روزگاری با دوستی رفته بودیم منزل دوست دیگری . دوستی که مهمانش بودیم از همسرش گله داشت که تا سر کار هست که سر کار هست وقتی هم میاد خونه مرتب تلفنی صحبت می کند و وقتی پیدا نمیشه من باهاش حرف بزنم و ..... البته این در کنار گله مندیهای دیگر بود اما اینکه دلش می خواست با همسرش صحبت داشته باشد ولی او همه اش دارد با دیگران تلفنی صحبت می کند ؛ پررنگتر به نظر می رسید تا این را گفت من بلافاصله گفتم خوب کاری نداره هروقت دلت خواست با همسرت حرف بزنی برو بیرون بهش زنگ بزن .... با این حرف که من در واقع به عنوان شوخی مطرح کردم .... کلی خندید و بعدش به همسرش گفته بود و او هم خندیده بود و ...... همیشه می گفت حرفت یادم نمیره و هروقت یادم میاد کلی می خندم و باعث شد دیگه برام مهم نباشه که او چقدر با تلفن صحبت میکنه ......
علاقه مندی ها (Bookmarks)