به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها

    ولی به نظر من کار درست اینه: مادرتان به نفر دوم بگویند دخترم می گه مامان من این یک ماه درس دارم،مثلا پایان نامه یا امتحان دارم و ... من نمی توانم روی خواستگاری فکر کنم. اگر امکان دارد اگر بعد از یک ماه مقدور هست و البته قسمت بود حتما در خدمت شما هستیم...

    این طوری نفر دوم اگر خواستگاری بره و نشه؛حتما دوباره بر می گرده و از شما خواستگاری می کنه و شما ایشان را رد نکرده اید.
    مصباح الهدی عزیز،

    ایشون می خوان یه راهی پیدا کنند که نفر اول موقتا کنار برن تا نفر دوم را بررسی کنند. اگر دومی مناسب تر بود، به نفر اول جواب منفی بدن.
    اما مشکل اینجاست که اگر دومی مناسب نبود، چطوری به اولی بگن برگرد.

    راه حلی که شما گفتید برای نگه داشتن دومی، خوب هست. اما اولی را چطور نگه دارند و دومی را بررسی کنند؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مهر 93 [ 19:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    102
    سطح
    2
    Points: 102, Level: 2
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باز هم سلام و تشکر خیلی خیلی زیاد بابت همفکریهای خوبتون
    از همه تشکر میکنم. خانم مصباح از شما هم ممنون. علت اینکه ازتون خواسته بودم حتما جواب بدید این بود که شما قبلا پستی گذاشته بودید با عنوان:آیا معیارهای من منطقی هست؟ واقعا معیارهاتون و شرایطتون مثل من بود. من هم مثل شما روحیم حساس هست و اگه درست متوجه شده باشم مثل شما در ناخودآگاهم تحصیلات برام اهمیت داره. اما اکثر خواستگارام لیسانس بودن. موردای کمی فوق بودن که هرکدوم به دلیلی رد شدن. اما یکیشون رو من واقعا خوشم اومد که متاسفانه اونا دیگه پیگیری نکردن. تجربه اول خواستگاری من بود متاسفانه و من بسیار اشتباه برخورد میکردم. خیلی بعد از اون مورد روحیم داغون شد و اغراق نیست بگم یک سال طول کشید تا بشم سعیده قبلی. هنوزم گاهی حسرتش رو میخورم اما میگم حتما قسمت نبوده.
    من با صحبتای دیگران که تحصیلات انقدرها هم مهم نیست، آدما که کامل نیستن، تحصیلات که شعور نمیاره، تو خیلی سخت میگیری و ... واقعا واقعا با خودم کنار اومدم که تحصیلات مهم نیست. اگه کنار نمیومدم با خودم مطمئنم هر جلسه حسم نسبت به اولی مثبت تر نمیشد. الان هم این یک ماهه هم من فکر کردم حسابی و هم خانواده حسابی راجع بهشون تحقیق کردن. منتها این حرف منو کسانی متوجه میشن که تو ناخودآگاهشون تحصیلات براشون مهمه. من الان که یکی پیدا شده با تحصیلات بالاتر وسوسه شدم. بااینکه نمیشناسمش. امیدم ب اینه که ی جلسه بیان و از قیافش بدم بیاد و یا مثلا عقایدمون باهم فرق کنه. اما میگم اگه اینجوری نشه چی؟ از طرفی ممکنه اولی نشه مثلا سر مهریه یا آزمایش. نمیدونم خیلی فکرم درگیره. شاید اشتباه میکنم اما به نظرم این شرایط سخت تر از اینه که دو تا خواستگار همزمان مورد بررسی قرار بگیرن.الان من نمیدونم که خدا چرا دومی رو فرستاده؟ اولی قسمت من نیست؛ میخواسته امتحانم کنه و اینکه متوجه بشم واقعا برام تحصیلات چقدر مهمه یا ... ؟یا اصلا این وسوسه ای که به جونم افتاده کار شیطانه.
    در پاسخ دوستمون باید بگم مورد پسند واقع شدن من توسط مادر دومی به ظاهرم مربوط نیست. مطمئنم. کسی فقط برای ظاهر نمیاد یک ماه یا شایدم بیشتر این در و اون در بزنه تا یه شماره گیر بیاره. حالا توضیحش هم طولانیه، ما باهم صحبت هم کرده بودیم تو محیط فرهنگی راجع به یه موضوعی. تجربه بهم ثابت کرده کسانی که فقط از ظاهر کسی خوششون میاد، اگه اون طرف شماره نده یا جواب رد همون جا بده نمیاد پیگیری کنه.
    برای همه بهترینها رو از خداون میخوام توی این شب، که شب شهادت امام مهربونم، امام جواد هست. کاش الان کاظمین بودم. دلم خیلی گرفته.
    بازم از نظراتتون استقبال میکنم و قطعا در تصمیم گیری به من کمک میکنه.

