موضوع: @@سوالای من تو خواستگاری ته کشیده!!!

فرشته آسمان گرامی، سلام
با احترام، باید بگم که من تو وضعیتی هستم که خوانواده دختر و احتمالا خود دختر خانم محترم مسئله درآمد خیلی براشون مهمه. یعنی طوری که معیار اصلیشونه. و غیر مستقیم شنیدم که پدر ایشونو با لحن تحقیر آمیزی به معرف ما گفتن که شما که این همه از این پسره تعریف کردی درآمدش خیلی کمه که ! (حالا کاری به اینش ندارم که درامد همین الان من قدری کمتر از درامد ایشون بعد از 30 سال کارکردنه! منم یه زمینی هستم مثل ایشون. قرار نیست که اسکناس چاپ کنم تو این ظرف مدت کوتاهیی که تازه وارد بازار کار شدم)
از وقتی که این حرفو شنیدم رو نظرم خیلی تاثیر گذاشته. من این دختر خانم رو انتخاب کرده بودم و شاید هم هنوز انتخاب شده بدونمش ولی این موضوع توجه بیش از حد به مادیات و البته بیانش به لحن بد لکه سیاهی رو به وجود آورده.

متاسفانه شرایط و هنجار ها عوض شدن. ارزش ها عوض شدن. قبلا خوب بودن مهم بود و بعدش درآمد رو پیگیر میشدن که اگه طوری بود که میشد یه زندگی رو اداره کرد و طرف زرنگ بود و تلاش گر قبول می کردن. اما الان درآمد مهمه و حتی مثل این که خوب بودن و اخلاقیات و بقیه موارد حتی در مراحل بعد هم مهم نیست ! در حد حرف البته بهش اشاره میشه. اما از دل نیست.

بد نیست قدری شرایط جامعه رو ببینید. وضعیت بیکاری، وضعیت درآمد ها.
-اگه طرف شما تحصیل کرده باشه و تازه کار ماهیی 1-2 تومن می تونه بگیره و ساعت کارشم اداری و می تونه کارای بیشتری در کنار کار انجام بده(اگه اهل تلاش و پول دراوردن هم باشه) اگه هم نه سابق کارش زیاد باشه و ماهر شده باشه 2-5 تومن هم می تونه درآمد داشته باشه...(البته خیلی خوشبینانه تو این وضع !) کار تحصیل کرده ها معمولا طوریه که با هر سال سابقه مهارت بیشتر و درآمدم بیشتر میشه.
-اگه تحصیلات نداشته باشه ولی پدرش وضعش خوب باشه و بتونه از طریق اون کار آزاد کنه مغازه ای داشته باشه و اینا مجبوره صبح تا شب کار کنه تا ماهی 2-4 تومن درآمد داشته باشه.
-حالتای خاص هم هست. یه نفر از همون سن جوونی مثلا 20 سال، هم تحصیلشو ادامه داده هم وارد بازار کار شده، واردات صادرات می کنه و خیلی خودشو از بقیه جلو کشیده اون موقع هستش که درآمدش در حد 5-10 تومن و بلکه بیشترم می تونه باشه. چنین کسی بیشتر با کارش ازدواج کرده و مشکلات خاص خودش رو هم داره (دیدم که میگم)
- حالت چهارم هم اینه که طرف فقط داره درس می خونه، آقا دکترا دارن می خونن ولی هنوز نه سربازی رفتن نه کار درست و حسابی، یا این که طرف آقازاده هستن 28 ساله، نه کاری نه چیزی همش تو خونه و به عالم و آدم فحش میدن که چرا کار نیست، کار که نمیاد دنبال تو، تو باید دنبال کار باشی... و مثالایی از این قیبل !
در هر صورت، حالت سوم ایده ال خیلی از دختراست، که تعداد این گروه کم هستش و احتمال فساد هم تو این گروه زیاده از نظر من، پول زیاد و ازدواج دیر و بقیه داستانا... اما می تونه مورد اول یا دوم باشه و روحیش طوری باشه که راضی نباشه به درآمد فعلی و دوست داشته باشه بازم درآمد داشته باشه. می تونه به شاخه سوم بپیونده ! اما اصولی و در کنار همسرش به خاطر برکتی که تو ازدواج هست.
پر حرفی نکنم
بالاخره کسی که خواستگار شماست فردی از همین جامعه هست. از مریخ نیومده که. این که تو خونواده شما دخترا از خودشون خونه دارن دلیل نمیشه که همسر شما هم باید حتما از اول از خودش خونه داشته باشه.
اگه قراره از اول همه چی باشه، خونه باشه ماشین باشه درامد آن چنانی، پس هدف و انگیزه زندگی چی میشه؟ فقط خوش گذرونی دیگه، نه؟ این که نشد زندگی؟ چالش هم به نظر من باید جزیی از زندگی باشه. همهش تو اوج که بی انگیزگی میاره و بعد سقوط آزاد.
به نظر من هرکس می تونه با یه پشتوانه خوب یه زندگی رو شروع کنه. حالا اولش رهن خونه، یا این که خوانواده پسر موقتا یه خونه در اختیار شما بذارن و ... و بعد دو نفری شونه به شونه هم بقیه چیزارو می خرین...
قصد بی ادبی ندارم اما اگر همه دخترا مثل شما و دختر خانومی که من خواستگارشم فکر کنن که دیگه کسی نباید ازدواج کنه.البته من از شرایط مالی خوانواده شما که با خبر نیستم. ولی تا اونجایی که می دونم پدران و مادران ما از اول همه چی نداشتن...
این ها نظرات شخصی من بود. خواهش می کنم قدری به ارزش ها توجه کنید و انتخاب کنید.
آرزوی خوشبختی براتون دارم
موفق باشید.

