به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 54
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هوای صبح نمایش پست ها
    فرخ رو جان
    همسر شما یه خصوصیت اخلاقی و رفتاری داره که در طول سالها اونو کسب کرده و قرین روح و روان اون شده، اینکه با تهدید تغییر کنه فکر نکنم امکان پذیر باشه نه اینکه
    نخواد، نمیتونه. ربطی به قاطعیت کم شما نداره.
    من کارشناس نیستم ولی احتمالا همسر شما به یه روان درمانگری احتیاج داره که بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه و اعتمادش را جلب کنه. قدر مسلم اون ده مشاوری که رفتین نتونستن با ایشون ارتباط
    مناسبی برقرار کنند.

    میدونم که چقدر سخته که نتونی مطمئن باشی که زندگیت هر لحظه ممکنه با تصمیمات ایشون به کدوم سمت بره. اما تصمیم گیری در این شرایط نمیتونه تصمیم گیری مطمئنی باشه. شما به یک بررسی
    خیلی جامعتر احتیاج دارین.
    آیا مشاورین به شما گفتن که ایشون قابل تغییر نیست؟
    مشاوره ها رو اکثرا تکی رفتم. چندان همکاری نمیکنه.
    اکثر مواقع هم که رفتم روانشناسا ایرادات من رو گفتن بهم منم سعی کردم برطرف کنم یعنی قسمت خودمو درست کردم.
    چون خودش حس خوبی داره از نوع رفتارم میگه زندگی ما خوبه که.دیگه اینو درک نمیکنه که من این حس رو متقابلا ندارم

    .نه چیزی نگفتن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    فرخ رو ی عزیز،

    متاسفم اگر حرفم باعث شد ناراحت بشید. منظورم این نبود که شما دارید به خاطر یک موضوع ساده جا می زنید.

    شرایط بدی هست که ممکنه عوامل دیگه شما را به اشتباه بندازن و تصمیم احساسی بگیرید.

    یه کم صبر کنید و با آرامش بیشتری تصمیم بگیرید.
    امیدوارم براتون خیر و آرامش پیش بیاد.
    خواهش میکنم
    حق با شماست. آرامش اولین چیزه

  2. 2 کاربر از پست مفید فرخ رو تشکرکرده اند .

    هوای صبح (دوشنبه 14 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 14 مهر 93)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    2,688
    سطح
    31
    Points: 2,688, Level: 31
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    16

    تشکرشده 31 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرخ روی عزیز، مشاوره تک نفره میتونه بسیار مفید باشه. ببین خیلی عوامل میتونه باعث عملکردی باشه که شوهر شما داره. اگه فرض کنیم (یکی از حالتها)که شوهر شما دقت کمی در امور اقتصادی داره اونوقت میشه دلایل مختلفی براش تصور کرد. مثلا بعضی اوقات شخص اینقدر عجله داره برای رسیدن به هدف که دقت رو فدا میکنه.
    خب چرا نگاهش اینطوری میشه؟ ممکنه به خاطر اثبات خودش باشه. شاید احساس دین شدید نسبت به خانواده داره که خیلی اذیت شدن و ..... در این مورد اطرافیان میتونن با توجه و کمک مشاور به اون شخص حس های خوب را منتقل کنند و تا حد زیادی مشکل را حل کنند.

    منظور من این نیست که این مسئله برای همسرتون صدق میکنه. میخوام بگم شاید مشاوره گرفتن شما به تنهایی بسیار مفید باشه. اگر چه متقاعد کردن ایشون برای مشاوره
    قطعا بسیار مفیدتر خواهد بود.

    لطفا بنویس که نظر مشاورها چی بود؟
    بهتره که تلاش کنین برنامه خواب بچه تون مرتب بشه. مهمه که استراحت و تغذیه مناسب و کافی داشته باشین تا بتونین آرامش را به ذهنتون برگردونین.