    - - - Updated - - -

    باز هم سلام و تشکر خیلی خیلی زیاد بابت همفکریهای خوبتون
    از همه تشکر میکنم. خانم مصباح از شما هم ممنون. علت اینکه ازتون خواسته بودم حتما جواب بدید این بود که شما قبلا پستی گذاشته بودید با عنوان:آیا معیارهای من منطقی هست؟ واقعا معیارهاتون و شرایطتون مثل من بود. من هم مثل شما روحیم حساس هست و اگه درست متوجه شده باشم مثل شما در ناخودآگاهم تحصیلات برام اهمیت داره. اما اکثر خواستگارام لیسانس بودن. موردای کمی فوق بودن که هرکدوم به دلیلی رد شدن. اما یکیشون رو من واقعا خوشم اومد که متاسفانه اونا دیگه پیگیری نکردن. تجربه اول خواستگاری من بود متاسفانه و من بسیار اشتباه برخورد میکردم. خیلی بعد از اون مورد روحیم داغون شد و اغراق نیست بگم یک سال طول کشید تا بشم سعیده قبلی. هنوزم گاهی حسرتش رو میخورم اما میگم حتما قسمت نبوده.
    من با صحبتای دیگران که تحصیلات انقدرها هم مهم نیست، آدما که کامل نیستن، تحصیلات که شعور نمیاره، تو خیلی سخت میگیری و ... واقعا واقعا با خودم کنار اومدم که تحصیلات مهم نیست. اگه کنار نمیومدم با خودم مطمئنم هر جلسه حسم نسبت به اولی مثبت تر نمیشد. الان هم این یک ماهه هم من فکر کردم حسابی و هم خانواده حسابی راجع بهشون تحقیق کردن. منتها این حرف منو کسانی متوجه میشن که تو ناخودآگاهشون تحصیلات براشون مهمه. من الان که یکی پیدا شده با تحصیلات بالاتر وسوسه شدم. بااینکه نمیشناسمش. امیدم ب اینه که ی جلسه بیان و از قیافش بدم بیاد و یا مثلا عقایدمون باهم فرق کنه. اما میگم اگه اینجوری نشه چی؟ از طرفی ممکنه اولی نشه مثلا سر مهریه یا آزمایش. نمیدونم خیلی فکرم درگیره. شاید اشتباه میکنم اما به نظرم این شرایط سخت تر از اینه که دو تا خواستگار همزمان مورد بررسی قرار بگیرن.الان من نمیدونم که خدا چرا دومی رو فرستاده؟ اولی قسمت من نیست؛ میخواسته امتحانم کنه و اینکه متوجه بشم واقعا برام تحصیلات چقدر مهمه یا ... ؟یا اصلا این وسوسه ای که به جونم افتاده کار شیطانه.
    در پاسخ دوستمون باید بگم مورد پسند واقع شدن من توسط مادر دومی به ظاهرم مربوط نیست. مطمئنم. کسی فقط برای ظاهر نمیاد یک ماه یا شایدم بیشتر این در و اون در بزنه تا یه شماره گیر بیاره. حالا توضیحش هم طولانیه، ما باهم صحبت هم کرده بودیم تو محیط فرهنگی راجع به یه موضوعی. تجربه بهم ثابت کرده کسانی که فقط از ظاهر کسی خوششون میاد، اگه اون طرف شماره نده یا جواب رد همون جا بده نمیاد پیگیری کنه.
    برای همه بهترینها رو از خداون میخوام توی این شب، که شب شهادت امام مهربونم، امام جواد هست. کاش الان کاظمین بودم. دلم خیلی گرفته.
    بازم از نظراتتون استقبال میکنم و قطعا در تصمیم گیری به من کمک میکنه.

  3. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام سعیده جان
    درکت می کنم تو چه اوضاع روحی هستی.
    بالاخره انتخاب یک عمر زندگیت هست.

    ببین سعیده جان من نظر شخصیم را می گم. خیلی حساسم که یه وقت تو این مورد انتخاب آینده کسی به اشتباهش نیندازم. ای کاش مدیر همدردی هم بیان نظر بدن.