عزیزم، مادیات تا چه میزان برات مهمه؟ میزانشو با یک مقیاس تقریبی مشخص کن!


ببین، یه موقع هست، آقایی اومده خواستگاری، از نظر اخلاق و اعتقادات و .... به طور کل همه ی اون پارامترهایی که برامون معیار محسوب میشده، مورد تاییدمون هست، و نمره قابل قبولی گرفته، اما این اقا سطح اقتصادی خودشون و خانواده شون نسبت به سطح اقتصادی خانواده ای که دختر خانوم توش زندگی کردن ، متفاوته!

و سطح این اختلاف بسیار زیاده! یک مقیاسی اگه بخوام برات مشخص کنم، مثه این میمونه که خانواده آقا پسر از قشر زحمت کش کارمندان جامعه امون باشن، خانواده دختر خانوم کارخونه دار، یا اینکه از قشر زحمت کش پرشکان جامعه امون باشن!

خب اینجا مشکلی پیش میاد، درسته ما استثنااتی هم داریم، و زندگی های موفق مثال زدنی زیادی ممکنه داشته باشیم.

اما بطور کلی از دید عام جامعه بخوایم بهش نگاه کنیم، زیاد جالب نیست،و تفاوت های فرهنگی زیادی ممکنه این دو بواسطه میزان سطح اقتصادی خانواده ها داشته باشن! که ممکنه بخاطر این تفاوت های فرهنگی ، سوتفاهماتی نادرستی هم ایجاد شود!

برای همین میگن ، بهتره دختر و پسر و خانواده هاشون بطور میانگین در تمام سطوح هم کفو هم باشن!


اما یک موقعی هست، خانواده ها در یک سطح اقتصادی قرار دارن!
شغل و درآمد آقا پسر در یک سطح با شغل خانواده دختر خانوم است

در حال حاضر آقا پسر توانایی برآورده کردن میزان خواسته های دختر خانوم و در همان سطحی که در خانواده بزرگ شده، (یا در یکی دوپله کمتر) ، دارد!
اما این دختر خانوم است که توقعاتی بالاتر از سطح خانوادگی خودش یا حتی آقا پسر دارد! در اینجا بنظر شخصی خودم دختر خانوم باید کمی بیشتر در معیاراشون فکر کنن!

