رابطه ی نه چندان سالم از نظر روانی رو کافیه تماس رو قطع کنید و خودتون رو مشغول به چیزهای دیگه.

فاطمه جان ممنونم که باهام همدردی کردی ، راستش من دارم با تمام توان و کمک خدا وابستگیمو از بین میبرم، امیدوارم از پسش بر بیام، فقط هنوز این خوشبینی کاذب که بهم میگه اون تنهات نذاشته و یه روز برمیگرده رو نتونستم از سرم بیرون کنم و مدام منتظر یه اتفاق خوبم... هرچند میدونم فایده نداره، اما درحال حاضر انگار اینا شده تنها مرهم واسه زخمام، شاید به عقلم شک کنید ولی باور کنید نمیتونم ازین امیدها رها بشم، میدونم این دوران تموم میشه، فقط آرزو دارم مهر این آدم بعد گذشت زمان از دلم بره و بیشتر نشه، دعا کنید عزیزان، همتون و دوست دارم..

سلام دوستان
به راهنماییتون نیاز دارم، خیلی از لحاظ کاری افت کردم اکثر وقت ها ناخوش و بی حوصله ام، همش احساس میکنم فریب خوردم، دیگه شور و انرژی و سابق و ندارم و احساس کسالت و ناامیدی دارم،چند سال بود فکر کردم شریک زندگیمو پیدا کردم، حالا بشدت احساس تنهایی میکنم، و اینکه خیلی ضربه خوردم، توروخدا راهنمایی کنید حالم اصلا خوب نیست، ممنونم

سلام نجمه جان.

اینو بهت قول میدم که اون پسر تو رو جدی نگرفته و نخواهد گرفت و هیج اقدامی صورت نمیگره پس به خودت امید نده و به جای تحلیل جملات و صحبتهاتون به خودت کمک کن.ارزش خودت رو منوط به یک پسر بلاتکلیف نکن.شما الان 27 سالتون هست و خواستگار خواهید داشت پس هرچی زودتر به خودتون کمک کنید که همه چی رو مثل اشغال بریزد دور و به اینده خوتون و انتخاب عاقلانه همسر بیندیشید

این افت کاری امری طیبعی هست بهرحال تازه بعد از سه سال رابطه ای احساسی رو تموم کردی و مثل معتادی میمونه که شروع به ترک کرده .اوایل راه کمی سخت خواهد بود اما به مرور زمان اگه خودت بخوای درست میشه.

سلام دوستان
من حدود یک ماه هست که قطع ارتباط کردم، اما هنوز بهبودی از لحاظ روحی و آرامش پیدا نکردم، همش نگرانم نکنه بعد چند ماه هنوز درگیر اون رابطه باشم و زجر بکشم؟ هنوز باهمون خاطرات بسر میبرم و غصه میخورم بخاطر اتفاقی که افتاده و مخصوصا بخاطر بعضی از راهنمایی ها حرفای دوستان، گدای خدا (آخرین کامنتی که برام ارسال شده) وقتی فکر میکنم جدی گرفته نشدم و فریب خوردم حالم بدتر میشه، شاید این قضاوت واقعا اشتباه باشه، کمکم کنید دوستان
ممنون

درود عزیزم

این ماجرا تموم شده،چه فرقی میکنه که تو فریب خورده باشی یا جدی گرفته نشده باشی.پرونده اون اتفاق رو توی

ذهنت ببند.

اینکه هنوز به آرامش نرسیدی کاملا طبیعیه،به خودت زمان بده و نگران چیزی نباش.

زندگی هنوز ادامه داره،برای خودت برنامه ریزی کن.جوری که زیاد وقت خالی نداشته باشی،کلاسهای مختلف،بودن با

دوستات خیلی بهت کمک میکنه.

نگران نباش این وضعیت زیاد طول نمیکشه،منم چند ماه پیش همچین تجربه ای داشتم.الان خیلی خوبم.حتی گاهی وقتها

که خاطرات اون یادم میاد،این یادآوری اذیتم نمیکنه،مثل یه فکر معمولیه.

کمک گرفتن از مشاور هم میتونه مفید باشه،پس نگران نباش که بعد از چند ماه هنوز زجر بکشی،چون همچین اتفاقی نمیفته.

فقط همون طور که گفتم وقت خالی برای خودت نزار،زیادی توی خونه موندن و فکر کردن حالت رو بد میکنه.من دو سه

ماه اول هیچ جمعه ای رو تو خونه نمیموندم.با خانواده برنامه بریز برو بیرون،یا توی تورهای یه روزه شرکت کن.

یه مدت به خودت برس،به ذهن و روحت استراحت بده،الان بابت فشارهای روحی گذشته خسته هستی،این طبیعیه،

انجام دادن فعالیت های مختلف و بیرون رفتن و کارهای دیگه،ذهنت رو آزاد میکنه،

فقط دیگه اون ماجرا رو کالبدشکافی نکن.این مثل اینه که تو زخمی شده باشی و خودت هی زخمت رو دستکاری کنی.

اون اتفاق هم حتما درسهایی برای تو داشته،تو رو پخته تر کرده.به مرور زمان اثرشو میبینی،بعضی اتفاقات لازمه برای

ما پیش بیاد که درس بگیریم،بزرگتر بشیم،دیدمون بازتر بشه.

اون یه مقطع از زندگیت بوده که تموم شده رفته.و تو کلی روزهای خوب دیگه در پیش داری.کلی اتفاقهای خوب در انتظارته.

پس مثبت فکر کن و به خودت زمان بده،