    ببین سعیده جان نظر منو تو اون تاپیک خوندی که در مورد تحصیلات تا حدی تغییر کرده بود. الان نظر کاملم را می گم.
    تحصیلات یک امتیاز مثبتی هست ولی معیار نیست.البته امتیاز واقعا خوبی هست.
    ببین باورت نمیشه من خواستگار نخبه داشتم، غیرت بی جا داشت. یعنی اگر زنش می شدم حتما خوشبخت نمی شدم.
    توی زندگی مشترک قرار نیست قضیه فیثاغورث را حل کنید. قراره زندگی کنید. دیدگاه های فرد و از همه مهمتر خوش فکری و سیاست داشتن فرد در زندگی مشترک بسیار مهم تره.
    نمی خوام بگم تحصیلات تاثیری نداره ها! چرا تاثیر داره. من خودم را می بینم،متوجه می شم یه سری تجزیه تحلیل هام به خاطر رشته ام قوی شده. یعنی این قدر باید تجزیه تحلیل می کردم که چرا فلان نتیجه را دیدم قدرت تحلیلم بالا رفته.
    ولی می تونم بعضی از اساتید دانشگاهمون را مثال بزنم که تو زندگی مشترک اصلا موفق نشدند!!!

    مدرک اگر درک نیاره حتما تکبر میاره.چنین مدرکی حتما نداشتنش بهتر از داشتنش هست.
    مدرکی خوبه که با درک باشه.
    اگر کسی بدون مدرک همون درکی که تو می خواهی داشت،و باهاش درک مشترک داشتی چه فرقی می کنه که مدرکش چی باشه؟
    از اون گذشته گاهی کسی این قدر استعداد داشته ولی با انتخاب خودش ادامه تحصیل نداده. گاهی این قدر مسائل مهم تر را تو زندگی تجربه کرده که هیچ تحصیلاتی نمی تونسته درک و قدرت تجزیه تحلیلش را بالا ببره!
    خودت را نگاه کن. چقدر حالا مگه فوقت را گرفتی با زمان لیسانست به خاطر مدرکت تغییر کردی؟
    یه وقت می بینی پسری لیسانسه اما رفته دنبال یه حرفه ای. دنبال کار، اشتغال و... وقتش را هدر نداده. منظورم اینه که از تنبلی نبوده.
    می بینی این قدر خوب مسائل را تحلیل می کنه. این قدر مطالعه داره. این قدر محکمه!

    یه پسر تحصیل کرده خرخون که فقط سرش تو کتاب باشه و محکم نباشه و دنیای پیرامون را خوب درک نکنه و به مدرکش غره باشه؛ به چه درد می خوره؟
    به نظرم اگر بدون مدرک مدنظرت این آقا و شما همو می فهمید و البته هدف های مشترکی دارید و می تونید همو در اون راستا حمایت کنید؛ اینجا اثری که از مدرک می خوای را گرفتی.
    اگر منظورت جایگاه اجتماعیه هم اگر این آقا در اجتماع و در زمینه شغلیش انسان موفقیست هم اینجا اثری که از مدرک می خواستی را گرفتی.
    اگر منظورت اینه که آدم باهوشی باشه خب تو این مدت که باهاش صحبت کردی از این نظر متوجه می شی.و اگر می بینی خوبه پس همون انتظارت از مدرک را براورده می کنه....
    اگر منظورت اینه آدم به روزی باشه و از دنیا عقب نمونده باشه خب اینو چک کن. باور کن اون خواستگار نخبه من غیرت بی جای زمان قاجار را داشت.

    در کل می خوام بهت بگم؛قشنگ بشین فکر کن از تحصیلات چه انتظاراتی داری! بعد ببین اون انتظارات را در اون فرد می بینی یا نه! اگر اون انتظارات را فرد بدون مدرک داشت، خب چرا باید برات تا این حد رد کردن مهم باشه؟
    چه بسا کسی تحصیلات داشته باشه ولی همون انتظارات تو در این زمینه را نتونه براورده کنه!!! و ازش برعکس نتیجه بگیری!

    ************************
    ولی اگر می بینی همش تو دلت این می مونه که ای کاش این مورد را می دیدم و...
    خب اگر واقعا با توجه به اون چیزهایی که گفتم این توانایی را در خودت می بینی و خانواده ات هم همراهت هستند. پدر و مادرت همه چیز را قاطی نمی کنند و هی روی تصمیم گیریت راه نمی رن و کاملا این خودت هستی که سبک سنگین می کنی اول کاملا شرایط این مورد را بپرسید و اگر خواستی یه جلسه ایشون را ببین.

    3حالت داره:
    1) نمی پسندی و خیالت راحت میشه و اتفاقا به این مورد اول راضی تر...
    2) به شک میفتی و تصمیم گیریت خیلی خیلی سخت میشه...
    3) مورد دوم را خیلی بهتر می بینی و دیگه به این مورد اول جواب منفی می دی...

    اما تو اون روشی که من گفتم تو خوب نگاه کن ببین چقدر می تونی این مورد اول را به عنوان همسر قبول کنی بعد اگر می شه جلسات را ادامه بده. اگر نشد مورد دوم حذف نشده بلکه بعد یک ماه احتمالا بر می گرده...