اگه شما جز قشر دوم هستین، بهتره توجه داشته باشین که معمولا یک خانواده وقتی میخواین برن خواستگاری دختر خانومی ، به این مسله هم توجه میکنن که سطح اقتصادی و... خانواده دختر خانوم زیاد با سطح خانواده خودشون تفاوت نداشته باشد،

پس در این شرایط احتمالش کمه، که شما خواستگارانی داشته باشین، که از سطح مالی بسیار بالایی برخوردار باشن!

چه بسا ، حتی خواستگارانی که مورد بالا داشته باشن ، داشته باشین، اما از اون طرف اون باقی معیارهای شمارو نداشته باشن!

بنظر شخصی خودم، اینکه من یک آقا پسری و از نظر اخلاقیات و اعتقادات بپسندم و اونم با این درصد بالایی که شما عنوان میکنین، برام خیلی باارزش تره تا یک پله کمتر بودن سطح اقتصادی آقا پسر!(همین که آقا پسر جربزه کار کردن و داشته باشن و تنبل نباشن! و فردی مسولیت پذیر و بااعتمادی باشن کافیه!)

بخاطر اینکه معتقدم زندگی و باید دونفره باهم ساخت نباید انتظار داشت یک زندگی حاضر و آماده در اختیارمون قرار بدن!
این طرز تفکر من از اینجا نشات میگیره که شاهد زندگی پدر و مادرم بودم،
پدر و مادرمم زندگی دو نفراشون از صفر با دست خالی ساختن!


تازه باید به این نکته هم توجه داشته باشین، که ایشون هنوز جوون هستن، اول زندگیشونه، هنوز اول راه هستن، مطمعنا اگه فردی مسولیت پذیر و سخت کوشی و اهل کار باشن، میتونن خودشونو به سطح مالی مورد نظر شما برسونن!

(بنظرم سطح اقتصادی به شغل فرد مرتبط نیست، شاید 30 درصد به میزان درامد شغل فرد مرتبط باشه، 70 درصد دیگه به میزان سختکوشی و باهوشی خود اون فرده که مرتبطه!)

من کسانی و میشناسم کارمند هستن، اصلا دبیر آموزش و پرورشن، دیگه نهایت حقوق یک معلم مگه چقدر میتونه باشه؟ نهایت دو تومن!
اما همین معلم اینقدر سخت کوش و باهوش بودن، که هرکی سطح زندگیشونو میبینه باورش نمیشه که شغل رسمی این شخص معلمی بوده!

بخاطریکه جربرزه کار کردن و داشتن، رفاه فرزندانشون اینقد براشون مهم بوده، که درکنار کار رسمیشون ، شغل های دیگه ای هم امتحان کردن!


پول و مادیات و تو زندگی با سخت کوشی و تلاش زیاد و پشتکار داشتن ، میشه کسب کرد! اما اخلاقیات و ذات خوب و فکر نکنم به این راحتیا بشه بدست آورد!

چون پسری که تو این سن و سال میاد خواستگاریتون دیگه شخصیتش شکل گرفته، سخت میتونی عادات و اخلاقیاتشو تغییر بدی! مگه دیگه چقدر این آقا انعطاف پذیری بالایی داشته باشن و همچنین شما تا چه میزان صبور و با گذشت باشین!!


میدونم که معیارهای شما با من از نظر اولویت فرق داره، اما بازم نظر شخصیمو دادم ، شاید تونستم کمکی بهت کنم!

در پرانتز هم این نکته و عرض کنم که ، من اصلا نمیگم که سطح اقتصادی اصلا مهم نیست، نه بنظرم مهم هست، ولی اگه آقا پسر بسته به سطح خانوادگی شما(حالا چند پله کمتر) میتونن زندگی متوسطی همین اول زندگی برای شما مهیا کنن و حقوق قابل قبولی از نظرتون دارن، و باقی معیارهای شما هم با درصد قابل توجهی دارن ، بد نیست که بیشتر درموردشون فکر کنین!