    همسرتون چه محاسنی داره؟ در کدام جنبه ها از شما تاثیرپذیری داره؟ الگوی ایشون در امور اقتصادی کیه؟
    چقدر عالیه که ایشون از شما راضیه. شما خودتون را در ارتباط با ایشون چه طور قضاوت میکنین؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید هوای صبح تشکرکرده است .

    فرخ رو (دوشنبه 14 مهر 93)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هوای صبح نمایش پست ها
    فرخ روی عزیز، مشاوره تک نفره میتونه بسیار مفید باشه. ببین خیلی عوامل میتونه باعث عملکردی باشه که شوهر شما داره. اگه فرض کنیم (یکی از حالتها)که شوهر شما دقت کمی در امور اقتصادی داره اونوقت میشه دلایل مختلفی براش تصور کرد. مثلا بعضی اوقات شخص اینقدر عجله داره برای رسیدن به هدف که دقت رو فدا میکنه.
    خب چرا نگاهش اینطوری میشه؟ ممکنه به خاطر اثبات خودش باشه. شاید احساس دین شدید نسبت به خانواده داره که خیلی اذیت شدن و ..... در این مورد اطرافیان میتونن با توجه و کمک مشاور به اون شخص حس های خوب را منتقل کنند و تا حد زیادی مشکل را حل کنند.




    منظور من این نیست که این مسئله برای همسرتون صدق میکنه. میخوام بگم شاید مشاوره گرفتن شما به تنهایی بسیار مفید باشه. اگر چه متقاعد کردن ایشون برای مشاوره
    قطعا بسیار مفیدتر خواهد بود.

    لطفا بنویس که نظر مشاورها چی بود؟


    نظرات مختلفی رو گفتن.
    متشتت بوده. راه حل ها گاها متمرکز بوده روی قوی کردن خودم.
    گاه کنار کشیین خودم توی این رابطه.
    گاه خطاهای من رو بهم تذکر دادن و من اصلاح کردم به خاطر همین اصلاح کردن هاس که همسرم الان مطلقا حاضر به جدایی نیست.چون رابطه رو از سمت من ایده ال میدونه

    بهتره که تلاش کنین برنامه خواب بچه تون مرتب بشه. مهمه که استراحت و تغذیه مناسب و کافی داشته باشین تا بتونین آرامش را به ذهنتون برگردونین.

    تلاش که کردم منتها موفق نشدم فعلا.

    همسرتون چه محاسنی داره؟

    اهل نماز و روزه و دینه و مقیده
    بسیار چشم پاکه.
    بچه دوسته.
    آرومه معمولا.
    خسیس نیست و پول تو دستش باشه خرج میکنه.

    امر و نهی نمیکنه بهم
    محدود نمیکنه منو.
    و .....


    در کدام جنبه ها از شما تاثیرپذیری داره؟

    تقربا هیچ جنبه ای علیرغم اینکه تحسین میکنه خصلتهای منو ولی تاثیر نمیگیره از رفتارام
    مثلا تیپ و ظاهر و اهمیت به لباس دادن منو تحسین میکنه
    پشتکار و سختکوشیمو تحسین میکنه
    ادب و احترام منو.
    ابراز عشق و بیان عشق منو.
    فرزند پروری منو.
    اما تقریبا راه خودشو میره.

    یعنی حاضر نیست تغییری بده تو رفتارش ولی میگه من دوست دارم بچه مون عین خودت بشه.
    عین خودت تربیتش کن



    الگوی ایشون در امور اقتصادی کیه؟


    پدرش که اونم چند سال زندان بوده و چند سال هم فراری

    به کارهای هر دو که نگاه کنیم ویژگی های شبیه به هم میبینیم تو رفتار هر دو نفر

    چقدر عالیه که ایشون از شما راضیه.