    برای ازدواج نماز استخاره (به معنای طلب خیر)هم هست.2 رکعت نماز + 101 بار استخیرالله برحمته خییَرهً فی عافیه (جایی خواندم در سجده و جایی خواندم استخیرالله را به تنهایی هم می شود خواند) می گویند خداوند صلاحتان را از طریقی به شما نشان می دهد.

    می دونم شرایطت خیلی راحت نیست. ولی واقعا نمی شه بگم که چه کار کن. تجربه ام را بهت گفتم. خودت تصمیم بگیر.
    منم حتما و حتما دعات می کنم.
    ان شاالله بهترین مصلحت ها برایت پیش بیاد.
    الهی خوشبخت و عاقبت بخیر بشی


    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    مصباح الهدی عزیز،

    ایشون می خوان یه راهی پیدا کنند که نفر اول موقتا کنار برن تا نفر دوم را بررسی کنند. اگر دومی مناسب تر بود، به نفر اول جواب منفی بدن.
    اما مشکل اینجاست که اگر دومی مناسب نبود، چطوری به اولی بگن برگرد.

    راه حلی که شما گفتید برای نگه داشتن دومی، خوب هست. اما اولی را چطور نگه دارند و دومی را بررسی کنند؟
    سلام شیدا جان
    به نظر من این کار خیلی سخته. مگر اینکه نفر دوم بشه روش زود تصمیم گرفت.
    از آن گذشته چه طور مطمئن باشیم که نفر اول جای دیگری خواستگاری نره؟
    نفر اول الان یه ذره دلبستگی داره وقتی خیلی دور بشه این دلبستگی سریع می ره...

    ولی به نظر من سعیده جان اگر می خوای ایشون را نگه داری می تونی فاصله جلساتت را با ایشون با بهانه هایی زیاد کنی. مثلا یک هفته.یا دوهفته.
    ولی فاصله جلساتت را با نفر دوم کم کنی. تا ببینی با ایشون در چه وضعی هستی.

    بعد هم اگر دیدی نه انگار نفر دوم بهتره ولی هنوز مطمئن نیستی؛ از نفر اول مدت بیشتری مهلت بگیرید. مثلا بگید که هنوز باید بیشتر آشنا بشیم اما متاسفانه فعلا شرایطمون جور نیست.نمی دونیم کی شرایطمون درست میشه اگر اشکال نداره ما خودمون با شما تماس می گیریم. بعد هم مثلا مدت بیشتری طول بدین و تماس بگیرید...

    ولی چقدر حس بدی به آدم برای به کار بردن چنین روندی برای شریک زندگیش دست می ده! من خوشم نمیاد. اون مورد را هم که این کار را کردم این جوری بود که من نمی دونستم مورد اول زنگ می زنه.
    ان شاالله همه جوانان خوشبخت بشن.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  4. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 05 مهر 93)

  5. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 93 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1393-6-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    138
    سطح
    2
    Points: 138, Level: 2
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    سلام ماه عزیز

    من هم به دلیل چنین تجربه ای ،تن به این تجربه دادم!
    ولی الان می بینم چیزی وجود داره به نام قسمت؛ خودم قبلا خیلی اعتقاد نداشتم ها! می گفتم انسان اختیار داره و همش انتخاب ماست.

    ولی باور کن الان به قسمت خیلی اعتقاد پیدا کردم.



    ماه عزیز شما اگر تو اون دوران نفر دوم را می دیدین حتما رد می کردین! چون از اولی خوشتون اومده بود. درسته؟

    چون نمی دونستین که اولی کنسل میشه.درست فکر می کنم؟



    ولی اگر روش منو به کار می بردی نفر دوم را درواقع مستقیم رد نمی کردی! ازشون انگار فرصت می خواستی. و بعدا می تونستی بررسیشون کنی. همیشه یه فرصت2هفته ای بگیرو معمولا دیگه مشخص میشه آدم چی کاره است دیگه. نه؟

    ****************


    بله عزیزم حرف های شما کاملا درسته.
    فقط من یه مسئله دیگه هم داشتم و اون این بود که این دو تا همدیگه رو میشناختن و امکانش نبود به هر دو تا فرصت بدم.

    من هم به قسمت اعتقاد دارم. اون دو نفر قسمت من نبودن. شاید برای اون سکانس از زندگیم انتخاب شده بودند تا تصمیم اشتباهی نگیرم یا مسیر اشتباهی نرم.