مثلا شما اگه انتظار دارین که ایشون همین اول زندگی براتون خونه تهییه کنن، اگه این خونه ای که شما از خودتون دارین و خونه رو پدرتون قراره بهتون بدن، میتونین اینطور ازشون بخواین که در آپارتمانی که قراره پدرتون در اختیارتون قرار دهند، ایشون رهن کنن، و بصورت قسطی خریداریش کنن، یعنی ماهیانه مبلغی و بابت خرید خونه به پدرتون بدن!

اینطوری هم پدرتون به شما کمک کردن، هم همسرتون نشون دادن توانایی خرید خونه رو دارن!


بنظرم بیا یک اولویت بندی داشته باش، بین معیارهات + سطح اقتصادی قابل قبول این آقا!
و سطح اقتصادی خیلی بالا!

ببین کدومش برات مهمتره، حاضری بخاطر معیارهای خوبی که این آقا دارن، سطح اقتصادی کمی پایینشونو و نادید بگیری یا خیر از معیارهات سطح اقتصادی بالاشون مهمتره!

فرشته اسمان جان من نمیخوام بگم این معیار رو نادیده بگیر وبرات مهم نباشه برای من هم مهمه ولی دید من با تو خیلی فرق میکنه!
من میگم اول شخصیت فرد!!!! بعد مادیات اونم من میگم طرفم بتونه یه زندگی متوسط لااقل برام فراهم کنه
ببینم جروبزه کار کردن داشته باشه تلاش وپشکار داشته باشه درامد اونقدری باشه که سر ماه ادم کم نیاره و محتاج کسی نشه بتونه خواستهای من رو در حد مقبول براورده کنه

تو داری میگی دخترهای فامیل من خونه دارن وفلان وفلان ولی به نظرم این مقایسه ها از دختر عاقل وبالغی مثل شما بعیده وباید واقع بینتر وعاقلانه تر برخورد کنید!
کسی با چشم وهمچشمی خوشبخت نشده که شما دومیش باشی.
تمرکزت رو بیشتر بزار روی همون 90درصد معیارهایی که قبولشون داری ودر این اقا وجود داره

تو نمیتونی همه موارد خوب رو در حد کامل در یه ادم پیدا کنی بلاخره باید معیار مادیات رو فدای خوبیهای دیگه این اقا کنی چون به نظرم ارزشش رو داره!
تو نمیتونی توی این سن ریسک کنی درسته ولی این رو هم بدون ممکنه فردی پیدا بشه مادیاتش در همود حد مورد قبول تو باشه
ولی 40درصد یا کمتر از معیارهای تو رو داشته باشه باز هم حاضری قبولش کنی فقط به خاطر مادیات؟

توی این موقعیت و شرایط بد اقتصادی نمیتونی از یه پسر انتظار داشته باشی برای ازدواج همچی تموم باشه
واقعا انتظار زیادیه!
مگه اینکه اون فرد دیگه خیلی شغل و درامد وپشتوانه مالی قوی داشته باشه اون موقع میتونی انتظاراتت رو ببری بالا
ولی مگه چند درصد جوونهای الان این موقعیت رو دارن؟

حالا توی خونه رحن یا اجاره زندگی کردن اونم مثلا 3 سال یا حالا کمتر یا بیشتر چه اشکالی داره؟ این همه ادم اینجوری زندگی مکینن همه بدبختن به نظرت؟
مهم خود اون فرده که ببینی اخلاق و شخصیتش همون چیزی هست که میخوای ایناست که به زندگیت ارامش واطمینان میده
مادیات رو با سعی وتلاش بیشتر بدست میاره و میتونی به خواسته های دیگه ات هم برسی

فرشته جان باز هم فکر کن منطقی تر بدون نگاه کردن به زندگی و شرایط اطرافیانت تصمیم بگیر.
سعی کن خوبیها ونکات مثبت این اقا رو فدای مادیات نکنی که با یه چشم بهم زدنی و با یه ورشکستگی ممکنه همش نیست و نابود بشه ......