    شما خودتون را در ارتباط با ایشون چه طور قضاوت میکنین؟

    زن ایده الی بودم براش.چون از دسته کمال گراها هستم و نگاه جستجو گر و یادگیرنده داشتم بدون اینکه بگه بهم خودم بهترینها رو سعی کردم براش فراهم کنم.
    خودم دنبال رفع عیب هام رفتم.

    در عین حال کوتاه اومدن بیش از حد خیلی جاها به ضرر رابطه بوده.
    اون قسنتهایی که شما نوشتین و من زیرش خط کشیدم دقیقا تحلیل درستی بوده از همسر من.


    اجازه بدید مطلب دیگه ای رو هم اضافه کنم.

    توی فرایند رابطه پر فراز و نشیب من و همسرم، همسر من خیلی منو خسته کرده.توی شیمی یادتونه میگفتیم واکنش های انرژی گیر ،واکنش های انرژی ده؟
    راابطه من و همسرم از دسته انرژی گیر ها بوده.
    شاید به خطر همین که فکر میکنم انرژیمو به هرز برده و خسته ام کرده میخوام ازش جدا شم و اصرار دارم.
    مثلا چند مثال میزنم:
    1- همسر من تا همین اواخر حاضر نبود زمان عطسه کردن جلوی بینی و دهان رو بگیره حتی سر میز غذا(من از دسته ادمهای بدغذا و کمی بد رغبت هستم)
    2- حاضر نبود آهسته و با آرامش رانندگی کنه. و مکررا تصادفهای بدی میکرد نمونه آخر همین 2 ماه.براش توضیح داده بودم ه تصادف در زمان کودکی من تاثیر بدی روی من گذاشته اما میگفت همینه من نمیتونم)
    3-حاضر نبود دست از سیر و پیاز خوردنش قبل از زمان رابطه برداره یا آروغ زدن من به شدت منزجر میشدم از ابطه.
    4- حاضر نبود به بهداشت شخصی(مسواک، موهای زائد و ...) اهمیت بده.بازم مثل مورد بالا منزجر میشدم.
    5- حاضر نبود برای زود انزالی و اشکال جدی در رابه به پزشک مراجعه کنه.
    6- بطور مداوم دیگران و دخالتهاشونو وارد راابطه میکرد.
    7-بسیار بدقول بود و حاضر نبود سر قرار به موقع بیاد و ...مکررا تا حدود 2 ساعت هم تاخیر داشت.
    8-غیرتی روی من نشون نمیداد.
    9- به کنار هم خوابیدن، همزمان با هم خوابیدن،چشت نکردن به همسر، حریم خصوصی داشتن تو اتاق خواب و ...بی اعتنا بود. اصرار داشت جدا بخوابه.تا 2-3 فیلم ببینه و ....
    10-حاضر نبود دقت داشته باشه تو کارهاش. یادداشت کنه بدهی و طلبها رو .
    11- حاضر نبود صدای غذا خوردن چلپ چلپ غذاخوردن رو درنیاره.
    12- آداب معاشرت رو درست رعایت نمیکرد و اصرار داشت تو همون سطح بمونه. مثلا تو حین رانندگی علیرغم اینکهزن و بچه کنارش نشسته بود سرشو از پنجره میاره بیرون و درگیری لفظی پیدا میکنه با بقیه.
    13- به تیپ و قیافه و سر و وضع و هیکل اهمیت نمیده.

    خلاصه خیلی از من سر مسائل مختلف انرژی گرفته.اینکه من تذکر بدم. یکبار و دوبار و صدبار و هزار بار خب خیلی خسته کننده اس.

    رابطه تبدیل شده به یه رابطه ای که اون توش لذت میبره من زجر میکشم.
    خب من دوست ندارم این رفتاراها رو.
    ویرایش توسط فرخ رو : دوشنبه 14 مهر 93 در ساعت 12:21

  6. 4 کاربر از پست مفید فرخ رو تشکرکرده اند .