  6. 2 کاربر از پست مفید Maah تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (پنجشنبه 03 مهر 93), شیدا. (شنبه 05 مهر 93)

  7. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مهر 93 [ 19:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    102
    سطح
    2
    Points: 102, Level: 2
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مصباح الهدی عزیزم
    واقعا همه جانبه موضوع رو تحلیل میکنی و تحلیلت واقعا بهم خیلی کمک میکنه. باید بگم مورد اول توقعات من از یک فوق لیسانس یا حتی دکترا رو برآورده میکنه، فکرش واقعا به روزه و بسیار مهربان. هدفهای مشترک خیلی خوبی هم باهم داریم. خیلی راحت میتونیم باهم حرف بزنیم، یعنی همدیگرو درک میکنیم. برام خیلی قابل تحسینه که ایشون از 20 سالگی کار میکنن و خودشون تونستن پس انداز خوبی رو بدست بیارن. بااینکه خونه نداره و احتمالا تا سه سال دیگه هم نمیتونه بخره، اما هدفهای اقتصادی خیلی خوبی داره و رفتار گذشته اقتصادیش، همه اش در راستای رسیدن به اون اهدافه. مشکل من اینه که یه چیزی درونم میگه اگه مورد دومی همین ویژگیهای خوب ایشون رو داشت+تحصیلات بالاتر+موقعیت مالی بهتر چی؟ برای همین تصمیم گرفته بودم اطلاعات ظاهری بگیرم و شاید یک جلسه بیان. دیروز همونطور که حدس میزدم اولی تماس گرفتن برای جواب که من یکسری ابهامات رو بهونه کردم و گفتم باید یه جلسه دیگه صحبت کنیم. قرار شد هماهنگ کنیم یکبار دیگه بیان. حالا من این وقت رو خریدم اما مشکل اینجاس که دومی هنوز زنگ نزدن. بعضیا هستن خیلی دیر ب دیر تماس میگیرن. مثلا یه مورد بود که بعد از اینکه معرفمون باهامون هماهنگ کرد و شماره بهشون داد، سه هفته طول کشید تا تماس بگیرن. یعنی من وقت رو خریدم اما حالا اونا زنگ نمیزنن. چرا بعضیا این کار رو میکنن نمیدونم؟به هر حال نمیخوام اولی رو خیلی اذیت کنم و معطل. چون واقعا وقتی خودم رو جای ایشون میذارم و فکر میکنم اگه کسی همچین کاری بخواد باهام بکنه، میبینم خیلی عصبانی میشم و شاید تا یه زمان طولانی نسبت به هر خانمی بدبین بشم. مخصوصا اگه آدم مهربونی باشم، شاید تصمیم بگیرم دیگه اینقدر مهربون نباشم.
    دقیقا توی دانشگاهمون، که دانشگاه بسیار عالی دولتی هست، پسرهایی رو میدیدم که میگفتم حاضرم با دیپلم ازدواج کنم اما با اینا نه. چرا؟ اصلا آدم اهل کار نبودن، تو این سن هنوز تو دانشگاه الکی میچرخن؛ اهل سیگار یا شایدم معتاد، دخترباز و ... . اما یکی تو دلم میگه خوب همه درس خونده هام که اینجوری نیستن. شاید این یکی خوب باشه.
    از نماز استخاره هم ممنون. حتما حتما میخونم، عالی بود.
    دعا میکنم به همین زودی زود بیای و بگی ازدواج کردی، یک ازدواج عالی

  8. کاربر روبرو از پست مفید saeedeh66 تشکرکرده است .

    Eram (یکشنبه 06 مهر 93)

  9. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saeedeh66 نمایش پست ها
    سلام مصباح الهدی عزیزم


    واقعا همه جانبه موضوع رو تحلیل میکنی و تحلیلت واقعا بهم خیلی کمک میکنه. باید بگم مورد اول توقعات من از یک فوق لیسانس یا حتی دکترا رو برآورده میکنه، فکرش واقعا به روزه و بسیار مهربان. هدفهای مشترک خیلی خوبی هم باهم داریم. خیلی راحت میتونیم باهم حرف بزنیم، یعنی همدیگرو درک میکنیم. برام خیلی قابل تحسینه که ایشون از 20 سالگی کار میکنن و خودشون تونستن پس انداز خوبی رو بدست بیارن. بااینکه خونه نداره و احتمالا تا سه سال دیگه هم نمیتونه بخره، اما هدفهای اقتصادی خیلی خوبی داره و رفتار گذشته اقتصادیش، همه اش در راستای رسیدن به اون اهدافه. مشکل من اینه که یه چیزی درونم میگه اگه مورد دومی همین ویژگیهای خوب ایشون رو داشت+تحصیلات بالاتر+موقعیت مالی بهتر چی؟ برای همین تصمیم گرفته بودم اطلاعات ظاهری بگیرم و شاید یک جلسه بیان. دیروز همونطور که حدس میزدم اولی تماس گرفتن برای جواب که من یکسری ابهامات رو بهونه کردم و گفتم باید یه جلسه دیگه صحبت کنیم. قرار شد هماهنگ کنیم یکبار دیگه بیان. حالا من این وقت رو خریدم اما مشکل اینجاس که دومی هنوز زنگ نزدن. بعضیا هستن خیلی دیر ب دیر تماس میگیرن. مثلا یه مورد بود که بعد از اینکه معرفمون باهامون هماهنگ کرد و شماره بهشون داد، سه هفته طول کشید تا تماس بگیرن. یعنی من وقت رو خریدم اما حالا اونا زنگ نمیزنن. چرا بعضیا این کار رو میکنن نمیدونم؟به هر حال نمیخوام اولی رو خیلی اذیت کنم و معطل. چون واقعا وقتی خودم رو جای ایشون میذارم و فکر میکنم اگه کسی همچین کاری بخواد باهام بکنه، میبینم خیلی عصبانی میشم و شاید تا یه زمان طولانی نسبت به هر خانمی بدبین بشم. مخصوصا اگه آدم مهربونی باشم، شاید تصمیم بگیرم دیگه اینقدر مهربون نباشم.
    دقیقا توی دانشگاهمون، که دانشگاه بسیار عالی دولتی هست، پسرهایی رو میدیدم که میگفتم حاضرم با دیپلم ازدواج کنم اما با اینا نه. چرا؟ اصلا آدم اهل کار نبودن، تو این سن هنوز تو دانشگاه الکی میچرخن؛ اهل سیگار یا شایدم معتاد، دخترباز و ... . اما یکی تو دلم میگه خوب همه درس خونده هام که اینجوری نیستن. شاید این یکی خوب باشه.
    از نماز استخاره هم ممنون. حتما حتما میخونم، عالی بود.

    دعا میکنم به همین زودی زود بیای و بگی ازدواج کردی، یک ازدواج عالی
    سلام سعیده جان. از دعات خیلی خیلی ممنونم. امیدوارم تو هم بهترین تصمیمت را بگیری.
    راستی چه پسر خوبی؟
    ببین این آقا این همه خصوصیات مثبت داره آیا ایمان و حیای خوبی هم داره؟ اگر ایمان و حیای خیلی خوبی داره به نظر من که امکان تکرارش کمه... و واقعا مورد خوبی هست . و یک مردی هست که واقعا میشه بهش تکیه کرد. همین طور از 20 سالگی تو اجتماع بوده و به نظرت کسی که باهوش نباشه می تونه این طوری تو جامعه خودش را بالا بکشه؟

    ببین سعیده جان خوب کاری کردی یه جلسه هم می خواهی صحبت کنی. نه به خاطر مورد دوم ها. به خاطر اینکه 3 جلسه به نظر من خیلی کمه! من خودم اصلا تو 3 جلسه نمی تونم از یک آقا مطمئن بشم و مثلا هفته بعد باهاش عقدکنم و محرم بشم!
    واقعا سخته. بهتر نیست فقط جهت آشنایی بیشتر تا 6 جلسه پیش برید. مثلا تو این جلسه بگو ببخشید آقای فلانی من در زمینه خواستگاری که مطالعه کردم دیدم کارشناسان 6 تا 8جلسه برای خواستگاری پیشنهاد دادند و سوالات را بر این اساس تنظیم کردند.و بعد هم مشاوره و ... را پیشنهاد دادند.
    سعیده جان مشاوره هم برید به نظرم خوبه...

    ***********
    سعیده منم نمی دونم چرا بعضی خواستگاران همچین رفتاری دارند!!! شاید چون فقط خودشون را می بینند. فکر خانواده دختر را نمی کنند. یا احتمال نمی دن دختر هم بی کار نیست که!شاید براش خواستگار بیاد!
    به هرحال در نظر بگیر اگر بخوای هر دو مورد را بررسی کنی همین بساط را خواهی داشت. یعنی همش نمی دونی که مثلا آقای خواستگار کی زنگ می زنه؟ چه جوری هماهنگ کنید؟ اصلا زنگ می زنه یا نه و هزار تا مورد دیگه...
    یعنی همین هم می تونه سوهان روح تو بشه...
    الان که این طور هستند.ببین بعدا چقدر معطلی داری... این ها را هم در نظر بگیر.