    Aras (چهارشنبه 16 مهر 93), maryam240 (جمعه 01 اسفند 93), آرام دل (دوشنبه 14 مهر 93), اثر راشومون (دوشنبه 14 مهر 93)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام،
    از اونجایی که شوهرتون مذهبی هستند یه بار بهشون بگید نگاه کن بلند ترین آیه قرآن درباره معامله و شرایط اون هست خوب خدا یه چیزی میدونسته که این ملاحظات رو با جزییات بیان کرده ،مگه قرار نیست خودمون رو با قرآن هماهنگ کنیم و در صورت لزوم تغییر بدیم
    این آیه ،آیه ۲۸۲ سوره بقره از کتاب قرآنهست. به این آیه، آیه دَين، تداين يا مداینه و قرض هم میگن

    آیه رو با ترجمه اش براتون قرار میدم


    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

    يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبُ بِالْعَدْلِ وَ لَا يَأْبَ كاَتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيًْا فَإِن كاَنَ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشهِْدُواْ شهَِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَينْ‌ِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشهَُّدَاءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَئهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَئهُمَا الْأُخْرَى وَ لَا يَأْبَ الشهَُّدَاءُ إِذَا مَا دُعُواْ وَ لَا تَسَْمُواْ أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلىَ أَجَلِهِ ذَالِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشهََّادَةِ وَ أَدْنىَ أَلَّا تَرْتَابُواْ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَرَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكمُ‌ْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُواْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَ لَا يُضَارَّ كاَتِبٌ وَ لَا شَهِيدٌ وَ إِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقُ بِكُمْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلّ‌ِ شىَ‌ْءٍ عَلِيمٌ

    ترجمه استاد الهی قمشه ای : اى اهل ايمان، چون به قرض و نسيه معامله كنيد تا زمانى معيّن، سند و نوشته در ميان باشد، و بايست نويسنده درستكارى معامله ميان شما را بنويسد، و نبايد كاتب از نوشتن خوددارى كند، كه خدا به وى نوشتن آموخته پس بايد بنويسد، و مديون بايد مطالب را املاء كند، و از خدا بترسد و از آنچه مقرّر شده چيزى نكاهد، و اگر مديون سفيه يا ناتوان (صغير) است و صلاحيّت املا ندارد ولىّ او به عدل و درستى املا كند و دو تن از مردان خود (از مسلمانان عادل) گواه آريد، و اگر دو مرد نيابيد يك مرد و دو زن، از هر كه (به عدالت) قبول داريد گواه گيريد تا اگر يك نفر از آن دو زن فراموش كند ديگرى به خاطرش آورد، و هر گاه شهود را (به محكمه) بخوانند امتناع از رفتن نكنند، و در نوشتن آن تا تاريخ معيّن مسامحه نكنيد چه معامله كوچك و چه بزرگ باشد. اين عادلانه‌تر است نزد خدا و محكمتر براى شهادت و نزديكتر به اينكه شكّ و ريبى در معامله پيش نيايد (كه موجب نزاع شود) مگر آنكه معامله نقد حاضر باشد كه دست به دست ميان شما برود، در اين صورت باكى نيست كه ننويسيد، و گواه گيريد هر گاه معامله كنيد، و نبايست به نويسنده و گواه ضررى رسد (و بىاجر مانند)، و اگر چنين كنيد نافرمانى كرده‌ايد. و از خدا بترسيد و خداوند هم به شما تعليم مصالح امور مىكند و خدا به همه چيز داناست.

    موفق باشید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید hamed-kr تشکرکرده است .

    فرخ رو (دوشنبه 14 مهر 93)

  9. #25
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنون جناب حامد. حتما با همسر مطرح خواهم کرد.