    ولی حالا که این نکته و در واقع گلگی را از بعضی آقایون خواستگار گفتی بذار منم یه چند تا نکته بهشون بگم تا اگر پسری می خونه بدونه که واقعا بعضی رفتارها برای یک دختر مطلوب نیست! (البته لطفا با لحن ملایم بخونید ها)

    به نظر من یک آقا از نظر وجدانی واقعا صحیح نیست که همزمان چند جا خواستگار برود...
    چون ببینید این دختر داره روی شما بررسی می کنه. اگر خواستگار داشته باشه؛ ممکنه به خاطر شما رد کنه.دختر که مثل شما اختیار نداره کی براش خواستگار بیاد. ولی شما خیالت راحته بعد از این مورد می تونی باز هم خواستگاری بری....

    و از این بدتر اینه که یک آقا خبر نده جوابش چیه! مثلا بذاره چند روز بعد زنگ بزنه جوابش برای ادامه مثبته! خوب تو این مدت خواستگار برای دختر ممکنه زنگ بزنه و او بپذیره! بعد آقای خواستگار محترم شما می گید این دختر چی کار کنه؟

    بعد هم آقای خواستگار محترم اگر جوابت منفیه حتما زنگ بزنید و محترمانه اعلام کنید. شاید واقعا اون دختر ندونه می خواد کسی را راه بده یا نده. بعدش هم ناراحت می شی جواب منفی می گیری!
    (کلا اگه جواب مثبت و منفی مشخص باشه که خبر داده میشه خیلی مسائل برای برنامه ریزی خانواده دختر حل میشه)

    بعد آقای خواستگار محترم لطفا وقتی خواستگاری می ری؛ یه جوری رفتار نکن که این تو هستی که باید بپسندی و دختره که حتما تو را می پسنده! خب؟ اتفاقا شاید از قضا اون دختری که خواستگاریش رفتی مثل این خانم موارد دیگه داشته باشه! لطفا با تکبر خواستگاری نرو! همین طور لطفا جلسه اول دست خالی نرو!(یه جور توهین محسوب میشه)ولی جلسات بعد اشکال نداره.
    به نظر من بعضی چیزها اخلاقیه.کاری به شرع و... ندارم.

    موفق باشید
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  10. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 06 مهر 93), saeedeh66 (یکشنبه 06 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 07 مهر 93)

  11. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    به قول دکتر هولاکویی اگر در یک رابطه طرف مقابل 50 در صد معیارها رو داشته باشه ایده اله شما چطوری می گین 50 درصد؟با یک نگاه با نوشته شما میشه پی برد شما در این رابطه به دنبال خرید و فروش دختر و پسر هستین این راطه ها به جایی نمی رسن.بنظر میاد شما امادگی ذهنی برای ازدواج ندارید بهتره اول روی خودتون کار کنید بعد به فکر انتخاب بشید.

  12. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مهر 93 [ 19:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    102
    سطح
    2
    Points: 102, Level: 2
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مصباح الهدی عزیزم
    واقعا حرف دل همه دخترها رو به پسرها گفتی. نمیدونم چرا بعضی ها اینطوری رفتار میکنند. فکر یک دختر و خانوادش رو درگیر میکنند و بعد هم کلی معطل میکنند تا زنگ بزنند و یک جلسه تشریف بیارن و آیا خوششون بیاد یا نه. اگر هم خوششون نیاد زحمت یک تماس و عذرخواهی رو اکثرشون به خودشون نمیدن. مثلا من بعد از اومدن خواستگار در ذهنم تا دوهفته بهشون وقت میدم تا تماس بگیرن. حالا فکر کنید یه آقایی دیگه از فردای خواستگاری به دختر خانم فکر نمیکنه ولی دختر بنده خدا فکرش مشغوله که آیا معیارای اولیه منو داشت که ادامه بدم و ..... یعنی الکی مدتی از عمرش میگذره.
    واقعا مورد اولی آدم باایمانی هست. نگاهاش اصلا مثل بعضی موردا که بد نگاه میکردن، بد نبود و منو اذیت نمیکرد. فکر کنم همین هم باعث میشد بتونم راحت ازش سوال کنم و تو سه جلسه تمام مسائل مدنظرمو بپرسم. غیر از اون سوالاتمون خیلی باهم همپوشانی داشت و بنابراین خیلی از سوالات من مطرح نمیشد چون قبلش ایشون به نحو دیگه پرسیده بودن. اینکه آدم باحیا و باایمانیه غیر از بررسیهای خودم، تو تحقیقات هم کامل مشخص شد. برای همینه نگرانم که دومی رو تو جلسه اول بپسندم و اولی رو رد کنم اما بعدش متوجه بشم که ویژگیهای اولی رو ندارم. مصباح جان همونطور که گفتی احتمال تکرار اومدن همچین آدمی خیلی کمه. ایشون فوق العاده باهوشن. من سوالای غیر مستقیم رو میپرسیدم و ایشون خیلی راحت به هدف من از سوال پی میبردن. نمیدونم البته این خوبه یا نه. نمیدونم ایشونم مثل من خیلی مطالعه درباره ازدواج و نحوه سوال پرسیدن داشتن یا ...؟ همینطور اکثر جواباشون، نه همش، دقیقا جوابیه که واقعا جواب منم هست.نمیدونم این یعنی ما اشتراکات نظری زیادی داریم؟
    مشاوره به نظرم خوبه اما به شرط اینکه مشاور، واقعا مشاور باشه. من کسی رو نمیشناسم. اگه شما کسی رو میشناسید ممنون میشم بهم معرفی کنید. البته من نظر ایشونو راجع به مشاوره نمیدونم. فکر نمیکنم اگه من جواب مثبت بدم سریع عقد کنیم. صرفا نامزدیه و احتمالا بعد از محرم و صفر عقد میشه. یعنی قطعا یه دوره ای برای شناخت اختصاص میدم.
    در جواب دوست عزیزم، تماس، باید بگم ب نظرم خیلی راحت قضاوت میکنید. من از 20 سالگی درگیر خواستگاریم(یعنی واقعا باتجربه متاسفانه) + خیلی کتاب و مقاله در این رابطه خوندم و اشراف کامل به موضوع دارم. یه جاهایی هم که موندم که درست فکر میکنم یا نه، اومدم تا از نظرات دوستان استفاده کنم. من جناب دکتر که شما اسمشون رو آوردید میشناسم و بسیاری از فرمایشاتشونو قبول ندارم. باعرض پوزش از پاسخ صریحم. اما به نظرم نباید یک نفر رو انقدر بالا اورد و همه نظراتشو چشم بسته قبول کرد. مثلا من خیلی از صحبتای دکتر فرهنگ رو گوش دادم و از خیلیاش استفاده کردم اما مواردی هست که مورد قبول من و خانوادم نیست. پس از اون توصیه ها استفاده نکردم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید saeedeh66 تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (دوشنبه 07 مهر 93)

  14. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام سعیده جان
    آره حرف دل خیلی از دخترها را گفتم. تازه می تونم یه تاپیک بزنم که واقعا چه آقایون و چه خانم ها و چه پدر مادرهاشون تو خواستگاری باید چه نکات اخلاقی را رعایت کنند!!! البته یه تایپک نه! 3 تا تایپک!
    واقعا ما خیلی اخلاقیات را رعایت نمی کنیم! ای کاش می شد همچین تاپیکی زد...
    اینم یه لینک جالب: ادبیات خواستگاری
    امیدوارم یه روزی بشه ادبیات خواستگاری را رعایت کنیم .

    سعیده جان این لینک در مورد مشاوره را بخون. هم یک تجربه هست هم آخرش شماره یه مشاوره خوب را توش نوشته. امیدوارم به دردت بخوره:
    مشاوره قبل از ازدواج
    من پیشنهاد می دم مشاوره بری. البته من خودم نمی دونم این کار را می کنم یا نه ها ولی به نظرم اگر آقای خواستگار مشکل نداشته باشه خوبه. می تونید هم 50- 50 حساب کنید. برای بهانه افزایش جلسات هم خوبه. یه چیزی اگر بخوای و اگر دانشجویی تو دانشگاه هم پرس و جو کن برای دانشجویان مشاوره هست.2000 تومانه فقط.

    فکر می کنم این که تو این سه جلسه این قدر مطالب خوب پیش رفته نشاندهنده تفاهم هردوتون بوده و خیلی خوب بوده. این نکته مثبتیه به نظرم.
    ان شاالله هر چی خیر و صلاحته برات پیش بیاد.
    حتما بهمون خبر بده چی شد. باشه؟
    خوشبخت بشی

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  15. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    inventor (سه شنبه 22 مهر 93)

  16. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام
    میگم سعید جان میشه یه توضیحی بدی چجوری متوجه شدی که خوستگارت خانواده دوست و مهربون هست؟؟؟ ممنون میشم که اگه رفتار خاصی دیدی یا سوالاتی کردی که متوجه شدی رو اینجا هم بگی تا استفاده کنیم


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ایا درسته به خاستگارم بگم 1 سال صبر کنه ؟؟؟؟؟
    توسط mmm24 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 آبان 93, 23:40
  2. کمک برای داشتن یا نداشتن یک ؟؟؟؟؟ فوری
    توسط amir_irani در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 آبان 92, 12:00
  3. چه جوری خواستگاری رو مطرح کنم؟؟؟؟؟
    توسط بزرگمهر در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 مرداد 90, 18:26
  4. واقعا ارزش داره؟؟؟؟؟
    توسط majroh در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 اردیبهشت 87, 17:57

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.