    نکته ای رو اضافه کنم
    دوستان من بسیار خسته ام، خیلی بیشتر از کلمه خسته!
    این رابطه تمام انرژی منو ازم گرفته.
    یه رابطه ای که توش لذت نمیبرم. آرامش ندارم.
    خواسته هام به سطح بسیار پایینی تنزل پیدا کرد. حرکت در مسیر کمال و رشد شخصیتی پیشکش!
    خواسته هام اول زندگی هرچی بود در مسیر زندگی به اینا تغغیر کرد
    که همسرمو متقاعد کنم موقع عطسه کردن جلوی بینی و دهانش رو حداقل سر میز غذا بگیره... بابا بخدا منم ادمم!!! دارم غذا میخورم.
    که همسرموم متقاعد کنم آروم رانندگی کنه.
    که منو 2 ساعت کنار خیابون نکاره صد ماشین رد شه متلک بگه و اونم مدام بگه 3 دقیقه دیگه اونجام.
    که بهداشت شخصیش رو رعایت کنه.

    که بابا وسط رابطه تو دهن من آروغ نزن، حالم از این رابطه بهم میخوره
    حقوق اولیه یه زن!!!! شده اوج خواسته های من.


    خسته ام از دست آدمی که تا این حد خودخواهه.
    مراعات طرف مقابل رو نمیکنه.


    الان مطلقا هیییییییچ میل جنسی ندارم. وقتی نزدیکم میاد دلم میخواد جیغ بکشم.
    از صبح تا شب نیست راحتم. میاد خونه دلم میخواد فرار کنم.گاهی میرم توی حمام.
    دلم میخواد دور باشم ازش.
    نزدیکم نیاد.
    الان مسافرته. خوشحالم که نیست. راحتم. دیگه نمیگه بازوی منو بگیر یا رابطه بخواد.


    خیلی خسته ام. و اونم اصرار داره عین آدامس بچسبه به من
    الان میگه میخوام جبران کنم،جبران کنم .
    ولی تحملش برای من سخته. بی اعتمادم،خیلی آزارم داده، خیلی جاها رنجیدم، حس سرخوردگی دارم،غرورم له و مچاله شده،شخصیتمو زیر سوال برده.
    یه آدمی رو خوبه خوبه خوبه خووووووووووب له کرده،پودر کرده، داغون کرده حالا میگه بیا زندگی کنیم.

    کاش میشد مدتی جدا زندگی کنیم تا من از این حالت دربیام


    چیکار باید بکنم الان؟
    ویرایش توسط فرخ رو : سه شنبه 15 مهر 93 در ساعت 11:12

  10. 4 کاربر از پست مفید فرخ رو تشکرکرده اند .

    Aras (چهارشنبه 16 مهر 93), maryam240 (جمعه 01 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 15 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 15 مهر 93)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام.

    نظر من اصلا کارشناسی نیست و ممکنه اصلا درست نباشه ولی آیا امکانش هست مدتی رو دور از هم زندگی کنید. مثلا یک یا دو ماه و بعد برای ادامه رابطه تصمیم بگیرید؟

  12. 2 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    فرخ رو (سه شنبه 15 مهر 93), رزا (سه شنبه 15 مهر 93)

  13. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    2,688
    سطح
    31
    Points: 2,688, Level: 31
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    16

    تشکرشده 31 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرخ روی عزیز در پستهای اخیرتون اشاره به بخشی از خصوصیات همسرتون کردین که انرژی زیادی از شما گرفته و شما را خسته و بی رمق کرده. اما اشاره کردین که ظاهرا مشکلات حل شده، اگه اینطوره پس اون را تموم شده بدون و کنار بگذار.

    متوجه هستم که چقدر به خاطر این مسائل آزار دیدی و منزجر شدی ولی اگه تموم شده پس سعی کن به خاطر گذشته عصبانی نباشی. این خشم تنها حاصلش آسیب
    بیشتر شماست. شما الان وقت برای عصبانیت در مورد خلقیات بدی که ایشون کنار گذاشته نداری پس انرژیتون را برای جای دیگه نگه دار.

    یه نکته دیگه که من از پستهای شما برداشت کردم، ناراحتی شماست که با وجود اینکه شما تلاش کردین و در رفع اشکالات و بهبود رابطه تون قدم برداشتین اون متقابلا
    این کارو نکرده و مشکلات هنوز هستن.
    خیلی مهمه که به خاطر بسپارین که اقدامات شما باعث بالندگی و ارتقاء خودتون شده از حالا هم هر مطالعه و کاری که کنین حواستون باشه که این اول از همه شما را رشد میده. به نظر من این خیلی مهمتر
    از تغیییر همسر و حتی رابطتونه.

    مسئله آرامش شما الان مهمه و من فکر میکنم بهتره قدم به قدم جلو برین. در اولین گام کمی برنامه زندگیتون را مرتب کنین. خواب و تغذیه نامناسب حساسیت را بالا مبره و آستانه تحمل را پایین میاره و شما الان احتیاج به صبر دارین. توی وب جستجو کن حتما مطالب خیلی مفیدی در ارتباط با بچه گلتون پیدا میکنین.

    نکته بعد درس شماست. اگه سال اول هستین بهتره فعلا فقط درسها را داشته باشین و پروژه را بزارین برای بعد از جامع. اگه طول دوران تحصیل شما کمی طولانی بشه هیچ اتفاقی نمیفته. خودتون مهمتر از مدرکتون هستین. تازه شما مادر هم هستین و فعلا زندگی نا آرامی دارین.

    فکر میکنم فعلا بهتره شما به مسائلی که گفتم بپردازین. در مورد امور اقتصادی و سایرمشکلاتتون با همسرتون بعد بیشتر حرف میزنیم.

  14. کاربر روبرو از پست مفید هوای صبح تشکرکرده است .

    فرخ رو (سه شنبه 15 مهر 93)

  15. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هوای صبح نمایش پست ها
    فرخ روی عزیز در پستهای اخیرتون اشاره به بخشی از خصوصیات همسرتون کردین که انرژی زیادی از شما گرفته و شما را خسته و بی رمق کرده. اما اشاره کردین که ظاهرا مشکلات حل شده، اگه اینطوره پس اون را تموم شده بدون و کنار بگذار.

    مشکلات اکثرا به قوت خود باقی ان!
    هرچند بعضیاش رو انجام نمیده دیگه.
    اما بیشتر مثال زدم اینارو که وقتی میگم همیشه کار خودشو میکنه یعنی چی؟

    اینکه میگم انرژی ادمو هدر میده یعنی چی

    متوجه هستم که چقدر به خاطر این مسائل آزار دیدی و منزجر شدی ولی اگه تموم شده پس سعی کن به خاطر گذشته عصبانی نباشی. این خشم تنها حاصلش آسیب
    بیشتر شماست. شما الان وقت برای عصبانیت در مورد خلقیات بدی که ایشون کنار گذاشته نداری پس انرژیتون را برای جای دیگه نگه دار.

    یه نکته دیگه که من از پستهای شما برداشت کردم، ناراحتی شماست که با وجود اینکه شما تلاش کردین و در رفع اشکالات و بهبود رابطه تون قدم برداشتین اون متقابلا
    این کارو نکرده و مشکلات هنوز هستن.
    خیلی مهمه که به خاطر بسپارین که اقدامات شما باعث بالندگی و ارتقاء خودتون شده از حالا هم هر مطالعه و کاری که کنین حواستون باشه که این اول از همه شما را رشد میده. به نظر من این خیلی مهمتر
    از تغیییر همسر و حتی رابطتونه.


    آره اینو شدیدا قبول دارم.
    من این 10 مشاوری که رفتم ز ندگی مشترکمو هرچند درست نکرد اما خودمو خیلی بزرگتر کرد.الان صبورترم
    خانومانه تر رفتار میکنم.
    از خامی بچگی دراومدم
    یاد گرفتم که خودمو دوست داشته باشم.
    برای خودم احترام قائل باشم.
    من تجارب ارزشمندی پیدا کردم و خیلی خوشحالم از این بابت


    مسئله آرامش شما الان مهمه و من فکر میکنم بهتره قدم به قدم جلو برین. در اولین گام کمی برنامه زندگیتون را مرتب کنین. خواب و تغذیه نامناسب حساسیت را بالا مبره و آستانه تحمل را پایین میاره و شما الان احتیاج به صبر دارین. توی وب جستجو کن حتما مطالب خیلی مفیدی در ارتباط با بچه گلتون پیدا میکنین.

    نکته بعد درس شماست. اگه سال اول هستین بهتره فعلا فقط درسها را داشته باشین و پروژه را بزارین برای بعد از جامع. اگه طول دوران تحصیل شما کمی طولانی بشه هیچ اتفاقی نمیفته. خودتون مهمتر از مدرکتون هستین. تازه شما مادر هم هستین و فعلا زندگی نا آرامی دارین.


    درسم الان ترم 3 هستم فقط کلاس دارم الحمدلله فعلا رساله شروع نشده

    فکر میکنم فعلا بهتره شما به مسائلی که گفتم بپردازین. در مورد امور اقتصادی و سایرمشکلاتتون با همسرتون بعد بیشتر حرف میزنیم.

    یه چیزی بگم؟
    الان همسرم مسافرته. من خوشحالم و امروز فهمیدم یه روز دیرتر هم میاد. خوشحال تر شدم.
    این حالت چه معنی ای میده؟ احساس میکنم یه باری رو دوشم نیست.
    فکر کنم یه ذره نشانه ی خوبی نباشه.


    هوای صبح عزیز
    همسرم انرژی منو بهخ هدر داده. یعنی کلا در راستای تخریب کار میکنه تا سازندگی.
    من دلم میخواد بسازم.وملی هر چی میسازم میبینم اون خراب میکنه.
    این منو خسته کرده!
    و هر زمان هم این خراب کردنه یه مدله.
    یعنی اینکه بگیم این کارو دیگه نمیکنهو مال گذشته بود و تو بیخیال شو دیگه. اینطوری نیست
    چون یه جای دیگه رو داره نابود میکنه.
    حررررف به گوشش نمیره.
    اعتماد به نفس کاذب داره. خودش رو همه چیز دان میدونه.

    در مورد دور شدن از همدیگه هم من بهش گفتم
    که بیا یه مدت جدا زندیگ کنیم یا رومی روم یا زنگی زنگ...
    میگه نه و به هیچ وجه. شدیدا احساس خطر کرده
    ولی من فیلم بازی نمیکنم یا مثلا بخوام بترسونمش
    واقعا دارم تحملش میکنم ونمیخوامش. دوسش ندارم.از چشمم افتاده.
    ولی اون داره منو به خیال خودش محبت بارون میکنه.
    این محبتها بیشتر باعث میشه ازش بدم بیاد.
    چون دارم مطمئن میشم که اون موقع ها که بی محلی میکرد،بی توجهی میکرد ، بی اعتنا بود نه از سر نابلدی بلکه تعمدا بوده.
    تعمدا منو اونطور له میکرد.میفهمید داره چیکار میکنه.
    وگرنه ادمی که یک شبه رمانتیک نمیشه که!
    ویرایش توسط فرخ رو : سه شنبه 15 مهر 93 در ساعت 21:00

  16. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    هوای صبح (سه شنبه 15 مهر 93)

  17. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    روی هدفی سرمایه گذاری کنید که هیچ وقت خراب نشه. اگر به دنبال رشد شخصیتی بودید پس الانم روی همین هدف سرمایه گذاری کنید. همین که بتونید با یک ادم که در ایده الهاتون نمی گنجه یک رابطه داشته باشیید به نظرم یک قدم در جهت رشد ادمه.

    الان با بک فرزند کوچک (البته یادمه توی یکی از تاپیکهاتون از افسردگی بارداری گفته بودید نمی دونم الان بهترید یا نه) بهتره تمام تمرکزتون روی خودتون باشه. شما الان تمرکزتون روی همسرتونه چون مدام اشکالاتش رو می بینید و همچنان در پذیرشش نیستید.

    اگر خانم آنی الان اینجا بودند شاید بهتر می تونستند از مساله پذیرش براتون صحبت کنند.

    سعی کنید یک مدت تمرکزتون روی خودتون و اهدافتون باشه و البته مدارا و زندگی با همسر هم می تونه یک گوشه از این اهداف باشه (البته به شرطی که به عنوان یک سد در برابر اهدافتون در نظرش نگیرید و جور دیگری بهش نگاه کنید).
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  18. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 01 اسفند 93), فرخ رو (سه شنبه 15 مهر 93)

  19. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang نمایش پست ها
    روی هدفی سرمایه گذاری کنید که هیچ وقت خراب نشه. اگر به دنبال رشد شخصیتی بودید پس الانم روی همین هدف سرمایه گذاری کنید. همین که بتونید با یک ادم که در ایده الهاتون نمی گنجه یک رابطه داشته باشیید به نظرم یک قدم در جهت رشد ادمه.

    الان با بک فرزند کوچک (البته یادمه توی یکی از تاپیکهاتون از افسردگی بارداری گفته بودید نمی دونم الان بهترید یا نه) بهتره تمام تمرکزتون روی خودتون باشه. شما الان تمرکزتون روی همسرتونه چون مدام اشکالاتش رو می بینید و همچنان در پذیرشش نیستید.

    اگر خانم آنی الان اینجا بودند شاید بهتر می تونستند از مساله پذیرش براتون صحبت کنند.

    سعی کنید یک مدت تمرکزتون روی خودتون و اهدافتون باشه و البته مدارا و زندگی با همسر هم می تونه یک گوشه از این اهداف باشه (البته به شرطی که به عنوان یک سد در برابر اهدافتون در نظرش نگیرید و جور دیگری بهش نگاه کنید).
    مرسی که نوشتید.
    تمرکز رو واقعا از روی همسرم برداشتم. نتیجه فوق العاده بوده. تاثیرش رو روی شادابی خودم میبینم.
    اینکه خودمو دوست داشته باشم.اینکه فارغ از اینکه همسر بهم محبت میکنه یا نه،مجردم یا متاهل، تنهام یا دور و برم شلوغه،کسی تو زندگیم هس یا نه و فارغ از هزار تا شرط نامرئی دیگه که معمولا برای دوست داشتن و تحویل گرفتن !!!! خودمون میذاریم به خودم محبت کنم،برسم،لذت ببرم، شیک باشم،آراسته باشم،تفریح کنم و خلاصه خودمو تحویا بگیرم در خفا و در عیان خیلییییییییییییییییییی زیاد منو بهتر از قبل کرده.
    یعنی در واقع محور رو خودم قرار دادم نه همسرم .
    الان تلاطم های رفتاری اون تغییری در من ایجاد نمیکنه.
    همچنان خودم به خودم محبت میکنم.با خودم عشقولانه رفتار میکنم!!! انقد خوبه!!!انقد خوبهههههههه!!!


    اماااااا... در رابطه با همسر یه مطلبی هس!
    اعتمادی و عشقی در میان نیست چه تغییر بکنه چه تغییر نکنه.
    حالا این آدم از من رابطه میخواد.
    خانوما میدونن عشق برای یک زن مرحله قبل از رابطه اس. تا عشق نداشته باشه میلی هم نداره به یک مرد.
    و من سرگردونم و فرار میکنم از همسرم و از رابطه.
    این موضوع هیچ ربطی به تمرکز کردن رو خودم نداره.
    ویرایش توسط فرخ رو : سه شنبه 15 مهر 93 در ساعت 21:13

  20. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    maryam240 (جمعه 01 اسفند 93)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.